کارگردان نمایش «سلفه»:
برای مردم عراق تئاتر معنا ندارد
کارگردان نمایش «سلفه» میگوید مردم عراق به دنبال زنده ماندن هستند و تئاتر برایشان معنا ندارد.
جی پلاس، «سلفه» (selfa) در زبان مردم بغداد به معنای قرعه است. نمایشی که شامگاه شنبه دوم بهمن در دو نوبت 17 و 199 در تالار هنر اجرا شد.
مخاطب «سلفه» با نمایشی تجربی روبهرو است. طبق کارتهای تحویل داده شده به تماشاگران، هر نفر یک شماره در دست دارد. هر تماشاگر در پی خواندهشدن شمارهاش از سوی عامر ابوالهیل و احمد سعدون دو بازیگر ِ «سلفه»، موضوع و حالتی را که روی کارتش نوشته شده است با صدای بلند میگوید. موضوعات جنگ، مهاجرت و هدف است و حالتها؛ شادی، غم، ملال و ترس.
ابوالهیل و سعدون براساس موضوع و حالتی که تماشاگران میگویند، نمایشی چند دقیقهای اجرا میکنند.
«سلفه» نمایشی نیست که مخاطب ایرانی را هیجانزده کند و مناسبات آن را باید با فضای کنونی عراق قیاس کرد. این نمایش بضاعت عراقِ درگیر تروریسم است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با عامر ابوالهیل کارگردان «سلفه» که بار اول است به ایران میآید و از نمایشش، وضعیت تئاتر در عراق و نظرش نسبت به جشنواره تئاتر فجر گفت.
نمایش «سلفه» براساس ارتباط مستقیم با تماشاگر شکل میگیرد، دلیل این حد از درگیر کردن مخاطب در اثر چیست؟ در حالی که میتوانستید همین مفاهیم را بدون استفاده از مشارکت تماشاگر هم روی صحنه نشان دهید.
ما پیش از آن که به مشارکت تماشاگر به عنوان شیوه اجرایی نگاه کنیم و برای استفاده از آن در حکم روش کارگردانی به دنبال توجیه باشیم، به بُعد انسانیاش میپردازیم و احساسمان این است که از طریق این شیوه راحتتر میتوان مفاهیم مدنظر را به تماشاگر منتقل کرد. در واقع مشارکت تماشاگر برایمان در حکم راهی برای نزدیک کردن خودمان به او و درگیر کردنش با دغدغههایمان است.
سه موضوعی که در «سلفه» براساس آنها نمایشهایی کوتاه اجرا میشود جنگ، مهاجرت و هدف است ظاهرا پیوندی مستقیم با نحوه زیست شما در عراق دارد.
این سه موضوع، مهمترین مسائلی هستند که اکنون در عراق وجود دارند. جنگی که ما درگیر آن هستیم زاده سیاست و سیاستبازی است. جنگی که منجر به افزایش مهاجرت میشود و شما در پی آن بسیاری از نزدیکان و روابطتان را از دست میدهید. مسئله سوم هدف است که میتواند تحت تاثیر جنگ و مهاجرت به شدت تغییر کند. شما پیش از جنگ و پیش از مهاجرت اهدافی دارید که پس از وقوع این دو اتفاق از زمین تا آسمان تغییر میکنند.
شما برای انتخاب هر کدام از تماشاگرانی که قرار است موضوع و حالت بخشی از نمایش را معین کنند از قرعهکشی استفاده میکنید. روشی که بیش از هر چیز اوضاع زندگی در عراق و اتفاقی بودن همه چیز را به ذهن متبادر میکند. اتفاقی مردن، اتفاقی مهاجرت کردن و...
صد در صد این دو با یکدیگر مرتبطاند. از خودم مثال میزنم که شبها میترسم از خانه خارج شوم چون ممکن است کاملا اتفاقی، اتفاقی بیفتد. البته شرایط بغداد نسبت به بسیاری از شهرها و استانها بهتر است. معتقدم بخش اصلی مشکلات ما به جامعه سیاسی و سیاستمداران عراق برمیگردد. شاید برایتان عجیب باشد اما از یک خیابان تا خیابان بعد، نظام سیاسی و آن که قدرت را در دست دارد تغییر میکند.
در این شرایط میتوان چیزی به نام تئاتر یا سالن تئاتر یافت؟
تعداد نمایشهایی که در بغداد اجرا میشود به شدت کم است و سطح کیفی آثار تقریبا مشابه چیزی است که اکنون دیدید. (با خنده) قضاوت این که این سطح قابل قبول است یا نه، با شماست.
متاسفانه در عراق هم مانند کشور شما، تکنولوژی و فضای مجازی عطش تئاتر دیدن را کم کرده است اما جدا از این بحث فرعی، اکثر مردم به دنبال راهی برای زنده ماندن هستند و در این شرایط تئاتر دیدن معنایی ندارد مگر برای کسانی هم چون ما.
از زمانی که وارد فضای تئاتر شدید چند سال میگذرد؟
من 10 سال است که در این فضا هستم. از حدود 9 سال پیش گروهمان شکل گرفت که «سلفه» یکی از تولیدات آن است. ما در گونههای مختلف و از جمله تئاتر کودک فعالیت کردهایم.
از وضعیت اسکانتان در تهران راضی هستید؟
بله. در کل رفتار با ما بسیار حرفهای و محترمانه بود.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید