کمپانی مارول که خالق شخصیت های ابرقهرمانی در جهان کمیکها و سینما است پس از فراز و نشیب هایی حالا به جایی رسیده که پیشنهادهای متنوعی برای آینده دارد.
به گزارش جی پلاس، در سه قسمت گذشته و در مرور تاریخچه مارول تا آنجا پیش رفتیم که عصر طلایی دنیای ابرقهرمانان با اکران فیلم تیغه(۱۹۹۸) آغاز شد و با اکران مردان ایکس(۲۰۰۰) به اوج خود رسید. حالا مدیران صنعت سینما یک بودجه همیشگی برای فیلمنامه های قهرمانمحور آماده داشتند. البته آنها هنوز نمیدانستند در عمق این شخصیت های کامیک چه گنج هنگفتی خوابیده است!
انگلیس زبان ها اصطلاحی دارند که می گوید: third time's the charmیا همان مضمون اصطلاح فارسی که می گوییم تا سه نشه بازی نشه و این توصیفی است که تاریخ نگاران صنعت سینما از اکران سومین فیلم موفق دنیای مارول دارند.
چندش قرمز یا خزنده محافظ؟
اسپایدرمن یا مرد عنکبوتی یکی از خاص ترین و قدیمی ترین کاراکترهای مارول است. این شخصیت توسط استن لی Stan Leeافسانه ای خلق شد و تا چند صد شماره حضوری ثابت در مجله «مارول کمیک» داشت و همانطور که در قسمت اول مرور شد یکی از اولین کاراکترهایی بود که در کنار کاپیتان آمریکا به تلویزیون راه پیدا کرد.
اما حقیقت آن است که مرد عنکبوتی در آغاز اینقدر خوش شانس نبود و به سختی وارد دنیای کمیک ها شد. سال ۱۹۶۲ استن لی سردبیر وقت انتشارات مارول به فکر خلق کاراکتری جدید افتاد که با دیگر شخصیتهایشان تفاوت عمدهای داشته باشد، اما مدیرمسئول مجله، مارتین گودمن با این ایده مخالف بود چرا که عقیده داشت: اولا عنکبوت ها چندش آور هستند و مردم از آنها نفرت دارند و ثانیا یک نوجوان کم سن و سال نمی تواند ابرقهرمان باشد.
استن لی اما ناامید نشد و در فرصتی پیش آمده مرد عنکبوتی را در یکی از مجله های فرعی روانه دکه ها کرد. نتیجه درخشان از آب در آمد و آن نسخه خاص رکورد فروش مجله تا آن زمان را شکست.
مرد عنکبوتی داستان نوجوانی دست و پا چلفتی و گوشه گیر به نام پیتر پارکر است که به واسه علاقه اش به درس و مشق مورد تمسخر همکلاسی ها قرار می گیرد. روزی او در آزمایشگاه توسط عنکبوتی آغشته به مواد رادیو اکتیو گزیده شده و دارای نیروهایی فوق بشری می شود.
مرد عنکبوتی از این جهت از بقیه هم سلفان خود متفاوت است که در کنار وجهه ابرقهرمان گونه خود، دارای درگیری های زندگی آدم های معمولی است، در خانواده و در روابط عاطفی دچار مشکل است و برای تامین هزینه های زندگی به سختی تلاش می کند.
با اینکه مرد عنکبوتی یکی از محبوب ترین شخصیت های مارول بود، اما در طول چند دهه بعدی، اقتباس های تلویزیونی و سینمایی آن همگی به شکست انجامیده بود، اما حالا در هزاره جدید و بعد از موفقیت تیغه(۱۹۹۸) و مردان ایکس(۲۰۰۰) وقت آن رسیده بود که پیتر پارکر با لباس عنکبوتی خود در خیابان های نیویورک جولان دهد!
«مرد عنکبوتی» توسط استودیوی کلمبیا - شاخه سینمایی سونی پیکچرز که حق امتیاز این شخصیت را از مارول گرفته بود تولید و تهیه شد. کارگردانان مختلفی برای هدایت این پروژه نامزد شدند و بعد از گزینه هایی چون ام. نایت شیامالان، آنگ لی و دوید فینچر، قرعه به نام سم ریمی Sam Raimi افتاد و توبی مگوایر و کرستن دانست برای ایفای نقش در آن انتخاب شدند.
«مرد عنکبوتی» در سال ۲۰۰۲ به اکران در آمد و اکرانی حیرت انگیز داشت. آن فیلم در همان هفته اول رکورد بیشترین فروش هفته اول تاریخ سینما را از آن خود کرد و در نهایت با فروشی نزدیک به ۸۳۰ میلیون دلار موفق ترین فیلم ژانر ابرقهرمانان تاریخ سینما نام گرفت. «مرد عنکبوتی» نظر منتقدان را نیز به خود جلب کرد و نامزد ۲ جایزه اسکار شد.
۲ دنباله بر این فیلم ساخته شد: مرد عنکبوتی۲(۲۰۰۴) و مرد عنکبوتی۳(۲۰۰۷). چندین سال بعد با بازنویسی فیلمنامه، دو نسخه مرد عنکبوتی شگفت انگیز (۲۰۱۲) و مرد عنکبوتی شگفت انگیز (۲۰۱۴) نیز ساخته شد.
سال ۲۰۱۵ سونی و مارول با توافق بر سر حق امتیاز، مرد عنکبوتی در قالب عضوی از تیم انتقامجویان قرار گرفت و در دو فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی(۲۰۱۶) و مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه(۲۰۱۷) ظاهر شد؛ حضوری که قرار است ادامه داشته باشد.
