هنرمندانی که در سال 99 فوت کردند؛ تعدادشان کم نبود و در این بین بزرگانی از جامعه هنر را به دلایل مختلف از جمله بیماری کرونا از دست دادیم.
جی پلاس، سالی که گذشت، پر بود از اخبار تلخ و ناگوار؛ کرونا، سوغات منحوس آمده از چین هم در این میان بلای مضاعف بود تا داغها را بیشتر کند. در این سال، هنرمندان بزرگی چشم از جهان فروبستند و به دیار باقی شتافتند؛ برخی به قول معروف به مرگ طبیعی - اگر اصلا چیزی به نام مرگ غیرطبیعی باشد - و برخی به لطف ویروس چینی!
هرکدام از هنرمندانی که در سال 1399 از بین ما رفتند به نوبه خود برای ما خاطرهسازی کرده بودند و دعای خیر مردم در زمان حیات و فاتحه آنها پس از مرگ، حاصل باقیات صالحاتی است که از خود بر جای گذاشتند.
اینجا قصد داریم تنها یادی کنیم از آنهایی که جسمشان از میان رفته اما آثارشان تا ابد باقی است.
محمدرضا شجریان
اول مهر 1319 به دنیا آمد و 17 مهر 1399 چشم از جهان فروبست؛ بین این دو روز از مهر، زندگی پرمهر مردی جریان داشت که موسیقی ملی ایران را جهانی کرد؛ مردی که آوازش در دل و جان هر ایرانی نشسته بود و آوازهاش در گوش جهانیان طنین افکنده بود.
خسرو آواز ایران، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز، شرکت دل آواز، باغ هنر بم و طراح چند ساز موسیقی بود. او در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا، نامدارترین تلاوت قرآنی او است.
از فرزندان محمدرضا شجریان، همایون و مژگان در زمینه موسیقی فعالیت دارند. خوانندگانی چون ایرج بسطامی، مظفر شفیعی، حسامالدین سراج، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار، بیژن کامکار، سینا سرلک و پسرش همایون از شاگردان شجریان بودند.
محمدرضا شجریان در پیام ویدئویی برای تبریک نوروز ۱۳۹۵ با چهرهای دگرگونه و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایتها از ابتلای او به سرطان کلیه خبر دادند.
"خود من هم با یک میهمان ۱۵ سالهای سالهاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الآن هم من به خاطر همان اینجا ایستادهام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچهٔ حرفگوشکنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم اینجا، برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم انشاءالله. به تفاهم که رسیدیم، راه میافتم میآیم به سراغ شما هممیهنان عزیزم و کارهای هنریام را دنبال خواهم کرد."
بهرام بیضایی پس از مشاهدهٔ این ویدئو متأثر شد و شعری برای شجریان سرود که در زادروزش در یکم مهرماه ۱۳۹۵ با این مطلع منتشر شد:
روزِ غم باز به نوروز افتاد دشمنِ عشق چو پیروز افتاد!
از اوایل بهمن سال ۱۳۹۸، وضعیت ریههای او به وخامت گرایید که منجر به بستری شدن در بیمارستان برای عمل جراحی به منظور «تعبیه راه عروقی جهت دارورسانی راحتتر و مؤثرتر» شد اما ۲۰ روز پس از مرخص شدن شجریان از بیمارستان، مشکلات تنفسی مجدداً او را در روز پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ راهی بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان کرد و تا فروردین ۱۳۹۹ در بیمارستان باقی ماند. پس از آن مراقبت ویژه از محمدرضا شجریان در خانه ادامه یافت تا روز شنبه، ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، که با افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و شوک عفونی بار دیگر در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان جم بستری شد و پس از حدود ۱۰ روز، ۳ مهرماه، از بیمارستان به خانهاش منتقل شد.
