زائری با بیان اینکه یکی از عواملی که این آفت گریبانگیر ما شده است، عدم توجه به اندیشه های امام است، افزود: در مراکز فرهنگی، پایگاه های بسیج و مؤسسات دینی بگردید ببینید چند جا صحیفه امام را پیدا می کنید؟ منظورم کتابخانه های تخصصی و در ویترین ها برای نمایش نیست. چقدر در نهادهای انقلابی به صحیفه امام مراجعه می شود؟ ما پوستر و عکس امام را داریم ولی اندیشه های حضرت امام چقدر زنده است و چقدر به آن مراجعه می شود؟ چقدر نگاه انقلابی ما ناشی از اندیشه های حضرت امام است؟ اینجا نقطه اساسی است. همانقدر که از اندیشه های امام فاصله گرفتیم به طور طبیعی نظام حکومت داری مان مشابه نظام های دیگر می شود. که جلوی اعتراض را بگیرند و افراد را مجبور کنند و امثال اینها. درحالیکه نگاه ما یک نگاه دینی و انقلاب ما یک انقلاب اسلامی بوده است.
کارشناس فرهنگی و مدیرعامل موسسه فرهنگی شهدای انقلاب(سرچشمه) با بیان اینکه وقتی رویکرد ما فضای انقلابی و دینی را از دست می دهد مبتلا به بعضی آفاتی می شود که گاهی شاهد آن هستیم، افزود: یکی از بزرگان نکته ای گفته بودند که مضمونش این است "ما با نهج البلاغه انقلاب کردیم ولی با حاشیه عروه می خواهیم ادامه دهیم." اینکه انسان در ورود به عرصه انقلاب با آرمانهای امیرالمومنین علی (ع) و دعوت به عدل و قسط وارد میدان شود، خیلی تفاوت می کند با اینکه با نگاه کاملا سنتی فقهی بر اساس حاشیه عروه الوثقی و کتاب های حوزوی بخواهد وضع موجود را حفظ کند. این تفاوت کاملا محسوس است.
حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری در گفت گویی مشروح با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در پاسخ به سوالی در مورد صبغه فرهنگی انقلاب اسلامی و میزان موفقیت انقلاب در ترویج و بسط فرهنگ مبتنی بر ارزش های اخلاقی، اظهار کرد: یکی از مهمترین تمایزها و تفاوت های انقلاب اسلامی با انقلاب ها و دگرگونی های رژیم های سیاسی در کشورهای مختلف شاید این باشد که انقلاب اسلامی ایران کاملا جنس فرهنگی و دینی دارد. رهبر و پرچم دار این تحول بزرگ نه یک چهره سیاسی است که دغدغه اش فقط دغدغه ای سیاسی باشد، نه یک چهره نظامی است که کودتای نظامی کند، نه یک صاحب کارتل اقتصادی است که مساله و دغدغه اش منافع مادی باشد؛ امام از منظر یک معلم، مؤلف و مدرس قدم به میدان شکل دهی انقلاب اسلامی ایران می گذارد.
دغدغه امام و یارانش در انقلاب، صرفا جابجایی سیاسی نبود
وی افزود: در اولین جلد اولین سند مکتوب در کلمات امام که صحیفه امام است هم با آیه« قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» (صحیفه امام-جلد1-صفحه 21)از موضع امر به معروف و نهی از منکر و هدایت جامعه و مساله فکری وارد می شود. این خود یک تفاوت و اختلاف ریشه ای و اساسی ایجاد می کند. معنایش این است که مساله و دغدغه امام و شاگردان ایشان و چهره های اصلی شکل دهنده انقلاب صرف یک جابجایی سیاسی نبوده است. اینکه تا دیروز اعلیحضرت همایونی بوده اند، امروز بشوند اعلیحضرت دیگری. اتفاقا هدف امام و همراهان ایشان رشد و تعالی فکری دینی و سعادت معنوی جامعه بوده است.
