امام باقر (ع) در میان عالمان روزگار خویش و مردم آن دوران، به برتری در علم و فضیلت، شهرت داشت و ایشان را به عنوان داناترین مردم زمان خود میشناختند. امام خمینی (س) در این باره میفرماید: ما مفتخریم که «باقرالعلوم»‌ بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز‌‎ ‎‌خدای تعالی و رسول ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ‌‎ ‎‌مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است.

پایگاه خبری جماران: محمدبن علی(ع) ملقب به باقر، پنجمین امام شیعیان است که به روایت شیخ طوسی(ره) در اول ماه رجب سال 57 هجری به دنیا آمد و در هفتم ذی الحجه سال 116 هجری به شهادت رسید.

پدر ایشان امام زین العالدین، سیدالساجدین(ع) و مادر گرامی اش فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) از زنان با فضیلت و صاحب کرامت بود. امام باقر(ع) در سن چهار سالگی در سفر کربلا همراه کاروان حسینی در کنار پدرش حضور داشت.

پیامبر اکرم(ص) از تولد امام باقر(ع) به جابربن عبدالله انصاری خبر داده بود و از وی خواسته بود، سلام حضرت را به «باقرالعلوم» برساند.(ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 158)

امام باقر(ع) در میان عالمان روزگار خویش و مردم آن دوران، به برتری در علم و فضیلت، شهرت داشت و ایشان را به عنوان داناترین مردم زمان خود میشناختند.

امام خمینی(س) در این باره میفرماید:

ما مفتخریم که «باقرالعلوم»‌ بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز‌‎ ‎‌خدای تعالی و رسول ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ‌‎ ‎‌مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است.‌(صحیفه امام، ج 21، ص 397)

تعابیر بلند امام خمینی درباره امام باقر(ع) در ذیل شرح حدیث بیست و نهم کتاب گرانسنگ شرح چهل حدیث با بیان حدیثی درباره صدقه از آن حضرت ، قابل تأمل و توجه است، ایشان میفرماید:

چنانچه عالم آل محمد(ص) و عاشق جمال حق تعالی، جناب باقر العلوم(ع)، صدقه را پس از وقوع در دست سائل میبویید و میبوسید و استشمام رائحه طیبه محبوب از آن میکرد.(شرح چهل حدیث، ص 489)

ساده زیستی، فروتنی، بردباری، سخاوتمندی و گشاده دستی و مردم داری از خصوصیات امام باقر(ع) برشمرده شده است. چنانکه آن حضرت رسیدگی به امور خانواده های نیازمند و رفع نیاز آنان را از دهها حج برتر میدانست. (کافی، ج 2، ص 195)

دوران امامت امام باقر (ع) با فراز و فرودهایی همراه بود. شرایط دشوار و سخت و نیز دوران اختلاف حاکمان مروانی و موقعیت ویژه امام باقر(ع) در دوران عمربن عبدالعزیز باعث ثبت و ترویج احادیث اهل بیت(ع) و نیز زمینه بهره مندی مردم از علوم آل محمد(ص) گردید.

موقعیت زمانی و مکانی حضرت باعث شد طالبان علم و دانش به سوی مدینه کوچ کنند و از مکتب اهل بیت بهره ببرند تا آنجایی که حتی در موسم حج و حضور حضرت در مکه مکرمه، زمینه این استفاده بیشتر فراهم شده بود.

در این دوران فرصت خوبی برای شیعیان فراهم گردید تا به تدوین فرهنگ خود در زمینه های تفسیری، فقهی، حدیثی و غیره بپردازند، چنانکه شخصی همچون محمدبن مسلم ثقفی حدود سی هزار مسأله از حضرت پرسیده بود.(بحارالانوار، ج 46، ص 328)

امام خمینی(س) در آثار علمی خویش از روایات امام باقر(ع) بسیار بهره برده است. ایشان درکتاب شرح چهل حدیث درباره عالمان دینی با تقوا و زاهد و مشکل بودن کار آنان با استناد به روایتی درباره اصحاب خاص امام باقر(ع) به نقل روایتی از امام صادق(ع) میپردازند و میفرماید:

بباید دانست که مشکلترین امور و سخت ترین چیزها دینداری است در لباس اهل علم و زهد و تقوی، و حفظ قلب نمودن است در این طریقه. و از این جهت است که اگر کسی در این طبقه به وظایف خود عمل کند و با اخلاص نیّت وارد این ‌‎‌مرحله شود و گلیم خود را از آب بیرون کشد و پس از اصلاح خود به اصلاح دیگران پردازد و نگهداری از ایتام آل رسول نماید، چنین شخصی از زمره مقربین و سابقین به شمار آید. چنانچه حضرت صادق، علیه السلام، در خصوص چهار نفر حواریّین حضرت باقر، علیه السلام، چنین تعبیر فرمود. و در وسائل از رجال کشّی سند به أبی عبیدة الحذّاء رساند، قال: سمعت أبا عبد الله، علیه السّلام، یقول: زرارة، و محمّد بن مسلم، و أبو بصیر، و برید، من الّذین قال الله تعالی:‌‌ «وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ. أُولئِکَ الْمُقَرَّبُون».(شرح چهل حدیث، ص 379ـ378)

امام محمدباقر(ع) در ارتباط با حفظ دین و مقابله با حرکات منکران امامت و ولایت ائمه بسیار تلاش کرد، چنانکه مناظرات ایشان با پیشوای مسیحیان شام، جایگاه والای علمی ایشان را نشان میدهد.