محمدرضا شجریان، چهار سال پس از آنکه برای آخرین بار جلوی دوربین ظاهر شد و اعلام کرد ۱۵ سال است به بیماری سرطان مبتلاست، روز یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹، به دلیل افت سطح هوشیاری در حد کمای عمیق به بخش مراقبتهای ویژه در بیمارستان جم تهران منتقل شد و عاقبت بعدازظهر پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ در ۸۰ سالگی درگذشت. در ساعت ۱۷ همان روز، همایون شجریان، فرزند وی نیز خبر درگذشت پدرش را در اینستاگرام رسمی خود تأیید کرد و نوشت: «خاک پای مردم ایران به دیار معشوق پرواز کرد.»
پیکر شجریان صبح روز ۱۹ مهر ۱۳۹۹ نزدیک آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد. پیکر او با نوای ربنا به محل دفن رسید و پیش از خاکسپاری، همایون و مژگان شجریان به همراه جمعیت مرغ سحر را با گریه خواندند.
محمدعلی کشاورز
یکی از پنج تن سینما و تلویزیون ایران که خرداد 1399 به سه همتای درگذشتهاش – عزت الله انتظامی، داود رشیدی و جمشید مشایخی – پیوست. از اینان تنها علی نصیریان در قید حیات است. کشاورز، مردی بهاری بود چنان که میلادش چون مرگش در بهار بود. او در 26 فروردین 1309 در سیجان اصفهان به دنیا آمد و در طول 90 سال زندگیاش، خدمات شایان توجهی به هنر سینما و تئاتر ایران کرد. این بازیگر توانمند دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود که در تاریخ 12 بهمن 1391 همراه با داود رشیدی آن را کسب کرد.
* آثار سینمایی محمدعلی کشاورز
۱۳۸۳ فرزند صبح
۱۳۷۹ انتظار
۱۳۷۸ تهران روزگار نو
۱۳۷۷ کمیته مجازات
۱۳۷۷ لژیون
۱۳۷۵ روزی که خواستگار آمد
۱۳۷۴ دام
۱۳۷۴ غزال
۱۳۷۳ روز واقعه
۱۳۷۳ نگاهی دیگر
۱۳۷۲ زیر درختان زیتون
۱۳۷۱ چهارشنبه عزیز
۱۳۷۱ خسوف
۱۳۷۱ یک مرد، یک خرس
۱۳۷۱ آقای بخشدار
۱۳۷۰ دلشدگان
۱۳۷۰ ناصرالدینشاه آکتور سینما
۱۳۶۹ جستجو در جزیره
۱۳۶۸ پول خارجی
۱۳۶۸ جستجوگر
۱۳۶۸ گل سرخ
۱۳۶۸ مادر
۱۳۶۶ جعفرخان از فرنگ برگشته
۱۳۶۶ جمیل
۱۳۶۴ ستاره دنبالهدار
۱۳۶۴ کفشهای میرزا نوروز
۱۳۶۴ مردی که موش شد
۱۳۶۳ طائل
۱۳۶۲ کمالالملک
۱۳۶۱ برزخیها
۱۳۶۰ دست شیطان
۱۳۶۰ گرداب
۱۳۵۷ کاروانها
۱۳۵۶ این گروه محکومین
۱۳۵۵ شام آخر
۱۳۵۵ شطرنج باد
۱۳۵۵ صحرای تاتارها
۱۳۵۵ وقتی که آسمان بشکافد
۱۳۵۲ خورشید در مرداب
۱۳۵۲ قصه ماهان
۱۳۵۱ رگبار
۱۳۵۱ صادق کرده
۱۳۴۹ آقای هالو
۱۳۴۴ خشت و آینه
۱۳۴۴ زمزمه محبت
۱۳۴۳ شب قوزی
* آثار تلویزیونی محمدعلی کشاورز
۱۳۸۷ تلهتئاتر «آدم خوابش میگیره
۱۳۸۶–۱۳۸۷ پاتوق
۱۳۸۲–۱۳۸۶ چهل سرباز
۱۳۸۵ راه شب
۱۳۸۳ رسم شیدایی
۱۳۸۴ رسم عاشقی
۱۳۸۳ بوی غریب پاییز
۱۳۸۳ خانهای در تاریکی
۱۳۸۲ این سه نفر
۱۳۸۲–۱۳۸۱ مزرعه آفتابگردان
۱۳۸۱ ثارالله بازیگر شهریار بحرانی
۱۳۸۱–۱۳۷۸ روشنتر از خاموشی
۱۳۸۱–۱۳۸۰ حجربن عدی
۱۳۸۱–۱۳۸۰ سیب ترش
۱۳۸۱ فرستاده
۱۳۸۰–۱۳۷۴ خورشید شب
۱۳۸۰ جوانی
۱۳۷۹–۱۳۷۸ قصههای رودخانه سیاکیا
۱۳۷۸ ایستگاه
۱۳۷۸–۱۳۷۷ بگذار آفتاب برآید
«مجموعه تلویزیونی «تئاتر ملل» اواخر دهه هفتاد پخش میشد.
