فلاح از رادیو ایران صییدا در ادامه پرسید: چقدر تحقیقات شما را به آشنایی با قشر اراذل و اوباش و نوع فیلمبردای فیلم روی دست سوال پرسید.
سیدی در پاسخ گفت: ما این افکار را به تماشاگر منتقل میکنیم که سینما فقط اجتماعی است و اگر این طور نباشد، سینما نتیجه نمیدهد. سعی کردم با بازی تیپیکال بازیگرها به واقعیت نزدیک شوم. سعی کردم چیزی را بیهوده کمرنگ یا پررنگ نکنم. خاطرم هست چیزهای دیگری هم باشد. طراحی صحنه به ما کمک کرد که به واقعیت نزدیک شویم.
پیمان شادمانفر در مورد فیلمبرداری اثر گفت: کل فیلم روی دست گرفته شد و این خیلی دشوار بود. سعی کردیم شبیه همه دوربین روی دستهایی که تا به حال دیدیم، نباشد و در فاصله و حرکت دوربین و... سعی کردیم حس مستند باشد. من از حبیب سلطانی تشکر میکنم که دوربین دو من را همراهی میکرد. پلان ثابتی هم نگرفتیم.
خبرنگار دیگری پرسید: مخاطب این فیلم را چه کسانی میدانید و آیا منتظر هستید مخاطب خوشحال از صحنه بیرون بیاید؟ سوال دوم از نوید محمدزاده؛ در چند اثر فیلمهای با این نوع کارکتر عقدهای و خشن دیده شدهاید؟ نمیترسید تکراری شوید؟
او گفت: میتوان در یک طبقه اجتماعی، یک کاراکتر را به چند شکل مختلف بازی کرد. خشم و عقدهای بودن را میتوان به چند صورت نشان داد. فقط روی ماجرا را نبینیم.
سیدی در ادامه گفت: هر فیلمی مخاطب خاص خودش را دارد، شاید این فیلم را تشخیص دهند که گروه سنی خاصی باید آن را ببینند. من هم خیلی تاکیدی ندارم که چه گروهی فیلم را ببیند. خوشحال میشوم که مخاطبم از فیلم خوشش بیاید ولی منتظر نیستم تماشاگر با بشکن از سالن خارج شود!
ایمانیان در مورد ریتم تدوین فیلم و پروسهای که در روایت طی میشود، پرسید و این که آیا این کند شدن تدریخی عمدی بوده؟ سیدی گفت: شاید از ابتدا قصد ما این بود که فیلم را شبیه به پرواز ترسیم کنیم و ابتدا و پایان باید ریتم پایین میآمد. به نظرم میآمد که اگر پایان فیلم با ریتم اواسط فیلم تمام شود. خستهکننده میشد... سوال دوم این خبرنگار از کارگردان «مغزهای کوچک زنگزده» این بود که؛ چرا شکور با این همه آدم از مرگ مادر بی خبر مانده بود؟ سیدی گفت: به این دلیل که خیلی زود برادر ناتنی به زندان رفت و در یک بازه زمانی نصفروز مثلا به دیدار برادر در زندان رفت، پس اولین نفری که به شکور خبر مرگ مادر را داد، برادر ناتنی بود...
مهدی سعدی، تدوینگر در مورد تدوین فیلم توضیح داد: به هر حال لازم است تدوین فرصت را ایجاد کند که با این نوع تدوین سعی کردیم به آن برسیم.
خبرنگار دیگری پرسید: شخصیتها خیلی باورپذیر بودند، می خواهم بدانم چقدر از واقعیت بهره بردید؟ سوال دوم: این اثر ما را یاد «خانه پدری» میاندازد. در مورد این موضوع توضیح دهید...
نوید پورفرج بازیگر فیلم گفت: ما به کمپها رفتیم و آدمهای بسیار زیادی در دنیای واقعی در بیابانهای اطراف تهران زندگی میکنند و هرکسی به آنجا برود قطعا ایدههای زیادی میگیرد.
نوید محمدزاده گفت: تحقیق من هومن سیدی و گروه بود که اینجا هستند و هرچه شد، آنها راهنماییام کردند.
سیدی در ادامه افزود: کیانوش عیاری یکی از عزیران در ذهن من است. متاسفانه فیلم «خانه پدری» را ندیدم و میدانم چنین صحنهای در فیلم من وجود دارد که شبیه فیلم ایشان است. من اگر آن فیلم را میدیدم، قطعا از کار عیاری تاثیر میگرفتم و از این بابت خوشحالم که آن کار را ندیدم! این احساس از بیرون است که حس میشود ما خودمان را سانسور میکنیم ولی من دنبال این بودم که تاثیر تا جایی باشد که اهمیت دارد؛ یعنی مرگ جسم دختر مهم نیست، میخواستم به اینجا برسیم که کاراکتر دختر زنده باشد برگردد و حرفهای دلش را بگوید.
در ادامه نایینی گفت: در مورد ساخت کاراکتر معتاد توضیح بدهید. سوال دوم در مورد بازی لادن ژاوه وند در فیلم پرسید. سیدی در پاسخ گفت: من برای کارکتر پدر و مادر خیلی تلاش کردم ولی ژاوه وند در کمپی کار میکرد و وقتی آمد حتی یک دهن آواز برای مسئول کمپ خواند و خیلی کاراکتر خاصی داشت...
ژاوه وند گفت : من متاسفم برای کسانی که فکر میکنند در تهران چنین قشری نیستند. من هم این زندگی سخت را تجربه کردهام. او گفت: از نوید محمدزاده و هومن سیدی تشکر می کنم. آنها مثل پسران من بودند و اگر کسی بخواهد بازهم به او کمک میکنم.
خبرنگار دیگری پرسید، در صحنههایی که با محمدزاده درگیری لفظی داشتند، چقدر راحت بود و چظور شکل گرفت؟ سوال دوم: آیا هومن سیدی می خواهد از زندگی ژاوه وند فیلمی بسازد؟
ژاوه وند گفت: سیدی گام به گام با من بود. البته من خودم باهوشم و همه چیز را یاد میگرفتم.
سیدی در ادامه گفت: زندگی ژاوه وند بسار عجیب است و اگر کسی این قدرت را دارد که چنین فیلمهایی بسازد، این کار را بکند. ژاوهوند بسیار متخصص است به این دلیل که تجربیات زیادی دارد.
میلاد نجفی از برنامه من و شما پرسید: چرا نوید محمدزاده به تکرار افتاد و محمدزاده در پاسخ گفت: کاراکترها متفاوت هستند و باید کارها را ببینید و بعد بگویید کدام نکات از بازی من مشترک هستند...
سیدی در ادامه گفت: در بازیگری تکرار و تفاوت مبحثی جدای از دیگر مقولات دارد.
سوال دوم این خبرنگار این بود که: آیا از فیلم «دار و دسته نیویورکی» اسکورسیزی تاثیر گرفتهاید؟ سیدی در پاسخ گفت: این فیلم را دوست دارم ولی تاثیری از آن نگرفتم.
در پایان جلسه دو خبرنگار با هومن سیدی و محمود گبرلو مدیر جلسه درگیری لفظی پیدا کردند و سیدی هم در پاسخ گفت اگر به دنبال این هستید که بگویید فیلم من کپی است، باید بگویم بله من ازهمه فیلمهای دنیا کپی کردهام و اگر قرار است شما اینطور صحبت کنید، ماهم میتوانیم از این نوع رفتارها داشته باشیم.