نگاه منتقدان به آخرین ساخته رامبد جوان
بهطور طبیعی انتخاب بعضی افراد جامعه برای گذراندن اوقات فراغتشان رفتن به سینما و فیلم دیدن است، اما این که چه فیلمی را انتخاب کنند سوالی است که در ذهن هر کسی که قصد رفتن به سینما را دارد به وجود میآید.
به گزارش جی پلاس، رامبد جوان در چهارمین اثر سینمایی خود، این روزها با فیلم «نگار» بر پرده سینماها حضور دارد؛ اثری در ژانر معمایی ـ جنایی که در سینمای ایران سهم اندکی دارد.
عنوان فیلم، نام قهرمان داستان (با بازی نگار جواهریان) است. قصه از آنجا شروع میشود که پدر نگار (با بازی علیرضا شجاع نوری) ظاهرا خودکشی کرده و نگار در جریان نقد کردن چک پدرش با شریک پدر (مانی حقیقی) درگیر میشود و در ادامه بهدنبال کشف معمای مرگ پدرش میرود. نگار جواهریان، محمدرضا فروتن، آتیلا پسیانی، مانی حقیقی، افسانه بایگان، علیرضا شجاع نوری، اشکان خطیبی و... از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
«نگار» برای اولینبار در سی و پنجمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و در 9 رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد که در نهایت کریستف رضاعی سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کرد.
در گزارش پیش رو نظر منتقدان سینما را درباره این فیلم جویا شده ایم که در ادامه میخوانید.
فیلمی فارغ از جریان معمول سینما
شاهین امین، منتقد سینما و تلویزیون ساخت فیلم «نگار» را ناشی از جسارت کارگردانش دانست و گفت: در این فیلم علاوه بر جسارت نوعی جاهطلبی هم دیده میشود. «نگار» فیلمی فارغ از جریان معمول سینمای ایران است و رامبد جوان در تازهترین تجربهاش صرفا فیلمی شهری و ساده نساخته، جوان نه یک ژانر، بلکه چند ژانر را با هم همراه ساخته و فیلمی کاملا سینمایی تولید کرد که از این جهت، فیلم قابل قبولی است، اما آثاری با ساختارهای اینچنینی فیلمنامهای دقیقتر و مطابق با اسلوب خودشان میخواهد که از این جهت «نگار» نقطه ضعفهایی دارد.
او تصریح کرد: از تولید فیلمهایی مانند «نگار» خوشحالم. این فیلمها باعث میشود سینمای ایران از تکرار خارج شود. سینمای ایران نیاز مبرمی به جاهطلبیهای فرمی، مضمونی، روایی و... دارد. ما علاوه بر سینمای نقد اجتماعی (که به نظر من نیاز به تقویت دارد) باید گونههای دیگری از سینما را هم داشته باشیم، زیرا فضای تکراری رایج از کمیت و کیفیت فیلمها میکاهد و بعد از مدتی تبدیل به باتلاق میشود.
امین، «نگار» را فیلمی آبرومند دانست و توضیح داد: رامبد جوان قبلا سه فیلم در حوزه طنز داشته و در حال حاضر برنامه تلویزیونی موفقی دارد. او با چنین زمینهای میتوانست برود سراغ ساخت فیلمهای امتحان پس داده و کافی بود خودش هم در چند سکانس آن بازی کند تا ده برابر «نگار» فروش کند، اما اینکه سراغ فضایی متفاوت رفته، قابل ستایش است. «نگار» با تمام نقاط ضعف و قوتاش فیلمی آبرومند است.
هدیهای برای همسرش نگار
عباس یاری، منتقد پیشکسوت سینما «نگار» را فیلمی دیوانهوار دانست و گفت: رامبد جوان با سابقه بازیگری و کارگردانی فیلم و اجرای دهها برنامه تلویزیونی اغلب در ژانر کمدی و مفرح، مثل «خندوانه» اینبار بهعنوان تهیهکننده و کارگردان در قالب مضمونی حادثهای ـ معمایی، فیلمی ساخته بسیار دیوانهوار و تلاش کرده قابلیتهای فیلمسازیاش را به چالش بکشد و از عنوان کارگردان فیلمهای اغلب کمدی بیرون بیاید. البته که چنین امکانی را برای همسرش نگار جواهریان هم فراهم کرده تا از پوسته بسیاری از نقشهای گذشته بیرون بیاید و قدرت بازیگریاش را در ارائه نقشهای متفاوت به رخ بکشد. او در این کارزار بزرگ نهتنها توانسته به لحاظ تکنیکی و سینمایی تواناییهای کارگردانیاش را به رخ بکشد، بلکه فیلم به لحاظ بازیهای خوب هم دارای ویژگیهای قابلذکری است.
دبیر هیات اجرایی و تحریریه ماهنامه سینمایی فیلم خاطرنشان ساخت: «نگار» را به لحاظ ژانر نمیتوان زیر عنوان هیچکدام از گونههای سینمایی طبقهبندی کرد. به لحاظ پیچیدگی یک جور «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) و از حیث مضمون یک «قیصر» مدرن زنانه است. فیلمی است کاملا غیرخطی که بین واقعیت و رویا در گردش است. نه ربطی به رامبد جوان شوخوشنگ دارد، نه به نگار جواهریان ساده و فرشتهمانند. اگر قهرمان فیلم «قیصر» بهانگیزه انتقامجویی با چاقو به جان برادران آبمنگل میافتاد و آنها را لت و پار میکرد، اینجا یک قیصر زنانه بهنام نگار است که با کلت و شمشیر، تبهکارانی را که مسبب مرگ پدرش میداند، راهی جهنم میکند!
