به گزارش جماران، حبیب احمدزاده رماننویس، مستندساز، فیلمنامهنویس در یادداشتی نوشت:
تقدیم به حمید فرخ نژاد
امروز عصر در روستای گرمه خروسی برای مردم و بچه ها جشن گرفته شد
اما این دوتا ویلچر در عکس آخر این گزارش داستان دارد . یک مدت پیش بود که حمید فرخ نژاد یکصد و خورده ای ویلچر ، وقف بیمارستانها و آسایشگاههای معلولین و سالمندان و نیازمندان در خانه مانده آبادان و خرمشهر کرده بود و چون به سردار مکی اعتماد مطلق داشت، ایشان را متصدی تقسیم کرده بود، آقا مکی هم با دقت اول گروههای شناسایی خودش را تک به تک در منازل فرستاده و پس از تایید صحت ادعا ، بتدریج به آنان ویلچرها را در سطح منطقه اهدا میکرد .
دست بر قضا در قضیه سیل ، خانواده ای که دارای دو فرزند معلول ، که در روستای گرمه خروسی شادگان زندگی می کردند ، حاضر به ترک خانه و کاشانه که هر لحظه آب در پیرامونش بالا و بالاتر میرفت نبودند .
حدود ساعت یک شب سردار به سروقتشان میرود و علت اصرار بر عدم ترک را میپرسد و مادر خانه میگوید من با این دو بچه معلول کجا بروم که قدرت حرکت ندارند . سردار مکی همان نیمه شبی گاز ماشین را از این روستا در شادگان گرفته و خود را به انبار باقیمانده ویلچرها در آبادان رسانده و دو دستگاه ویلچر را در صندوق ماشین شخصی خود انداخته و سریعا به شادگان برمیگردد . خلاصه با اهدا این دو ویلچر ارسالی حمید فرخ نژاد، مادر معلولان هم با پسرانش همان شب حادثه ، حاضر به تخلیه خانه می شوند .
از اتفاق روزگار در برگشتن از جشن امروز این دو برادر را در منزلشان زیارت کردیم. آنان با پایین آمدن سطح آب و رفع خطر بعد از دو هفته به خانه برگشته بودند. آنان سردار را شناخته و هردو برای آقا مکی دست تکان دادند ، پیاده شدیم و داستان را که فهمیدیم این عکس را به یادگار با آنان گرفتیم .
بله حمیدجان ویلچر هایت چه کردند..
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز