اینکه در زندگی پیشوایان و اصحاب خاص آنها مسأله پوشش و حجاب چه نمود، ظهور و بروزی داشته به فهم بهتر و درست تر این مسأله کمک می کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با تأکید بر اینکه باید بحث تاریخ و سیره را در بحث حجاب جدی تر مطرح کرد، گفت: اینکه در زندگی پیشوایان و اصحاب خاص آنها مسأله پوشش و حجاب چه نمود، ظهور و بروزی داشته به فهم بهتر و درست تر این مسأله کمک می کند.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی در دومین جلسه از نشست « مسأله شناسی و روش شناسی مطالعات دینی حجاب» که به صورت مجازی توسط مؤسسه مطالعات فقهی مفتاح کرامت برگزار شد، گفت: منظور از مسأله شناسی یعنی حوزه هایی که لازم است پیرامون آن بحث شود تا بتوانیم در باب پوشش و حجاب یک نظریه پخته و صائبی را ارائه دهیم. در واقع اینها اجزائی هستند که می توانند این پژوهش را کامل کنند. کسی که می خواهد در باب پوشش و حجاب سخن بگوید و از منظر دینی حرف بزند باید به این مسأله ها بپردازد.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات یادآور شد: اولین مسأله این است که تصویر و تلقی دین از زن باید مشخص شود. آیا زن مثل برخی از تصاویر که یک موجود فتنه انگیز است تلقی می کنیم و یا زن را انسانی مثل مرد می دانیم که جنسیت بر زن و مرد عارض شده است؟ متون و معارف دینی چه رأی و نظری را ارائه کرده است؟ این خیلی در نوع نگاه ما نسبت به پوشش تأثیر دارد.
وی در خصوص روش شناسی نیز اظهار داشت: روشن و معلوم است که ما برای پژوهش قواعد عامی داریم که هر پژوهشی می طلبد آن قواعد مورد توجه قرار بگیرد. اینکه پژوهشگر همه منابع را ببیند، منابع دست اول و دوم را مشخص کند و چگونگی نحوه تجزیه و تحلیل قواعد عام پژوهش است. پایین تر از آن قواعد خاص پژوهش در حوزه مطالعات دینی است. مطالعات دینی ما قواعد خاص خودش را دارد؛ باید در چهارچوب کتاب و سخن باشد و به ظواهر کلام توجه شود و خارج از ضوابط سخن چیزی را بر متن تحمیل نکنیم.
مهریزی ادامه داد: بخشی هم قواعد اخص است که در حوزه حجاب به طور خاص باید چه نکاتی را در نظر گرفت. من پنج اصل را یادداشت کرده ام که پیرامون آن صحبت کنم. بعضی از آنها جزو قواعد خاص و برخی جزو قواعد اخص است. یعنی بعضی از آنها در حوزه مطالعات دین شناسی باید مورد توجه قرار بگیرد و البته در بحث حجاب هم تعیین کننده هست.
وی تأکید کرد: به گمان من اصل اول این است که ما نگاه جامعی به ادله دینی داشته باشیم و جایگاه آن ادله و ترتیب آنها را رعایت کنیم. یعنی اینکه در کتاب های فقهی می گویند منابع دین شناسی ما قرآن، سنت، اجماع و عقل است. قاعدتا اجماع و عقل در امتداد قرآن و سنت است. به خصوص اجماع را به عنوان کاشف از سنت تلقی می کنند و موارد عرصه هایی هم که عقل بخواهد وارد شود خیلی اندک است. لذا عمدتا منابع دین شناسی ما قرآن و سنت هستند. ما در بحث حجاب و هر بحث دیگر باید قرآن و سنت را کامل ببینیم و نگاه جامع داشته باشیم. کلیه آیات قرآنی که مرتبط با این بحث و موضوع است باید دیده شود و کلیه موارد سنت نیز دیده شود. علاوه بر اینکه قرآن مصدر اول است و باید کار از قرآن شروع شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات افزود: در کتاب های فقهی که از حجاب بحث کرده اند، به روایات زیاد توجه شده است. احادیث و روایاتی که در زمینه حجاب و پوشش است کامل دیده شده است. اما به نظرم درباره قرآن باید تأکید بیشتری کرد. نوع توجهات در قرآن روی دو آیه سوره های احزاب و نور می رود و روی آنها متمرکز می شود. ولی به نظر من بحث یک مقدار وسیع تر و گسترده تر از این است. ما باید به این نکته توجه کنیم که وقتی قرآن بحث پوشش و یا مسائل دیگر را مطرح می کند، تأکید و رویکرد اصلی آن چیست. لذا نمی شود فقط به آن دو آیه تمرکز کنیم.