با موفقیت قاطع سه فیلم تیغه(۱۹۹۸)، مردان ایکس(۲۰۰۰) و مرد عنکبوتی(۲۰۰۲) مارول به جرگه خدایگان هالیوود پیوست و موجی از مخلوقات دنیای فانتزی آن آماده ورود به پرده های نقرهای شدند.
بی باک(۲۰۰۳) با بازی بن افلک قهرمان بعدی مارول بود و دو سال بعد اسپینآف (داستان فرعی) آن به نام الکترا(۲۰۰۵) به اکران رسید.
در همان سال ۲۰۰۳ یونیورسال نیز دست به کار شد و با حق امتیازی که سال ها قبل گرفته بود هالک، غول بی اعصاب سبز رنگ مارول را روانه سالن های نمایش کرد.
کارگردانی هالک(۲۰۰۳) را آنگ لی Ang Lee بزرگ بر عهده داشت و تاثیر حضور او باعث تولید فیلمی متفاوت از دیگر محصولات ژانر ابرقهرمانان شد.
فیلم آنگ لی به خاطر پیچیدگی های داستانی، جلوه های تصویری و از همه مهم تر گره های عاطفی مورد تحسین قرار گرفت و البته از طرف دیگر به خاطر دور شدن از سویه های اکشن مورد انتظار در این ژانر، مورد نقدهای منفی قرار گرفت. گرچه در نهایت با فروشی ۲۴۵ میلیون دلاری به یک موفقیت تجاری کامل تبدیل شد.
بازی بزرگان؛ مجمع خدایان
مرور فیلم های مارول می تواند تا مدتها ادامه داشته باشد، اما به اقتضای حوصله مقاله ناچاریم با سرعت بیشتری از دنیای ابرقهرمانان گذر کنیم.
در این زمان، مارول با اعتماد به نفس بالایی که پیدا کرده بود، عزم خود را جزم کرد تا تولید محصولاتش را در دست بگیرد. حقیقت آن است که در همه این سال ها جز در مرحله ایده و داستان آنها در مابقی زنجیره تولید و پخش سهمی نداشتند و این استودیوهای بزرگ فیلمسازی بودند که از این رهگذر منفعت بی پایانی به جیب می زدند. به عنوان مثال مارول از فروش ۸۳۰ میلیون دلاری مردعنکبوتی(۲۰۰۲) در حدود ۶۰ میلیون دلار سهم برد و این برای تیمی که صاحب ایده است، رقمی خنده دار به نظر می آید!
سرانجام در سال ۲۰۰۵ مارول استودیوی فیلمسازی خود به نام Marvel Studios را به ثبت رساند تا زنجیره ای به درازای تاریخ و از تحریریه ای کوچک در نیویورک دهه ۳۰ تا استودیویی در کالیفرنیا- مهد فیلمسازی جهان - را به تکامل برساند.
کمپانی های بزرگ هالیوودی مجبور بودند برای بار دوم و بعد از استودیوی دریم ورکز Dreamworksیک استودیوی فیلمسازی مستقل را در جمع خود تحمل کنند؛ آنهم استودیویی که از دورنمای آن معلوم بود پله های ترقی را با سرعتی فوق العاده می پیماید زیرا درست است که آنها حق امتیاز مردان ایکس و یا مردعنکبوتی را با قراردادهایی نسبتا طولانی به فاکس و سونی داده بودند اما هنوز بسیاری از کاراکترهای تیم «انتقامجویان» در اختیار خودشان بود. مارول نه تنها دیگر منابع مالی شخصیت هایش را در اختیار داشت، بلکه وجهه هنری محصولاتش را نیز خود کنترل می کرد.
در طول سال های بعدی فیلم های زیادی بر پایه شخصیت های مارول به سینما عرضه شد که چهار شگفتانگیز؛ قیام موجسوار نقرهای(۲۰۰۷)، روح سوار(۲۰۰۷)، مرد آهنی(۲۰۰۸)، ثور(۲۰۱۱)، نگهبانان کهکشان(۲۰۱۴)، مرد مورچه ای(۲۰۱۵)، دکتر استرنج(۲۰۱۶) و بسیاری دنباله و داستان های فرعی دیگر از این دست هستند.
در آگوست ۲۰۰۹ مارول در ازای مبلغی بیش از ۴ میلیارد دلار به زیر شاخه ابرکمپانی والت دیزنی اضافه شد، قراردادی که طی آن حکومت خودمختار خود را حفظ می کند و در عین حال از شبکه توزیع قدرتمند دیزنی بهره می جوید.
این روزها مارول تمرکز خود را به بازپس گیری حق امتیازهایی متمرکز کرده است که در سال های دور به استودیوهای ریز و درشت اعطا کرده بود. همچنین با نگاهی به لیست فیلم های سال های آینده می توان پی برد که مارول برای آینده نقشه های بزرگی در سر دارد و صفی بلند از شخصیت های جدید همچون پلنگ سیاه، گامبیت، ونوم و کاپیتان مارول در انتظار ورود به دنیای ما زمینی ها هستند؛ ابرقهرمانانی با ویژگی های فوق بشری که راه خود را به طرز حیرت انگیزی از صفحات کاهی و کاغذی به خروجی های فول اچ دی و ۴K پیدا کردند و ما مردمان عادی را از شر هر آنچه بدی است محافظت می کنند.
نگاهبانان معاصر منظومه که از بستری به نام مارول بیرون آمدند به گونه ای خود را به جهان معرفی کرده اند که گویی جهان ما بیحضور آنان چیزی کم داشت!