اگر چیزی در اولویت یک قرار دارد باید به آن توجه کرد و اگر اولویت دوم را جای آن قرار دهیم نظم بر هم می خورد. در بعضی از تعبیرها هست که زندگی آدم ها با جا به جایی اصول و فروع بر هم می ریزد. یعنی فروع را بر اصول و بی مایه ها را بر نخبه ها مقدم کنند؛ که این نشانه جامعه عقب مانده است.
نخستین نشست از سلسله نشست های «چالش های فقهی مسأله حجاب» با موضوع «مسأله شناسی و روش شناسی مطالعات دینی حجاب» به صورت مجازی توسط مؤسسه مطالعات فقهی مفتاح کرامت برگزار شد.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی در این نشست گفت: وقتی حجاب گفته می شود به معنی پوشش تنها نیست. مسائلی که در حوزه روابط زن و مرد هست هم مورد توجه قرار دارد. یعنی ارتباط زن و مرد در حوزه معاشرت، اختلاط، صحبت و مسائل از این قبیل هم ذیل این عنوان هست. لذا نمونه ها و مسأله هایی که مطرح می شود فراتر از چیزی به نام پوشش است؛ گرچه بیشترین تأکید و تمرکز روی بحث پوشش خواهد بود.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی افزود: نکته دومی که باید به آن توجه شود این است که عنوانی که اینجا آورده ایم «مطالعات دینی حجاب» است. این عنوان در مقابل انواع دیگر مطالعات و بررسی ها است. درباره پوشش می شود مطالعات اجتماعی، روانشناسی و یا حقوقی هم داشت. مثلا چطور می شود که فردی به پوشش علاقمند و یا از پوشش رویگردان است؟ می تواند مطالعات روانشناسی در این زمینه صورت بگیرد.
وی ادامه داد: سومین نکته ای که به عنوان مقدمه ذکر می شود این است که ما اینجا راجع به خود پوشش و ارتباط و اختلاط زن و مرد نمی خواهیم صحبت کنیم. به تعبیر دیگر بحث ما یک بحث درجه دو است. ما می خواهیم درباره مطالعات و پژوهش های حوزه حجاب و حوزه ارتباط و اختلاط صحبت کنیم و ببینیم در این حوزه چه مسأله هایی نیازمند مطالعه و پژوهش است؟ چه اصولی را در پژوهش، مطالعه و تحقیق باید مورد نظر قرار داد؟ لذا بحث محتوایی و درونی حجاب مورد نظر ما نیست.
مهریزی تأکید کرد: آخرین نکته ای که باید به عنوان مقدمه توجه شود این است که ما اینجا یک بحث تحلیلی – اجتهادی ارائه می دهیم. مثال ها و دیدگاه هایی را ذکر می کنیم و در مقام صدور فتوا نیستیم که تعیین تکلیف کنیم. بنابر این هرکسی که مقلد است طبق نظر مرجع تقلید خودش عمل می کند و اگر کسی مجتهد است به عنوان یک بحث اجتهادی به قضیه نگاه می کند.
وی در خصوص «مسأله شناسی حجاب» گفت: منظور از مسأله شناسی این است که چه حوزه هایی در بحث حجاب و پوشش نیازمند مطالعه و تحقیق و پژوهش است؟ ما باید روی چه چیزهایی دست بگذاریم، تمرکز کنیم و آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم تا به نتیجه بحث پوشش برسیم؟ به تعبیر دیگر اینها «اجزاء مطالعاتی حوزه حجاب و پوشش» است. در واقع کسی که می خواهد در باب پوشش تحقیق جامع و فراگیری داشته باشد نمی تواند این مسأله ها را مورد توجه قرار ندهد.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: اولین مسأله این است که کسی که می خواهد در باب پوشش و حجاب مطالعه و تحقیق کند، باید تلقی خودش را از زن مشخص کند. به تعبیر دیگر باید به نتیجه برسد که دین و معارف دینی چه تلقی و تصویری از زن دارد. این تلقی و تصویر در بحث حجاب تأثیرگذار و خیلی تعیین کننده است. به عنوان مثال شما در بحث های عامیانه فراوان دیده اید که گفته می شود زن و مرد مثل پنبه و آتش هستند و باید فاصله بگیرند. اگر تلقی ما از زن و مرد این باشد، تکلیف ما در بحث حجاب خیلی روشن می شود. بنابر این باید حداکثر جدایی، فاصله و بی ارتباطی را در نظر بگیریم.
