روز گذشته خبر آمد که فیلمبرداری سریال «سوگند» به کارگردانی همایون اسعدیان آغاز شده است. نکته مهم درباره این سریال این بود که عنوان شد فاطمه معتمدآریا در آن ایفای نقش خواهد کرد.
به گزارش جی پلاس، روزنامه شهروند نوشت: درحالی است که طی چند سال اخیر صداوسیما از نشاندادن تصاویر فاطمه معتمدآریا خودداری میکرد و این بازیگر اجازه بازی در هیچیک از سریالهای تلویزیونی را پیدا نکرده بود. جالب اینکه حتی تلویزیون از بازپخش سریالهایی که او در آنها بازی کرده بود، نیز، خودداری میکرد. حتی زمان اکران فیلم یحیی سکوت نکرد بهرغم این که عوامل این فیلم به برنامه هفت دعوت شدند، اما در هفت عملا خبری از معتمدآریا نبود و با این که معتمد آریا بازیگر نقش اصلی کار بود، در بخشهای انتخابی برای نمایش در تلویزیون، خبری از او نبود، اما انگار از آغاز امسال قرار بود اوضاع تغییر کند. وقتی در روزهای آغازین امسال تلویزیون با پخش تبلیغات فیلم آباجان، بعد از ٨سال تصاویر معتمدآریا را به روی آنتن فرستاد، میشد حدس زد که تغییری در سیاستهای تلویزیون در مورد این بازیگر رخ داده است. این موضوع گذشت و اتفاقی رخ نداد؛ تا همین چند وقت اخیر که دیدیم، شبکه آی فیلم سریال آشپزباشی را نمایش داد. این دیگر یک تغییر مشهود بود. گویا بالاخره واقعا ممنوعالتصویری بازیگر همیشه تحسینشده روسری آبی به پایان رسیده بود. همان روزها هم بود که شایع شد قرار است این بازیگر را در یک سریال جدید ببینیم. سریالی که خیلی زود معلوم شد همین سوگند همایون اسعدیان است. سریالی که خیلیها گمان میبرند میتواند برگ برنده دیگری در کارنامه معتمدآریا باشد که بعد از انتخابات ٨٨ ممنوعالکار شده بود. فراموش نکردهایم انتخابهای این بازیگر را؛ که همواره نتایجی موفق و محبوب حاصل آورده است. او که از سال ٧٠ و با سریال گل پامچال به مخاطبان تلویزیونی معرفی شد، سریالهایی مثل آرایشگاه زیبا، زیر تیغ و آشپزباشی را در کارنامه دارد که همهشان جزو آثار موفق تلویزیون محسوب میشوند.
ممنوعیت فعالیت امتیاز میشود
معتمدآریا اما تنها کسی نیست که در تلویزیون ممنوعالکار شده است. اگر نگاهی به کارنامه بازیگران و مجریان تلویزیون بیندازیم، نکتهای که به ذهن میرسد، این است که تقریبا تمام کسانی که در این حرفه جایگاهی دارند و به اصطلاح کسی هستند که سرشان به تنشان میارزد، حداقل یک دوره چندماهه ممنوعالکاری را در صداوسیما از سر گذراندهاند. این قضیه را هم در مورد بازیگران و هم در میان مجریان درجه یک تلویزیون به سهولت میشود دید و متوجه شد. ناپدیدشدن ناگهانی مجریان موفق برنامههای به اصطلاح تاکشو در مقاطعی آشکارتر از آن بوده که بشود کتمانش کرد یا در مورد بازیگران داستانهایی که برای فاطمه معتمدآریا رخ داده یا ماجراهای ممنوعالکاری پریناز ایزدیار بعد از سریال زمانه، داستان سحر قریشی، پگاه آهنگرانی، باران کوثری و... به همین دلیل هم هست که وقوع این اتفاق در کارنامه بازیگران به جای اینکه پوئنی منفی به شمار آید، تبدیل به عاملی برای تفاخر میشود و این جز نقض غرض نمیتواند باشد.
مجریان
شاید بشود گفت در میدان ممنوعالفعالیتی مجریان بیشترین غرامتها را پرداختهاند؛ سریع در این زمینه ذهنتان به آزاده نامداری و سوییس معطوف نشود، نه. این مجری پیش از این اتفاق نیز ممنوعالکار شده بود و آنبار البته بهانه محرومیت به خاطر اختلاط غیرمعمول زن و مرد که در برنامههای تحویل سال ٩٤ در کنار احسان علیخانی بود. علیخانی، فرزاد حسنی، رضا رشیدپور، جواد یحیوی، ژیلا صادقی، محمود شهریاری، محمدرضا شهیدیفرد و... هر کسی که فکرش را بکنید تاکنون صابون ممنوعالکاری به تنشان خورده و البته این میزان برخورد با مجریان دلیل خاص خود را نیز دارد: در صداوسیما که به اشتباه میپندارد مجری باید وظیفه الگوبودن را نیز بر دوش بکشد، این مجریها زمانی که روی آنتن صداوسیما به شهرت میرسند و به چهره تبدیل میشوند، حرکات و رفتارشان خارج از قاب تلویزیون که با الگوبودن آنها تداخل پیدا میکند، دردسرآفرین میشود. درواقع رسانه ملی هر چه تلاش میکند تا نیروهای دستپرورده خودش را به اوج برساند و آن بالاها جایی نزدیکیهای قله نگه دارد، نمیتواند. نه اینکه مدیران جام جم نخواهند به نیروهای توانای خود در بخش رادیو تلویزیون ببالند و پزشان را به ماهوارهها و رسانههای خارجی بدهند، نه موضوع چیز دیگری است. ایراد ماجرا به محدودیتها، خط قرمزها، اطلاعات غلط و کلی مسأله پیش پاافتاده دیگر برمیگردد که دست به دست هم داده تا این پروسه با سرعت و شدت فراوانی در حال تولید و بازتولید ممنوعیت باشد.
