شانزده سال از رحلت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سیداحمدآقای خمینی یادگار گرانقدر حضرت امام خمینی(س) می گذرد و همچنان داغ ایشان برای علاقمندان حضرت امام(س) و ملت ایران سنگین می نماید. ایشان که به ویژه پس از شهادت آیت الله حاج سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد حضرت امام(س) حافظ اسرار و امین ایشان بوده اند تمامی زندگی خود را در راه تحقق آرمان های الهی انقلاب اسلامی وقف کردند.
پایگاه اطلاع رسانی خبری جماران برای گرامیداشت یاد و خاطره ایشان اقدام به انتشار مجموعه اندیشه ها، خاطرات و دیدگاه های نزدیکان و یاران و بزرگان می کند. در ادامه دو قطعه شعر که در سوگ ایشان سروده شده می آید:
شد مکرر ماتم روح خدا
بیت الله جعفری
دفتر دل و ای بیشیرازه شد
حسرت و اندوه بیاندازه شد
امت اسلام در ماتم نشست
باز هم داغ خمینی تازه شد
***
شعله ور شد سینه دل بیحد گریست
دیده بر این غصۀ ممتد گریست
شد مکرر ماتم روح خدا
آل احمد در غم احمد گریست
***
آفتابی رفت و ماهی از پیاش
دیدهای رفت و نگاهی از پیاش
دلبری رفت و دلی دنبال او
داغ بر دل ماند و آهی از پیاش
***
او که از نسل امامت بود رفت
او که مشتاق عدالت بود رفت
او که عمری داشت پاس انقلاب
حامی خط ولایت بود رفت
***
یوسف جان سوی کنعان رفته است
یا که از جسم وطن جان رفته است
آنکه خود، عطرِِ امامِ رفته داشت
ای دریغا کز جماران رفته است
***
ز آتش غم گرچه سوزانیم ما
سینه چاکان جمارانیم ما
از خمینی گرچه محرومیم لیک
بر همان عهدیم و پیمانیم ما
فراق سینه سوز
محمود تاری
از چه خاموشی بجوش ای اشک من
جامهای از خون بپوش ای اشک من
ای دل غمدیده فریادت کجاست
باغ من برگو که شمشادت کجاست
از چه ای فریاد پنهانی به دل
آه من از چیست زندانی به دل
وقت شیون کردن آیینه هاست
نوبت سوز و گداز سینه هاست
آه از این درد و غم آتش فروز
ای دریغ از این فراق سینه سوز
تازه شد در سینه داغ پیر ما
دست ماتم شد گریبانگیر ما
عاشقان را نوبت زاری شده است
اشک عاشوراییان جاری شده است
رشتۀ جان مرا این غم گسست
بغض مانده در گلویم را شکست
نوحه خوان این عزا گردیده دل
داغدار کربلا گردیده دل
سینۀ امت حریم ناله است
باغبان هم داغدار لاله است
زورق اشکم رها در خون شده است
گونهها از اشک و خون گلگون شده است
ای خمینی این غم بی حد ببین
اشک ما را در غم احمد ببین
چون چراغ لاله، دل در سینه سوخت
از فراق او چهل آیینه سوخت
جام هجران را شدم من جرعهنوش
میکشم بار فراقش را بدوش
سمت باغ لالهها رو کردهام
اربعینی با غمش خو کردهام
از گرانجانی خود ماندم خجل
دارد اشکی الفتی با خون دل
غم شرر بر جان برافروزد هنوز
چلچراغ دیده میسوزد هنوز
در گلوها بغض سرخ کربلاست
شانهها زخمیّ زنجیر عزاست
شعلههای اشک دامنگیر ماست
اربعین یادگار پیرِ ماست
حکایت مهر، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چاپ چهارم: 1385، ص43
کپی شد