صباغ زاده: مردم کارسفارشی دوست‌ندارند

مهدی صباغ‌زاده کارگردان و تهیه کننده سینما و تلویزیون معتقد است اوضاع سریال‌سازی در تلویزیون نسبت به گذشته تغییر کرده و در حال حاضر دخالت مسئولان باعث سفارشی شدن و افت کیفی کارها و مخاطب شده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، 26 سال از پخش سریال «دزدان مادربزرگ» به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده کارگردان و تهیه‌کننده سینما و تلویزیون می‌گذرد، سریالی خاطره‌انگیز که داستان زندگی مادربزرگی مهربان است که گروگان سه دزد در خانه‌اش شده. کارگردان این مجموعه می‌گوید نگاه انسانی که در قصه این سریال وحود داشت یکی از دلایل جذب مخاطبان به این مجموعه بود. او از بازیگران این سریال نیز که برخی از آنها از دنیا رفته‌اند به نیکی یاد می‌کند و می‌گوید همه آنها با جان و دل سر صحنه می‌آمدند. به مناسبت پخش مجدد این سریال از شبکه آ‌ی‌فیلم با مهدی صباغ‌زاده کارگردان این مجموعه خاطره‌انگیز تلویزیون گفتگویی کردیم که در ادامه می‌خوانید.

با وجود اینکه بیش از 20 سال از پخش سریال «دزدان مادربزرگ» گذشته است، اما هنوز هم خیلی‌ها این مجموعه را به یاد دارند و با پخش دوباره‌اش پای تماشای آن می‌نشینند. ایده ساخت یک سریال با این مضمون در آن سال‌ها از کجا آمد؟

یادم می‌آید آن زمان از طرف سیما فیلم من را خواستند که سریالی با این موضوع بسازم. یکی از دوستان که آنجا مسئول بخش سریال‌ها بود یک سناریو که متعلق به آقای علی‌اصغر فهیمی‌فر بود را به من داد و من هم برای ساخت موافقت کردم. البته این شرط را هم گذاشتم که بازنویسی صورت بگیرد و این اتفاق هم افتاد و به همراه آقای سعید مطلبی هم بازنویسی را انجام دادیم.

قصه اولیه این کار برای شما به عنوان کارگردان چه ویژگی داشت که تصمیم گرفتید ساخت آن را قبول کنید و به نظرتان مردم با کدام وجه این مجموعه بیشتر ارتباط برقرار کردند؟

نه به دلیل اینکه این سریال را من ساختم، اما «دزدان مادربزرگ» جزو سریال‌‌های شاخص سیما فیلم بود که در آن زمان ساخته شد. روابط انسانی که در سریال به تصویر کشیده می‌شد و ارتباط‌های انسانی و عاطفی که مادربزرگ با آدم‌های قصه برقرار می‌کرد به نظرم باعث محبوبیت این سریال در بین مردم شد. اینکه اگر آنها راهی را به اشتباه می‌رفتند هم مادربزرگ هدایت‌شان می کرد و زیر پر و بال خودش می‌گرفت. مادربزرگ قصه این سریال سعی می‌کرد به آدم‌های قصه یا همان دزد‌ها هم مهربانی کند و به آنها آینده بدهد. همین نگاه انسانی که در سریال موجود بود خیلی‌ها را به تماشای آن ترغیب می‌کرد. این سریال دیالوگ‌های خیلی خوبی هم دارد و ماجراهای جالبی هم در قصه اتفاق می‌افتد. جمع همه این موارد باعث می‌شود که مردم یک سریال را دوست داشته باشند.  درست نیست که من از ویژگی‌های کارگردانی خودم تعریف کنم اما به زعم بسیاری از دوستان، سریالی با حس و حال و روان را ساختم. یادم است که آن زمان هم خیلی از این مجموعه استقبال شد و الان هم شاید چهارمین یا پنجمین بار است که می‌شنوم می‌خواهند دوباره «دزدان مادربزرگ» را از تلویزیون پخش کنند. باعث خوشحالی من است که مردم این سریال را پسندیده‌اند و الان هم مجدد پخش می‌شود.  خدا رحمت کند خانم نیکو خردمند را که در این سریال واقعا خوش درخشیدند.

در تمام این سال‌ها سریال‌های زیادی در تلویزیون ساخته شده اما هر چه جلوتر آمدیم علاوه بر اینکه مخاطب مجموعه‌های تلویزیونی کمتر شد محبوبیت سریال‌ها هم بین مردم کمرنگ‌تر شد. سریال‌هایی که سال‌ها قبل از تلویزیون پخش شدند بیشتر در ذهن مردم جا دارند تا کارهایی که برای مثال دو سال پیش روی آنتن رفتند. به نظرتان علت ماندگار شدن سریال‌های قدیمی تلویزیون چه بود؟