مورد عجیب سحر قریشی
در مورد او گفته شده که این اتفاق با ماجرای زندگی شخصی و جدایی از همسر قبلیاش ربط دارد. قریشی که تنها حضور تلویزیونیش به سریال محبوب دلنوازان باز میگردد، ظاهرا چند ماه پیش نامش میان بازیگران سریال سیروس مقدم - همان علیالبدل دیده شد، اما این اتفاق به نتیجه نرسید. مثل بچههای نسبتا بد که در آن نیز سیروس مقدم قصد داشت از قریشی دعوت به همکاری کند. آن زمان هم اسم این بازیگر در فهرست بازیگران به ثبت رسید؛ ولی چند روز مانده به شروع تصویربرداری، با ممانعت تلویزیون روبهرو شد و تصمیم گرفته شد آیدا فقیهزاده در این نقش بازی کند. حسین سهیلیزاده هم قصد داشت سریال پریا را با بازی قریشی تولید کند اما این همکاری نیز شکل نگرفت تا بهرغم اینکه تاکنون چیزی اعلام نشده است، بوی ممنوعالکاری قریشی به مشام برسد.
مهران مدیری
به این روزهایش نگاه نکنید که تلویزیون را قرق کرده و هر جا که نگاه میکنی، او را میبینی. این روزها را فراموش کنید که یک شبکه دورهمی دارد، دیگری مرد هزارچهره و دوهزار چهره، دیگری پاورچین و نقطهچین. اتفاقا مهران مدیری شاید از نخستین کسانی باشد که طعم تلخ ممنوعالکاری را چشیده؛ و این واقعیت که این اتفاق در روزهایی رخ داده که او تازه میخواست نخستین روزهای موفقیت در جعبه جادو را تجربه کند، بر تلخی آن میافزاید. او و گروهش تازه با ساعت خوش گل کرده بودند که به جرم محبوبیت و این دلیل بامزه که عکسهای آنان بین نوجوانان خریدوفروش میشد، مهران مدیری و گروهش را ممنوعالتصویر کردند. بعد البته این چهره سالهای سال همکاری پرثمری با تلویزیون داشت. اما بعدتر دوباره برای چهار پنج سالی راه مدیری و تلویزیون از هم جدا شد؛ تا زمان در حاشیه که دوباره محبوبها به هم پیوستند و دورهمی فرزند این پیوند میمون است!
باران و پگاه
باران کوثری و پگاه آهنگرانی دو بازیگر جوان ممنوعالکار تلویزیون هستند که از میان آنها حداقل باران کوثری بارها اشتیاقش را برای بازی در سریالهای خوب ابراز کرده؛ اما به جایی نرسیده است. این دو بازیگر به دلیل مسائل سیاسی حساسیت مدیران تلویزیون را همیشه موجب شدهاند؛ این در حالی است که باران کوثری سابقه بازی در یکی از تحسینشدهترین سریالهای دینی یعنی صاحبدلان را در کارنامه دارد و همین دو سال پیش نیز در کلاهقرمزی حضور یافته بود؛ اما سال گذشته به دلیل آنچه واقعا معلوم نشد در تیزرهای کوچه بینام و جامهدران نام و تصویرش در تلویزیون به نمایش در نیامد که در جامهدران پگاه آهنگرانی نیز با او همدرد بود. البته تاکنون هیچگاه گفته نشده که آهنگرانی برای حضور در تلویزیون مشکلی دارد ولی قطعا امکان همکاری با این رسانه را هم ندارد. در همین فیلم جامهدران، تصویر آهنگرانی در تیزر فیلم هم به نمایش درنیامد و حتی اسمش هم از روی تیزر حذف شد. فقط چند صحنه کوتاه از پشت سر او گرفته شد و تمام. این بازیگر در این چند سال حتی یک بار هم به برنامه هفت دعوت نشده و خلاصه هیچ حضوری در این رسانه ندارد.
نمونهها زیادند
نمونهها زیادند. آنچه در این مطلب آمده، فقط مشتی است نمونه از خروار؛ که در یک مرور گذرا به ذهن آمده و قطعا در بررسی و تحقیق کاملتر نمونههای دیگری را نیز شاهد خواهیم بود. یکی به جرم حضور در ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای رسمی ریاستجمهوری ممنوعالکار میشود یکی به دلیل شلوارک پوشیدن در یک کشور خارجی. جواد یحیوی، مهراب قاسمخانی، پیمان قاسمخانی، بهاره رهنما، فرزاد جمشیدی و دهها تن دیگر که حتی برای سازمانی با طول و عرض تلویزیون زیاد است. شگفت اینکه بسیاری از این موارد میشد که رخ ندهد؛ اگر تلویزیون و مدیرانش وظایف و مسئولیتهای اخلاقی را بر دوش برنامهسازان و مجریان نمیگذاشتند.