این کارشناس مسائل فرهنگی تصریح کرد: امام خمینی(س) در چند عبارت کوتاهی که درباره ساخت مصلای تهران دارند، وقتی صحبت از ساخت یک بنا است آنجا در همان چند کلمه مختصر اشاره شان این است «ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران، در ساختن بینش کفرستیزی مسلمانان موفق باشید.(صحیفه امام-جلد ۲۱ - صفحه ۱۸۹) مساله امام مساله فیزیکی و ظاهر و ساختمان و محاسبات سیاسی و اقتصادی نیست. مشکلی که باید صادقانه به آن اعتراف کنیم این است که گویا مرحله انقلاب با مرحله بعد از انقلاب گاهی تفاوت هایی دارد. تاکید اخیر رهبر بزرگوار انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای بر اینکه ما هنوز هم در انقلاب اسلامی هستیم و این حرف، حرف غلطی است که انقلاب تمام شده است، به نظر من اشاره به همین موضوع دارد.
یکی از خطرها این است که آدم ها قداست پیدا کنند
وی ادامه داد: ما در مرحله انقلاب، انگیزه ها، باورها و گرایش هایی داریم که گاهی در مرحله بعد از انقلاب ناخواسته تبدیل به چیزهای دیگری می شود، چون احساس می کنیم حفظ وضع موجود مساله ما شده است، در حالی که ما اول با این فضا شروع نکردیم. یکی از تعبیرهای شهید بهشتی در این مورد این است که "انقلاب ما انقلاب ارزشهاست نه انقلاب آدم ها". یکی از خطرها این است که آدم ها قداست پیدا کنند. در حالیکه مساله ما مساله آدم ها نیست.
گاهی کسانی متصدی امور می شوند که در مرحله انقلاب هیچ نقش و حضوری نداشتند
وی با اشاره به این جمله شهید بهشتی مبنی بر این که« نباید اجباری در آیین زیستن باشد آنچه مطرح است مشخص کردن راه و بیراهه است» یادآور شد: این نگاه مربوط به مرحله انقلاب است، چون از موضع اصلاح و هدایت و از موضع نجات آدم ها و کمک به سعادت آدم ها انقلاب صورت گرفته است، ولی در مرحله بعد از انقلاب اتفاقی می افتد که گاهی قضیه را متفاوت می کند. آنچه دردمندانه باید به آن اعتراف کرد این است که گاهی کسانی متصدی امور می شوند که در مرحله انقلاب هیچ نقش و حضوری نداشتند؛ در مرحله انقلاب نه زندانی رفتند و نه شکنجه ای شدند و نه سختی تحمل کردند، ولی بعد از اینکه با مجاهدت ها و خستگی های دیگرانی انقلاب به ثمر نشسته و به ثمر رسیده عده ای آمده اند و در مصادیری قرار گرفته اند. تا اینجای موضوع چیز خیلی عجیبی نیست، چون بسیاری از افرادی که در انقلاب همراه امام بودند به شهادت رسیدند.
تفاوت آشوبگری و آرمان خواهی در چیست؟
زائری با اشاره به یاران امام که در خط اول انقلاب همراه امام بودند افزود: تئوریسین ها و یاران امام در خط اول مبارزه همچون شهید مطهری و شهید بهشتی و امام جمعه های شهید در سال های اول انقلاب به شهادت رسیدند. خیلی هایشان هم با گذشت زمان از دنیا رفتند و جایشان را به نسل های بعد دادند. نسل جدیدی که جایگزین این بزرگواران می شوند اگر دارای روح و نگاه انقلابی نباشند به طور ناخوداگاه و طبیعی ممکن است دچار این آفت و آسیب شوند که به جای اینکه مساله آنها مساله هدایت، سعادت و نجات افراد باشد، کنترل وضع موجود از نگاه سیاسی می شود. آن وقت دیگر پرسشگر و منتقد، آشوبگر تلقی می شود، چون وضع موجود را تهدید می کند، در حالی که از موضع انقلابی، این آرمانخواهی است که ممکن است در همان راستا دیده شود.
