یکی از اهداف تأسیس و توسعهی حوزههای علمیه آمادگی برای مبارزه و پاسخگویی منطقی به این جریانات و تبلیغ صحیح از دین است.
از قلم و کاغذ جدا نشوید که خداوند هم به قلم قسم خورده است و هم به سطرهای نوشته شدهی کتاب. گاهی یک نامه حضرت سلیمان سبب اسلامآوردن یک منطقه و حکومت و حاکمی میشود. اعلامیههای امام خمینی کلید انقلاب شد.
به گزارش جماران به نقل از خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در نامه ای به مدیران حوزههای علمیه برادران (قم، جامعة المصطفی، خراسان، اصفهان) و خواهران (حوزه علمیه خواهران و جامعة الزهراء سلام اللهعلیها) توصیه های ۱۶ گانه قرآنی به اساتید و طلاب داشته است که متن آن به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله ربّ العالمین بعدد ما احاط به علمه، اللّهمّ صلّ علیٰ محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم»
مدیران محترم حوزههای علمیه برادران (قم، جامعة المصطفی، خراسان، اصفهان) و خواهران (حوزه علمیه خواهران و جامعة الزهراء سلام اللهعلیها)
سلام علیکم
خواستم به عنوان معلم قرآن چند نکته را از این کتاب آسمانی برای همکاران و طلاب عزیز بازگو کنم. همهی ما نیاز به تذکر داریم. روز عاشورا، ابوثمامه وقت نماز ظهر را به امام حسین علیهالسلام یادآوری کرد، و امام به او دعا کرد. امیدوارم این یادآوریها نیز ما را مشمول لطف الهی قرار دهد.
۱. از یک سو اکثر مردم دنیا یا اهل تولیدند یا توزیع و یا مصرف! طلبگی نیز از این سه حالت خارج نیست:
* یا به انسان قدرت اجتهاد، فقاهت، تحقیق و تألیف کتب علمی میدهد که در این صورت تولید علم است. (مانند علامهی امینیها و علامه طباطباییها)
* یا اگر به آن مرحله نرسید، زمینهای برای استفاده از تولیدات بزرگان و توزیع معارف کتاب الله و عترت رسول خدا با قلم و بیان و هجرت و تبلیغ است که توزیع علم است. امام رضا علیهالسلام فرمود: «فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا» (عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج۱، ص۳۰۷)
* یا آشنایی با علوم اسلامی حداقل زمینه و بستری برای عمل خود ماست که مصرف علم است.
بزرگان گفتهاند: توفیق برای کسی است که هم با تحقیق و اجتهاد تولید کند، هم با بیان و قلم توزیع کند و هم در عمل پیشگام باشد. «عَالِمٌ نَاطِقٌ یَنْتَفِعُ بِعِلْمِهِ» که خروجی حوزههای علمیه در همین مدار است.
راستی اگر بدانیم تفقه و تبلیغ توفیق بزرگ الهی و کار انبیاء است، با عشق و علاقه در مسیر آن گام برمیداریم و هرگز راه خود را با توهمات، تبلیغات سوء و مقایسههای نابجا تغییر نمیدهیم و این توفیق برای کسی است که در این راه از کسی جز خدا نهراسد. «الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً» (احزاب، ۳۹)
از سوی دیگر دین خدا در بستر زمان گاهی دچار تحریف میشود. «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» (نساء، ۴۶)
گاهی دستخوش فراموشی میشود. «فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِه» (مائده، ۱۴)
گاهی با قصد و غرض دچار کتمان و پنهانسازی میشود. «إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتاب» (بقره، ۱۷۴)
گاهی از آیات الهی غافل میشود. «کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسیتَها»
گاهی دستخوش سرگرمی و لهو و لعب میشود. «الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً»
گاهی گرفتار افترا و دروغسازی میشود. «یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ» (نساء، ۵۰)
یکی از اهداف تأسیس و توسعهی حوزههای علمیه آمادگی برای مبارزه و پاسخگویی منطقی به این جریانات و تبلیغ صحیح از دین است.