وی تأکید کرد: اگر بگوییم زن و مرد دو انسان هستند و انسانیت اصل است و زنانگی و مردانگی عارض بر اینها شده، بنابر این جنبه های وجودی زن و مرد بیش از بحث زنانگی و مردانگی است. زن و مرد قبل از اینکه زن و مرد باشند انسان هستند، روح الهی در آنها هست، خلیفة الله هستند، ابزار ادراکی دارند، می توانند تعقل کنند، بفهمند و تفکر کنند. یکی از چیزهایی که بعدا بر این وجود عارض شده جنسیت است.
مهریزی با اشاره به اینکه این نگاه با آن نگاه کاملا متفاوت است، تصریح کرد: در نگاه اولی که می گویند زن و مرد مثل پنبه و آتش هستند و یا زن را مظهر فتنه و فتنه انگیز تلقی می کنند، شاید به بعضی از روایاتی هم که باید مورد تدقیق و بررسی قرار بگیرد تمسک می کنند. خود آن روایات جای بحث جدی دارد که واقعا اگر آن روایات صادر شده معنی آن همین است؟ به فرض که آن دیدگاه را قبول کردیم، طبق آن روایتی در می آید که بعضی جاها نوشته اند «شخصیت زن به حجاب اوست». یعنی اگر شما در نظر بگیرید زنی بی سواد است، خلقیات بد دارد، غیبت می کند و همه خصلت های بد را دارد ولی صورتش را خوب می گیرد، این شخصیت زن می شود؟!
وی ادامه داد: اگر زن را انسان، با همه گستردگی های آن تعریف کردید، بنابر این یکی از عرصه های بخشی از زندگی آنها پوشش می شود. آن وقت جایگاه آن هم مشخص می شود. لذا اولین مسأله ای که نیازمند پژوهش هست این است که ما تصویر معارف دینی و دین از زن و تلقی که از زن ارائه داده را خوب بکاویم و تکلیف خودمان را آنجا مشخص کنیم. آنچه که من از آموزه های دینی می فهمم این است که خداوند انسان آفرید و برای بقای آدمی او را زن و مرد کرد. یعنی خصلت زن و مرد بقای نسل است و بر انسانیت انسان عارض شده است. تمام جنبه های وجودی انسانی در زن هست و در مرد هم هست.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی اظهار داشت: نباید تصویر و تلقی ما از حجاب و پوشش جوری باشد که هم مرد و هم زن زیر سؤال برود. اگر این طور تلقی کنید که تا یک نوع بدحجابی و یا بی پوششی در زن بود مرد سریع در دام می افتد، منحرف می شود و می لغزد، در این تلقی و تصویر هم به زن و هم به مرد توهین شده است. یعنی مردی که اینقدر اراده ندارد و نمی تواند تأمل و تعقل کند و زنی که تمام وجودش در این فتنه انگیزی خلاصه شده است.
وی ادامه داد: این نوع نگاه یک موجود این شکلی از زن و مرد می سازد که تمام وجود زن و مرد را غریزه جنسی گرفته و همه چیز عالم و زندگی زن و مرد به این ختم می شود؛ لذا باید تمام برنامه ها به این منتهی شود که این اتفاق نیفتد. این تصویر خیلی کوچکی از انسان است. انسان خلیفة الله خیلی بزرگترین از این هست و عرصه های وجودی او خیلی زیادتر از این است.
مهریزی گفت: اینها به معنی این نیست که ما حجاب و پوشش را دستور و تکلیف ندانیم. برای این است که جایگاه این تکلیف مشخص شود و بدانیم دنبال چه چیزی می گردیم. در بحث های بعدی هم خواهم گفت که ارزش های دینی در یک سطح نیستند. وقتی می خواهید امتحان دهید درس های مختلف را از شما امتحان می گیرند اما ضریب های این درس ها متفاوت است. پس اولین مسأله این است که ما تلقی دین از زن را مشخص کنیم تا بتوانیم درست در حوزه حجاب و پوشش تحقیق و پژوهش کنیم.