به نظرم قصه همیشه حرف اول را در جذب مخاطب می‌زند. درست است که عوامل دیگری هم در این قضیه تاثیر دارند، اما قصه وقتی روان باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد مخاطب دوست دارد دنبالش کند. «دزدان مادربزرگ» همان موقع نگاه ویژه‌ای به شرایط زندگی افراد مختلفی که در قصه بودند داشت. افرادی که هر کدام نماینده یکی از افراد جامعه آن زمان بودند. ساختار فیلمنامه قصه را در این سریال به سمتی می‌برد که همان دزد‌ها با حضور مادربزرگ تجربیات جدیدی در زندگی‌شان به دست بیاورند و نوع نگاهشان به زندگی عوض شود. از طرف دیگر من معتقدم وقتی احساس‌ها واقعی باشد به دل مخاطب هم می نشیند، همین احساس واقعی است که در دیالوگ‌ها هم تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود مخاطب ارتباط بهتری با کار برقرار کند و در واقع یک فیلم با سریال به دلش بنشیند. به نظرم الان هم با رعایت این موارد می‌شود سریال‌هایی ساخت که برای مخاطب جذاب باشد. ولی متاسفانه تلویزیون به سمت و سوی باند بازی رفته و بودجه‌هایی را به افرادی می‌دهد. در صورتیکه اگر از کارگردان‌های باسابقه خودشان استفاده کنند می توانند از تجربیات آنها در این عرصه استفاده کنند اما از آنها دعوت نمی‌کنند.  من چند سال بعد از «دزدان مادربرزگ» سریال «دیوار شیشه‌ای» را هم برای تلویزیون ساختم که آن هم سریال خوبی بود و مایه‌های طنز داشت. اتفاقا برایم جالب است که چرا تلویزیون که تا به حال چندین بار «دزدان مادربزرگ» را پخش کرده حتی یک بار هم به فکر پخش این سریال که در آن هم در زمان پخش‌اش محبوب بود نیفتاده است و تنها به یک بار پخش ان اکتفا کرده است. من از مسئولان تلویزیون می‌خواهم که از همه سریال‌هایی ساخته شده یاد و به آنها توجه کنند.  اما به طور کلی من معتقدم فیلم و سریال ساختن کاری حسی و دلی است و درصدی از خوب شدن یک کار هم به حس و حال کارگردان موقع ساخت کارش برمی‌گردد.

اساسا شرایط سریال‌سازی در تلویزیون در سال‌های اخیر چقدر با زمانی که مثلا شما «دزدان مادربزرگ» را ساختید فرق کرده است؟

الان دخالت‌ها زیاد شده است، اینکه مثلا در فیلمنامه فلان کس باشد یا آن یکی نباشد. قصه‌نویس‌های خوب ما هم یک مقدار نسبت به گذشته کم‌کار شده‌اند. البته من شنیده‌ام تلویزیون بودجه‌های خوبی برای ساخت سریال‌هایش می‌دهد ولی آن اتفاقی که باید بیفتد در سال‌های اخیر نیفتاده و سریالی ماندگار خیلی وقت است که در تلویزیون ساخته نشده است. به نظرم همین دخالت‌های که ابتدا به آن اشاره کردم یکی از دلایل اصلی افت کارهاست چون باعث سفارشی شدن کار می شود و مردم هم از کار سفارشی به هیچ عنوان خوششان نمی‌آید و تماشایش نمی‌کنند. یک فیلم یا سریال زمانی می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد که با عشق و حس و حال واقعی فیلمنامه‌نویس و کارگردان ساخته شود نه اینکه یک نفر دیگر چیزی را دیکته کرده باشد. به نظرم تلویزوین باید همه تلاشش را به کار بگیرد تا از کارگردان‌هایی که سال‌ها برای آنها سرمایه‌گذاری کرده استفاده کند و از تجربیات آنها بهره ببرد تا بتواند از جریان پخته‌تری استفاده کند. با این روش‌هاست که می‌توان جلوی نفوذ شبکه‌های خارجی را بین مردم گرفت. مردم الان بیشتر پیگیر سریال‌های شبکه‌های خارجی هستند تا تلویزیون خودمان و اگر واقعا این مسئله برای مهم است باید تلاش کرد تا به نتیجه‌ای مطلوب رسید. من مطمئنم سریال‌‌های خوب و روان ایرانی مردم را به شدت پای تلویزیون خواهند کشاند به طوری که مثل گذشته شهر در ساعت پخش آن سریال خلوت می‌شود.

«دزدان مادربزرگ» سریال پربازیگری بود که چند بازیگر اصلی‌اش از جمله نیکو خردمند، حسین پناهی و اسماعیل داورفر از دنیا رفته‌اند. خاطره‌ای از همکاری با این بازیگران دارید؟

من فقط از حضور این عزیزان لذت می‌بردم، همه این بازیگران و دوستان دیگری که در این سریال بازی کردند همه از هنرمندان باارزش کشور بودند و هستند که واقعا با دل و جان سر صحنه می‌آمدند و نظم و انضباط برایشان در کار حرف اول را می‌زد. با عشق و احساس و بدون هیچ توقع و انتظاری کار می‌کردند و همه انرژی‌شان را برای بهتر شدن کار صرف می‌کردند و همه تلاششان را می‌کردند که نتیجه کار بهترین باشد. خانم خردمند واقعا با جان و دل و با آن قلب ناراحتی که داشتند و حتما می دانید که همین بیماری قلبی هم باعث فوتشان شد سر صحنه می آمدند و دلسوزانه کار می کردند. بقیه دوستان هم همینطور، واقعا تلاش می‌کردند تا کار به بهترین نحو به نتیجه برسد.  

 

دیدگاه تان را بنویسید