ما در آموزش و پرورش باید به دنبال این باشیم که اصل برابری محقق شود. وضعیت باید به گونه ای باشد که معلم احساس نکند که در آموزش و پرورش به او ظلم شده است من به عنوان مدیر این مجموعه تلاش خود را در این راستا انجام خواهم داد اما همه چیز دست من نیست سایر ارگان ها نیز باید در راستای تحقق این مهم گام بردارند.
جماران - معصومه ستوده: علی اصغر فانی از معلمی پله پله بالا آمده و اکنون به درجه سرپرستی وزارت رسیده است. با او درباره چالشهای آموزش کشور با عنایت به تاکیدات امام و قانون اساسی، گفتگو کردیم. او در لابه لای سخنان خود تصریح کرد که تلاش دارد مدارس ما از جذابیت کافی برخوردار شوند تا طفل گریز پا به مکتب بیاید... .
آقای فانی شما سرد و گرم وزارت آموزش و پروش را چشیده اید و به قولی در این عرصه آبدیده شدید. همین موجب شده بسیاری از افراد از انتصاب شما به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش ابراز خوشحالی کنند که یک معلم با سابقه در راس وزارتخانه قرار گرفته است. به عنوان اولین سوال می خواستم از شما بپرسم که فکر می کنید ساختار آموزش و پرورش ما به گونه ای هست که طفل گریز پا را به مکتب بیاورد؟
منظورتان از ساختار چیست؟
نوع روشی که در مدارس برای آموزش بچه ها به کار گرفته می شود آیا این شیوه آموزش و به قولی مدارس ما جذب کننده هست یا اینکه بیش از اینکه جاذبه داشته باشد، دافعه دارد؟
جواب سوال شما منفی است.
برای اینکه ساختار آموزشی ما از جذابیت و ثبات کافی برخوردار شود باید چه کرد؟
کلید حل این مشکل در دستان معلم است زیرا من بر این باورم که معلم اصلی ترین عنصر آموزش و پرورش محسوب می شود. فلذا معلم اگر ضمن برخورداری از انگیزه کافی برای تدریس؛ شایستگی برای رفع نیازهای دانش آموز را داشته باشد؛ می تواند موفق شود در کناراین مسائل؛ فضای آموزش و روش های تدریس می تواند به معلم کمک کند اما کلید اصلی در دستان معلم است و من اولویت خود را بر رسیدگی بر وضعیت معلمان قرار داده ام من مهمترین کار خود را رفع مشکلات قشر فرهنگیان می دانم.
آن طور که من متوجه شدم شما مصر هستید که تکریم معلمان به صورت واقعی و نه شعار گونه انجام شود.
بله قطعا.
شما برای تحقق این مهم چه تدابیری را می خواهید انجام بدهید چون ما همواره شاهد هستیم که قشرتحصیلکرده که فوق لیسانس و دکترا دارد از آموزش و پرورش کوچ کرده و ترجیح می دهد که در آموزش عالی مشغول به تدریس شود.
در آموزش و پرورش مدیریت مدارس از نقش کلیدی بعد از معلمی برخوردار است. مدیران مدارس باید بین معلمان، مقبولیت و محبوبیت داشته باشند. معلمان باید این احساس را داشته باشند که کسی که مدیر مدرسه است، حقش بوده که مدیر مدرسه شود. اگر چنین مدیری در راس مدرسه وجود داشته باشد اجازه می دهد که معلمان ،اولیای دانش آموزان و حتی خود دانش آموزان این احساس را داشته باشند که در مدیریت مدارس نقش داشته و معلم ما احساس کند که محلی از اعراب دارند و تنها مجری دستورات از بالا نیستند به همین دلیل توسعه مشارکت در اداره مدرسه از سیاست های است که در آموزش و پرورش دنبال می شود.
پس شما بر این باورید که مدیر می بایست توسط معلمان مدارس انتخاب شود همان ایده ای که در وزارت علوم دولت اصلاحات مدت زمانی اجرایی شد و ریاست دانشگاه ها توسط اساتید همان دانشگاه انتخاب می شدند.
این یکی از این روش ها است اما هر روشی که بخواهد اجرایی شود باید به گونه ای باشد که معلمان احساس کنند که مدیر مدرسه ضمن برخورداری از محبوبیت صلاحیت ؛ توانایی لازم را دارا است به عبارت دیگر مدیر انتخاب شده ضمن برخورداری از تواضع، روابط انسانی بالایی دارد. معلم مدرسه در چنین شرایطی وقتی حس کند که فردی با این مختصات، مدیریت مدرسه را در دست دارد با انگیزه بیشتری تدریس می کند.