برای کسب علم حتی پیامبر اولوالعزمی مثل حضرت موسی مأمور میشود که به دنبال حضرت خضر برود و تقاضا کند برای کسب گوشهای از علوم او، همراه او باشد. «هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَیٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» (کهف، ۶۶)
بنابراین هیچ وقت خود را فارغ التحصیل نپنداریم، که خدا به پیغمبرش میفرماید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً» (طه، ۱۱۴)
۲. گرچه امروز مسأله مدرک مطرح شده است، ولی تلاش ما در راستای گرفتن مدرک نباشد. همانگونه که ما در کلاس درس از اکسیژن استفاده میکنیم، ولی هرگز برای اکسیژن وارد کلاس نمیشویم. آری مدرک را باید گرفت، ولی نباید برای مدرک درس بخوانیم.
۳. از آغاز تحصیل، از توجه ویژه به قرآن و تفسیر و نهجالبلاغه و احادیث اهلبیتعلیهمالسلام غافل نشویم که بحمدالله در این سالهای اخیر توجهاتی شده است، اما کافی نیست. در حوزه به ما آموختهاند که اشتغال یقینی برائت یقینی میخواهد، اگر ما نسبت به قرآن و عترت اشتغال ذمه داریم، باید به قدری توجه کنیم که مطمئن شویم برائت ذمه پیدا کردهایم. هدف حوزهها، تربیت عالم ربانی است و قرآن، عالم ربانی را کسی میداند که پیوسته به آموزش و تدریس کتاب آسمانی مشغول باشد: «کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» (آلعمران، ۷۹)
۴. درسهای حوزه و علوم اسلامی را جدی بخوانیم. قرآن میفرماید: «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ» (مریم، ۱۲)
۵. سعی کنیم از تعطیلات حوزه بکاهیم و یا برای تعطیلات برنامهی ویژهای داشته باشیم. همانگونه که عمده ۲۷ جلد تفسیر نمونه در ایام تعطیلات حوزه مثل پنجشنبهها و جمعهها و تابستان و عید و... نوشته شد.
۶. در اسلام فارغ التحصیل نداریم، در قرآن میخوانیم اگر زمانی فارغ شدی، خود را به کار دیگری مشغول کن. «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب» (شرح، ۷)
قرآن حتی تعطیلی روز جمعه را به اندازه نماز جمعه سفارش میکند «وَ ذَرُوا الْبَیْع» (جمعه، ۹) و بعد از نماز جمعه دستور به تلاش و حرکت میدهد. «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» (جمعه، ۱۰)
۷. از آنجا که علما وارثان پیغمبرانند، باید از همان ابتدا علاوه بر واجبات، حداقلی از مستحبات را انجام دهیم تا به لقب مبارک وارثان انبیاء نزدیک شویم. در این راستا انتخاب رفیق متقی، دوست و هممباحثهای بسیار مهم است. به مسأله اخلاق و تزکیه باید در کنار تعلیم توجه کرد و خود را از جلسات دعا، توسل، موعظه و ارتباط با افراد صالح بینیاز نپنداریم.
۸. با پیدایش حوادث گوناگون نظیر کرونا باید شرایط را عوض کنیم، نه اینکه کار را تعطیل کنیم. اگر امکان برقراری جلسات حضوری و تبلیغ چهره به چهره وجود ندارد، میتوان از فضای مجازی و راههای دیگر برای تبلیغ استفاده کرد. قرآن میفرماید: «الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ» (آلعمران، ۱۹۱) یعنی شرایط ما را از اصل کار باز ندارد.
حضرت یعقوب به فرزندانش سفارش کرد که برای رسیدن به هدف و پیدا کردن یوسف از یک در وارد نشوند: «لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ» (یوسف، ۶۷) چگونه میخواهیم یوسفهای دنیا را فقط از یک طریق خاص جذب کنیم؟
قرآن جذب هر گروهی را با شیوهای بیان کرده است و میفرماید: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ» (نحل، ۱۲۵) لذا باید در انتقال پیامهای اسلام از تجربهها، هنرها، سلیقهها و سبکهای دیگران استفاده کرد و طلاب به زمان، منطقه، نیاز افراد، توطئههای دشمن و با شیوههای گوناگون آشنا باشند.
