ناصر صفاریان در ارزیابی یازدهمین دورهی جشنواره سینما حقیقت گفت: امسال در جشنواره فیلمهایی دیدیم که نهایتا میتوانیم بگوییم خوب بودند و فیلمی که بتواند تعجب و تحسین همه را برانگیزد و یک جور پدیده جشنواره باشد، وجود نداشت. در واقع سال معمولی را پشت سر گذاشتیم.
به گزارش جی پلاس، این مستندساز و عضو هیات مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران که با ایسنا گفتوگو میکرد،ادامه داد: اگر بخواهیم سینما حقیقت امسال را ارزیابی کنیم، میتوانیم بگوییم که همان اتفاقی که در دو سال گذشته در جشنواره فجر رخ داد امسال در جشنواره حقیقت تکرار شد یعنی فیلمهای جسورانه از نظر محتوایی و یا حتی شاهکار هنری کم بودند. این عدم وجود جسارت هم در ساختار و هم در محتوای جسورانه، اکثر فیلمها را شامل میشود.
او با تاکید بر اینکه "امسال در جشنواره فیلمهایی دیدیم که نهایتا میتوانیم بگوییم خوب بودند" تصریح کرد: در یازدهمین جشنواره سینما حقیقت فیلمی که بتواند تعجب و تحسین همه را برانگیزد و یک جور پدیده جشنواره باشد، وجود نداشت. اما در کنار این اتفاق، وضعیت کیفی فیلمها بالاتر رفته و در واقع بدنه و کلیت فیلمها بهتر شده. این هم مشابه جشنواره فجر چند سال اخیر است، یعنی فیلمی وجود نداشت که بعد از دیدن آن بگوییم چه فیلم فاجعهای بود. تقریبا همه فیلمها متوسط و معمولی بودند. البته استثناهایی هم وجود داشت. اما به صورت کلی سالی معمولی را پشت سر گذاشتیم.
این مستندساز با اشاره به اینکه "حضور تهیهکنندگان دولتی در حوزه فرهنگ میتواند، تاثیر گذار باشد" بیان کرد: سالهای پیش هم همین وضعیت وجود داشت که بیشتر سفارشدهندهها و تهیهکنندگان سینمای مستند دولتی بودند ولی فضای کلی در این دو سال در حوزه فرهنگ به سمت نوعی محافظهکاری رفته است. گرچه این معمولی بودن و خنثی بودن اغلب کارها را به دلیل نوع سرمایهگذاری آنها نمیدانم و سیاستگذاریهای کلان فرهنگی را در این که به سمت کارهای خنثیتر پیش رفتهایم موثرتر میدانم.
او ادامه داد: زمانی که تهیه یک فیلم توسط بخش خصوصی صورت بگیرد، بدون شک در عرضه و تقاضا و همچنین کیفیت اثر، اتفاق بهتری رخ میدهد. ولی به صورت کلی در حوزه فرهنگ باید دولت، بودجه صرف کند و حمایت کند. اما نه به عنوان کسی که اگر پول میدهد سیاستگذاری هم بکند و فیلمساز را تبدیل به آدم حرف گوش کن بکند، بلکه به عنوان حمایت فرهنگی در کنار فیلمسازان حضور داشته باشد و به این فکر کند که این حمایت نوعی سوبسید فرهنگی است و در واقع بودجهای است که به مردم و جامعه داده میشود نه به فیلمساز.
صفاریان در ادامه صحبتهای خود گفت: اتفاق عجیبی که در جشنواره امسال وجود داشت این بود که ما چند فیلم سیاسی داشتیم که توسط بخش دولتی ساخته شده بود و به نوعی حکومتی بودند و منِ بیننده با توجه به سابقه و پیشینهای که از این آثار سراغ دارم، این برداشت را داشتم که اینها قرار است در فیلمهایشان شعاری رفتار کنند، ولی خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. مثلا امسال تولیدی داریم از خانه مستند که متعلق به اصولگرایان است اما فیلم «رزمآرا، یک دوسویه مسکوت» طوری ساخته شده که مُهر حکومتی ندارد. یا مثلا فیلم «بانو قدس ایران» را داشتیم و نگاه متفاوتی را شاهد بودیم. در واقع، برخلاف تصور اولیهمان نگاه حکومتی خاصی در این فیلمها دیده نشد و این اتفاق خوبی است و امیدوارم شروع جریانی باشد که در سالهای بعد بیشتر به بار بنشیند. بنابر این در حوزهای که تهیهکنندگان در موضوعات سیاسی فیلم ساختند اتفاقاتی دیدیم که نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم تهیهکننده دولتی بد است یا نباید حضور داشته باشد.
او درباره حضور نسل جدید در سینمای مستند، اظهار کرد: امسال سالی بود که فیلمسازان قدیمیتر و نامآشنا در جشنواره حضور کمتری داشتند یا می شود گفت حضور نداشتند. یعنی فیلمسازان جدیدی در سینمای مستند حضور پیدا کردند اما خیلی مواقع من به عنوان مستندسازی که سالها در این حوزه فعالیت میکنم، آنها را نمیشناختم. ولی معتقدم با دیدن یک فیلم از این فیلمسازان جدید نمیتوانیم بگوییم نسل جدیدی به سینمای مستند وارد شده است. به نظرم، هنوز برای استفاده از این تعبیر زود است.
این مستندساز که امسال برگزاری نشستهای «فیلم خبر» در جشنواره حقیقت را بر عهده داشت، درباره این نشستها و بازخوردهای آن گفت: در سالهای قبل تمرکز نشستها بر روی نقد فیلمها بود و یک منتقد نظرش را راجع به آن مستند بیان میکرد اما امسال، این نشستها تبدیل به گفتوگو با فیلمسازان شده بود و پرسش و پاسخ با رسانهها و تماشاگران. اگرچه در این جلسات هم فقط به چگونگی ساخت فیلمها متمرکز نشدیم، بلکه اظهارنظر درباره فیلمها نیز وجود داشت، اما چون فیلمها تازه دیده شده بودند و فیلمساز بازخوردهایی را ندیده بود سعی کردیم که خیلی وارد نقد تخصصی نشویم و نقد مطرح شده هم حالت عمومی تری داشته باشد.
ناصر صفاریان در پایان بیان کرد: فکر میکنم برای سال اول بازخوردهای خوبی از این ایده دریافت شده و میتوانیم نمره متوسط به بالایی به کلیت ان بدهیم. از نظر استقبال هم میتوان گفت که یک سوم جلسات با گنجایشی دو برابر ظرفیت برگزار شد، یک سوم دیگر با 80 درصد ظرفیت و بقیه هم نشستهایی بودند که استقبال از آنها پایین بود. البته این مساله، علاوه بر این که به هر حال به همزمانی با سانسهای نمایش فیلم هم ربط داشت ولی بیش از هر چیز به خود فیلمها مربوط می شد؛ یعنی به جز چند استثنا، اغلب فیلمهایی که زمان نمایش خود موفق بودند و تماشاگران زیادی داشتند، جلسه پرمخاطبی هم داشتند.