این به این معنی است که وضعیت حقوقی معلمان متحول می شود بخصوص اینکه ما شاهد هستیم که معلمان برای گذران زندگی خود ناچار هستند در چند شیفت کار کنند.
در مدیریت، اصلی به نام برابری وجود دارد این اصل به این معنا است که هر کارمندی درهر لحظه در حال مقایسه خود با دیگران است اگر احساس کند که کاری که در حال انجام دادن آن است از کاری که دیگران انجام می دهند بالاتر است اما حقوق دریافتی وی کمتر است در نتیجه امکان دارد که تصمیم بگیرد که کارش را ترک کند یا از کار خود بزند. این اصل برابری همیشه مصداق دارد همه افراد درهر لحظه ای در حال مقایسه خود با دیگران هستند ما در آموزش و پرورش باید به دنبال این باشیم که اصل برابری محقق شود. وضعیت باید به گونه ای باشد که معلم احساس نکند که در آموزش و پرورش به او ظلم شده است من به عنوان مدیر این مجموعه تلاش خود را در این راستا انجام خواهم داد اما همه چیز دست من نیست سایر ارگان ها نیز باید در راستای تحقق این مهم گام بردارند.
جناب آقای فانی شما در سخنان خود به مساله مهمی اشاره کردید شما تصریح کردید که برخورد آمرانه می بایست با آموزش و پرورش خداحافظی کند. این مساله که دانش آموز مطیع محض نباشد بلکه نقش موثرتری در مدیریت مدرسه داشته باشد شما برای حذف تفکر برخورد تحکم آمیز در مدارس چه تدابیری را در نظر گرفتید راهکار عملیاتی شما چیست؟
من به بخشی از این مسائل اشاره کردم اگر مدیر مدرسه به گونه ای رفتار کند که رفتار وی مبتنی بر حاکمیت اخلاق و روابط انسانی باشد و مدیر با استدلال برنامه مدارس را پیش ببرد. از سویی جدی گرفتن نهادهای صنفی در داخل مدارس به تحقق این مهم کمک می کند. شورای دانش آموزی در دولت آقای خاتمی در مدارس شکل گرفت بچه ها افرادی را انتخاب کرده در نهایت این افراد به سطح منطقه می روند مدیر می بایست با شورای دانش آموزی برنامه گذاشته و سخنان آنها را بشنود امکان دارد که برخی از درخواست ها خارج از اختیار مدیر مدرسه باشد در این شرایط مدیر باید شورای دانش آموزی را مجاب کند فارغ از این یک مجلس دانش آموزی هم در دوره آقای خاتمی ایجاد شد که بهای زیادی به آن داده نمی شود شما به خوبی می دانید که دانش آموزان در سطح منطقه و شهرستان،استان و کشور با هم رقابت می کنند. این مجلس می تواند تمرینی باشد که دانش آموزان یاد بگیرند که چگونه باید حق خود را بگیرند و وارد جامعه شوند.
یعنی شما بر این باورید که مجلس دانش آموزی می تواند روحیه پرسشگری را در افراد تقویت کند همچمنانکه ریاست جمهوری نیز در اظهارات خود بر این مساله تاکید کردند.
بله این نهاد ها بستری است که در دوران آن دانش آموز می تواند تمرین کند که چطور می تواند حق خود را بگیرد و بتواند وارد جامعه شود.
شما به عنوان مدیر این مجموعه به نظرات مجلس دانش آموزی بها می دهید و حاضرید سخنان آنها را بشنوید؟
بله چندی پیش هیات ریسه مجلس دانش آموزی جلسه ای را برگزار کردند و رئیس آن خانم کلانتری به من یادآور شد که طبق آیین نامه داخلی مجلس دانش آموزی هرساله ما می بایست یک جلسه داشته باشیم و چهار سال می شود چهار جلسه. ایشان تاکید کردند که تعداد جلسات مجلس دانش آموزی به دو جلسه افتتاحیه و اختتامیه خلاصه شد. در طول این دوران هیچ خبری نبود . من به مجلس دانش آموزی اعلام کردم که حاضرم که سالانه یک جلسه را با مجلس دانش آموزی داشته باشم. به نظر من تقویت نهادهای مدنی دانش آموزی می تواند روحیه پرسشگری را تقویت کند.
آقای فانی اگر خاطرتان باشد حضرت امام خمینی (س) بارها در سخنان خود تاکید کردند که امید من به شما دبستانی ها است فکر می کنید ما چه کاستی هایی در مدیریت خود داشتیم که نسل بچه دبستانی های ما نمی توانند نقطه امید باشند. کما اینکه در روزگاری بچه دبستانی ها ما به جبهه می رفتند اما امروزه شاهده هستیم که گرفتار بی تفاوتی نسبت به اجتماع و معضلاتی همچون اعتیاد شدند.
