نماد شیر نه فقط در نقوش کهن بناهای ایرانی بلکه پیش از آن در فرهنگ عامیانه شیعیان جایگاه ویژه دارد. از آمدن شیر بر سر پیکر شهیدان در کربلا که در تعزیههای ایام پس از عاشورا به نمایش درمیآمد تا نقش شیر در کنار تمثالها و بر علمها و کتلها و پرچمها!
به گزارش جماران؛ احمد مسجد جامعی در یادداشتی نوشت: «پیشترها کسانی که وارد میدان تاریخی بهارستان میشدند، در ضلع شرقی آن درست در همان ضلعی که بنای مرتفعی ساختهاند که حریم مجلس، مدرسه و میدان را شکسته، دو شیر برنزی شمشیر بدست، بر سردر ورودی مجلس قاجاری دیده میشد.
نصب آن شیرها اتفاقی نبود. نماد شیر نه فقط در نقوش کهن بناهای ایرانی بلکه پیش از آن در فرهنگ عامیانه شیعیان جایگاه ویژه دارد. از آمدن شیر بر سر پیکر شهیدان در کربلا که در تعزیههای ایام پس از عاشورا به نمایش درمیآمد تا نقش شیر در کنار تمثالها و بر علمها و کتلها و پرچمها!
در حسینیه قدیمی حلبی سازها در بازار بین الحرمین روی سقف بلند چوبی آن، شیرهایی نقش بسته که از هر سو به آنها نگاه میکنید، چشم در چشم بیننده دارد و این تکیه با این ویژگی متمایز شده است. در تکیه ثبت شده سادات اخوی که همچنان نقشها و سنتهای گذشته را حفظ میکند، مکرر نقش شیر بر پردهها دیده میشود.
در فضای شهری جز آنچه در بهارستان آمده در ورودی بانک ملی در خیابان فردوسی، مجسمه دو شیر را میبینیم. در قدیمیترین بوستان شهری در کنار شورای شهر آنجا هم شاهد دو مجسمه شیرهستیم. در تهران، فراوان نقش شیر در این سو و آن سو بوده که از آن درمی گذریم. مجسمه و بیشتر نقوش شیر روی سنگ قبرها فراوان دیده میشود. ازاین روست که در میدان حسن آباد در کنار قبرستان قدیمی شهر و نخستین ایستگاه آتشنشانی، تندیسی از شیر قرار دادهاند. درادامه میدان امام حسن آباد به سوی غرب میدان حر یا باغ شاه پیشین قرار دارد که در آن چهار شیر در دو سوی مجسمه ماندگار غلامرضا رحیمزاده ارژنگ جا گرفته و به زیبایی اثر افزودهاند. این شیرها پیش از همه آن شیرهای شهری در مرکز توجه شهروندانند.
کاش آن میدان مبلمان و نورپردازیهای مناسب داشت که در شب بسیار زیباتر میشد. این روزها به یکی از شیرهای محافظ میدان تعرض شده و جای خوشحالی است که این تخریب حتی در ایام پر تنش انتخابات حساسیتها را برانگیخته و جایی در افکار عمومی یافته است. درست یک هفته پیش به مناسبت روز موزه و میراث فرهنگی درباره اهمیت این میدان در صحن شورا تذکر دادم و از پیشینیان به نیکی یاد کردم که با تلاش عالمانه محوطه موزهها در میدان مشق را ساختند. محوطهای که در این سالها عملاً از شهر جدا و به حیاط وزارت خارجه تبدیل شده است. همچنان که خیابان ملت به مجلس شورای اسلامی واگذار شد. بههرحال پیشنهاد این بود که مسیر میدان امام خمینی تا میدان حر (توپخانه تا باغ شاه) که از میدان حسنآباد (هشت گنبد) میگذرد به راسته موزهها تبدیل شود. هنوز هم وقتی آسفالت خیابان را برمیدارند، سنگفرشهای قدیم آشکار میشود. در کنار و اطراف این مسیر، موزههای صنعتیزاده، سکه، تمبر، پست، ملی، ثبت، دوره اسلامی، عبرت، مقدم، قرآن و جنگ قرار دارد و اگر شهرداری بتواند آنچه که پیش ترها در اختیار شهروندان بوده یعنی محوطه کاخ مرمر را به شهر بازگرداند، همان مجموعه که خود موزه بینظیری است در کنار این راسته قرار میگیرد. اما هنوز چیزی از این سخن نگذشته بود که مطلع شدیم یکی از شیرهای میدان را سر بریدهاند تا به جای آن شیر جدیدی سر برآورد. این البته در شهرداری بیسابقه نیست که به جای حفظ و مرمت آثار میراثی و تاریخی اثری از نو بسازند.
بهعنوان نمونه میتوان از همان ساختمان بلدیه دوره پهلوی اول نام برد که در کنار میدان توپخانه عیناً از نو ساخته و پرداخته شد و گفته میشود قرار است که در آینده نزدیک، تالار تشریفات شهرداری شود. مگر نمیشود این همه آثار باقیمانده پیشینیان در همین راسته را بازسازی کرد و به چنین کارهایی اختصاص داد؟ این هم برای خود سبکی است که بازسازی بناهای تاریخی ارزشمند را رها کنیم و در کنار آن (میراث فرهنگی) بسازیم و آن را دستاورد تهران هزار و ۴۰۰ بنامیم. بههرحال در این تخریب، احترام به میراث و افکار عمومی دیده نشد. هرچند گویا تحرک سازمانهای مردم نهاد و فضای مجازی سبب شده که از ویران کردن سایر شیرهای میدان خودداری کنند و به روال سیاست شهر نفروشی لابد خواهند گفت در این دوره جز یک شیر، سایر شیرها را سر نبردهایم.»