ابن ابی الحدید نیز یکی از فعالیت های امام باقر(ع) را مبارزه با غالیان در دین و افراد مدعی تشیع میداند که ائمه(ع) را تاحد مقام خدایی بالا میبردند و ائمه همواره از آنها و ادعاهای آنان روی‌گردان بودند.(شرح نهج البلاغه، ج 8، ص 121)

در این زمینه امام خمینی(س) در ذیل شرح حدیث سی و سوم کتاب شرح چهل حدیث، به نقل روایاتی میپردازد، از جمله میفرماید:

در کافی شریف سند به حضرت باقر العلوم، علیه السلام، رساند که فرمود: «ای جماعت شیعیان آل محمد، صلّی الله علیه و آله، شماها در حد وسط باشید که غالیان به شما رجوع کنند، و تالیان به شما ملحق شوند.» یکی از انصار که اسمش سعد بود عرض کرد: «فدایت شوم، غالی چیست؟» فرمود: «قومی هستند که درباره ما چیزهایی گویند که ما درباره خود نگوییم، پس آنها از ما نیستند و ما از آنها نیستیم.» عرض کرد: «تالی چیست؟» فرمود: «کسی است که طالب هدایت است، و طریق آن را نمی داند و می خواهد که خیر به او برسد و عمل کند.» پس از آن رو به شیعیان فرمود و گفت: «به خدا قسم که با ما برائت و آزادی از خداوند نیست (یعنی از سخط و عذاب او)، و بین ما و خداوند خویشاوندی نیست، و ما بر خداوند حجتی نداریم، و تقرب به خدا حاصل نکنیم مگر به اطاعت و فرمانبرداری.(شرح چهل حدیث، ص 571)

و به خویشان خود و شیعیان نیز هشدار میدهد:

ای اولاد هاشم، ای اولاد عبد المطلّب، من رسول خدا هستم به سوی شما و من شفقت دارم نسبت به شما، و همانا عمل من برای خود من است، و از برای هر یک از شما عمل اوست.‌ نگویید که محمد از ماست و زود است که ما داخل شویم در آنجایی که او داخل شود. نه! به خدا قسم، ای بنی عبد المطلب، دوستان من از شما و غیر شما نیست مگر پرهیزگاران.(همان)

در هر صورت خلفای اموی با شناختی که از امام باقر(ع) داشتند، مردم را از ارتباط با حضرت منع میکردند و حضرت را نیز در این جهت تحت فشار قرار میدادند، تا اینکه عمربن عبدالعزیز حاکم شد و به خلافت رسید و جوی بهتر از گذشته حاکم شد و حضرت نیز با او رفتاری متفاوت داشت، و از بازگرداندن برخی حقوق اهل بیت(ع) اظهار رضایت میکردند، در حالی که حکومت همه آنان را نامشروع میدانست.

با حاکمیت هشام بن عبدالملک، وی ایشان را همراه فرزندش امام صادق(ع) از مدینه به مرکز خلافت خود، شام احضار کرد تا از این راه حضرت را تحت فشار قرار دهد و بترساند. ولی حضرت با وی به احتجاح پرداخت و جایگاه ائمه را بر شمرد که موجب زندانی شدن حضرت گردید ولی با نفوذ معنوی که حضرت در میان مسلمانان داشت مجبور به آزاد کردن ایشان شد.

عاقبت امام باقر(ع) به دستور هشام بن عبدالملک در سن 57 سالگی مسموم و به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در کنار پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.

هفتم ذی الحجه سالروز شهادت آن حضرت و روز سوگ و اندوه شیعیان میباشد چنانکه حضرت به فرزندش امام صادق(ع) وصیت کرد تا 10 سال در ایام حج برای ایشان در منی نوحه سرایی کنند.

امام خمینی در زمینه وصیت امام باقر(ع)  میفرماید:

اینکه بعضی از ائمه ـ شاید امام باقر بوده، من الآن‌‎ ‎‌خوب یادم نیست ـ می فرماید که برای من یک نفر نوحه سرا در منی بگذارید که آنجا‌‎ ‎‌برای من گریه بکند و عزا بگیرد،‌ نه این است که حضرت باقر ـ سلام الله علیه ـ احتیاج‌‎ ‎‌به این داشته است و نه اینکه برای او شخصاً فایده ای داشته است، لکن جنبۀ سیاسی او را‌‎ ‎‌ببینید. در منی آن وقتی که از همۀ اقطار عالم آدم می آید آنجا، یک کسی بنشیند یا‌‎ ‎‌اشخاصی نوحه سرایی کنند برای امام باقر و جنایت کسانی که با او مخالفت کردند و او را ـ‌‎ ‎‌مثلاً ـ به شهادت رساندند، ذکر کند و این مسئله موجی باشد در همه دنیا.(صحیفه امام، ج 16، ص 345)

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.