آخرین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا غیرایدئولوژیک‌ترین فیلم اوست. یک فیلم حادثه‌ای صرف، بی‌آنکه اساسا بخواهد خیلی وارد بحث ایدئولوژیک شود و روی انگیزه‌های قهرمانانش مکث کند.

به گزارش جی پلاس، کیوان کثیریان منتقد سینما، در یادداشت‌هایی برای فیلم‌های «ماهورا»، «بانو قدس ایران»، «به وقت شام» و «اتاق تاریک» دیدگاه خود را درباره این آثار بیان کرد.

ماهورا/ حمید زرگرنژاد

قصه‌ای که ظاهرا از روی یک اتفاق واقعی نوشته شده دستمایه «ماهورا» است. روایت روان و کم لکنت این قصه عاشقانه و تراژیک در روزهای اول جنگ، فیلم را به یک اثر پذیرفتنی بدل کرده است. کارگردانی، موسیقی، فیلمبرداری و بازی‌ها خوب و بالاتر از انتظار است. شاید اگر ساختمان فیلمنامه طراحی دقیق‌تری می‌یافت و یکی از قصه‌ها پررنگ تر از بقیه پیش می‌رفت با فیلم موثرتری روبه‌رو بودیم. رنگ قصه‌های فرعی‌گاه زیاد می‌شود و قصه اصلی به فراموشی سپرده می‌شود.

۲.۵ ستاره از ۵

 

به وقت شام/ ابراهیم حاتمی‌کیا

آخرین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا غیرایدئولوژیک‌ترین فیلم اوست. یک فیلم حادثه‌ای صرف، بی‌آنکه اساسا بخواهد خیلی وارد بحث ایدئولوژیک شود و روی انگیزه‌های قهرمانانش مکث کند. در فیلم، داعشی‌ها را افرادی مضحک و کودن با پرداختی کاریکاتوری می‌بینیم و از انگیزه‌های محرک ایرانی‌ها هم چندان مطلع نیستیم. در فیلم می‌شود داعشی‌ها را برداشت و مثلا عراقی‌ها را جایگزین کرد. می‌شود ایرانی‌ها را برداشت و روس‌ها را گذاشت.

در فیلم اشاره‌هایی مختصر هم از رابطه دچار مشکل پدر و پسر می‌شنویم و می‌گذریم که معمولا در فیلم‌های حاتمی‌کیا موتیفی تکرار شونده است. یکی دو متلک دل خنک کن هم می‌شنویم مثل اینکه پسر به پدر می‌گوید: شماها صداهای دور را از صداهای نزدیک بهتر می‌شنوید. یا آن یکی می‌گوید مگر توی مملکت خودمان کم مشکل داریم... گاهی هم در میانه ماجراها چیزهایی فراموش می‌شود مثلا هواپیماهای روس به صحنه می‌آیند و به یکباره غیب می‌شوند.

در نهایت حاتمی‌کیا خواسته یک فیلم کاملا هیجان‌انگیز روی آسمان بسازد و کمتر شعار بدهد و کمتر قصه بگوید، بیش از شخصیت پردازی، حوادث را خوب در بیاورد و جلوه‌های ویژه برایش اهمیت بیشتری از داستان داشته‌‌. او در راه رسیدن به این هدف موفق شده است. فیلم پرکششی ساخته که می‌شود راحت دید و لذت برد و داعش و ماجراهای سوریه را خیلی هم جدی نگرفت.

۳ ستاره از ۵

«اتاق تاریک»/ روح الله حجازی

یک فیلم که قرار است بار تربیتی داشته باشد و بناست هشداری باشد برای پدرومادرها و جامعه، با خامدستی و تساهل نسبت به ابزار بیانی سینما از دست رفته است.

اگر به عنوان فیلمنامه نویس نتوانی بحران داستانی توی ذهنت را به فیلم انتقال دهی و به زبان سینما ترجمه کنی، اگر به عنوان کارگردان نتوانی فیلم را از جایی که باید، شروع کنی و اگر ندانی فیلم را در چهل دقیقه اول چطور سرپا نگهداری، چطور و چه وقت مساله‌ات را طرح کنی و چطور پرداختش کنی و گسترشش بدهی و به مساله کاراکترها بدلش کنی که بعد به مساله مخاطب تبدیل شود، بازی را بدجوری باخته‌ای.

"اتاق تاریک" تمام این مشکلات را با هم دارد. فیلم، جان ندارد، کسالت بار است و حتی نمی‌تواند مساله مهمی که درصدد طرح آن است چه موضوع قضاوت و چه مساله کودک‌آزاری درست "بیان" کند. متاسفانه آنقدر در این باره بی رمق عمل می‌کند که نه تنها اهمیت مساله منتقل نمی‌شود بلکه فیلم به‌کلی از دست‌ می‌رود و به سادگی فراموش می‌شود.

۱.۵ ستاره از ۵

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 855554
  • منبع: خبرآنلاین
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.