موضع من موضع ژاندارم و نگهبان نیست، بلکه موضع هدایتگر است
این کارشناس مسائل دینی با اشاره اینکه در ابتدای انقلاب دیدگاه غالب، تبیین مسیر خیر و شر بود، افزود: آن زمان برای طیفی چون شهیدان بهشتی، مطهری، مرحوم آیت الله طالقانی و ... مساله این نبود که مخاطبش فقط انتقاد نکند؛ تمام تفاوت این است؛ اگر من بخواهم از موضع ژاندارم جامعه را اداره کنم، مساله من این است که کسی آشوب به پا نکند و جایی را به هم نریزد، اما اگر من از موضع معلم جامعه را اداره کنم، سکوت طرف برای من کافی نیست، اتفاقا مساله این است که چقدر باورش اصلاح شده است، مساله این است که این شهروند من که ساکت است و آشوب برپا نمی کند چقدر در درون خودش به این باورها و اعتقادات باور دارد و معتقد است. چرا؟ چون موضع من موضع ژاندارم و موضع نگهبان نیست، بلکه موضع هدایتگر است.
در مراکز فرهنگی، پایگاه های بسیج و مؤسسات دینی بگردید ببینید چند جا صحیفه امام را پیدا می کنید؟
وی با بیان اینکه یکی از عواملی که این آفت گریبانگیر ما شده است، عدم توجه به اندیشه های امام است، افزود: در مراکز فرهنگی، پایگاه های بسیج و مؤسسات دینی بگردید ببینید چند جا صحیفه امام را پیدا می کنید؟ منظورم کتابخانه های تخصصی و در ویترین ها برای نمایش نیست. چقدر در نهادهای انقلابی به صحیفه امام مراجعه می شود؟ ما پوستر و عکس امام را داریم ولی اندیشه های حضرت امام چقدر زنده است و چقدر به آن مراجعه می شود؟ چقدر نگاه انقلابی ما ناشی از اندیشه های حضرت امام است؟ اینجا نقطه اساسی است. همانقدر که از اندیشه های امام فاصله گرفتیم به طور طبیعی نظام حکومت داری مان مشابه نظام های دیگر می شود. که جلوی اعتراض را بگیرند و افراد را مجبور کنند و امثال اینها. درحالیکه نگاه ما یک نگاه دینی و انقلاب ما یک انقلاب اسلامی بوده است.
ما با نهج البلاغه انقلاب کردیم ولی با حاشیه عروه می خواهیم ادامه دهیم
زائری با بیان اینکه وقتی که رویکرد ما فضای انقلابی و دینی را از دست می دهد مبتلا به بعضی آفاتی می شود که گاهی شاهد آن هستیم، افزود: یکی از بزرگان مطلبی گفته بودند که مضمونش این است که ما با نهج البلاغه انقلاب کردیم ولی با حاشیه عروه می خواهیم ادامه دهیم. اینکه انسان در ورود به صحنه انقلاب با آرمانهای امیرالمومنین علی (ع) و دعوت به عدل و قسط وارد میدان شود، خیلی تفاوت می کند با اینکه با نگاه کاملا سنتی فقی بر اساس حاشیه عروة الوثقی و کتابهای حوزوی بخواهد وضع موجود را حفظ کند این تفاوت کاملا محسوس است.
وی افزود: به نظر من رهبر بزرگوار انقلاب سردمدار نگاه قاطع و انقلابی و آرمانگرایانه است. هنوز هم شعارهای اوایل انقلاب هست و دعوت به عدالتخواهی و صادر کردن انقلاب برای مستضعفان جهان هست. ولی عده ای مساله شان این حرفها نیست. مساله شان این است که یک نظام سیاسی و اجرایی در کشور اداره شود و کارش را فارغ از آرمان ها و اعتقادات انجام دهد.
