پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران: حمید سبزواری و شعرهایش را می توان یکی از ستون های جریان شعر انقلاب نامید. جریان شعری که بسیاری از آثارش را مدیون سبزواری است و از دست دادن وی ضایعه بزرگی برایش است. به همین مناسبت با فاطمه راکعی شاعر و منتقد شعر انقلاب در خصوص این اتفاق، تأثیر آن در شعر انقلاب و حال و هوای امروز این جریان به گفت و گو نشسته ایم.
مشروح گفت و گو در زیر می آید:
-ابتدا اگر صحبتی در مورد در گذشت استاد حمید سبزواری و شخصیت و زندگی ایشان دارید بفرمایید
ما ز بالایم و بالا می رویم، درگذشت استاد حمید سبزواری برای جامعه شعر ایران ضایعه بزرگی است من این ضایعه را به خانواده ایشان، جامعه ادبی و مردم عزیز ایران که روزهای روشن انقلاب را با سروده های ایشان هرگز از یاد نمی برند، تسلیت می گویم.
از خصایص استاد صداقت و ساده زیستی ایشان است و این که همیشه در کنار مردم بودند و هر چیزی که در این راستا فکر می کردند صادقانه بیان می کردند. به خاطر همین صراحت لهجه و صداقتشان ما همیشه دوستشان داشتیم و در حال حاضر سوگوار ایشان هستیم. و دیگر این که همه می دانیم بهترین شعرها و آثار نظم انقلابی در دوران انقلاب و دفاع مقدس از سروده ای ایشان است که واقعا فراموش نشدنی هستند.
-برخی معتقدند شعر انقلاب یکی از بزرگان و شاید بتوان گفت پدر خود را از دست داد. به نظر شما نبودن حمید سبزواری چه تأثیری بر این جریان خواهد داشت؟
من فکر می کنم روی عنوان «پدر شعر انقلاب» زیاد تاکید نکنیم، چون عده ای که می خواهند از ایشان به نفع خودشان استفاده کنند این لقب ها را درست می کنند. بهتر است بگوییم یکی از بزرگان شعر انقلاب. بگذریم، شعر انقلاب یک جریان است که خوشبختانه از شروع انقلاب تا به امروز تداوم پیدا کرده است. شعری که شاعرانش از بطن انقلاب روییده اند و در کنار مردم و برای مردم سروده اند. این شاعران همیشه در کنار ایده ها و افکار روشن حضرت امام مانده اند و با انحراف هایی که بعضاً و مخصوصآ در این سالها اخیر به وجود آمد و کسانی سعی داشتند به آن رنگ و لعاب انقلاب اسلامی و افکار حضرت امام بدهند، از مسیر خود و امام منحرف نشده اند و صادقانه در حیطه شعر با سلامت و سرفرازی همچنان راه خودش را می پیماید.
رفتن بزرگان شعر انقلاب اسلامی مثل استاد مشفق و برادران شاعرم سید حسن حسینی ، قیصر امین پور، سلمان هراتی و حمید سبزواری دردهای بزرگی بود که بر شاعران انقلاب و جامعه ادبی وارد شد و خسارات جبران ناپذیری به این معنا که دیگر ما نمی توانیم از نعمت قلم آنها در راه انقلاب بهره مند باشیم، بود. اما نمی شود گفت که این گونه مصائب که خواست خدا و سرنوشت محتوم همه ماست به این جریان لطمه می زند. این بزرگان حرفشان را زده اند و آثارشان را برجای گذاشته اند و این سرچشمه ای که آنقدر پرشور از اول انقلاب جوشیده است به کار خودش ادامه می دهد و جوانانی که اهل معنویت و اندیشه هستند، در راه اندیشه های امام قدم برمی دارند و مسائل سیاسی جامعه را در چهارچوب جامعه اسلامی قبول دارند، همچنان ادامه دهنده این جریان در قالب جدید و معاصر هستند.
همین طور شعر انقلاب، در زمینه های دینی، معنوی، عدالت خواهی و ... آثار و اشعار خودش را دارد و خیلی پرشور به راهش ادامه می دهد. این جریان ادامه دارد هرچند که همه ما سوگوار از دست دادن آن بزرگواران هستیم.
- میراثی که جریان شعر انقلاب برجای گذاشته است چه جایگاهی در ادبیات و شعر معاصر ما دارد. به بیان دیگر جریان شعر انقلاب در کجای تاریخ شعر معاصر قرار می گیرد؟
متاسفانه کسانی مخصوصاً در اوایل انقلاب بسیار بر این شعر تاخته اند. چه در داخل کشور و چه در خارج کسانی بوده اند که چون اساساً مخالف انقلاب و یا افکار ما بودند، به نفی شعر انقلاب می پرداخته اند و سعی کردند این گونه وانمود کنند که این شعر اصالتی ندارد، حکومتی است و ...، خوشبختانه دهه ها که از پیروزی انقلاب گذشت کارها و آثار اساتیدی چون استاد سبزواری، استاد مشفق، سلمان هراتی، سید حسن حسینی و قیصر امین پور در شعر نو و کلاسیک روز به روز درخشش خود را به عنوان آثار ارزشمند ادبی، خارج از محتوا نشان داد و دیگرانی که سلامت نفسی داشتند و منتقد راستین شعر بودند و نه افکار دیگران، بر این شعر صحه گذاشتند و این مهر تاییدی بر این شعر ها و شعرایشان بود. در زمینه مفهومی نیز خیلی ها که نادانسته برچسب هایی را به این فرزندان انقلاب می زدند، دیدند که چگونه شاعران انقلاب نه شعر سفارشی می پذیرند و نه می گویند. بنابراین کسی حق ندارد به آنها لقب شاعر حکومتی یا دولتی بدهد.
بالاخره هر چه بوده و هر چه هست این جریان اصیل که متکی به آرمان های انقلابی سال 57 و آرای روشن حضرت امام است و در این مسیر قدم و قلم می زند، به هیچ وجه از کسی یا گروهی سفارش نگرفته و نمی گیرد هرچه بوده تمام پیوند عاطفی، روحی و قلبی این شاعران با حماسه بزرگ مردم در سال 57 بوده و هست. در حال حاضر خوشبختانه این مسائل نیست و آن جریان شعر انقلابی با محتوا و مفاهیم خودش راهش را همان گونه که گفتم ادامه می دهد.
- نسل فعلی جریان شعر انقلاب چه تفاوت ها و نگرش هایی با نسل اول شعر انقلاب دارد و به دنبال چه چیزی هستند؟
همان گونه که می دانید جریان شعر انقلاب با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز و با جنگ تحمیلی ادامه پیدا کرد و تا دوران فعلی که نزدیک به 30 سال از جنگ می گذرد پا برجا، پویا و استوار مانده است. طبیعتاً هر کدام از این دوره ها فضا و خصوصیات خاص خود را دارد اما بعضی از سلیقه ها وجود دارند که بعد از سالها از پایان جنگ تحمیلی انتظار دارند در حال حاضر نیز شعرای جوان شعر انقلاب با همان روحیه و باورهایی که امثال قیصر امین پور و دیگران در مورد انقلاب و جنگ شعر می سرودند، شعر بگویند. شعرایی مانند قیصر با تمام وجود درگیر انقلاب و جنگ بودند و جنگ تحمیلی را در شهر های خودشان دیدند. پس شعری که قیصر برای جنگ می گوید قطعاً با شعر امروزی که فرزندان ما در مورد جنگ می گویند متفاوت است و طبیعتا آن اصالت و صمیمیت و تاثیر گذاری آن شعر ها را ندارد.
بنابراین من به جریان سازی های اینچنینی برای شعر انقلاب و شعر آئینی، معتقد نیستم. ولی معتقدم وقتی این باورها با رفتارهای درست و اصولی و منطبق با نص قران و آموزه های دینی و اخلاقی تداوم پیدا کند و جوانان عملاً ببینند که مسؤلین ما در راه حضرت امام گام برمی دارند و آن آرمان هایی که پدران و مادرانشان دنبال می کردند واقعا ساری و جاری است و عدالت در جامعه استوار است و مردم به حقوق اولیه خودشان می رسند؛ آن وقت مسائل معنوی و ارزشی، یعنی مسائل فطری و تفکیک ناپذیری که در ملت ما نهادینه است را می توانند به خوبی به تصویر می کشند.
وقتی مشکلات سیاسی و اجتماعی ما حل شود شاعران پرشور ما می توانند درگیریهای روحی و عاطفی با مسائل جهان اسلام، مسائل منطقه و جهان برقرار کنند و با ظلم و استکبار درحیطه های وسیع تر به مبارزه بپردازند.
ولی وقتی این دلگرمی نباشد و شاعرین انقلاب نگران تحریف اندیشه های حضرت امام و ارزش های اصیل سال 57 باشند، چه شاعران نسل اولی که در قید حیات هستند و چه شاعران جوان شعرهایشان لحن انتقادی به خود می گیرد. همچنان که در سال های اخیر در دوره دولت های نهم و دهم این اتفاق افتاد و ما در این سالها مسائلی را دیدیم که امیدواریم دیگر هرگز انقلاب و نظام ما چنین چیزهایی را نبیند.
-شعرای انقلاب می توانند چه تأثیری در جلوگیری از تحریف های انقلاب و اندیشه های حضرت امام داشته باشند؟
جریان پیروزی انقلاب، وجود امام و شهیدان انقلاب و همچنین حماسه دفاع مقدس به قدری بزرگ بود که قلم های ما فقط در حد توانش توانست آنها را به تصویر بکشد. بیشتر از این ما نه می توانستینم در این حماسه ها نقش داشته باشیم و نه نقش داشته ایم. هر چند شعرایی بودند که با حضور در جبهه ها شعرهایشان را برای رزمندگان می خواندند و عده ای نیز در کنار آنها شهید شدند.
اما در حال حاضر اتفاقاً خیلی می تواند این قلم ها نقش داشته باشد. البته اگر آزادی بیان و آزادی قلم و جود داشته باشد. نه این که ما شعری را در نفی انحراف از مسیرسالم انقلابی بگوییم و کسانی بتوانند شعر خود ما را نیز تحریف کنند و آن را به نظام ارتباط و شاعران را در مقابل نظام قرار دهند و با ایجاد آشوب و بلوا اجازه ندهند شعر های انقلابی چاپ و خوانده شود. شاعران انقلاب هرگز خارج از این انقلاب نبوده و نیستند. ما همیشه دلسوزان انقلاب و نظام و اماممان هستیم.
اما به هر شکل این شعر تاثیر گذار تا آنجایی که توانسته است و تا آنجایی که اجازه داده اند بیشتر در قالب شعرهای انتقادی و اجتماعی تأثیرخودش را در حفظ انقلاب و جلوگیری از تحریف های آن داشته است.