عبدالجبار کاکایی: شبکه‌های اجتماعی ادبیات را به سمت معناگرا بودن سوق می‌دهد

عبدالجبار کاکایی می‌گوید: اگر قرار بود شاعران حرف بزنند، دایره واژگانی که بیان‌کننده منویات مردم است، وجود دارد؛ اما دست به قلم بردن همان و اتهام سیاه‌نمایی همان.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، این شاعر و ترانه‌سرا، اظهار کرد: اگر جامعه به سمت بیان آزاد اندیشه‌های خود برود ممکن است ده‌ها شاعر خوب ظهور کند اما متاسفانه تولید فکر، اندیشه، شعر و ادبیات امروزه تحت فشار و در مخاطره است.

سایه سکوت بر روی شعر اجتماعی

او با بیان این‌که موضوعاتی از بالا تعریف و به شاعران القا می‌شود تا درباره آن‌ها شعر بگویند و حرف بزنند، ادامه داد: امروزه با موضوعات ماموریتی شب شعر تشکیل می‌دهند و جوایزی در نظر می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند تا شعر اجتماعی رویکرد طبیعی خود را داشته باشد تا دریابیم در این زمانه شاعر باید از چه حرف بزند. 

کاکایی تصریح کرد: شاعران در عصر حاضر نمی‌دانند از چه باید حرف بزنند به شکلی که بخشی از گفتن‌ها محکوم به سکوت شده و سکوت بر روی شعر اجتماعی معاصر ایران سایه انداخته است. به شاعران نه در ترانه‌ها و موسیقی‌ها اجازه تولیدات ادبی داده می‌شود و نه این تولیدات در کتاب‌ها چاپ می‌شوند؛ فقط در فضای مجازی می‌توان کم و بیش تولیدات ادبی شاعران را دید.

شاهین نجفی و محسن نامجو حاصل انسداد سیاسی جامعه هستند

این شاعر گفت: ظهور افرادی مانند شاهین نجفی و محسن نامجو با آن لمپنیسم، بیانگر رواج فرهنگی است که حاصل انسداد سیاسی جامعه است؛ زیرا اگر جامعه آزادانه حرف بزند، ادبیات به دامن چنین افرادی با چنین زبانی نمی‌افتد.

کاکایی ادامه داد: وقتی به جامعه اجازه بیان موضوعات درست و اصیل اجتماعی داده نشود، جامعه به سمت لمپنیسم و آنارشیسم هنری می‌رود.

درک پست‌مدرنیته در شعر ممکن نیست

شاعر «بی چتر و بارانی» درباره ادبیات پست‌مدرن و جریانی که با این عنوان در ادبیات شکل گرفته است، بیان کرد: امروزه واژه پست‌مدرن با تساهل و تسامح بر روی گونه‌ای از غزل قرار گرفته که در زبان به نوآوری و ترکیب‌های تصادفی رسیده است. در این‌باره باید گفت پست‌مدرنیته را می‌توان در معماری و نقاشی درک کرد اما درک آن در شعر ممکن نیست.

او در ادامه گفت: در شعری که سیدمهدی موسوی از آن به نام غزل پست‌مدرن یاد می‌کند، از واژگانی استفاده می‌شود که نظام نشانه‌شناسی زبانی خاصی دارند، جامعه را مورد توجه خود قرار می‌دهند، تابوشکن، سنت‌ستیز و اخلاق‌شکن هستند و شعر را دچار رفتارهای اسکیزوفرنیک می‌کنند. بروز چنین رفتارهایی در غزل امروز حاصل انسداد فضای سیاسی و اجتماعی جامعه است اما نمی‌توان اسم آن را پست‌مدرنیته گذاشت زیرا پست‌مدرنیته باید نقد مدرنیته باشد و به ستیز آگاهانه با مظاهر مدرنیته بپردازد.

به چالش کشیدن ادبیات از هر منظری خوب است

کاکایی اضافه کرد: پست‌مدرنیته باید با مفاهیمی از جمله مفهوم آزادی اجتماعی، مفهوم رای در جامعه و سایر مفاهیمی که حاصل مدرنیته است، ستیز کند و نتیجه آن در ادبیات و شعر دیده شود اما چیزی که اکنون در غزل امروز دیده می‌شود، نوعی اغتشاش فکری، ستیز با تابوها و سنت‌ستیزی است که این شعر را بیشتر شبیه به یک جریان محتوایی کرده است تا یک جریان شکلی و فرمی در ادبیات.

او ادامه داد: به چالش کشیدن ادبیات از هر منظری خوب است و ظهور چنین جریان محتوایی در شعر امروز می‌تواند به این مساله کمک کند.