وی تصریح کرد: گرچه باید آن دو آیه را هم ببنیم ولی در آن دو آیه دو نکته هست. در این دو آیه دو تعلیل متفاوت وجود دارد. به نظرم کسی که می خواهد درباره پوشش از منظر قرآن حرف بزند باید به این دو تعلیل توجه کند. قرآن در سوره احزاب برای بحث پوشش یک جور تعلیل می کند و در سوره نور برای بحث های مربوط به عفاف و حجاب تعلیل دیگری دارد.
مهریزی گفت: آیه 59 سوره احزاب است که «پیامبر، به همسرانت، دخترانت و زنان مؤمن بگو که جلباب های خودشان را به خودشان نزدیک کنند.» تعلیل این است که «باعث می شود شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند». تعلیلی که اینجا ذکر شده یک تعلیل اجتماعی – سیاسی است. یعنی وقتی اینها بیرون می روند شناخته شوند که جزو جامع مؤمنین هستند و کسی به آنها اذیت و آزار نرساند.
وی ادامه داد: اما در سوره نور وقتی که بعضی از مباحث را ذکر می کند، تعلیل جور دیگر است. آنجا یک تعلیل انسانی و ذاتی می آورد و می فرماید «به مردها و زنان بگو که چشم چران نباشند و در نگاه کردن حریم نگه دارند و حفظ حدود کنند. برای مردها دو دستور و برای زنان پنج دستور هست. دو دستور مردها برای زنان هم مشترک است. اما سه دستور اضافه تر زنان یکی این است که زینت ها را آشکا نکنند، روسری یا مقنعه را جلوی بدنشان بیاندازند و دیگر اینکه به گونه ای راه نروند که موجب آشکار شدن زینت های آنها شود. در آخر آیه نیز تعلیل از سنخ فلاح و رشد را ذکر می کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اظهار داشت: وقتی ما آیه قرآن را در نظر می گیریم، به این دو تعلیل توجه کنیم. تعلیل آیه 59 سوره احزاب یک علت اجتماعی است و علتی که در آیه 30 و 31 سوره نور ذکر شده یک امر انسانی است. کسی که می خواهد بحث حجاب را از منظر دینی و قرآنی مطرح کند، نمی شود به این دو نکته توجه نکند؛ شاید از اینها نکته ای بیرون آید.
وی افزود: نکته مورد توجه دیگر در مطالعات قرآنی این است که قرآن زنان شاخص و برجسته زیادی را مطرح کرده است؛ مریم، دختران شعیب و دیگران. آنجا بحث عفاف را مطرح کرده و برای هیچ کدام از این زن ها نوع و شکل پوشش را نگفته است. خود این موضوع باید مورد تأمل قرار بگیرد. از شرم و آزرم و حیای آنها سخن گفته اما راجع به هیچ زن صالحی نگفته که نوع و مدل پوشش آنها چه بوده است. این نگفتن قرآن در مطالعه ما باید مورد توجه قرار بگیرد.
مهریزی گفت: نکته سومی که در مطالعه قرآنی مورد نظر هست این است که قرآن در سوره ممتحنه، که در آخرین سال نزول قرآن نازل شده، آیه 12 وقتی که زنان با پیامبر(ص) بیعت می کنند، در موارد بیعت بحث پوشش نیست. این نباید مورد توجه و مطالعه قرار بگیرد؟! پس اصل اول این است که ما مطالعه را از قرآن شروع کنیم؛ در قرآن هم فقط سراغ واژه جلباب و خِمار نرویم. زنان نمونه ای که در این کتاب ذکر شده و آیه 12 سوره ممتحنه باید مورد توجه قرار بگیرد.
