سال گذشته و امسال در ایام ماه مبارک رمضان مجموعه یادداشت هایی در شرح دعاهای 43 و 44 صحیفه سجادیه(ع) به قلم حجت الاسلام و المسلمین حسین مستوفی منتشر کردیم. در نظر داریم در روزهای باقیمانده از این ماه مبارک، شرح دعای چهل و پنجم، که مربوط به وداع با ماه رمضان است را نیز منتشر کنیم.
پایگاه خبری جماران: در ادامه بخش اول مجموعه یادداشت های شرح دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه(ع) را می خوانید:
و کان من دعائه علیه السلام فی وداع شهر رمضان:
«اَللَّهُمَّ یَا مَنْ لاَ یَرْغَبُ فِی الْجَزَاءِ وَ یَا مَنْ لاَ یَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ وَ یَا مَنْ لاَ یُکَافِئُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ مِنَّتُکَ ابْتِدَاءٌ وَ عَفْوُکَ تَفَضُّلٌ وَ عُقُوبَتُکَ عَدْلٌ وَ قَضَاؤُکَ خِیَرَةٌ إِنْ أَعْطَیْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَکَ بِمَنٍّ وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ یَکُنْ مَنْعُکَ تَعَدِّیاً»
بارالها، ای کسی که در بخشش و احسان خود، به پاداش روی خوش نداری، و از بخشش پشیمان نمیشوی، و ای کسی که پاداش بنده خویش را به افزون دهی نه به مساوی، نعمت تو ابتدایی و بی سابقه استحقاق است، و عفو تو بر پایه بخشش و کرم و مجازات تو بر اساس عدل است. حکم و قضای تو نیکو و خیر است. اگر بخشش کنی، بخشش با منت همراه نسازی، و اگر ندهی، ندادن تو از روی ستم نیست.»
امام سجاد علیه السلام دعای خویش را با معرفی صفات حق و چگونگی افعال حق نسبت به بندگان آغاز میکند، و باید توجه داشته باشیم که همه اینها در ذیل اسم رحمت جامع حق قرار میگیرد که از امهات اسما و اسمای کلیه است.
در این چند جمله به ویژگیهای زیر اشاره شده است:
1- مزد نخواستن از خدا، 2- پشیمان نشدن از بخشش، 3- برابر ندادن پاداش، 4- ابتدایی بودن نعمت، 5- عفو بر پایه کرم و فضل، 6- مجازات بر پایه عدل، 7- قضا بر پایه خیر و خوبی، 8- بخشش بی منت، 9- منع نه از روی ستم.
همه اینها در برابر بنده سرشار از جهانی لطف و عنایت است که حق تعالی بندگانش را از آن بهرهمند میسازد.
رَغِبَ فی؛ که به معنای شوق و علاقه داشتن به چیزی است، رَغِبَ، اگر با «عَن» بیاید به معنای روی گرداندن است و اگر با «الی» و «فی» بیاید به معنای اشتیاق داشتن است که همان رغبت به چیزی است.
حق تعالی، تنها موجودی است که در برابر کاری که انجام میدهد، نه پاداشی می خواهد و نه برای وی پاداشی را میتوان تصور کرد، در مورد حق پاداش و مزد بی معناست.
غیر حق تعالی، هر کس با هر مرتبه و با هر نیت، حتی انبیاء و اولیاء و فرشتگان مقرب کاری انجام دهند، میتوان برای عمل آنها بهرهای از پاداش و جزا تصور کرد، کمترین آن کمال آنها در انجام کار است. ولی حق تعالی چون به ذات خود بی نیاز است، و همه افعال وی از فیض حق است، و هیچ بهرهای برای وی در فعل او نیست، بنابراین هیچگونه پاداش و جزا برای وی نمیتوان فرض کرد.
یَا مَنْ لاَ یَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ؛ وقتی آنچه از حق بخشش میشود، از ذات کامل اکمل هست، و بر مبنای فیض میباشد که ریزش ذات حق است. دیگر جایی برای پشیمانی وجود ندارد، پشیمانی دو علت میتواند داشته باشد، یکی آنی که فرد چیزی بدهد، بعد دریابد که در جای خودش نداده است، و دیگر آن که چیزی بدهد و ببیند از دست داده است. فعل حق بر پایه علم ذاتی حق است و او بر همه چیز عالم است. و در فعل او- پناه بر خدا- جهل راه ندارد. تا کاری از وی در غیر جای خودش انجام شود و همچنین حق بی نیاز مطلق است و هر چه دهد از وی کاسته نمیشود و در ذات وی هم بخل راه ندارد تا مانعی برای اعطا بشود.
یا مَنْ لاَ یُکَافِئُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ؛ هر چند هیچ بندهای با کار خود از حق تعالی صاحب حق نمیشود، اما خداوند تبارک و تعالی در برابر کار بنده در عالم تکوین و همچنین در تشریع پاداش قرار داده است و برای اعمال خوب انسان به جعل حق آثاری در همین عالم و در عالمهای برزخ و قیامت قرار داده شده است و این آثار بیش از اثر خود آنها در این عوالم است: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا؛ هر کس حسنه بیاورد برای وی ده برابر آن است» (انعام/160)
و آنچه در روایات از ثوابهای فراوان در برابر اعمال نیکوی انسان از نماز، دعا، زیارت، نیکویی به افراد، قرائت قرآن و ... آمده است، همه بر پایه این احسان حق است که پاداش را به تساوی عمل قرار نداده است.
مِنَّتُکَ ابْتِدَاءٌ؛ در دعای سحر آمده است: « اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِأَقْدَمِهِ وَ کُلُّ مَنِّکَ قَدِیمٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ؛ بارالها! از تو از منت تو میخواهم از قدیمترین منت تو، در حالی که همه منت تو قدیم است.»
آغاز همه نعمتها به همه موجودات، ابتدایش از حق است، اولین نعمت، نعمت وجود و هستی است، همه موجودات نبودهاند، و حق آنها را وجود بخشیده است و دیگر نعمتهای حق نیز آغازش از اوست، هر کاری که انسان انجام میدهد و بر پایه آن کار پاداشی دریافت میکند، کار بر پایه حول و قوه و هدایت حق، انجام میشود، بلکه این کار از خود حق است که به دست بنده انجام میپذیرد، لذا هیچ ابتدایی از بنده نیست، بلکه همه از اوست، ابتدا از اوست، و پاداش هم از اوست، همه از اوست. «مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ و آنچه به تو از نیکویی میرسد از خداست.» (نساء/79)