ناگفته های کنسرت شوالیه های موسیقی در تبریز

هفته ی گذشته شهرام ناظری به همراه پسرش حافظ ناظری، کنسرتی سه روزه در تبریز برگزار کردند که با استقبال گسترده ی علاقمندان به موسیقی مواجه شد با اینحال هیچکس از حاشیه ی پررنگ تر از متن این برنامه خبردار نشد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، هفته ی گذشته شهرام و حافظ ناظری برای برگزاری کنسرت دو روزه مهمان شهر تبریز بودند که بدلیل استقبال گسترده ی علاقمندان، این برنامه یک روز دیگر هم تمدید شد.

درحالیکه کنسرت سه روزه ی شوالیه های موسیقی ایران در ظاهر به مدت سه روز بی عیب و نقص پیش رفت اما کسی از حوادثی که پشت صحنه و در غیاب شهرام و حافظ ناظری پیش آمده بود اطلاعی نیافت!

حضور شوالیه های موسیقی در تبریز

حضور بزرگانی چون شهرام و حافظ ناظری و برپایی کنسرت های موسیقی در شهرستان های کشور اتفاقی است که شاید چندسال یکبار اتفاق بیفتد؛ بخصوص که کهن شهر تبریز از وجود سالن های استاندارد موسیقی بی بهره بوده بطوریکه همین امر هم صدای شهرام ناظری را درآورد!

با اینحال، همین حضور هم کافی بود تا سیل علاقمندان به موسیقی در تبریز و حتی شهرهای اطراف برای دیدن این کنسرت روانه شده و این برنامه ی دوروزه یک روز دیگر تمدید شود.

شب حادثه؛ ساز حافظ می شکند!

شب 29 فروردین، نخستین اجرای کنسرت تمام شده و اعضای گروه برای استراحت روانه ی محل اقامت خود می شوند. در این هنگام قرار می شود عوامل پشتیبانی، سازهای نوازندگان را منتقل کنند...

در این زمان، اتفاقی که نباید بیفتد می افتد: ساز منحصر به فرد حافظ ناظری بر اثر بی احتیاطی افتاده و می شکند!

تمام دست اندرکاران و برگزار کنندگان کنسرت شوکه شده اند... یک آن همه ی تصاویر از مقابل چشمانشان عبور می کند... از بلیط های فروخته شده و سالن اجاره شده و هزینه های زیاد انجام یافته و احتمال لغو کنسرت که بگذریم، جواب حافظ ناظری را چه خواهند داد؟!

ساز منحصر به فرد حافظ ناظری

سازی که در جهان منحصر به فرد است

ساز حافظ ناظری، ساخت دست استاد مجید صفری از سازندگان بین المللی و مطرح سازهای ایران در جهان است.

این ساز در جهان منحصر به فرد بوده و یک ساز ترکیبی ابداعی حافظ ناظری است شمار می آید که با طراحی و سفارش خود وی ساخته شده است.

ساز یاد شده همیشه در تمام کنسرت های خانواده ی ناظری همراه حافظ بوده و یکی از ارکان برنامه های آنان به شمار می آید و در نبود آن، کنسرتی برگزار نمی شود!

تکاپو برای نجات آبروی تبریز!

تمام عوامل برگزاری در بهت و حیرت هستند و کسی توان حرکت ندارد! به گفته ی برخی از اعضای گروه، اینک دیگر آبروی تبریز در خطر است و لغو کنسرت حتمی است.

ساعت 12 شب است و عصر فردای آن روز قرار است دومین اجرای کنسرت در تالار چیچک تبریز روی صحنه رود.

تکاپو برای حل مشکل شروع می شود. هر کس راهکاری ارائه می دهد اما عملی به نظر نمی رسد.

در نهایت به پیشنهاد یکی از مسئولان برگزاری کنسرت، در نهایت ناامیدی تماسی گرفته می شود که آغاز یک نجات خواهد بود...

زوج هنرمندان جوان تبریزی درحال تعمیر ساز شکسته

زوج جوان هنرمند تبریزی ناجی ساز و کنسرت و آبروی تبریز!

آرمین موسی خانی و مهری جابریان؛ دو زوج هنرمند ولی گمنام تبریزی در کنار هم از 10 سال گذشته کار ساخت و تعمیر سازهای ایرانی را آغاز کرده اند.

ساعت 12 شب 28 فروردین، تلفن همراه آرمین به صدا در می آید. شماره ای آشنا با صدایی آهسته می گوید: ساز حافظ شکسته و باید تا صبح تعمیر شود!

برق از چشمان زوج هنرمند بلند می شود: ساز حافظ ناظری...؟! تا صبح..؟! غیرممکن است!

به دنبال اصرار صدای پشت خط، آرمین موسی خانی قبول می کند که ساز را برایش بیاورند. ساز شکسته را بررسی کرده و می گوید: سعی می کنیم طوری تعمیر کنیم که مشکلی در کنسرت ایجاد نشود!

و عملیات برای تعمیر ساز حافظ آغاز می شود...

زوج هنرمند شاهکار می کنند

آرمین موسی خانی و مهری جابریان در تشریح سوابق خود می گویند: هنر ساخت و تعمیر سازهای سنتی را از حدود ۱۰ سال گذشته نزد اساتید بزرگی  فرا گرفته و همینک نیز عضو فعالان صنایع دستی آذربایجان شرقی هستیم.

آرمین دانشجوی مرمت آثار باستانی و فرهنگی است و همسرش نیز دانشجوی هنر. آنها در خصوص تعمیر ساز شکسته ی حافظ می گویند: در مرمت و تعمیر این ساز علاوه بر تجارب و تبحر در ساخت و تعمیر ساز باید از سواد آکادمیک در این زمینه بهره جست.

ساعت 6 صبح 30 فروردین. زوج هنرمند در نهایت دقت ساز شکسته را تعمیر و رنگ و لعابش را احیا کرده اند. تلفن دست اندرکاران کنسرت به صدا در آمده و امانت در کمال صحت و سلامت به دست آنها بازمی گردد.

سازی که تعمیر شد ولی کسی صدایش را در نیاورد

روز دوم اجرای کنسرت فرا رسیده و نوبت کوک و تمرین است. همه ی برگزار کنندگان دلشوره دارند اما در کمال ناباوری، کسی متوجه فاجعه ی رخ داده نیست و کنسرت در روزهای دوم و سوم ادامه پیدا می کند.

دستمزد یک شاهکار: اجرکم عندالله!

سوء استفاده از هنر هنرمندان جوان در کشور به یک روال متداول بدل شده است.

"اقتصاد حوزه ی فرهنگ" محدود است اما این اقتصاد محدود هم روانه ی جیب افرادی می شود که از امتیازات ویژه برخوردار بوده و برای بقیه، فقط باد افتخارات نصیب می شود!

کنسرتی که نجات می یابد، آبرویی که خریداری می شود، زحمتی که شب تا صبح کشیده می شود و تمام تجربیات یک زوج جوان شاغل در حرفه ی ساخت و تعمیر ساز به کار گرفته شده و در نهایت هم محصولی ارائه می شود که برای هیچکس قابل تشخیص نیست.

با اینحال اما در پایان کار، عده ای سود کلان مالی به جیب زده و تنها دستمزد ارائه شده برای این دو هنرمند جوان و بی ادعا یک کلمه می شود: اجرکم عندالله.

 

دیدگاه تان را بنویسید