وی تأکید کرد: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد بحث تاریخ و سیره است. معمولا کتاب های حدیثی ما اقوال معصومین(ع) را جمع کرده اند و خیلی از چیزهایی که به تاریخ و سیره بر می گردد در کتاب های حدیثی رایج نیست و آنها را باید در جای دیگر دید. بخشی از منابع و ادله ما آن است. وقتی بحث سنت را در کتاب های اصول طرح می کنند می گویند قول، فعل و تقریر معصوم(ع). اما نوعا کتاب های حدیثی حاوی اقوال است و افعال را ذیل زندگی معصومین(ع) باید ببینیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با بیان اینکه فعل پشتوانه آن آموزه است. تصریح کرد: مثلا میزان پوشش زن های ائمه(ع) چطور بوده است؟ سفر می رفتند یا نمی رفتند؟ اینها گویای معنی و پشتوانه این قول است. یعنی اگر ما به فعل و سیره توجه نکنیم نمی توانیم تلقی درستی داشته باشیم. متأسفانه به این قسمت از خیلی مسائل دینی توجه نمی شود. مثلا من جای دیگر استخاره را گفتم. ما 250 سال دوره حضور را داریم. چند بار در طول تاریخ داریم که کسی پیش ائمه(ع) رفته و گفته برای من استخاره کن؟ این می تواند نشان دهد که آیا معنی روایاتی که درباره استخاره هست همان چیزی است که ما امروز داریم انجام می دهیم یا اینکه تلقی شیعیان آن زمان از روایات استخاره این نبوده است؟
وی افزود: تاریخ و سیره می تواند توضیح دهنده آن مفهوم و پشتوانه اجرایی آن باشد. برای خیلی از مسائل این کار باید صورت بگیرد و صورت نگرفته است. لذا بحث اینکه در دوره حضور خود ائمه(ع) در میان خود، خانواده و اصحابشان رفتار چطور بوده و چه پوششی داشته اند مطرح هست. در خصوص زنان پیامبر(ص) داریم ولی در خصوص زنان دیگر و مثلا مسافرت رفتن آنها چیزی نداریم. لذا باید بحث تاریخ و سیره را در این زمینه جدی تر مطرح کرد. اینکه در زندگی پیشوایان و اصحاب خاص آنها مسأله پوشش و حجاب چه نمود، ظهور و بروزی داشته به فهم بهتر و درست تر این مسأله کمک می کند.
مهریزی اظهار داشت: اصل دوم این است که وقتی ما می خواهیم راجع به حجاب حرف بزنیم باید حجاب را در مجموعه مسائل زنان ببینیم و نمی توانیم منفک کنیم. مسائل کلی زنان در فقه، روایات و آیات باید با هم به عنوان یک مجموعه مرتبط دیده شود و نمی شود آنها را تفکیک کرد. مثلا به گمان من نمی شود وقتی می خواهیم بحث حجاب را در نظر بگیریم نمی توانیم نوع پوشش زن در حجاب را نادیده بگیریم. وقتی می خواهیم راجع به پوشش و مسائل زنان صحبت کنیم نمی توانیم اینکه تقدم و تأخر در نماز جماعت مسجدالحرام برداشته شده را نادیده بگیریم.
وی تأکید کرد: نگاه جزیره ای به بحث حجاب و پوشش در حوزه زنان نتایج ناقصی خواهد داشت و پژوهش ناقصی را رقم می زند. پژوهش کامل زمانی است که پوشش و حجاب در مجموعه مسائل زنان در حوزه آموزه های دینی مورد نظر قرار بگیرد و مرتبطاب، مشابهات، معارضات و مخالفات آن دیده شود. مثلا به گمان من در تحلیل های دین شناسی نمی شود مسائل مربوط به حج را نادیده گرفت. ما معمولا حج را این طور تعبیر می کنیم که نماد رفع تبعیض نژادی و فقر و غنا است.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ادامه داد: به گمان من حج نماد رفع تبعیض جنسیتی است. از این منظر هم باید نگاه شود و آن بعدش هم باید در مطالعات حجاب دیده شود. اینکه به فتوای تمام مذاهب، در مسجدالحرام تقدم و تأخر در صفوف نماز برداشته شده و حتی کسانی که می گویند زن در غیر طواف باید صورت خود را بپوشاند می گویند در طواف باید صورت خود را باز بگذارد، قابل مطالعه است. نمی شود این احتمال را داد که جامعه آرمانی دینی آن است که آنجا انسان ها به جایی رسیده اند که می شود صورتشان باز باشد ولی نگاه زنانه و مردانه به هم نداشته باشند؟ اینها قابل مطالعه است و چه بخواهد اثبات و چه بخواهد رد شود باید مورد توجه و مطالعه قرار بگیرد.