۱۳۷۸ سالهای خاکستری
۱۳۷۶ کهنهسوار
۱۳۷۵ زندگی
۱۳۷۵ شب و مه
۱۳۷۵ خانه به خانه
۱۳۷۵–۱۳۷۴ وکلای جوان
۱۳۷۴ تلهتئاتر «غروب روزهای آخر پاییز»
۱۳۷۴ تازیانه بر باد
۱۳۷۳–۱۳۷۴ نگاهی دیگر
۱۳۷۳–۱۳۷۲ پدرسالار
۱۳۷۱ گزارش، نقطه صفر
۱۳۶۷ زندگی و جنگ
۱۳۶۶–۱۳۶۵ گرگها
۱۳۶۶–۱۳۵۸ هزاردستان
۱۳۶۴ تلهتئاتر «دست بالای دست»
۱۳۶۴–۱۳۶۳ مستند «نقشه»
۱۳۶۳ سربداران
۱۳۶۳–۱۳۶۰ افسانه سلطان و شبان
۱۳۵۶ تلهتئاتر «مهتابی برای محرومین»
۱۳۵۵–۱۳۵۴ آلاخونوالاخون
۱۳۵۴ داییجان ناپلئون
۱۳۵۴ آتش بدون دود
۱۳۵۳ تلهتئاتر «گربه سیاه»
۱۳۵۲ تلهتئاتر «دوزخ»
۱۳۵۱ تلهتئاتر «بختک»
۱۳۴۷ خانه قمرخانم
برهان آزاد پخش این سریال از مهر ماه سال ۱۳۴۸ آغاز شد و آخرین قسمت آن، شب چهارشنبه ۱۴ مهر ماه ۱۳۵۰ به نمایش درآمد.
۱۳۴۲ تلهتئاتر «در جزیرهای غریب»
۱۳۴۲ تلهتئاتر «مترسکها در شب»
۱۳۴۰ تلهتئاتر «تابستان طولانی»
۱۳۴۰ تلهتئاتر «مزرعههای سبز»
۱۳۴۰ تلهتئاتر «شیدوش و ناهید»
۱۳۳۹ تلهتئاتر «شام خصوصی»
۱۳۳۹ تلهتئاتر «ویلای یوکا»
۱۳۳۹ تلهتئاتر «خانه اجارهای»
۱۳۳۹ تلهتئاتر «خودکشی»
چنگیز جلیلوند
متولد آبان 1319 به گفته خودش (او یک بار تاریخ تولدش را 1316 اعلام کرد و در شناسنامه سال تولدش 1314 ثبت شده است) در دوم آذر 1399 به علت ابتلا به بیماری کرونا از دنیا رفت. حنجره طلایی دوبله ایران که سالها صدای گرم و هنر دلپذیرش، تماشای فیلمهای ایرانی و خارجی را لذتبخشتر کرده بود، سال گذشته برای همیشه خاموش شد.
پرآوازهترین گویندگیهای جلیلوند در فیلمهای سینمایی خارجی بهجای مارلون براندو، پل نیومن، برت لنکستر، ماکسیمیلیان شل، ریچارد برتون، پیتر اوتول، یول براینر، کلینت ایستوود، دین مارتین، سیلوستر استالونه، لیام نیسون، جانی دپ و رابرت داونی جونیور و در فیلمهای سینمایی ایرانی بهجای محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، ایرج قادری و سعید راد بودند.