شبکه‌های اجتماعی ادبیات را به سمت معناگرا بودن سوق می‌دهد

این ترانه‌سرا با بیان این‌که شعر امروز در حال حرکت به سمت معناگرا بودن در درازمدت است، اظهار کرد: ظهور و بروز شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که روز به روز نفوذشان در زندگی شخصی انسان‌ها در حال گسترش است، به طور عمومی ادبیات را به سمت معناگرا بودن سوق می‌دهد زیرا در شبکه‌های اجتماعی شاعر باید مخاطب داشته باشد و با مخاطب خود به گفت‌وگو بپردازد. این مساله باعث می‌شود تا شاعر تسلیم سطح فهم و اراده مخاطب خود شود.

خوزستان یکی از کانون‌های فعال شعر پیشرو در ایران است

کاکایی با اشاره به شعر خوزستان و موقعیت ویژه این شعر در ادبیات معاصر کشور، گفت: خوزستان یکی از کانون‌های فعال شعر پیشرو در ایران است. در دوره‌های مختلف در شهرهای خوزستان چهره‌هایی ظهور کردند که حلقه‌های محکمی از شعر موج نو را به وجود آوردند. در شعر انقلاب نیز چهره‌های بسیار خوبی از خوزستان برخاستند که مرحوم قیصر امین‌پور و یوسفعلی میرشکاک از جمله آن‌ها هستند.

او افزود: نظام لغت و نشانه‌شناسی شعر جنگ اغلب از خوزستان و جغرافیای آن نشات می‌گیرد به شکلی که شعر خوزستان بستر شکل‌گیری ادبیات پایداری در ایران شد. 

شاعر «عذاب دوست داشتن» با بیان این‌که نخل، نور و پرنده سه کلیدواژه‌ای هستند که اگر بخواهیم از آن‌ها بنویسیم، خوزستان را تعریف می‌کنند، اظهار کرد: در روزگاری واژه‌هایی مثل خاکریز، نخل، رود، کارون و کرخه شعر و ادبیات پایداری کشور را شکل دادند که همه آن‌ها در خوزستان بودند.

ادبیات خوزستان با «شعر جنگ» پیش نمی‌رود

او در ادامه تصریح کرد: دیگر نمی‌توان با موضوع شعر جنگ، ادبیات خوزستان را پیش برد زیرا شعر جنگ یک موضوع اجتماعی است و موضوعات اجتماعی نیز مشمول گذر زمان هستند و وقتی تمام می‌شوند، به حاشیه می‌روند. کودتای ۲۸ مرداد، مشروطیت، ۱۵ خرداد و موضوعات فراوان دیگر هستند که در دوره‌های خاص خود، ادبیاتی پیرامون آن‌ها شکل گرفت اما به مرور زمان به تاریخ پیوستند.

این شاعر با بیان این‌که توقع نیست که خوزستان با هشت سال شعر جنگ بخواهد دوباره در ادبیات کشور نقش‌آفرینی کند تا شعر جنگ مجددا وارد میدان شود و شاعران به آن توجه کنند، گفت: جنگ تمام شده است و کسی دیگر درباره فتح خرمشهر و... شعر تازه نمی‌نویسد. ممکن است داستان تازه‌ای به وجود آید و قالب‌های دیگر هنری بتوانند به آن بپردازند اما شعر هرگز، زیرا رسالت شعر اجتماعی در دل حادثه به وجود می‌آید و تا حدود یک دهه پس از حادثه نیز پس‌لرزه‌ها و تبعات حادثه را بیان می‌کند اما کم کم استثنا می‌شود و دیگر به قاعده تبدیل نمی‌شود.

قیصر زاییده زمان بود

کاکایی همچنین بیان کرد: قیصر امین‌پور زاییده زمان بود و باید زمان شکل بگیرد تا شاعر در آن زمان شناخته و بزرگ شود. برکه وقتی کوچک شود، ماهی‌ها نیز کوچک می‌شوند و در رابطه با این مساله که چه زمان شاعری مانند قیصر از خوزستان برمی‌خیزد باید گفت که گاهی زمان مناسب نیست تا شاعری در آن بزرگ شود.

شاعر «با سکوت حرف می‌زنم» خاطرنشان کرد: دانشگاه شهید چمران اهواز در گذشته پاتوغ و یکی از محافل باشکوه شعر جنگ بود اما امروزه این دانشگاه اُبهت گذشته را ندارد. امیدوارم دانشگاه شهید چمران و به ویژه دانشکده ادبیات بتواند نقش فعالی را در زمینه شعر خوزستان ایفا کند زیرا شعر در هر مسیری که برود در نهایت به دانشکده‌های ادبیات می‌رسد.

 

دیدگاه تان را بنویسید