دکتر اسحاق صلاحی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران گفت: کار بزرگی که حضرت امام انجام دادند این است که در عصری که دین و دین باوری خیلی سخت شده بود و در عصر مدرنیته و ماشینی شدن همه امور، معنویت و دین را احیا کردند. در عین حال حضرت امام به عنوان یک رهبری که مدیریت به تمام معنا داشتند و با آینده نگری نهادهای انقلابی را تاسیس کردند که امروز نیز ضرورت دارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، دکتر اسحاق صلاحی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران گفت: براساس تاریخ جغرافیای سیاسی، ایران جایگاه مهمی را در تئوری غرب خصوصاً آمریکا داشت با دکترین دوستونی که ایران و عربستان به عنوان تأمین کننده منافع آمریکا در منطقه بودند، عربستان به عنوان بازوی اقتصادی و ایران در زمان پهلوی به عنوان بازوی نظامی مطرح بودند بر همین اساس اگر کتاب رویارویی استراتژی ها را ببینید آمایش سرزمینی نیروهای مسلح در زمان پهلوی کاملاً براساس مقابله با شوروی سابق چیده می شود.
وی ادامه داد: پایگاه های شکاری و لشکرهای زرهی و مراکز آموزشی ارتش و ژاندارمری دقیقاً بر همین اساس است و در گلوگاههای جاده های مواصلاتی به مرکز ایران پادگان های آموزشی و ژاندارمری سابق تعبیه شده بود تا بتوانند در اثر حمله شوروی یک عملیات تأخیری انجام دهند تا بمب افکن های آمریکا بعد از چند ساعت بتوانند خودشان را برسانند و ستون های نظامی شوروی را در همین معابر مواصلاتی زمین گیر کنند تا به تعبیر آمریکایی ها وصیت پطر کبیر برای دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس میسر نشود.
این استاد دانشگاه امام حسین(ع) پیرامون نهضت مبارزاتی امام خمینی(س) گفت: اگر بخواهیم براساس تئوری های متداول امروزی اندیشه سیاسی آن چه که حضرت امام(س) از سال 41 تا سال 57 انجام می دهد را تبیین کنیم اینگونه خواهد بود که حضرت امام سه مرحله رهبری را به طور کامل شخصاً انجام دادند. حضرت امام هم به عنوان ایدئولوگ، هم فرمانده و هم معمار انقلاب عمل کردند؛ کمتر انقلابی را در دنیا سراغ دارید که یک شخصی بگوید من این رژیم را نمی خواهم و خودش هم بگوید که چه می خواهم و از قبل مدون کرده باشد و تفکرش را مدون ارائه دهد و شاگردانش را نیز بر همین اساس پرورش داده باشد و خودش نیز همان تفکر را مدیریت و طاغوت را ریشه کن کند. در دوران تثبیت نیز بر اساس همان اندیشه و تفکر هدایت و رهبری کند.
دکتر صلاحی ادامه داد: حضرت امام از سال 43 که به ترکیه و سپس نجف تبعید می شوند،در نجف و در درس خارج بیع خود بحثی تحت عنوان حکومت اسلامی یا ولایت فقیه را مطرح می کند که مبانی و تئوری حضرت امام است برای تفکری که به آن قائل است. سال 56 نیز که مبارزات حضرت امام دوباره اوج می گیرد تا سال 57 و پیروزی انقلاب اسلامی دوران فرماندهی حضرت امام است. از این دوران به بعد که دوران تثبیت نظام است حضرت امام در طول ده سال حضور پربرکت شان هم انقلاب تثبیت شد و هم جنگ به پایان رسید و بسیاری از خطرات و انحرافاتی که این انقلاب را تهدید می کرد به دست پرتوان حضرت امام و با امتی که در کنار امام بود حل شد.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهورس اسلامی ایران در ادامه افزود: بعضی ها وقتی وقوع انقلاب اسلامی و آثار و برکات آن را تحلیل می کنند تنها در این می بینند انقلابی اتفاق افتاده که نفت به آمریکا نمی رود و پایگاه ژاندارمی آمریکا در منطقه به هم می خورد و پیمان سنتو از بین می رود و سایر نکاتی که در این رابطه مطرح می شود اما نکته بسیار مهمی در بحث آقای تافلر در کتاب جابجایی قدرت بیان می شود. ایشان می گوید اگر کسی می خواهد قدر و منزلت انقلابی که امام در ایران انجام داده را بداند این است که او با ایجاد یک فضای جدید مبارزه دو تفکر سوسیالیسم و کاپیتالیسم را به چالش کشانده است. این نکته ایشان را اینگونه می توان توضیح داد که قبل از آن که انقلاب اسلامی اتفاق بیفتد سوسیالیسم و بلوک شرق دین و خدا را نفی می کرد و در غرب نیز حکومت و سیاست را منهای دین تعریف می کردند. در چنین فضایی کسی در قرن بیستم پیدا می شود و می گوید که ما می خواهیم همه چیزمان بر محور دین باشد بنابراین این شخصیت هر دو اندیشه سکولار غرب و سوسیالیسم را به چالش می کشد.