او در آثار زیر هم نقشآفرینی کرده است:
سینما
آقای شانس
آرشین مالالان
دختر همسایه
بندرگاه عشق
فیتیله و ماه پیشونی
قلادههای طلا
قصه عشق پدرم
این سیب هم برای تو
ترمینال غرب
تلویزیون
عبور از پاییز
یلدا
نوشدارو
مسابقه ستاره بیست (داور)
جادوی صدا (داور)
معمای شاه
هنر دوبله
خسرو سینایی
خسرو سینایی در ۲۹ دی ۱۳۱۹ در ساری زاده شد. پدر او سید نصیر سینایی پزشک و اصالتاً اهل اردستان و مادرش میمنت آهنین از خانوادهای تهرانی بود. خسرو سینایی پس از مهاجرت به تهران، در سال ۱۳۳۷ از دبیرستان البرز دیپلم گرفت. پس از آن به اتریش سفر کرد و از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳ به تحصیل در رشتهٔ معماری در دانشکده فنی وین پرداخت. او همزمان به تحصیل آهنگسازی در دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی وین پرداخت و پس از آن به تحصیل در رشتهٔ سینما مشغول شد و با دو درجهٔ ممتاز در کارگردانی و فیلمنامهنویسی در سال ۱۳۴۶ از دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی وین فارغالتحصیل شد.
از آثار مهم این کارگردان فقید میتوان به فیلم برنده سیمرغ "عروس آتش" و مستندهای "جزیره رنگین" درباره جزیره هرمز و "مرثیه گمشده" درباره مهاجرت هزاران لهستانی به ایران در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ اشاره کرد. مورد اخیر باعث دریافت نشان ویژه کشور لهستان توسط سینایی از سوی رئیسجمهور این کشور شد.
سینایی در 11 مرداد 1399 به علت ابتلا به کرونا دیده از جهان فروبست. پیکر او بدون تشریفات و مراسم خاصی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا و در کنار مزار محمدعلی کشاورز به خاک سپرده شد.
کامبوزیا پرتوی
رکورددار دریافت سیمرغ بهترین فیلنامه از جشنواره فیلم فجر – برای فیلمهای من ترانه ۱۵ سال دارم، کافه ترانزیت، فراری و کامیون – یکی دیگر از قربانیان ویروس پلید کووید-19 یا همان کروناست. او هنگام مرگ، 65 سال داشت.
کامبوزیا پرتوی برای ساخت فیلم ماهی جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم جیفونی ایتالیا و جایزه یونیسف از جشنواره فیلم برلین و جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم آدلاید استرالیا را به دست آورد.
پرتوی برای کارگردانی کافه ترانزیت جایزه جشنواره بینالمللی فیلم مار دل پلاتا و جایزه فیپرشی جشنواره بینالمللی فیلم داکا و همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم فجر و تندیس زرین جشن خانه سینما را کسب کرد و نامزد هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو، نامزد جایزه بالن طلایی جشنواره سه قاره در سال ۲۰۰۵ شد. وی همچنین برای کارگردانی این فیلم در بخش بهترین کارگردان کاندیدا شد.
او پیش تر جایزه بهترین فیلمنامه را برای فیلم من، ترانه ۱۵ سال دارم (رسول صدر عاملی) در سال ۱۳۸۰ از بیستمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر دریافت کرد.
پرتوی برای سومین و چهارمین بار هم این جایزه را برای فیلمنامه فیلمهای فراری (علیرضا داوودنژاد) و کامیون دریافت کرد.
او همچنین دو جایزه بهترین فیلمنامه از جشن خانه سینما را برای فیلمهای قطعه ناتمام (مازیار میری) و کافه ترانزیت از آن خود کرد. او نویسنده سریال گل پامچال و نویسنده طرح اولیه فیلم گروهبان بودهاست.