۹. آنچه میخوانیم و به دنبالش میرویم باید مفید باشد. یا مشکل فرد را حل کند، یا مشکل جامعه را حل کند، یا تکلیف شرعی باشد. بسیاری از تحقیقات ممکن است، ارزش علمی داشته باشد ولی کاربردی نباشد و مشکلی از جامعه امروز را حل نکند. در آیات و روایات سخن از علم مفید «علماً نافعا» و رشدآور است. «مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا»
۱۰. طلبه باید از همان آغاز روحیهی تبلیغ را در خود زنده کند. از همان سال اول طلبگی کتاب داستان راستان را با خود داشته باشد و همین که به منزل یا مهمانی میرود یکی از آن داستانها را برای خواهران و برادران خود بازگو کند. و یا روش آموزش قرآن را به دیگران بیاموزد و در اولین تابستان جلسات آموزش داشته باشد. (ناگفته پیداست که برادران برای پسران و خواهران برای دخترها)
قرآن میفرماید: گروهی از جنیان تلاوت آیات قرآن را از پیامبر شنیدند، توقف کردند و ایمان آوردند و از همان ساعت اول آنچه را شنیده بودند، به همنوعان خود اطلاعرسانی کردند. «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً یَهْدی إِلَی الرُّشْدِ» (جن، ۱) «یَا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ» (احقاف، ۳۱)
۱۱. طلبه باید ادبیات عرب را به قدری مسلط باشد که بتواند یک کتاب عربی بدون اعراب را صحیح و سریع بخواند و این مهارتی باشد برای فهم صحیح قرآن و حدیث.
۱۲. قرآن درباره رسالت حوزههای علمیه و علما دو هجرت را سفارش میکند.
هجرت اول کوچکردن برای فقیهشدن. «فَلَولا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِی الدّینِ» (توبه، ۱۲۲)
هجرت دوم بازگشت به وطن برای تبلیغ و ارشاد و هشدار به مردم. «وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» (توبه، ۱۲۲)
قرآن میفرماید کسانیکه هجرت نمیکنند در آستانهی مرگ مورد توبیخ قرار میگیرند و به آنها گفته میشود آیا زمین خدا وسیع نبود تا در آن هجرت کنید؟ «أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا» (نساء، ۹۷)
۱۳. هرگز از قلم و کاغذ جدا نشوید که خداوند هم به قلم قسم خورده است و هم به سطرهای نوشته شدهی کتاب. «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ» (قلم، ۱) گاهی یک نامه حضرت سلیمان سبب اسلامآوردن یک منطقه و حکومت و حاکمی میشود. اعلامیههای امام خمینی کلید انقلاب شد. نامههای سید شرف الدین در کنار هم جمع و کتاب المراجعات شد. بسیاری از نکات کلیدی به خاطر آنکه نوشته نمیشود، از ذهن پاک میشود.
۱۴. تمرکز در هر کاری کلید توفیق است. امروزه تمام دنیا به هم مرتبط است، و از هر دری خبری میآید، اگر بنا باشد ما بیش از ضرورت وقتمان را صرف اخبار و حوادث و خطوط سیاسی و تحلیلهای مخلوط با حب و بغض کنیم، قطعاً باختهایم. وجود حجت خدا و مجتهد جامع الشرایط چراغ راه ماست و نیازی به دیگران نداریم.
۱۵. تبلیغ ما باید بر اساس لسان قوم باشد. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» (ابراهیم، ۴) همانگونه که معجزه هر پیامبری متناسب با شرایط مردم همان زمان بوده است.
در دعا میخوانیم که برای هر عضوی یک تقاضایی از خدا داشته باشیم: دستمان از خیانت، زبانمان از یاوه گویی و غیبت، شکمهایمان از لقمههای حرام و شبههناک پاک و قلوبمان سرشار از علم و حکمت باشد. و بعد از دعا برای هر عضو، برای هر صنف نیز دعای خاصی دارد و چنین میخواهد: بر علمای ما به پارسایی و خیرخواهی و بر دانش آموزان به کوشش و شوق و بر شنوندگان به پیروی کردن و پند گرفتن تفضل فرما.
از این دعا میفهمیم که برای هر مخاطبی مطلبی مخصوص به او لازم است و باید در حوزههای علمیه متناسب با نیاز اقشار مختلف جامعه برنامهریزی کرد.
۱۶. در مسیر راه باید از بهترین الگوها بهره بگیریم.
محسن قرائتی
۱۷/۶/۱۴۰۰