وی افزود: وقتی وارد بحث حجاب و پوشش می شویم اولین پرسش این است که حجاب که در لابه لای متون دینی مطرح شده و در نصوص دینی آمده، آیا یک امر دینی است؟ یعنی در واقع خودش موضوعیت دارد یا یک امر سیاسی و اجتماعی است؟ این بحث کمتر در مطالعات شیعی مطرح شده ولی در مطالعات اهل سنت زیاد به آن پرداخته اند؛ افراد زیادی کتاب نوشته اند و از منظر دین هم حرف زده اند.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی یادآور شد: در کتاب «حقیقة الحجاب و حجیة الحدیث» نویسنده مصری مفصل به آیات قرآن استناد کرده و دیگران هم نوشته اند و به آیات قرآن استناد کرده اند. چون این بحث را از منظر دینی طرح کرده اند، یک پژوهشگر و محقق دینی باید وارد این هم بشود که به عنوان یک جایگاه دینی در دین به اینها پرداخته شده و یا یک امر سیاسی و اجتماعی است؟ یعنی مثلا قرآن و سنت پوشش را به عنوان یک نشانه برای یک گروه سیاسی مطرح کرده و یا یک امر دینی است که توجه کردن به آن در هدایت، رشد و کمال زن و مرد تأثیر دارد؟
وی ادامه داد: در تلقی اهل سنت پوشش یک نشانه سیاسی است؛ نه یک امر دینی که در رشد و کمال تأثیر دارد و رعایت آن انسان را به رشد می رساند و بی توجهی به آن بخشی از هدایت و رشد انسان را می کاهد و مثلا انسان را به لغزش و یا یک نوع انحراف عملی وارد می کند.
مهریزی اظهار داشت: اگر ما می پذیریم حجاب یک امر دینی است، سومین مسأله این است که جایگاه این امر دینی در ارزش های دیگر دینی مشخص شود. مثالی که در خصوص ضریب دروس مطرح کردم، در تعبیرهای دینی هم از این قبیل امور داریم. مثلا در بحث گناهان، کبیره و صغیره و در معارف دینی اصول و فروع دین داریم. این دسته بندی ها می خواهد مشخص کند که سطح آموزه ها یکی نیست. درجه و ارزش دینی حجاب و بی حجابی چقدر است؟
وی افزود: ما وقتی می خواهیم برنامه ریزی، مقایسه و ارزشگذاری کنیم، اینکه جایگاه موضوع مشخص باشد در برنامه ریزی ما کمک می کند. اگر چیزی در اولویت یک قرار دارد باید به آن توجه کرد و اگر اولویت دوم را جای آن قرار دهیم نظم بر هم می خورد. در بعضی از تعبیرها هست که زندگی آدم ها با جا به جایی اصول و فروع بر هم می ریزد. یعنی فروع را بر اصول و بی مایه ها را بر نخبه ها مقدم کنند؛ که این نشانه جامعه عقب مانده است.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: اگر ما جایگاه این را مشخص نکنیم، چه بسا یک فرع را بر یک اصل مقدم می داریم. مثلا به جای اینکه یک مطلب ریشه ای را حل کنیم، به یک امر درجه دو پرداخته ایم. جایگاه دینی حجاب در ارزش های دینی چیست؟ ما چگونه می توانیم آموزه های دینی را در زندگی اجتماعی و حکومت دینی نمره بدهیم؟ این کار شدنی هست یا نیست؟ از چه طرقی باید حرکت کنیم؟ اخلاقیات دینی چطور رده بندی و نمره بندی می شود؟ در مسائل اعتقادی همین طور است. در کتاب های کلامی برای مسائل اعتقادی رده بندی کرده اند.
وی با تأکید بر اینکه جایگاه و میزان ارزش دینی حجاب باید مشخص شود، افزود: تمام تلاش ما در جامعه اسلامی صرف این شود که آدم ها راستگو باشند و یا انرژی تبلیغاتی خودمان را در بحث پوشش مصرف کنیم؟ آیا در جامعه دینی تمام تلاش ما این باشد که انسان ها خیرخواهی و مسئولیت پذیری انسان ها را بالا ببریم یا روی این مسأله سرمایه گذاری کنیم. این مسأله برای برنامه ریزی و حل تعارض ها اثرگذار است. اگر در جایی باید کوتاه بیاییم و جایی باید تأکید کنیم، حجاب جزو کدام است؟ باید از منظر دینی مشخص شود و با یک سری سلیقه های فردی نمی شود نسبت به آن حرف زد. از میزان تأکید همان دینی که پوشش را گفته، می شود آن را هم به دست آورد. همان طور که از میزان تأکید استفاده کرده اند که این گناه کبیره و این گناه صغیره است.
مهریزی با بیان اینکه چهارمین مسأله این است که مشخص شود پوشش یک امر حکومتی و یا یک امر فردی است، گفت: بعضی ها به غلط «حکومتی» و «فردی» را جور دیگر معنی می کنند؛ و می خواهند سوء استفاده کنند تا کسانی که نظر غیر حکومتی دارند متهم شوند. تمام کسانی که این بحث را مطرح می کنند، می گویند حجاب یک تکلیف واجب دینی است. اما در مقوله تکالیف فردی قرار می گیرد و یا در مقوله تکالیف اجتماعی که حکومت متکفل اجرای آن است؟ این محل بحث است. ولی کسی که می گوید حجاب حکومتی نیست و فردی است، به این معنی نیست که یک امر شخصی و آزاد و دل بخواهی است که اگر خواست اجرا کند و اگر نخواست اجرا نکند.
وی ادامه داد: یکی از مسائل جدی در حوزه پوشش همین بحث است که فردی بودن و یا حکومتی بودن مسأله مورد پژوهش قرار بگیرد و در منابع مختلف بررسی شود. کارهایی شده و مطالعاتی صورت گرفته است. آنچه که من از حرف ها دیدهام این است که ما دلیل مستقیمی در این زمینه نداریم. کسانی که وارد شده اند و برای حکومتی بودن حجاب استدلال کرده اند، معمولا از ادله دیگری مثل حوزه اختیارات حاکم، امر به معروف و نهی از منکر و یا اینکه حاکم می تواند برای هر گناهی تعزیر داشته باشد، استدلال کرده اند.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی اظهار داشت: اینها محل بحث و پژوهش است و باید مشخص شود که حوزه اختیارات حکومت در این بخش چقدر است؟ چقدر حکومت ها می توانند متولی باشند و برای اجرای آن اقدام کنند؟ تا چه حدّ می توانند از ابزار اجبار استفاده کنند؟ این یک امر درون دینی است. یعنی باید از منابع دینی برای هر طرف قصه استدلال شود و دلیل آورده شود.
وی «حدود پوشش» را مسأله پنجم در مطالعات پوشش و حجاب دانست و گفت: در دیدگاه های عالمان شیعه من چهار رأی مشهور و غیر مشهور دیدم. رأی مشهوری که در ادوار مختلف جریان داشته این است که زن باید تمام بدن خودش را از نامحرم بپوشاند و صورت و دو تا دست تا مچ، استثنا است. در مقابل این رأی مشهور سه رأی دیگر هست. یک رأی کسانی که پوشاندن صورت و دو دست را هم لازم می دانند. قول سوم از آقای محمدباقر بهبودی است که یک مقدار از قول مشهور بالاتر رفته و می گوید تا آرنج زن ها نپوشیدن مجاز است و استدلال می کند و شواهد تاریخی می آورد. نظر چهارمی که جدیدتر صادر شده این است که اگر حجاب بقیه جاهای زن کامل باشد، موی سر را مشکل نمی دانند. یعنی هر چهار گروه اصل پوشش زن را واجب و لازم می دانند اما در مقدارش هنوز جای پژوهش و مطالعات جدی وجود دارد.
مهریزی با بیان اینکه ششمین مسأله ای که به نظر می رسد در بحث مطالعات پوشش باید مورد توجه قرار بگیرد بحث ارتباط و اختلاط است، تصریح کرد: پوشش در واقع یک امری است که به فرد مربوط می شود اما بحث ارتباط و اختلاط، رفت و آمد، حضور اجتماعی زن در مراکز عمومی، صحبت کردن و معاشرت کردن هم یک عرصه است که حوزه و حریم ارتباط و اختلاط زن و مرد چگونه است؟ آیا واقعا در رفت و آمدهای فامیلی که محرم نیستند ولی فامیل هستند، سر یک سفره نشستن با رعایت پوشش، از لحاظ شرعی اشکال دارد؟ آیا اسم زن را بردن جلوی نامحرم اشکال دارد؟ آیا اگر مهمان مرد دارد و همسر، دختر، مادر یا خواهرش با رعایت پوشش پذیرایی کند اشکال دارد؟
وی ادامه داد: اینها در حوزه ارتباط و اختلاط است؛ یعنی بحث پوشش نیست. پوشش را کاملا رعایت کرده و حدود شرعی را طبق هر کدام از آن چهار نظر رعایت کرده است، اما یک امر فراتر است. یعنی بحث ارتباط و اختلاط و معاشرت و صحبت کردن است. یا اینکه مثلا در حد واجب یا کراهت است؟ مثلا بعضی در کتاب های فتوایی نوشته اند که مکروه است زن با مرد نامحرم صحبت کند و یا اینکه مکروه است مرد به زن جوان سلام کند. اینها در حوزه های ارتباط قرار دارد و فراتر از بحث پوشش است. اینکه حد و حدود اینها چقدر هست هم نیازمند پژوهش، مطالعه و تحقیق است.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی یادآور شد: گاهی وقت ها حرف های غلیظ تر و سنگین تر هم دیده می شود که مثلا اگر زن مجبور است با مرد نامحرم صحبت کند، جوری صحبت کند که صدای او عوض شود. آیا واقعا این جوری است؟ یا تعبیر قرآن این است که خاضع صحبت نکنید. یعنی حرف زدن شما جور خاصی نباشد که فتنه برانگیز باشد. قرآن از حرف زدن منع نکرده؛ از مدل خاصی که ممکن است تهییج کننده باشد و با عشوه صحبت کردن منع کرده است. اینها محل بحث است که معنی «لاتخضعن بالقول» در آیه قرآن چیست؟ اصل صحبت کردن را منع می کند و یا عشوه گری زن در صحبت کردن را منع کرده و معنی آن عشوه گری چیست؟
وی گفت: هفتمین حوزه ای به نظر می رسد برای بحث های پوشش و حجاب مسأله هست، ما تجویزهایی در کتاب های فقهی داریم که برگرفته از آیات و روایات است. تحلیل و بررسی خود اینها و اینکه این تحلیل ها و بررسی ها بر چه اساس است، بسیار لازم هست. چند گروه از رعایت حدود رعایت حجاب شرعی مستثنی شده اند. مثلا اگر قول مشهور را ملاک و معیار قرار دهیم که زن ها باید به جز دست و صورت بقیه جاهای خودشان را بپوشانند، گروه هایی مستثنی شده اند. اهل کتاب در جامعه اسلامی مستثنی شده اند. زن های بادیه نشین و کنیزها هم استثنا شده اند.
