مرحله پایانی دومین نشست از سلسله نشستهای فقه پژوهی موسسه فقه الثقلین با موضوع «چالشهای حقوق زنان در فقه» صبح روز پنج شنبه با حضور حضرات آیات صانعی، بیات زنجانی، موسوی بجنوردی، یادگار امام و جمعی از استادان حوزه و دانشگاه و فعالان حوزه زنان و حقوق بشر در شهر قم برگزار شد.
به گزارش جماران، آیت الله العظمی صانعی در این نشست طی سخنانی گفت: همایشی که امروز در قم برای حقوق زنان در فقه اسلامی برگزار شده برای بنده هم جای تأسف و جای خوشحالی دارد. جای خوشحالی است که فکر عقلانی بودن و مطابق با فطرت بودن اسلام در حوزه علمیه و دانشگاه دارد پر و بال می گیرد؛ اما جای تاسف است که در زمان حضرت امام دشمن اجازه نداد که این فقیه بزرگوار کم نظیر یا بی نظیر بتواند حقایق اسلامی را به صورت آشکار بیان کند و این همایشها زیر نظر او برگزار شود.
این فقیه نواندیش افزود: ای کاش امام زنده بود و ما چهره نواندیش و ژرف اندیش او را بیشتر می دیدیم. شما به فقه امام نگاه کنید. از کتاب الطهاره تا کتاب قبض و اقباض که در نجف گفته در همه جا امام تحقیق و مطلب جدید دارند. صاحب جواهر و صاحب مفتاح الکرامه گاهی تند می روند اما امام هیچگاه تند نمی رفت. در مساله غنا و موسیقی که مرحوم فیض حرمت را حرمت محتوایی می داند همه به او حمله می کنند و امام می گوید حمله(لازم) ندارد؛ (بلکه) جواب او را بدهید.
آیت الله العظمی صانعی تصریح کرد: ما با نوآوری بر پایه فقه جواهری و فقه شیخ انصاری موافقیم. نوآوری باید بر اساس کتاب و سنت و عقل باشد. اما خارج از این راه را که بنشینیم و بگوییم در اسلام چنین چیزی نبوده و ما الان می خواهیم بگوییم یا این مطلب خلاف عقل است و ما می خواهیم آن را موافق عقل جلوه دهیم را قبول نداریم و معتقدم اسلام همه چیز را بیان کرده است. پیامبر فرمودند «ما من شیء یقربکم من الجنة و یباعدکم عن النار الا وقد امرتکم به، وما من شیء یقربکم من النار ویباعدکم عن الجنة الا وقد نهیتکم عنه» همه آنچه را که عامل سعادت بوده من بیان کردم و همه آنچه را که عامل شقاوت بوده را بیان و نهی کردم.
آیت الله العظمی صانعی گفت: برای اینکه بتوانیم در قوانین پیشرفت کنیم یک راه این است که به حرفهای شیخ در بحث اصول در موضوع اجماع عنایت داشته باشیم. اجماعی که از زمان ائمه(ع) به ما رسیده را حجت بدانیم. اما اجماع از زمان شیخ طائفه را برای چه؟ هرکسی هر حرفی می زند فورا نگوییم خلاف اجماع گفته است. ببینیم خلاف کدام اجماع سخن گفته است.
آیت الله العظمی صانعی خواستار دقت بیشتر در تفسیر آیات و روایت شد با اشاره به آیه « م یجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلا» گفت: در خود آیه احتمالاتی مطرح است: یکی از آن این است که برای دلیل و برهان باشد، یکی این است که برای قیامت است و یک احتمال هم این است که برای قانونگذاری است. در قانون گذاری سبیلی برای کافر بر مومن نیست. علامه طباطبائی می گوید همه این موارد مد نظر است. اما خدا می گوید «للکافرین». کفر غیر از عدم اسلام است. از نظر ما، انسانها یا مسلمانند؛ یعنی شهادتین گفته اند. یک دسته کافرند؛ یعنی می داند اسلام حق است اما نمی پذیرد و یک دسته غیر مسلماند. امروز جمعیت دنیا غیرمسلمانند یا کافر؟ کسی که در آفریقا زندگی میکند می توان به او فهماند قرآن معجزه پیامبر(ص) است؟ او قاصر است. شما قاصر را در احکام شرعیه مستحق عذاب نمی دانید، پس چطور اینجا مستحق عذاب می دانید؟
وی ادامه داد: حالا ما این آیه را بر همه غیرمسلمانان جاری کرده و آنها را از همه حقوق محروم می کنیم. اگر شخص شهادتین بگوید و دزدی کند و اختلاس کند همه حقوق را دارد؛ اما اگر از باب قاصر بودن نگوید چه؟ اگر فرد در اصول اعتقادات قاصر باشد چه؟ کما اینکه جمعیت زیادی در دنیا اینچنین هستند، همه را از حقوق محروم می کنیم و می گوییم غیرمسلم نه می تواند رئیس شود و نه فرمانده. اینها غیرمسلم هستند نه کافر. ثانیاً اصلاً سبیلی نیست. مالکیت چون مستلزم سلطه بر مملوک است ممنوع است؛ اما اینجا قانون وجود دارد و اگر شخص طبق آن عمل نکرد با او برخورد می شود.
آیت الله العظمی صانعی سپس با اشاره به عبارت «کل شیء مطلق حتی یرد فیه نهی» گفت: همه چیز آزاد است مگر اینکه حرمت بیاید. در مباحات یک طرف را نظام انتخاب می کند تا هرج و مرج ایجاد نشود. می خواهی به خارج بروی باید گذرنامه بگیری و می خواهی مطب بزنی باید مجوز بگیری. اینها همه مباح است و طرف آزاد است اما قوانین جلو شما را می گیرد. یعنی یک طرف مباح را با قانون و حفظ نظام می بندیم. الان درباره سنّ ازدواج بحث است. برخی می گویند دختر 9 ساله را با مرد 50 ساله به عقد هم در بیاورید. اگر مصلحت اندیشان مملکت گفتند سن 15 یا 18 سال باشد و با مرد هم اختلاف سن زیاد نداشته باشد همان می شود؛ یعنی یک طرف مباح را گرفته و یک طرف را رها کرده اند. کجای آن خلاف شرع است؟ اگر همه اینها را خلاف شرع بدانیم برای حکومت چیزی نمی ماند.
وی با اشاره به قاعده انصاف گفت: برای این قاعده باید رساله ای نوشته شود. کلینی (قدس سره الشریف) در اصول کافی که روایات را جمع کرده بابی به نام «باب الانصاف و العدل» دارد. آنجا انصاف را مقدم کرده است. از 20 روایت 12 روایت برای انصاف است و هشت روایت بعدی ظهور در عدالت دارد. چرا قانونگذار این قاعده را رعایت نکند؟! حتی قانون خدا. به پیامبر(ص) عرض می کنیم یا رسول الله! اگر خودت جای کسی بودی که می خواستی قانون را برای او وضع کنی آیا با چنین فکر وضع می کردی؟ آیا فکر می کردی که دخترت را شوهر بدهی و اگر خواست پایش را از منزل بیرون بگذارد خلاف شرع بدانی اما مردش تا آخر شب بیرون برود و گاهی عیّاشی کند و بعد هم با آن وضع بیاید خانه. یا اینکه به صورت مطلق طلاق را دست مرد بدهیم.