سال گذشته به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان سلسله یادداشت هایی از حجت الاسلام و المسلمین حسین مستوفی با موضوع «شرح دعای 44 صحیفه سجادیه(ع)» منتشر کردیم. امسال نیز بنا داریم در همین ایام این موضوع را ادامه دهیم.
پایگاه خبری جماران: در ادامه بخش بیست و سوم مجموعه یادداشت های شرح دعای چهل و چهار صحیفه سجادیه(ع) را می خوانید:
« اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ امْحَقْ ذُنُوبَنا مَعَ امِّحاقِ هِلالِهِ، - وَ اسْلَخْ عَنّا تَبِعاتِنا مَعَ انْسِلاخِ اَیّامِهِ، حَتّى یَنْقَضِىَ عَنّا وَ قَدْ صَفَّیْتَنا فیهِ مِنَ الْخَطیئآتِ، وَ اَخْلَصْتَنا فیهِ مِنَ السَّیِّئاتِ.»
«بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و همراه با به سر آمدن ماه رمضان گناهان ما را به سر بر، و با سپرى شدن روزهاى پایانیش پىامدهاى گناهانمان را از ما برگیر، تا در حالى از ما بگذرد که ما را از خطاها و لغزشها خالص نموده، و از گناهان پاک فرموده باشى.»
در این فرازهای پایانی دعا، امام سجاد علیه السلام درخواست هایی را مطرح می کند که در آن لطافت و معرفت نهفته است و توجه به آن به ما می آموزد که باید چه بخواهیم و به دنبال چه باید برویم.
امام علیه السلام با به عاریه گرفتن دو تعبیر «محاق» و «سلخ» که درباره ماه به کار می رود، تشبیه زیبایی را همراه با به پایان رسیدن ماه، با هدف سیر انسان در این ماه به تصویر می کشد.
«محق، محاق» به معنای کاسته شدن تدریجی تا از بین رفتن و محو شدن است. هر ماه برای ما از بیرون آمدن و جلوه کردن هلال آن آغاز می شود تا به جلوه تمام در میانه ماه می رسد و سپس از آن به تدریج کاسته می شود تا دیگر بار هلال می گردد و سپس به «محاق» می رود و هلال ماه در دو و یا سه روز آخر ماه دیگر نیست و نابود می شود.
«سلخ» به معنای پوست کندن، انسلاخ که مطاوعه از سلخ است یعنی از پوست بیرون آمد و پوست کندن آن واقع شد. قرآن مجید می فرماید: « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ؛ آن گاه که ماه های حرام سپری شد.»( سوره توبه، آیه شریفه ۵) یعنی چون روزهای آن گذشت و روزها از ماه حرام بیرون شد.
کنون به دعای امام بنگرید، درخواست نابودی گناه و بیرون آمدن از پی آمدهای گناه را می خواهد تا وجود انسان پاک و پاکیزه شود و صفای وجود نورانی انسانی تابش پیدا کند که به بیان قرآن مجید «یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ النور»(سوره بقره، آیه شریفه 257) تحقق یابد. در آیه شریفه قرآن و دعا ی امام علیه السلام دقت فرمایید که فاعل بیرون برنده از ظلمات، حق است و در دعا هم فاعل محق گناه و سلخ آن وصفی و اخلص همه حق است.
سیر انسان از پایین و از تاریکی به سوی نور و بالا، همه به دست حق انجام می پذیرد و ما در این سیر تنها باید خود را به حق بسپاریم. راه برنده اوست، هادی اوست، پاک کننده اوست، رشد دهنده اوست. تلاش ما در سیر، تلاش بیرون رفتن از خود و هوای نفس و راه رفتن بر منیت و انانیت خویش و تسلیم کردن خود به اوست که «وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»(سوره نساء، آیه شریفه 100). خروج از خانه خویش و نفس خویش، در حکم سفر به سوی اوست.
امام خمینی(س) در کتاب اربعین حدیث، صفحه،۳۳۲می فرمایند:
«اول قدم سفر الی الله ترک حب نفس است و قدم بر انانیت و فرق خود گذاشتن است. و میزان درسفر همین است.»
و نکته دیگر این که در قلب انسان یک نقطه نورانی وجود دارد. بنا بر روایت امام باقر علیه السلام وقتی گناه انجام می شود در قلب انسانی سیاهی پدیدار می گردد، اگر توبه شود این سیاهی از بین می رود و اگر استمرار پیدا کند سیاهی هر روز افزوده می شود تا قلب را تاریک و سیاه می کند (نگاه کنید به اصول کافی،ج ۲،ص ۲۷۳) بنابراین برای این که انسان از این ماه با پاکی بیرون رود باید گناهان او محو شود.
مطلب دیگر تبعات گناه است. گناه در درون انسان اثر می گذارد، هر گاه شخص گناهی از گناهان مربوط به مردم را انجام می دهد و یا حرامی از حرام های خدا را مرتکب می شود این اعمال بر جان و نفس او اثر گذاشته روح او را کدر و حقبقت انسانیت را دگرگون می سازد. همچنین گناه آثاری بر جسم ما و همچنین جامعه و... دارد. این پی آمدها در این دنیا و در برزخ و قیامت ظهور و بروز کرده و سبب آزار و اذیت و آثار منفی و عذاب و سختی هایی در عوالم پس از دنیا می شود.
در این دعا، امام علیهالسلام از خدا می خواهد همه این پی آمدهای بد از میان رفته و بنده پاک و روح و جان او پالایش پیدا کند.
این خواست همان نتیجه توبه نصوح، یعنی توبه خالص است که امام صادق علیه السلام می فرماید:
«إِذَا تَابَ اَلْعَبْدُ اَلْمُؤْمِنُ تَوْبَةً نَصُوحاً َحَبَّهُ اَللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ قُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَى جَوَارِحِهِ اُکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ أَوْحَى إِلَى بِقَاعِ اَلْأَرْضِ اُکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَیَلْقَى اَللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْ ءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِالذُّنُوبِ؛ آن گاه که بنده توبه نصوح می کند،خداوند اورا دوست می دارد،پس گناه های اورا در دنیا و آخرت بر او می پوشاند، راوی می گوید: گفتم چگونه بر او می پوشاند، فرمودند: فرشتگان آنچه گناه بر او نوشته اند یادشان ببرد، و به جوارحش وحی کند که گناهان او را پنهان کنید و به قطعه های زمین وحی کند که آنچه از گناه بر تو انجام داده پنهان کن، پس دیدار کند خدا را به هنگام ملاقات او و چیزی از گناهان برای او نباشد تا بر علیه او شهادت دهند.» (اصول کافی،ج ۲،ص ۴۳۰)
این حدیث شریف دلالت بر وجود پی آمدهای گناه در دنیا و آخرت دارد که با لطف حق این پی آمدهای همه از بین می رود.
فراموشی فرشتگان حکایت از نابودی آثار ملکوتی و قیامتی گناه ها دارد و محو از جوارح و... آثار این دنیایی را از میان بر می دارد و این ها همه حقایق است و مجازی در کار نیست.