مهریزی با اشاره به اینکه پنج گروه در بحث حجاب و پوشش استثناء شده اند، ادامه داد: با توجه بر اینکه ما احکام دینی را مبتنی بر یک سری مصالح انسانی می دانیم که در انتها می خواهد به هدایت و رشد انسان کمک کند و یا انسان را از انحراف و لغزش نجات دهد و بر حذر بدارد، این استثناءها برای چیست؟ اگر بنا باشد که اهل کتاب و کنیزها مستثنی باشند، شاید نوع نگاه ما به بحث پوشش و حجاب را تغییر دهد. به جهت اینکه کنیز بودن یک امر اعتباری است و فیزیکی نیست. یا اینکه همه کنیزها که مسن و از آفریقا نیستند. آن زمان خیلی از کنیزها از کشورهای اروپایی بوده و جوان بوده اند. بنابر این چطور آن کنیز جوان در جامعه اسلامی مکلف نیست و یا گاهی می گویند ممنوع است که پوشش بزند؟ اگر بنا بود خود مو لغزنده باشد، یک امر اعتباری که جلوی آن لغزش را نمی گیرد.
وی افزود: اهل کتاب که مستثنی می شوند، دینشان در ذهنشان است و در فیزیکشان که نیست. اهل بادیه که استثناء می شوند همین طور است. بنابر این یک مطالعه جدی برای این پنج گروه استثناء شده لازم است. ما یک مطالعه جدی در این زمینه نداریم. یعنی کسانی که در باب حجاب نوشته اند اصلا به اینها توجه نکرده اند. نمی شود ما اینها را ندانیم و در باب پوشش نظر جامعی را ارائه دهیم و دیدگاه روشنی را مطرح کنیم. بنابر این به نظر من یکی دیگر از چیزهایی که در فهم، برداشت و تلقی ما از بحث حجاب و پوشش بسیار مهم هست، این موارد پنج گانه است؛ باید به اینها پرداخته و مشخص شود.
عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی اظهار داشت: آخرین مسأله ای که به نظر من در این موضوع باید به آن پرداخته شود، بحث جایگاه غریزه جنسی در زن و مرد و در هدایت و فساد و انسان است. خود این نیازمند یک مطالعه و پژوهش درون دینی جدی است. از منظر دینی چگونه باید با غریزه جنسی مواجه شد؟ اولا میزان آن در زن و مرد متفاوت و یا غیر متفاوت است؟ واقع این است که در متون دینی ما هم مقداری که من دیده ام خیلی روشن نیست و یک مطالعه جدی هم از منظر دین شناسانه ندیده ام صورت بگیرد؛ به خصوص در حوزه مطالعات شیعه. در اهل سنت با همین عنوان چندین کتاب دیده ام ولی در مطالعات شیعی با توجه به مطالعات درون دینی مباحث جدی ندیدم.
وی افزود: اگر ما مطالعات دین شناسانه نداشته باشیم که جایگاه دینی و حد و حدود آن را تعیین نکنیم، به گمان من در بحث پوشش و ارتباط و اختلاط زن و مرد خیلی به راه صواب نخواهیم رسید. یعنی این یکی از مسائل بنیادی حوزه مطالعات روابط زن و مرد است. تکلیف این روایات و ادله مختلف مشخص نشده و باید در پژوهش ها مشخص شود.