وی گفت: اصل سومی که به گمان من باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ما در فهم نصوص باید تحولات زندگی را مورد توجه قرار دهیم. در واقع نمی توانیم جامعه امروز را مثل جامعه 1400 سال قبل در نظر بگیریم و متنی که آن روز گفته شده را امروز همان جور مطرح کنیم. مثلا تقسیم کار بین زن و مرد خیلی مطرح می شود. در جامعه زمان پیامبر(ص) زن باید تمام کارها را انجام می داد. آن زندگی را با امروز مقایسه کنید که همه چیز آماده است.
مهریزی با تأکید بر اینکه برای فهم نصوص باید تحولات زندگی امروز و گذشته را دید، افزود: ماهیت زندگی امروز با گذشته فرق کرده است. یعنی زن آن روز اگر در خانه می ماند و همه کارها را می کرد باز کم می آورد و زن امروز اگر بخواهد در خانه بماند هیچ کاری ندارد جز اینکه ما گوشی موبایل بازی کند. اگر در فهمیدن نصوص تحولات زندگی امروز با گذشته را در نظر نگیریم فهم ما ناقص خواهد بود.
وی تفکیک بین فرهنگ های دینی و غیردینی را پنجمین نکته قابل توجه عنوان کرد و گفت: در طول تاریخ مسلمانان و شیعه یک سری فرهنگ ها مختص آن جامعه و یا محدوده جغرافیایی بوده و اگر آنها را به عنوان امر دینی تلقی کنیم، اشتباه است. مثلا مرحوم مطهری می فرمایند اینکه بحث پوشیه زدن به فقه ما آمده برای این است که در دوره ای زنان اشراف این جوری بودند و کم کم آمده و فقها آن را به عنوان یک دستور دینی تلقی کرده اند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات افزود: در بعضی از کتاب های تاریخ گفته شده که در منطقه طبرستان گروهی بوده اند که مثلا زن ها روزها بیرون نمی آمدند. کسی این را بگیرد و بعد برای آن دلیل پیدا کند که زن ها نباید بیرون بیایند. این مداخله و دخالت فرهنگ های غیر دینی است. در کل جوامع بشر در طول تاریخ یک گروه در یک جایی این جور بوده اند. الآن هم در منطقه طالقان گروهی این جوری هستند که زنان و مردان همدیگر را نمی بینند. فقیهی این را مبنا قرار دهد و برای آن دلیل دینی پیدا کند؟!
وی یادآور شد: متأسفانه ما از این قبیل واردات زیاد داریم. من تعبیری برای خودم دارم که ما پنج نوع واردات در دین داریم که از جاهای دیگر آمده است. بخشی از ادیان و فرهنگ های دیگر آمده ولی فقط اسرائیلیات برای ما مهم شده است. علاوه بر اسرائیلیات ما بحث مسیحیات، زرتشتیات، ایرانیات، عربیات و یونانیات هم داریم که هر کدام به شکلی خودشان را داخل کرده اند. اتفاقا همه اینها در مسائل زنان هم مثال دارد. مثلا حرف های ارسطو حدیث شده و در نهج البلاغه هم هست. این حدیثی که بدترین خلصت های مردها، بهترین خصلت های زنان است، جزو سخنان ارسطو در کتاب اخلاق است.
مهریزی افزود: در بعضی مسائل دیگر چیزهایی است که از فرهنگ ایرانی و زرتشتی آمده است. فرض کنید چیزهایی به حدیث معراج اضافه شده که آن قسمت ها در سایر منابع نیست و کاملا ایرانی است. یعنی یک تکه اصل معراج پیامبر و اینکه جبرئیل با پیامبر گفت و گو کرده اند درست است و جزو مسلمات روایی و حدیثی ما است و شیعه و سنی نقل کرده اند. اما در برخی روایات تکه ای هست که فقط در کتاب «احباب الرضا» هست. سلسله سند هم سهل بن زیاد آدمی است که قمی است و به عبدالعظیم حسنی می رسد. یعنی سند هم ایرانی است. این تکه در ارداویراف نامه هم هست که مثلا پیامبر زنانی را دید که با مو آویزان هستند و یا زنانی را دید که روی گداخته راه می روند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در پایان تأکید کرد: بنابر این مداخله فرهنگ های غیردینی با فرهنگ دینی باید مورد توجه قرار بگیرد. یعنی حواسمان باشد چیزی که در فرهنگ دیگر بوده به مرور زمان خودش را به عنوان فرهنگ دینی جا نیندازد. لذا چهارچوب اصلی فقاهت و اجتهاد که قرآن و روایاتی است که در چهارچوب قرآن ارزیابی و فهمیده می شود را باید در نظر بگیریم.