همانطور که پیشبینی میشد، «نون خ» با فاصله از دیگر سریالهای امسال، بهترین سریال نوروز ۱۴۰۰ بود. این مجموعه امتیازهایی دارد که در سه فصلی که روی آنتن رفته، آنها را از دست نداده و حفظ کرده است.
جی پلاس، لوکیشن زیبا، استفاده درست از فضای روستایی و فرهنگ کردی در قصهای که خارج از فضای شهری و آپارتمانی میگذرد برگ برنده این سریال است اما این، همه امتیاز «نون خ» نیست. «نون خ» فیلمنامه کمایرادی دارد. شخصیتهایی متنوع و متعدد که در سه فصل صاحب هویت و شناسنامه شدهاند. این مجموعه، روابط و مناسباتی را مطرح میکند که در عین داستانی شدن، باورپذیر و ایرانی هستند. «نون خ» برخلاف «پایتخت» یکی دیگر از سریالهای موفق یک دهه اخیر که خارج از تهران ساخته شده و بخشی از جذابیتش را از فرهنگ مازنی گرفته است، بر خلاقیت فردی بازیگرانش استوار نیست.
اگرچه در «نون خ» سعید آقاخانی ستاره سریال است و شخصیت و بازیاش به مجموعه کمک زیادی کرده اما هر یک از شخصیتها، در جای خود نقشی پیشبرنده در کلیت قصه و ماجراها دارند. عموکاووس، سلمان، فریبرز، شیرین و حتی عمهها در بافت داستان جای دارند و دیده میشوند. مجموعه بازیها یکدست است و این میزان یکدستی در حاصل کار بازیگرانی از طیفهای مختلف گاهی حیرتانگیز به نظر میرسد. موفقیت «نون خ» بدون بازیگران اصلی مجموعه، غیرقابل باور به نظر میرسد. شوخیهای «نون خ» با فوتبال، سیاست و حال و هوای جامعه و جهان که از فصل اول وجود داشت، در فصل سوم هم عاملی برای ایجاد موقعیت کمیک است، موقعیتهایی که نه توهینآمیز میشوند، نه ضد زن هستند و نه رنگ و بوی ابتذال میگیرند. از این منظر «نون خ» یک طنز خانوادگی و سالم است که بیش از هر چیز به قصهگویی و سرگرم کردن بینندهاش فکر میکند و اگر دقیق باشیم همواره اشارههایی هوشمندانه به اهمیت خانواده، عشق و همدلی اجتماعی دارد. (فصل گرفتاری نورالدین و همولایتیها در تونل و دلواپسی برای بقیه یا رابطه محبتآمیز نورالدین و دخترهایش). «نون خ» در سه فصلی که پشت سر گذاشته، محصول نگاه و سلیقهای واحد بوده و برخلاف نمونهای مثل «پایتخت» تغییر و تحول بنیادین را پشت سر نگذاشته است.
«نون خ» از نزدیک شدن به سیاست و متلکپراکنی به جناحها و افتادن به دام بعضی موضعگیریهای خاص پرهیز کرده است و این یکی دیگر از عواملی است که ارزشهای این مجموعه را بهعنوان اثری سلامت و صادقانه بیشتر میکند. «نون خ» درباره مردم و برای مردم ساخته شده، شادیها، ترسها و نقاط ضعف و قوت بخش گستردهای از جامعه را روایت میکند و تصویری درست از آن ارائه میدهد. نورالدین، روستایی مأخوذ به حیا و سادهدل (نه ابله و نه دغل) در برابر ناملایمات و بحرانهای زندگیاش تلاش میکند شخصیت، غرور، اعتبار و آبرویش را حفظ کند. این مسألهای است که بسیاری از مردم شریف ایران این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنند. پیروزی نورالدین در پایان هر فصل، حتی اگر موقتی هم باشد این امید را به وجود میآورد که عاقبت، نیک اندیشی و رفتار انسانی بر تیرگیها و ناملایمات چیره خواهد شد.