بنا بر اخبار، جوان سرباز وظیفهای مشغول به نگهبان درب دادگستری بابل بوده است. یک قاضی را چون ماسک داشته، نشناخته و از او کارت شناسایی خواسته، به دستور آن قاضی، او را به اطاقش برده و به پایه صندلی بستهاند و از سوی آن قاضی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است!
پایگاه اطلاع رسانی جماران: بارها در روایات از زبان پیامبر، امامان، مؤمنان و دیگر معتقدان به توحید تصریح شده که «به عدالت، زمین و آسمان استوار میماند»(کافی 5/ 266؛ عوالی اللئالی 4/103؛ مکاتیب الأئمة 1/ 296 و ...). روایتی بسیار تکان دهنده از امام صادق(ع) است که «عدالت قوام بخش آسمان و زمین» را به تصویر میکشد و ما دیروز و امروز و همیشه به یادآوری آن روایت محتاجیم. ابی ولّاد حنّاط روایت میکند:
از فردی در خارج کوفه طلبی داشتم و برای گرفتنش استری کرایه کردم. وقتی به مقصد رسیدم، خبر شدم بدهکار به منطقهای دیگر رفته است. با این که استر را فقط برای رفتن تا آنجا کرایه کرده بودم، به سوی مقصد دوم رهسپار شدم. با رسیدن به آنجا دیدم وی به بغداد رفته است. ناچار به بغداد رفتم و طلبم را گرفته و بازگشتم. سفرم پانزده روز طول کشید. برای راضی کردن صاحب استر، بعد از بیان عذر خود، پانزده درهم اضافه دادم تا راضی شود ولی او راضی نشد و کرایه 15 روز را از من خواست. به قضاوت قاضی کوفه (ابوحنیفه) توافق کردیم و او بعد از پرس و جو، قضاوت کرد چون اجاره کننده بر خلاف شرط و بدون اجازه استر را به مقصد دوم و بعد به بغداد برده، در حکم دزد است و دزد فقط ضامن عین مال است و با برگرداندن عین مال، دیگر بدهیای ندارد.
این قضاوت بر صاحب استر بسیار گران آمد. او را دلداری دادم و با پرداخت مبلغی راضیاش کردم. در ایام حج به محضر امام صادق(ع) رسیدم و ماوقع را به اطلاع ایشان رساندم. حضرت فرمود: «همین قضاوتها است که آسمان را از باریدن و زمین را از برکت دادن، بازداشته است»! حکم این است که باید کرایه از کوفه تا مقصد دوم و از آنجا تا بغداد و از بغداد تا کوفه را بپردازی. عرض کردم آقا در این مدت هزینه علف استر را دادهام؛ آیا او نباید هزینه علف را به من برگرداند؟ فرمود چون تو غاصب بودهای، هزینه علفش هم به عهده خودت است.
عرض کردم با دادن مبلغی از او رضایت گرفتهام! فرمود: آن موقع با توجه به حکم ظالمانه قاضی، راهی به طلب خودش نداشته و طبیعی بوده که با گرفتن چند درهم از تو اعلام رضایت کرده است؛ ولی وقتی بداند که به واقع این مقدار از تو طلب دارد، [معلوم نیست راضی شود]. نزد او برو و او را از حقوقش آگاه کن ، اگر بعد از آگاهی، از تو راضی شد که خوب، و گر نه با دادن حقِّ او، خود را خلاص کن.
ابی ولّاد گوید وقتی او را از حکم عادلانه امام صادق(ع) باخبر کردم، عرض کرد: همین که مرا به حقانیّت امام صادق(ع) آگاهی دادی و افضلیّت او را برایم روشن نمودی، مرا کافی است و اگر بخواهی، با کمال میل حاضرم پولی هم که دادهای، به تو باز گردانم(الکافی، 5/ 290، حدیث6).
بنا بر اخبار، جوان سرباز وظیفهای نگهبان درب دادگستری بابل بوده است. یک قاضی را چون ماسک داشته، نشناخته و از او کارت شناسایی خواسته، به دستور آن قاضی، او را به اطاقش برده و به پایه صندلی بستهاند و از آن قاضی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است! خبر در فضای مجازی پخش شده و ستاد کل نیروهای مسلح بررسی کرده و رفتار نامناسب با این سرباز را تأیید کرده است. متعاقب آن کمیته ویژه هیئت نظارت بر حقوق شهروندی استان با حضور رییس کل دادگستری و مسوول بازرسی نیروی انتظامی استان، تشکیل جلسه داده و در نهایت با عذرخواهی بازپرس و دلجویی مقامات قضایی از سرباز نامبرده، وی از شکایت خویش صرف نظر و اعلام گذشت نموده است! به احتمال قوی با توجه به عذرخواهی بازپرس توهین کننده و رضایت سرباز، پرونده هم مختومه خواهد شد!
آیا این سرباز، جز اعلام رضایت چاره دیگری داشته است؟ آیا اقدام آن بازپرس هتک حیثیت نظام جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی این نظام و هتک قشر مستضعفی مثل سرباز وظیفه مظلوم و بیپناه نیست؟
آیا کیفر آن بازپرس با عذرخواهی منتفی میشود؟ آیا این است عدالتی که میخواهد مایه استواری زمین و آسمان در جمهوری اسلامی باشد؟
آیا همانگونه که امام صادق (ع) فرمود، اینگونه مواجهه شورای تأمین با توهین و ضرب و شتم یک سرباز بیپناه از جانب یک بازپرس مستظهر به شأن قضاوت، از مصادیق قضاوتهای بازدارنده باران آسمان و برکات زمین نیست؟