او افزود: در بسیاری از فیلمهای معمایی، پلیسی یا سیاسی غافلگیریها آنجایی اتفاق میافتد که برخلاف انتظار، قاتل یا توطئهگر کسی است که تماشاگر فکرش را نمیکند و از مواجه شدن با چنین وضعیتی کاملا غافلگیر میشود. مثلا در «گناهکاران» ساخته فرامرز قریبیان، آخر کار معلوم میشود رامبد جوان در نقش پلیس دلسوز، پشت تمام تبهکاریها و قتلها قرار دارد. حکایت «نگار» چه به لحاظ تولید و چه قصه برای تماشاگر با چنین غافلگیریهایی همراه است؛ چرا که فیلم به لحاظ تصوری که از رامبد جوان یا نگار جواهریان داریم، کاملا غافلگیرمان میکند. رامبد جوان که به قول خودش یک فیلمبین حرفهای است معمولا در منوی فیلمهای انتخابیاش حتما چند فیلم حادثهای است، چون به این ژانر دلبستگی زیادی دارد. البته او در برنامهسازی و اجرای برنامههای تلویزیونی مثلا «خندوانه» هم با ظاهری کمدی چنان فضای اکشنی ایجاد میکند و بالا و پایین میپرد که کمدیهایش هم نوعی تریلر/ کمدی است! سرشار از شور و شر و بکوببکوب!
یاری گفت: با این تعریف اگر تماشاگر به انگیزه دیدن فیلمی کمدی و شوخ و شنگ مثل «ورود آقایان ممنوع» به دیدن نگار میرود، باید فیلم دیگری انتخاب کند؛ اما اگر از فیلمهای معمایی و روایتهای تو در تو لذت میبرد و در جستوجوی قابلیتهای سینمایی و روایی تازهای از فیلمساز مورد علاقهاش در خلق فیلمی با حالوهوایی پرپیچوخم و حادثهای است و از گم شدن در راز و رمزهای چنین قصههای دیوانهوار لذت میبرد، دیدن «نگار» برایش با لذت همراه است. رامبد جوان در مصاحبهای گفته است که این فیلم را بهعنوان هدیهای برای همسرش نگار جواهریان ساخته است و در طول شکلگیری قصه که او و نویسنده فیلمنامه و نگار همراه بودهاند، تا مرحله ساخت تلاش کرده قابلیتهایش در کارگردانی را به چالش بکشد و برای اینکه در به تصویر کشیدن ایدههایش مانعی نداشته باشد، شخصا تهیه فیلم را بهعهده گرفته است. بنابراین وارد شدن او و همسرش به این عرصه کاملا فکر شده و برنامهریزی شده بوده است. فیلم با لانگشاتی کابوسوار و موسیقی رعبآور شروع میشود که یکی از نیروهای پلیس دارد نحوه قتلی را توضیح میدهد، به چه کسی؟ معلوم نیست. دوربین در محل حادثه حرکتی دایرهوار را آغاز میکند و مقتول وارد محل حادثه میشود و همانجا با شلیک گلولهای به قتل میرسد!
یاری در پایان یادآور شد: در جایی از فیلم صدای نگار، دختر کلافه و عاصی را میشنویم که پس از دربهدریها و کلنجارهای بیحاصل با قاتلهای پدرش، با خودش نجوا میکند: «چرا میخوابم...!؟ چرا بیدار میشم...!؟ همش مثه همه... همش تب دارم، قلبم تند میزنه. همش میلرزه...» و این کلنجارها گواهی میدهد که او علیه تمام کسانی که مثل بچهای مطیع، آرام و سربهزیر با او برخورد میکنند خواهد شورید.
پایانی همراه با محافظهکاری
نزهت بادی، منتقد سینما به سلام سینما گفت: جوان، فیلمش را با ایده جسورانه و رادیکالی آغاز میکند، اما به جای اینکه در طول مسیر آن را عمیقتر و گسترش دهد، پا پس میکشد و با محافظهکاری آن را به پایان میرساند. انگار از یکسو دلش میخواهد فیلم متفاوت و خاصی بسازد و از سوی دیگر میهراسد نتواند مخاطبان انبوهی که در برنامه تلویزیونیاش جذب کرده است، با خود همراه سازد.
تماشاگران چه میگویند
شاید بهترین منتقد یک فیلم، تماشاگران آن باشند. آنچه میخوانید گزیدهای از نظرات مردم درباره «نگار» است:
احسان: حیف از وقت و چشم و گوش آدم برای چنین فیلمی. هیچی نداشت.
همایون: فیلم خوشساختی بود، ولی فیلمنامهاش دارای مشکلاتی است.
الی: این فیلم را اگر بخواهیم بهشدت خوشبینانه قضاوت کنیم، باید بگیم جسارت و نوآوری؛ ولی فارغ از اون فیلم بسیار بیمنطق، بیمحتوا و اعصاب خردکن و شلختهای است که برای مخاطب بعد از اتمام فیلم خستگی و بیهودگی به ارمغان میآورد.
محمود: این فیلم با تمام ضعفها از فیلمهای مسخره، حوصلهبر و بیمعنایی که تا به حال اکران شده مثل رگ خواب، زیر سقف دودی، سارا و آیدا و... یه سر و گردن بالاتره.
مرتضی: به نظرم فیلم بسیار عالی بود.
دیدگاه تان را بنویسید