برای این مساله خیلی دلایل را می توان ذکر کرد. یکی از مهمترین دلایل آن آمادگی برای کنکور است به گونه ای که شما شاهدید که متاسفانه تست زنی به مرحله دبستان هم رسیده است. دلیل دیگر این است که ما در سالهای اخیر فصل گفتگو را خیلی تقویت نکردیم به گونه ای که روحیه کتابخوانی ، نوشتن انشا و تفکر حول یک محور و روحیه پرسشگرانه در بین دانش آموزان از بین رفته و تقویت نشده است. شما شاهدید که در مصاحبه های تلویزیونی وقتی از یک دانش آموز یک سوال پرسیده می شود اصلا سوال را متوجه نشده و پاسخ دیگری می دهد. این مساله نشان می دهد که دانش آموز سوال را متوجه نشده است در حالیکه یک سوال خوب، نیمی از علم به شمار می رود. متاسفانه این مساله در آموزش و پرورش تضعیف شده است و ما امیدواریم که بتوانیم این معضلات را حل کنیم. همان طور که امام فرمودند، امید آینده کشور، دبستانی ها و همین دانش آموزان هستند.
معضلات اجتماعی چطور ؟
اعتیاد در جامعه رخ می دهد اما چون بچه ها در مدرسه دور هم جمع می شوند به این فرد، دانش آموز معتاد گفته می شود. این معتادی است که دانش آموز شده نه دانش آموز معتاد. امکان دارد که بچه ای به خاطر پدر و مادر معتاد درگیر حمل و نقل مواد مخدرو در نتیجه اعتیاد شود این فرد وقتی در مدرسه ثبت نام می کند دانش آموز معتاد نامیده می شود. اعتیاد مشکلی است در درون جامعه که وارد مدرسه می شود.
اصل 30 قانون اساسی بر حق تحصیل رایگان تاکید می کند چرا با این وجود شما شاهدید که هر روز بر تعداد مدارس غیر انتفاعی افزوده می شود. حتی مدارس دولتی و نمونه دولتی هم از دانش آموزان پول می گیرند.
مدارس غیر انتفاعی به جای مدارس دولتی قرار نمی گیرد اینگونه نیست که مدارس دولتی تعطیل شده باشد و جای آنها مدارس غیر انتفاعی قرار گرفته باشد.
اما ترجیح بیشتر خانواده ها این است که فرزندانشان مدارس غیر انتفاعی درس بخوانند.
این مساله به این خاطر است که کیفیت خدمات برخی از آنها بهتر از مدارس دولتی بوده و از سویی جمعیت آنها نیز کمتر است برای همین ارتقای کیفیت مدارس دولتی در دستور من قرار گرفته است. مردم مخیر هستند بین تحصیل در مدارس دولتی و مدارس غیر انتفاعی یکی را بر گزینند.
در بند سوم بیانیه شماره 3 جناب آقای روحانی تاکید شده که هر قومیتی می تواند با زبان مادری خود تحصیل کند فکر نمی کنید آیا وقت آن فرا رسیده که اصل 15 قانون اساسی محقق شود.
ما باید اصل 15 را اجرا کنیم. یک سری برنامه ریزی ها در زمان آقای خاتمی شده که در نهایت متوقف شده اند. باید اکنون با بررسی هایی دوباره این برنامه ها، به جریان بیافتد. تدریس زبان قومیتها در مدارس اولویت من است.
بحث تثبیت نظام آموزشی از اولویت های شما نیست بخصوص اینکه نظام آموزشی و کتب درسی مرتب تغییر می کند و به نوعی دانش آموزان به موش آزمایشگاهی تبدیل شدند در مورد 6-3-3 چه نظری دارید ؟
این نظام تثبیت شده و ادامه خواهد یافت اما جایگزینی این نظام به جای نظام دیگر اقتضا می کند که کتب درسی تغییر کند بخصوص اینکه باید هدف گذاری جدید انجام شود. البته ما تغییری ایجاد نمی کنیم بلکه اصلاحاتی ایجاد کرده و آن را تثبیت می کنیم.
در آستانه فصل سرد قرار داریم و تجهیز مدارس مساله بسیار مهمی است تا مبادا حادثه شین آباد باردیگر تکرار شود زیرا با تجهیز نشدن 150 هزار مدارس این نگرانی وجود دارد که سه میلیون دانش آموز در معرض سوختگی قرار بگیرند.
اعتباراتی قرار بود در اختیار ما قرار بگیرد اما 45 هزار بخاری غیر نفتی تهیه و توزیع شده و مابقی تا قبل از فصل سرما توزیع می شود واگر اعتبار بیشتری به ما اختصاص یابد ما بخاری بیشتری تهیه خواهیم کرد.