صلاحی در ادامه با اشاره به گفتمان هویتی حضرت امام(س) خاطرنشان ساخت: حضرت امام قواعد و زمین بازی با غرب را عوض کرد یعنی اگر تا دیروز غربی ها تعیین می کردند که اصول و مبانی دموکراسی و حقوق بشر و آزادی اینهاست حضرت امام آزادی و حقوق بشر دیگری را تعریف کرد که در چارچوب دین است و مراودات اجتماعی و سیاسی بین زن و مرد و دولت و مردم را بازتعریف کرد. حضرت امام هیچ گاه رابطه ظالمانه را قبول نکرد حمایت از مستضعفین را در دنیا تعریف کردند اساساً واژه مستضعف و محروم در ادبیات حضرت امام شکل می گیرد؛ واژه برخوردار و عدم برخوردار یک واژه تعریف شده در ادبیات غربی است اما مستضعف به این معناست که چه بسا فرد توانمند است اما در نتیجه سیاست های حاکمیتی سبب شده که فرد نتواند رشد کند بنابراین دولت باید تلاش کند تا زمینه رشد او را فراهم کند تا توانایی های فرد شکوفا شود اما در واژه های زیر خط فقر و کم برخوردار مطالبی هستند که از سوی غرب برای ما دیکته می شود مانند واژه دموکراسی. دموکراسی اگر به عنوان روش است ما هم روش خاص خودمان را داریم اما اگر هدف است که در جامعه اسلامی هیچ گاه برای ما هدف نیست . از طریق دموکراسی قرار است احقاق حقوق صورت بگیرد اما در جامعه غربی دموکراسی هدف است. در جامعه غربی زمانی که پوزیتویسم حاکم می شود انسان جایگزین خداوند می شود در حالی که در نگاه دینی اوج افتخار پیامبر اسلام را می خواهیم شهادت بدهیم می گوییم پیامبر بنده و سپس رسول خداست این اوج عزت رسول الله است.
صلاحی ادامه داد: امام این ادبیات سیاسی، اجتماعی و حکومتداری جایگزین کرد و این دو اندیشه را دچار چالش کرد و چندصباحی از انقلاب اسلامی نگذشت که می بینیم شوروی متلاشی می شود و امروز نیز صدای شکستن استخوان های غرب را می شنویم. بشر غربی امروز سرگردان و حیران است به همین دلیل است که حضرت امام بدین مضمون می فرمایند که جهان امروز تشنه اسلام ناب محمدی است. این تشنگی کاملاً امروز مشخص است. بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه که موجش نیز به اروپا و غرب رسیده نشانه همین است.
اسحاق صلاحی در پایان افزود: کار بزرگی که حضرت امام انجام دادند این است که در عصری که دین و دین باوری خیلی سخت شده بود و در عصر مدرنیته و ماشینی شدن همه امور، معنویت و دین را احیا کردند. در عین حال حضرت امام به عنوان یک رهبری که مدیریت به تمام معنا داشتند و با آینده نگری نهادهای انقلابی را تاسیس کردند که امروز نیز ضرورت دارند.