قبل از انقلاب مردم با روحانیت تعارف نداشتند
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در بیان چگونگی تغییر روند تبلیغ دینی از قبل انقلاب تا کنون و دلایل پایین آمدن تاثیر تبلیغ دینی روحانیت در جوانان اظهار کرد: ما در قبل از انقلاب به مخاطب نیاز داشتیم و این نیاز را امروز احساس نمی کنیم. این یک حقیقت است. بخشی از روحانیت این نیاز را احساس نمی کنند. با وجود اینکه این نیاز بیشتر است. مردم چنین نبود که با روحانیت تعارف داشته باشند. یکی از ضربه هایی که روحانیت خورده است این است که دچار این فریب شده است. احترام ظاهری مردم به روحانیت و موقعیت آنها باعث شده است این واقعیت را درک نکنند.
وی افزود: قبل از انقلاب و حدودا 40 سال پیش رسانه های رقیب مثل امروز وجود نداشت. ما به غیر از رسانه منبر چه ظرفیتی داشتیم؟ معدود افرادی تلوزیون داشتند. اما امروز روز به روز وضعیت رسانه های به شدت در حال تغییر است. شبکه های ماهواره، روزنامه ها و نشریات و نمونه های دیگر، در فضای مذهبی و متدین هم اصرار به حضور در فضای خاص منبر وجود ندارد.
در نظام خلقت الزام و اکراهی برای پذیرش و دعوت وجود ندارد
زائری با بیان اینکه افتادن مسئولیت به دست روحانیت هم یکی دیگر از دلایل ایجاد این فاصله بوده است. ممکن است خیلی جاها روحانیت مسئول نبوده ولی به هر حال به اسم آنها تمام شده است. به اسم اینکه در راس نظام حاکم، روحانیت حضور دارد. این خود باعث شده است که آن جایگاه قبلی را در منبر و رسانه نداشته باشد. از همه اینها مهمتر و در کنار همه این عوامل، فراموش کرده ایم که در نظام خلقت حقیقتی ثابت بین مخاطب و دعوت کننده وجود دارد. و آن اینکه الزام و اکراهی برای پذیرش دعوت وجود ندارد.حتی خدا به پیغمبر اکرم می فرماید: وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ. قاعدتا این نیست که مثلا چون تو پیغمبر خدا هستی خدا برایت قانونی قرار دهد که در عالم هرگونه بودی ملت وارد دین تو شوند فوج فوج. خود پیغمبر هم باید کتک بخورد و در خانه ها را بزند تا دعوت کند. آن هم با ملایمت و محبت و جذابیت. باید طول بکشد تا بعد از 40 سال محمد شود محمد امین(ص). چنین نیست که خود پیغمبر هم از راه نرسیده مردم به او اعتماد کنند.
بعد از انقلاب روحانیت نیاز خود را به مخاطب و پذیرش مخاطب از یاد برد
وی ادامه داد: بعد از انقلاب روحانیت نیاز خود را به مخاطب و پذیرش مخاطب از یاد برد. علتش این بود که ما روحانی را برای نماینده عقیدتی سیاسی یا امام جماعت آوردیم. عده ای از مردم با اعتقاد و دلبستگی می آمدند، عده ای هم مجبور بودند و نمی توانستند موضع خودشان را اظهار کنند. من روحانی فکر کردم که همه همراهند و نیازی به جلب مخاطب ندارم. در حالیکه من نیاز دارم که موضوع را برای مخاطب تببین کنم. اگر مردم فضای انتقاد و بحث و چالش نداشته باشند به باور عمیق درونی نمی رسند و مساله سطحی باقی می ماند. پذیرش سطحی و ظاهری پیدا میکند که با کمترین تلنگری می تواند از بین برود.
به همین خاطر امام موسی کاظم(ع) می فرمایند: اگر ببینم جوانی از جوانان پیروان ما، شیعیان ما تفقهی دردین نمی کند او را تنبیه و مؤاخذه می کنم. مکتب ما مکتبی است که نه تنها در آن سوال کردن ایرادی ندارد بلکه آنکه چالش نداشته باشد و سوال نکند مورد مؤاخذه قرار می گیرد. البته این باور باید باوری درونی باشد.