فیلم پرده در سال ۱۳۹۱ با کارگردانی مشترک او و جعفر پناهی ساخته شد. فیلمی متفاوت که خود او نقش اول آن را بازی کرد. پرتوی و پناهی به صورت مشترک برای این فیلم نامزد جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک، نامزد جایزه بهترین فیلم به انتخاب مخاطبان جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو، نامزد جایزه چشمانداز تازه جشنواره فیلم سیتخس و برنده جایزه خرس نقرهای در شصت و سومین جشنواره بینالمللی فیلم برلین شدند و جایزه ویژه بهترین بازخورد جامعه منتقدان فیلم آنلاین را از آن خود کردند.
اکبر عالمی
اکبر عالِمی (زادهٔ ۱۳ تیر ۱۳۲۴ – درگذشتهٔ ۲۲ مهر ۱۳۹۹) مجری و کارشناس تلویزیون صدا و سیما، استاد دانشگاه تربیت مدرس و کارگردان اهل ایران بود که بیشتر آثار وی در ژانر مستند عرضه شدهاند. وی فارغالتحصیل رشتهٔ سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک و دارای دکترای سینما از انگلستان بود. اکبر عالمی همچنین از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶، عضو فرهنگستان هنر و فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود.
اکبر عالمی اصالتاً دامغانی بود ولی به اقتضای کار دامپزشکی پدرش که به شهرهای گوناگون سفر میکرد، در سال ۱۳۲۴ در اهواز زاده شد. دو ساله بود که به محلهٔ معصومزاده دامغان و زادگاه پدریاش بازگشت. اکبر عالمی به عشق سینما راهی تهران شد و رشته رادیو تلویزیون را در دانشکده هنرهای دراماتیک خواند و مدرک کارشناسی ارشد را در رشتهٔ سینما از دانشگاه تربیت مدرس گرفت. سپس مدرک دکترای سینما را از کشور انگلستان دریافت کرد و به ایران بازگشت.
اکبر عالمی ۱۰ مهرماه ۱۳۹۹ برای ساخت یک مستند راهی بیمارستانی شده بود که با وجود رعایت پروتکلهای بهداشتی، او و سه همکار دیگرش به بیماری کرونا مبتلا شدند. او با بدتر شدن بیماری، در بیمارستان بستری شد و با دستگاه، تنفس میکرد. استاد اکبر عالمی بامداد ۲۲ مهر ۱۳۹۹در سن ۷۵ سالگی درگذشت.
پرویز پورحسینی
پرویز پورحسینی در ۳۱ مرداد ۱۳۲۰ در تهران زاده شد. در کودکی بهواسطهٔ کارش در صحافی با کتاب و کتابخوانی آشنا شد و به هنر و ادبیات گرایش پیدا کرد. او در ۱۲ سالگی پدرش را از دست داد و ناچار بود تا به سختی کار کند. پرویز پورحسینی در کنار کار، تحصیلش را هم در کلاسهای شبانه ادامه داد. او از سال ۱۳۳۹ بازیگری را در کلاسهای شبانهٔ اداره هنرهای دراماتیک آغاز کرد. پورحسینی در سال ۱۳۴۰ نمایش مرد گل بدهی را به کارگردانی حمید سمندریان در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران اجرا کرد.
پورحسینی در بین نقشآفرینیهای ماندگارش دو کار ویژه دارد؛ "میثم تمار" در مختارنامه و "زکریای نبی" در مریم مقدس، قرار بود این فهرست یک مورد سوم هم داشته باشد اما کرونا این فرصت را از ما گرفت. امرالله احمدجو کارگردان سریال "روزی روزگاری" که این روزها به عنوان نویسنده و دستیار داود میرباقری، سریال "سلمان فارسی" را پیش میبرند، به خبرگزاری تسنیم گفته بود که "پورحسینی جزو انتخابهای میرباقری برای سریال سلمان فارسی بود."
در ۲۴ آبان ۱۳۹۹ اعلام شد که پرویز پورحسینی مبتلا به ویروس کرونا شده و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است. وی پس از چند روز مبارزه با بیماری، در ۷ آذر ۱۳۹۹ در بیمارستان فیروزگر تهران، در سن ۷۹ سالگی درگذشت. پیکر پرویز پورحسینی، ۹ آذر ۱۳۹۹ در طبقهٔ بالایی آرامگاه همسرش ناهید ارسباران، در قطعهٔ هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
سیروس گرجستانی
علی اکبر محمودزاده گرجستانی (۲۵ اسفند ۱۳۲۳ – ۱۲ تیر ۱۳۹۹) که با نام سیروس گرجستانی شناخته میشود، دارای مدرک درجه ۲ هنری از وزارت فرهنگ و هنر بود.
