اساسا ماهیتی در جهت تأمین احترام به اشخاص دارد و به این وسیله اسلام خواسته حرمت انسان ها چه به وسیله پوشش و چه به وسیله نگاه حفظ شود.
یکی دیگر از سلسله نشست های «چالش های فقهی مسأله حجاب» با عنوان «بازشناسی ماهیت حکم حجاب» توسط مؤسسه مفتاح کرامت به صورت مجازی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی در این نشست گفت: در واقع ماهیت حکم حجاب، مسأله دوم از مسائل مربوط به حجاب است. مسأله اول این است که «حکم حجاب چیست؟» وقتی در پاسخ به این سؤال پذیرفتیم که در اسلام حکمی الزامی درباره پوشش برای زنان و مردان وجود دارد، سپس با سؤال دوم مواجه می شویم که «ماهیت این حکم چیست؟» چون ماهیت حکم تعبیری است که چه بسا برای بسیاری از مخاطبان ما در این بحث ناآشنا و نامأنوس باشد، لذا ابتدا درباره این تعبیر مقداری توضیح می دهم.
این استاد حوزه علمیه قم افزود: ماهیت هر حکم چگونگی این حکم را نشان می دهد. مثلا وقتی درباره یک حکم بحث می کنیم که تعبدی یا توصلی است، درباره ماهیت حکم بحث کرده ایم. اگر تعبدی باشد قصد قربت در آن شرط است و اگر تعبدی نباشد قصد قربت در آن لزومی ندارد. یا وقتی کندوکاو می کنیم درباره اینکه حکمی تعبدی، تأسیسی یا امضائی است، آیا پیش از اسلام در میان مردم این حکم رواج داشته و اسلام آن را تأیید و امضا کرده یا اسلام آن را ارائه کرده است، درباره ماهیت حکم بحث می کنیم.
وی با بیان اینکه این نوع مسائل درباره حجاب تا حدودی روشن هست، تصریح کرد: حجاب اگرچه یک تکلیف است، اما جنبه تعبدی ندارد و توصلی است. یعنی در رعایت پوشش قصد قربت معتبر نیست و همین که شخصی پوشش و حجاب خود را رعایت کرده باشد وظیفه خود را انجام داده و تکلیف از ناحیه او ساقط شده است. همچنین بحث تأسیسی و امضائی در اینجا اهمیت چندانی ندارد. از نظر تاریخی روشن است که قبل از اسلام وضع جزیرة العرب از نظر حجاب چگونه بوده است. همین طور در کشورها و مناطق دیگر مانند ایران و ادیان پیش از اسلام مانند آیین یهود چگونه بوده است. در برخی از این موارد حجاب رعایت می شده، ستر و پوشش در میان مردم مورد قبول و تأکید بوده و در برخی از موارد هم نبوده است. به هر حال، اسلام چنین حکمی را ارائه کرده که نسبت به برخی از جوامع مانند جزیرة العرب قهرا جنبه تأسیسی دارد. چون در جزیرة العرب قبل از اسلام مسأله ای به عنوان حجاب شناخته شده نبوده است.
سروش محلاتی افزود: مقصود ما که از ماهیت حکم این عناوین نیست. تعبدی یا توصلی و امضائی یا تأسیسی محل بحث ما نیست. آنچه در این گفت و گوی علمی مورد نظر هست و به دنبال رسیدن به آن هستیم این است که دستور اسلام درباره رعایت پوشش با همان حدودی که در بحث های خاص خودش مطرح می شود و در اینجا ما درباره حدود و قلمرو پوشش و حجاب بحثی نداریم، از جنبه های مختلف ماهیت این دستور مورد کندوکاو قرار می گیرد. بهتر است برای روشن شدن مسأله درباره ماهیت حکم مقداری توضیح دهم و به خصوص با برخی از مثال ها مطلب را تبین کنم.
وی ادامه داد: مثلا یکی از احکامی که در اسلام هست و در جوامع دیگر هم وجود دارد، مسأله دیه است. اصل دیه مورد تسالم است ولی ماهیت دیه چیست؟ آیا دیه یک جریمه مالی است؟ شخصی که آسیبی به دیگری وارد کرده یک کیفر و مجازات مالی می شود یا دیه جبران خسارت است و چون خسارتی وارد کرده به ازای این خسارت باید ضرر و زیان آن را تأمین کند؟ و یا دیه ناظر به مسائل دیگری از قبیل هزینه درمان است. هر یک از این نظرات را بپذیریم به نتایج متفاوتی می رسیم. اگر موضوع هزینه درمان باشد قهرا نمی توان دیه زن و مرد را متفاوت دانست؛ چون معمولا هزینه درمان در زنان و مردان با یکدیگر تفاوتی ندارد.
این استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: مثال دیگر اینکه در قرآن کریم حکم قصاص مطرح شده است. خداوند قصاص را مقرر فرموده است. ولی ماهیت قصاص چیست؟ آیا یک تکلیف الزامی است و شخصی که مرتکب قتل شده به عنوان مجازات باید به قتل برسد؟ یا اینکه یک تکلیف نیست و بلکه یک حق است. از کلمه «کتب علیکم القصاص» در این زمینه نمی توان چیزی استفاده کرد. ممکن است ظاهر قضیه همان یک حکمو الزام باشد؛ شبیه «کتب علیکم الصیام». ولی آیه دیگر توضیح می دهد که ماهیت قصاص چیست. قصاص یک حکم نیست و بلکه یک حق است که برای اولیاء دم مقرر شده است.
وی یادآور شد: برخی از موارد تشخیص ماهیت یک حکم شرعی کار آسانی است و در برخی از موارد تشخیص ماهیت حکم ساده و آسان نیست. در واقع برای تشخیص ماهیت حکم سه صورت وجود دارد. صورت اول احکامی است که کاملا عرفی و عقلایی هستند و وقتی شرع این احکام را می پذیرد و مطرح می کند ما ماهیت آن را پیش و بعد از شرع می شناسیم. خداوند خرید و فروش را حلال کرده است. خرید و فروش برای ما انسان ها، چه مسلمان باشیم و چه غیر مسلمان، مفهوم شناخته شده ای است. اینها مسائل صرفا عرفی است که به تأیید و امضای شرع می رسد.
سروش محلاتی افزود: نوع دوم احکامی است که جنبه تعبدی دارد و چون تعبدی است خیلی ماهیت آن برای ما روشن نیست. در آغاز بحث طهارت در فقه این مسأله مطرح است که طهارت چیست. درباره ماهیت طهارت فقها بحث می کنند. طهارت یک حکم وضعی در برابر نجاست است. در عرف ما مفهوم شناخته شده ای از پاکیزگی داریم ولی آیا طهارت شرعی عینا همان مفهومی است که در شناخته می شود؟ پاسخ فقها منفی است. طهارت و نجاست شرعی مفهومی غیر از معنای عرفی دارد.
وی ادامه داد: صورت سوم احکامی است که جنبه ترکیبی دارد؛ از برخی جهات عرفی و عقلایی و قابل فهم و درک است، و از جنبه هایی هم شرع مقدس درباره آن نظر خاص و ویژه دارد. احکامی که جنبه ترکیبی دارد ما باید درباره آنها تأمل کنیم و ببینیم آیا می توانیم ماهیت آنها را شناسایی کنیم یا نمی توانیم. مثلا در سوره حجرات به صراحت از حرمت غیبت صحبت شده و خداوند از اینکه مسلمانان یکدیگر را غیبت کنند و پشت سر هم حرفی بزنند، نهی فرموده است.
این استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه در خصوص ماهیت این حکم دو نظر متفاوت بین فقهای ما وجود دارد، گفت: برخی از فقهای ما فرموده اند که غیبت جنبه حق الناس دارد و از این روی توبه غیبت کننده به این است که از غیبت شونده حلالیت بطلبد. تحلیل دوم درباره حکم غیبت این است که در آن جنبه حق غیر ملاحظه نشده و گناهی بین انسان و خدا است؛ لذا همین که غیبت کننده استغفار کند در پیشگاه الهی گناه او بخشیده می شود و نیازی به کسب حلالیت از غیبت شونده نیست. امام خمینی(س) در بحث غیبت چنین نظری دارند.
وی در خصوص «ماهیت حکم حجاب» نیز گفت: درباره ماهیت حکم حجاب نظرات و تحلیل های مختلفی ارائه شده است. برخی معتقد هستند که حجاب حکمی اخلاقی است. برخی معتقدند حجاب برای حفظ و صیانت خانواده است. برخی معتقدند حجاب یک حکم اجتماعی است. برخی هم مسأله تأمین امنیت در جامعه را مطرح کرده اند. برخی هم آن را ناشی از غیرت مردان شمرده اند.