امام در نجف با دشمنان سرسخت خود به ملایمت برخورد می کرد
زائری با بیان اینکه آن بخشی از مردم که موافق ما نیستند هم جزو شهروندان این جامعه اند افزود: این قشر حتی اگر به ظاهر هم سکوت کند و همراهی نماید تا اعتقاد، همدلی و همراهی قلبی نداشته باشد، برای جامعه خطر محسوب می شود. مخاطب باید قانع شود، باید با او ارتباط برقرار شود. اگر به سیره خود امام نگاه کنیم می بینیم؛ در نجف اشرف و با دشمنانشان و با کسانی که علیه او سرسختانه موضع داشتند با چه ملایمتی برخورد می کند. در فرانسه و در نوفل لوشاتو در دوره اقامت کوتاهی که داشتند به مناسبت کریسمس به همسایگان مسیحی خود در آنجا گل می فرستند. وقتی ایران تشریف می آورند رویکرد امام را نگاه کنید. البته جایی که کسی که در مقابل حرکت کلی مردم ایستاده و توطئه و تخریب میکند و اهداف دشمن را محقق می کند با قاطعیت می ایستند، و الا رفتار و برخورد امام حتی در مقابل دانش آموزان کلاس پنجم روستای فلان که برایش نامه نوشته اند از موضع یک دوست و برادر و یک پدر، بسیار با صمیمیت برخورد می کنند و می خواهند این مخاطب حفظ شود.
قرار بر این نبود با انقلاب صرفا حکومتی را برداریم و حکومتی دیگر جایگزین کنیم
وی در تشریح خطرات فاصله گرفتن مخاطب از انقلاب، این فاصله را خطرناک دانست و افزود: معتقدم از دست دادن مخاطب و فاصله گرفتن این مخاطب از دین و انقلاب از صد بمب اتم هم خطرناک تر است. هم جذب جای دیگر می شوند و حتی اگر جذب شد برای ما خطر ایجاد نکرد هم نباید فراموش کنیم که ماموریت ما این مخاطب بوده است. اگر این ماموریت محقق نشود اساس و هدف انقلاب محقق نشده است. صرفا قرار بر این نبود که با این تحول و تغییر حکومتی را برداریم و حکومتی دیگر جایگزین کنیم.
شکوفایی انقلاب در بخشی از جامعه در ایران دیده می شود
زائری در مورد مشکلات فرهنگی و ریشه های آن اظهار کرد: وضعیت امروز جامعه در حوزه فرهنگی و اجتماعی، وضعیت بسیار نابسامانی است که هیچ کس از آن راضی نیست. فکر نمی کنم کسی بتواند از آن رضایت داشته باشد هم کسانی که با معیارهای ارزش گرایانه و آرمانگرایانه قضاوت می کنند، فکر نمی کنم بتوانند وضعیت اخلاقی جامعه، حجاب و وضعیت شاخص های رفتاری را تایید کنند و حتی کسانی که با این معیار قضاوت نمی کنند وضعیت خانواده و مشکلات اخلاقی جامعه را نمی توانند نادیده بگیرند، در عین حال که دستاوردهای بزرگی در داخل و خارج از کشور داشته ایم و عظمت انقلاب بیش از پیش شده است. شکوفایی انقلاب در بخشی از جامعه در ایران دیده می شود؛ شب های احیا، عزاداری برای امام حسین(ع) و راهیان نور در واقع نشان دهنده این است که در کنار این آسیب درخشش هایی هم داریم.