گرجستانی فعالیت در تئاتر را در سال ۱۳۴۹ و فعالیت در تلویزیون را در سال ۱۳۵۶ آغاز کرد و پس از آن به استخدام وزارت فرهنگ و هنر، و ارشاد کنونی درآمد. پس از انقلاب، او فعالیت سینمایی را با بازی در فیلم فریاد مجاهد در سال ۱۳۵۸ آغاز کرد. وی همچنین در عرصهٔ ورزش نیز فعال بوده و به مدت ۴ سال در کنار افرادی چون همایون بهزادی و ناصر ابراهیمی بازیکن تیم فوتبال شاهین تهران بوده است.
او در 47 فیلم سینمایی بازی کرد اما بیشتر به عنوان یک چهره تلویزیونی شناخته میشد، هرچند خودش از این بابت چندان راضی و خشنود نبود. سریالهای امامعلی، کیف انگلیسی، کلاه پهلوی، صاحبدلان، متهم گریخت، پشت کنکوریها و کاکتوس از مهمترین نقشآفرینیهای این بازیگر بود.
آخرین فعالیت هنری گرجستانی، بازی در سریال شرم به کارگردانی احمد کاوری بود که با فوت ناگهانی او ناتمام ماند و سیاوش طهمورث جایگزین وی شد. سیروس گرجستانی پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹ بهعلت سکته قلبی در بیمارستان لواسانی تهران درگذشت. پیکر او در ۱۴ تیر ۱۳۹۹ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
ماهچهره خلیلی
خلیلی دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه آکسفورد انگلستان بود و یک دوره بازیگری را در «مدرسه متد» (Method School) واقع در لندن گذرانده بود. او نوه دختری پروین سلیمانی بود و بازیگری در تلویزیون را با سریال مختارنامه ساخته داود میرباقری، و بازی در سینما را با چشمان سیاه (۱۳۸۱) ساختهٔ ایرج قادری آغاز کرد.
ماهچهره خلیلی در ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ بر اثر سرطان لوزالمعده در ۴۳ سالگی در لندن درگذشت. پیکر او در ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ با حضور خانواده و دوستانش در آرامستان مسلمانان منطقه هِندون واقع در شمال غرب لندن به خاک سپرده شد.
صدیقه کیانفر
صدیقه کیانفر در سال ۱۳۱۱ در شهر آبادان زاده شد. کار در رادیو را از سال ۱۳۳۶ با گویندگی و اجرای نمایش در رادیو نفت آبادان تجربه کرد. پس از آن، بازی در سینما را با بحران، کاری از علیاصغر شادروان آغاز کرد. او در 24 فیلم سینمایی، 59 مجموعه تلویزیونی و 7 تئاتر به ایفای نقش پرداخت.
صدیقه کیانفر در ۵ خرداد ۱۳۹۹ به علت ایست قلبی درگذشت.
علی انصاریان
14 تیر 1356 به دنیا آمد. او کار خود را در سال ۱۳۷۵ و با بازی در باشگاه فوتبال فجر شهید سپاسی شیراز آغاز کرد و در پرسپولیس به اوج رسید و سرانجام در سال ۱۳۹۰ از حرفهٔ فوتبال خداحافظی کرد ولی برای دور نشدن از این ورزش مدرسه فوتبالی برای بچهها تأسیس کرد. علی انصاریان پس از فوتبال، در حرفه سرگرمی و تلویزیون فعال شد. او در بیش از ۱۰ فیلم و مجموعه تلویزیونی بازی و چند برنامه تلویزیونی اینترنتی را اجرا کرد. علی انصاریان همچنین در خرداد ۱۳۹۰ ترانهای به نام «شدید» را به بازار موسیقی عرضه کرد. اما پس از آن خوانندگی را ادامه نداد. انصاریان در ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ دو هفته پس از بستری شدن در بیمارستان فرهیختگان تهران و بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
علی انصاریان در ۲۸ فیلم سینمایی، یک فیلم کوتاه و دهها سریال تلویزیونی از جمله، سریالهای نقطهچین و زیر آسمان شهر بازی کرد. او تهیه کنندگی سه فیلم کلاف، هدیه و حکم تیر را هم بر عهده داشته است.