سروش محلاتی افزود: ما اگر بخواهیم درباره آثار شرعی این حکم بحث کنیم، مثلا درباره اینکه مسئولیت امر حجاب با کیست؟ آیا حکومت در این زمینه وظیفه و مسئولیتی دارد؟ این سنخ از مباحث همه متوقف بر آن است که ابتدا ماهیت شناسی از این حکم صورت بگیرد. اگر مسأله ماهیت اخلاقی دارد قهرا آثاری که بر این حکم مترتب می شود یک نوع از اثر هست و اگر جبنه اجتماعی پیدا می کند قهرا آثار متفاوتی بر این حکم مترتب می شود.
وی تصریح کرد: درباره ماهیت حجاب از دو راه می توان وارد شد. راه اول این است که بررسی کنیم حجاب قبل از اسلام در اقوام و ادیان دیگر چه ماهیتی داشته است. مثلا در ایران باستان حجاب چه ماهیتی دارد یا در آیین یهود چگونه بوده است. بعد نتیجه بگیریم که همین ماهیت در اسلام هم پذیرفته شده و حجاب اسلامی ماهیتی متفاوت ندارد. راه دوم این است که به منابع اسلامی مراجعه کنیم و ببینیم از کتاب و سنت چگونه استفاده می شود. آیا قرائنی برای کشف ماهیت این حکم هست یا نیست؟
این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: به نظر نمی رسد که راه اول از اتقان کافی برخوردار باشد. چون حجاب در اقوام و ادیان مختلف ماهیت متفاوتی داشته است. مثل بیع، اجاره، نکاح و امثال آن نیست که ماهیت عرفی یکسانی در میان انسان ها داشته باشد. لذا نمی توان ادعا کرد حجابی که اسلام مطرح کرده همان حجاب قبل از اسلام و از نظر ماهیت یکسان است. چون بلافاصله این سؤال و ابهام مطرح می شود که کدام حجاب قبل از اسلام؟ حجابی که در ایران مطرح و شناخته شده بوده با حجابی که در آیین ها و اقوام دیگر مانند یهودیان متفاوت بوده و فلسفه و معنای یکسانی نداشته است. لذا ما نمی توانیم ادعا کنیم و این ادعا قابل اثبات نیست که ماهیت حجاب از نظر اسلام همان ماهیتی است که برای پیروان ادیان پیش از اسلام وجود داشته است.
وی افزود: از این راه که صرف نظر کنیم به راه دوم می رسیم که به متون معتبر اسلامی مانند قرآن و روایات معتبر مراجعه و بر اساس آن تشخیص دهیم که این حکم چه ماهیتی دارد؛ یا به تعبیر دیگر چه معنا و مضمونی دارد و یا به تعبیر دیگر چه حکمتی در آن نهفته و چه غایتی برای آن مورد نظر بوده است. باید این حکم را بر اساس منابع اسلامی شناخت. ممکن است بر اساس این شواهد و قرائن معلوم شود ماهیت حجاب اسلامی با حجابی که در یهودیت وجود داشته کاملا متفاوت و معنا و مضمون مورد نظر اسلام با آنچه که در اقوام دیگر شناخته شده بوده یکسان نیست.
سروش محلاتی گفت: قبل از آنکه شواهد و قرائن ماهیت حجاب در قرآن و سنت را بازگو کنم اشاره کنم که متفکرین اسلامی در دوره اخیر درباره ماهیت حجاب مباحثی را مطرح کرده اند که در صدر آنها شهید مطهری و شهید بهشتی هستند. این دو بزرگوار تحلیل های درباره ماهیت حجاب ارائه کرده اند. مرحوم شهید بهشتی در اثری که در همین سال های اخیر به عنوان «موقعیت زن از نظر اسلام» از ایشان به چاپ رسیده در بحث حجاب این طور می فرمایند «حجابی که در اسلام عرض کردم، زن سرش را بپوشاند، تنش را بپوشاند، دست و صورتش باز باشد بیاید بیرون، این حجاب را هم اسلام به عنوان احترام به زن مقرر کرده است». یعنی در نظر شهید بهشتی ماهیت این حکم معطوف به احترام و حرمت نهادن بر زن است.