مردمی که امروز از آنها شکایت داریم 37 سال پیش هم در همین کشور زندگی کرده اند
وی با اشاره به اعتراض نمایندگان مجلس خبرگان به وضعیت حجاب در کشور افزود: وقتی نمایندگان محترم مجلس خبرگان به درستی از وضعیت حجاب گلایه می کنند، سوالی که برای خود من پیش می آید این است گلایه درست است، اما عامل چیست و سبب کجاست و برای اصلاح امور راهکارها چیست؟ من فکر می کنم آنچه در امروز در جامعه می بینیم آیینه ای است که دارد بازتاب می دهد. آیینه چون عیب تو بنمود راست/ خود شکن آیینه شکستن خطاست. مردمی که امروز از آنها شکایت داریم مردمی هستند که در 37 سال گذشته در همین کشور زندگی کرده اند. آن جوانانی که از آنها ناراضی هستیم کسانی هستند که در همین کشور مهد کودک رفته اند، دبیرستان رفته اند. اخیرا یکی گفته بود دوم خردادی ها امسال می خواهند در دانشگاه چه بکنند. گفتم آقا ورودی های امسال دانشگاه تازه بعد از سال 76 به دنیا آمده اند.
عامل فساد را در رفتار خودمان جستجو کنیم
زائری عنوان کرد: این مخاطبی که ما از آن شاکی هستیم آیینه خود ماست. نقل شده از آیت الله جوادی آملی که ظاهر مر407دم، باطن مسئولان است. یک جایی کاری کردیم که در خیابان و بیرون جامعه چنین نمودی پیدا می کند. رشوه خواری، زیاده خواهی، اختلاس، قانون گریزی و ظلم در حق دیگران و عواملی باعث می شود که فسادی در جامعه به وجود بیاید. هر چیزی که در جامعه می بینیم حتما عاملی دارد که به اینجا رسیده است. این آن بخشی است که مقداری از آن غفلت کرده ایم و باید عاملش را در رفتار خودمان جستجو کنیم و خود را مؤاخذه کنیم و مورد سوال قرار دهیم.
دستگاه حاکمیتی در حوزه اجرا و عمل نمی تواند در حوزه فرهنگ کاری کند
این کارشناس فرهنگی با اشاره به نهادهای متولی امور فرهنگی یادآور شد: حوزه فرهنگ حوزه بسیار گستره و پیچیده ای است. چنانکه رهبر معظم انقلاب هم به صراحت فرمودند فرهنگ از جنس مسائل دستوری و فرمایشی نیست و حتی می خواهم بگویم بحث جواب دادن و ندادن نیست و اصلا جنس فرهنگ چنین نیست. نمی شود انتظار داشت که در این حوزه دستگاه خاصی را متولی امور فرهنگی بدانیم. طبیعتا در برخی حوزه ها از جمله سیاست گذاری، ارزشیابی، نظارت و هدایت دستگاه های حاکمیتی می توانند کمک کنند ولی در حوزه اجرا و عمل اصلا دستگاه حاکمیتی نمی تواند در حوزه فرهنگ کاری کند. ما معمولا از وزارت ارشاد نام می بریم ولی وزارت ارشاد چه سهمی از حوزه فرهنگ را در اختیار دارد.
بودجه فرهنگی برخی دستگاه ها از بودجه کل وزارت ارشاد بیشتر است
زائری خاطر نشان کرد: حتی در دستگاه های دولتی و حاکمیتی از وزارت علوم گرفته تا آموزش و پرورش، بهزیستی، صدا و سیما و دستگاه های شبه حکومتی مثل حوزه هنری و دستگاه های دیگر نزدیک 80 دستگاه و نهاد فرهنگی وجود دارد. این غیر از بودجه های فرهنگی نهادهای دیگر است. گاهی بودجه فرهنگی برخی دستگاه ها از بودجه کل وزارت ارشاد بیشتر است. این خودش ماجرایی است. با وجود اینکه وزارت ارشاد درصد اندکی از بودجه فرهنگی را دارد همواره ارشاد را پاسخگو می دانیم. ما گاهی نهادهای متعدد و متنوع که در این حوزه کار می کنند را نمی بینیم و انتظار داریم برخی مشکلات فرهنگی با یک دستورالعمل حل شود. در حالیکه چنین امری مقدرو نیست.
......................................
گفت و گو از: حسن مختاری