مصطفی کیایی، کارگردان «چهارراه استانبول» در برنامه «سی و پنج» گفت: «برخی از منتقدان ما عقدههای روحی و روانیشان را در میز بحث خالی میکنند. برای این دوستان چند روانشناس خوب سراغ دارم که میتوانم به آنها معرفی کنم.»
به گزارش جی پلاس، ششمین قسمت از ویژه برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج» در سیوششمین جشنواره فیلم فجر با اجرای فریدون جیرانی میزبان مهناز افشار بازیگر فیلم «دارکوب» و مصطفی کیایی و مهدی پاکدل کارگردان و بازیگر فیلم «چهارراه استانبول» بود که شب گذشته پنجشنبه 19 بهمن از تلویزیون اینترنتی تی وی نت (tvnet.ir) پخش شد.
پایانبندی «دارکوب» مطابق سلیقهام نبود
در بخشی از این برنامه مهناز افشار در پاسخ به این که چرا امسال در جشنواره کم کار بوده است گفت: «ماجرا این است که از جایی به بعد ترجیحم حضور در فیلمهایی است که خودم هم آنها را دوست داشته باشم.»
او در ادامه گفت: «ناراحتم که «گیلدا» هنوز اکران نشده است چون در فیلم «گیلدا» پنج نقش بازی کردم. «ارادتمند نازنین بهاره تینا» هم که هنوز تکلیفش روشن نیست.»
مهناز افشار در مورد این که در «دارکوب» کودک، محور داستان است و در کنارش با یک زن معتاد روبهرو هستیم گفت: «به واسطه فعالیتهای اجتماعیام، مادران معتاد زیاد دیدهام که حتی بچههای معتاد به دنیا میآورند و این بسیار تکاندهنده است. من معتادان را قبلتر از این فیلم میشناختم.»
او درباره پایانبندی «دارکوب» هم تاکید کرد: «ایدهآل من از نظر سلیقهای نبود و پایانی به این مشخصی نداشتیم و معتقد بودم بچه مهم است نه جدال دو مادر.»
مهدی پاکدل: رایگیری به شیوه دستی آسانتر بود/ کیایی: هیچ وقت فیلمنامه سفارشی ننوشتهام
در ادامه برنامه، مصطفی کیایی و مهدی پاکدل کارگردان و بازیگر «چهارراه استانبول» مقابل دوربین «سی و پنج» قرار گرفتند.
مصطفی کیایی در مورد شیوه رایگیری برای انتخاب بهترین فیلم از نگاه مردم گفت: «متاسفانه اتفاقاتی در خصوص رایگیریها افتاده که دستمان خالی است. احترام گذاشتن به مخاطب یعنی این که همین رایگیری برای سیمرغ مردمی درست انجام شود و صادقانه بگوییم که مردم کدام فیلم را بیشتر پسندیدند.»
مهدی پاکدل هم گفت: «رایگیری به شیوه قدیم که به صورت دستی انجام میشد برای همه خیلی راحتتر بود. خیلی از افراد چندان اهل اینترنت و فضای مجازی نیستند و به همین دلیل خیلی از رایها از دست میرود.»
کیایی در ادامه گفت: «این روزها میشنوم که میگویند مصطفی کیایی از پلاسکو سوءاستفاده کرده است! واقعیت این است که هیچوقت فیلمنامهای را سفارش نگرفتم و این فیلم نزدیک 35 درصد هزینهاش از دوستان است و بقیهاش هم از خودم است. همزمان با این اتفاق، قرار بود یک فیلم کمدی در لندن کار کنم و سرمایهگذار هم پیدا کرده بودم. 70 درصد فیلمنامه را نوشته بودم که پلاسکو اتفاق افتاد و ناگهان نظرم تغییر کرد و با خودم گفتم چرا یک اتفاق مهم را فیلم نکنم. آن زمان فکر میکردم ادای دینی به آتشنشانهاست و شروع به نوشتن یک قصه کردم و احساس کردم مثل بقیه الگوهای جهانی، مستقیم به سراغ موضوع اصلی نروم تا از ابتدا به آتشنشانها بپردازم و فکر کردم نقطه عطفش پلاسکو باشد و به این داستان رسیدم.»
مهدی پاکدل هم در مورد نقشش گفت: «آدم واقعی که مابه ازای نقش من است را ندیدم اما با خیلی از بچهها صحبت کردم. من رنج آن آدمها را در صورتشان میدیدم و بار این مسئولیت را روی دوشم حس میکردم اما از طرفی هم خوشحال بودم که چنین نقشی را ایفا کنم. من تجربه بازی جلوی پرده سبز را نداشتم و با خود فکر میکردم کارهای کامپیوتری در ایران خوب در نمیآید و این حس همیشه با من همراه بود اما وقتی فیلم اکران شد باورم نمیشد که اینها اتفاقات کامپیوتری است!»
کیایی هم در ادامه در مورد سختیهای کار توضیح داد: «وقتی فیلمنامه را ثبت کردم چند ارگان دولتی برای تولید اعلام آمادگی کردند اما چون ذینفع بودند فکر کردم ممکن است دخالت کنند و قبول نکردم. با محسن کیایی و نیما جعفریجوزانی تصمیم گرفتیم خصوصی تولیدش کنیم. افرادی که عاشق سینما هستند از این دیوانگیها هم دارند. برآورد اولیهمان مقدار دیگری بود اما کار با سه میلیارد تومان جمع شد. کار سنگینی بود و صحنههای دکور داخل پلاسکو را ساختیم و رئال و سی جی را ترکیب کردیم. تنها ارگانی که خیلی با ما همکاری کرد، آتشنشانی بود و بدون دریافت ریالی تمام تجهیزات و ماشینهایشان را در اختیار ما گذاشتند.»
مصطفی کیایی در پایان در مورد لحن منتقدان هم گفت: «منتقدی که توهین شخصی میکند، فکر میکند جذابیت انتقاد، در بکار بردن الفاظ رکیک است. من این آدمها را باسواد فرهنگی و اجتماعی نمیدانم و اگر سواد داشتند اینقدر منفور نبودند و نیتخوانی نمیکردند و آدمها را بیشعور و کثیف نمیدانستند. در این شش فیلمی که ساختم یک بار با منتقدان بحث نکردم چون دلایل خاص خودشان را دارند ولی برخی از منتقدان ما عقدههای روحی و روانیشان را در میز بحث خالی میکنند. برای این دوستان چند روانشناس خوب سراغ دارم که میتوانم به آنها معرفی کنم.»