وی افزود: نتیجه ای بر این نظر و تحلیل مترتب می شود که اگر زنی حجاب را رعایت نکرد و این حرمت و احترام را نپذیرفت، وقتی که این احترام را نخواست، قهرا اگر دیگران بخواهند به او نگاه کنند ممنوعیت و محذوریتی وجود ندارد؛ چون خود او اجازه داده است. اگر اسلام گفت به او نگاه نکنید، به لحاظ رعایت احترام او بود؛ حالا که او این احترام را نمی خواهد نگاه کردن به بدن او محذوری ندارد. صریح قرآن و اصلا صریح دین ما این است که حجاب به عنوان احترام به زن مقرر شده، لذا زن مسلمانی که بی حجاب بیرون می آید، دیگر واجب نیست که مرد به او نگاه نکند. البته نگاه از روی شهوت مطلقا حرام است. ولی نگاه معمولی به موی زنی که بی حجاب بیرون می آید حرام نیست. برای اینکه این زن احترام خودش را از بین برده است.
این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: این یک نوع نگاه در این مسأله است که حجاب اساسا ماهیتی در جهت تأمین احترام به اشخاص دارد و به این وسیله اسلام خواسته حرمت انسان ها چه به وسیله پوشش و چه به وسیله نگاه حفظ شود. شهید بهشتی فرموده اند که این صریح قرآن است. حالا ما باید بررسی کنیم که آیا چنین برداشتی را به صراحت یا با ظهور و یا اِشعار می توان از قران استفاده کرد؟ شبیه به این بحث را مرحوم شهید مطهری هم مطرح فرموده اند. ایشان هم درباره اینکه فلسفه حجاب چیست بحث هایی را مطرح فرموده اند و در آنجا این نکته را مطرح می کنند که حجاب رعایت حیثیت زن است. تعبیر مرحوم شهید مطهری در کتاب مسأله حجاب این طور است که «پوشیده بودن زن در حدودی که اسلام مقرر کرده موجب کرامت و احترام بیشتر اوست. زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد. شرافت زن اقتضا می کند هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و با وقار باشد».
وی با اشاره به اینکه تأکید روی این اصل حفظ شخصیت و کرامت در آثار متفکرین ما دیده می شود، اظهار داشت: ما به قرآن کریم بر می گردیم تا ببینیم از قرآن درباره ماهیت این حکم چه نکاتی را می توانیم استفاده کنیم. آیات مربوط به حجاب در 2 سوره نور و احزاب است. البته از نظر تقدم و تأخر در نزول، آن گونه که گفته شده است، آیات سوره نور قبل از سوره احزاب نازل شده است. به هر حال، در 2 جای قرآن درباره موضوع پوشش زنان خداوند با ما سخن گفته است. در آیات 27 تا 31 سوره نور مطالبی در این زمینه هست. البته بحث درباره حکم حجاب از نظر قرآن موضوع مستقلی است و من فقط از ناحیه اینکه ماهیت این حکم را از نظر آیات قرآن بتوانیم تشخیص دهیم، مسأله را دنبال می کنم.
سروش محلاتی یادآور شد: در این آیات تعبیری که بتوان ماهیت حکم را از آن استنباط کرد، «أزکی لهم» است که در دستور به مردان آمده است. چه بسا سیاق این آیات کفایت می کرده است. با توجه به اینکه علت این حکم درباره مردان و زنان یکسان هست و با توجه به اینکه علت حکم درباره مردان توضیح داده شده، مجددا در بیان حکم برای زنان علت آن تکرار نشده و بر همان آیه گذشته اعتماد شده که خداوند برای مردان ماهیت حکم را بیان فرموده است. اگر ماهیت دیگری داشت خداوند اشاره ای به این تفاوت می کرد. لذا می توان گفت این «أزکی لهم» درباره زنان هم صدق می کند.
وی تصریح کرد: دو بحث درباره این تعبیر «أزکی لهم» مطرح است. بحث اول این است که اساسا آیا کلمه «أزکی» در مقام بیان علت دلالت بر وجوب می کند و یا دلالت بر وجوب نمی کند؟ ممکن است کسی در اینجا این شبهه را مطرح کند که «أزکی» به معنای پاک تر، دلالت بر لزوم و وجوب نمی کند. وقتی بگویند این کار بهتر است، نشان دهنده این است که کار مقابل غلط نیست. مقایسه بین خوب و خوب تر صورت گرفته و دلیل بر این نمی شود که اگر کسی این کار را انجام ندهد کار خلاف و حرامی انجام داده است. کسی که از حجاب استفاده می کند بهتر و با بهداشت روان انسان مناسب تر است.
این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: این شبهه را در بحث از حکم الزامی حجاب باید جواب داد و جواب هم داده اند. هم قدما و بزرگان ما در گذشته مثل مرحوم ملا محمدتقی مجلسی در کتاب «روضة المتقین» این مسأله را مطرح کرده و پاسخ داده اند و هم در میان علمای متأخر مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری این پرسش را مطرح کرده و پاسخ داده است. لذا ما به این مسأله در اینجا نمی پردازیم؛ به جهت اینکه بحث ما درباره حکم حجاب نیست که از این آیه آیا وجوب استفاده می شود یا نه. فرض بر این است که این آیه دلالت بر وجوب می کند.
وی افزود: چیزی که اینجا مطرح هست این است که اگر ما گفتیم «أزکی» به تعبیر بعضی از بزرگان به معنای «زکی» است و دلالت بر لزوم می کند، از این تعبیر می توانیم ماهیت حکم حجاب را بفهمیم؟ ماهیت از جنبه اینکه یک حکم فردی و اخلاقی است و یا یک حکم اجتماعی است. این تعبیر گویای کدام یک از این دو تفسیر و تحلیل درباره حجاب می باشد؟ درباره کلمه «أزکی» از دو جهت می توانیم بحث کنیم. یکی از جنبه اینکه این ماده زکات در قرآن کریم اجنبه اخلاقی دارد و به رشد و حیات معنوی انسان مربوط می شود.
سروش محلاتی ادامه داد: شبیه به این آیه شریفه «قد افلح من زکّاها» و یا تعبیر تزکیه که در آیات متعددی درباره برنامه انبیاء الهی وارد شده است. طهارت روح در اینجا مورد نظر است؛ که مسأله جنبه اخلاقی پیدا می کند و ناظر به کمالی است که برای فرد است. اگر چشم خود را منزه کنند و پوشش مناسب را هم داشته باشند موجب می شود که از یک روح پاک برخوردار باشند روانشان توأم با طهارت و سلامت باشد. آیا از این تعبیر بیشتر از ماهیت اخلاقی برای حکم حجاب چیزی می توان استفاده کرد؟
وی گفت: تعبیر «أزکی» غیر از اینکه در این آیه در مسأله حفظ چشم وارد شده، در آیه قبل هم همین تعبیر بود. در آیه قبل این بود که اگر خواستید وارد خانه ای شوید و صاحب خانه به شما اجازه نداد، برگردید. این برای عرب ها خیلی سنگین بود که در خانه کسی بروند و در را به روی آنها باز نکنند و اهانت به خودشان تلقی می کردند. آیه می فرماید اگر معذور بودند و به هر دلیلی مانعی داشتند، بپذیرید. «هو أزکی لکم»(این کار برای شما شایسته تر است.) همین تعبیر در آیه 30 هم تکرار شده است. یعنی ماهیت حکم در مسأله ورود به خانه، مسأله نگاه به نامحرم و مسأله رعایت پوشش از یک سنخ است.
این استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: آیه دیگری هم داریم که همین تعبیر به عنوان علت به کار رفته و آن در سوره مبارکه بقره است که مسأله طلاق زنان مطرح شده است. آیه 232 سوره بقره می فرماید وقتی زنان را طلاق دادید و عده آنها منقضی شد، آنها را برای ازدواج مجدد آزاد بگذارید. اگر خواستند با همان همسران گذشته خود ازدواج کنند مانع نشوید. آیه در ادامه این نکته را مطرح می کند که «ذلکم أزکی لکم و اطهر». یعنی اینکه زن با همان همسر گذشته خود زندگی مشترک را ادامه دهد پاک تر است.
وی در پایان تأکید کرد: تعبیر «أزکی» در این سه مورد به کار رفته و هر سه ناظر به جنبه های اخلاقی مسأله است.