در سال ۱۳۹۴، انصاریان بخاطر فیلم «سوختن» کاندیدای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم یاس شد.
علی انصاریان در سال ۲۰۱۸ میلادی با بازی در فیلم کاپیتان امیر، در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلمهای ورزشی میلان حضور یافت.
او در سی و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در سال ۱۳۹۸ با فیلم کوتاه قفل به عنوان بازیگر نقش اول مرد حاضر شد.
در سال ۲۰۲۰ میلادی، در جشنواره بینالمللی فیلم بلک برد (Blackbird) آمریکا که در نیویورک برگزار شد، علی انصاریان نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مرد به خاطر بازی در فیلم کوتاه قفل شد.
او قرار بود در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر به عنوان بازیگر در فیلم رمانتیسم عماد و طوبا شرکت کند که اجل، مهلتش نداد.
انصاریان در ساعت ۱۶:۱۵ عصر ۱۵ بهمن ۱۳۹۹در اثر ابتلا به ویروس کووید-۱۹ (کرونا) در بیمارستان فرهیختگان تهران درگذشت.
بر پایه گزارش صداوسیما، انتقال ویروس کرونا در برنامه تصویری اپلیکیشن پرسپولیس صورت گرفت که علی انصاریان همراه با مهرداد میناوند در آن شرکت کرده بودند و پروتکلهای بهداشتی رعایت نشده بود. علاوه برنداشتن ماسک، حتی فاصلهگذاری اجتماعی نیز مناسب نبود.
در روزهای پیش از درگذشت وی، وضعیت جسمانی انصاریان به شکلی امیدوارکننده تغییر کرده بود اما در ساعات آخر روز دوشنبه وضعیتش به شکلی شد که تیم پزشکی وی را به خواب مصنوعی برد.
انصاریان در ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ بنابر خواسته خودش، در قطعه ۲۲۲ بهشت زهرای تهران در کنار پدرش، اسماعیل انصاریان به خاک سپرده شد. عموی وی، حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان بر پیکرش نماز میت خواند. مراسم خاکسپاری او با حضور خانواده، جمعی از دوستان، هنرمندان و ورزشکاران برگزار شد.
همچنین بسیاری از ورزشکاران و هنرمندان دیگر نیز برای این حادثه اظهار تاسف کردند. این مساله در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز بازتاب داشت در حالی که انصاریان با یک فیلم سینمایی در آن جشنواره حضور داشت.
علی انصاریان همیشه از علاقه به مادرش حرف میزد و به دلیل تنهایی مادر، در بسیاری از مواقع کنار او بود. انصاریان در آخرین حضورش در برنامه دربی گفته بود تا به حال عاشق نشده است و دوست دارد روزی فرزندی داشته باشد. او در روز مادر درگذشت.
احمد پورمخبر
پور مخبر در محله گلوبندک در خانواده ای اهل تفرش بدنیا آمد. او همچنین عضو بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. وی اولین بار در سال ۱۳۷۵ و در چند سکانس کوتاه برای مجید مجیدی و در فیلم بچههای آسمان جلوی دوربین رفت اما شهرت اصلی وی از دو سریال متهم گریخت (رمضان ۸۴) و ترش و شیرین (نوروز ۸۶) بود که کارگردانی هر دوی آنها بر عهده رضا عطاران بود.
احمد پورمخبر که مدتی به بیماری آلزایمر مبتلا شده بود، ۳۰ تیر ۱۳۹۹، در سن ۷۹ سالگی در کرج درگذشت. پیکر او روز ۳۱ تیر ۱۳۹۹ در سکوت خبری، به دلیل رعایت مسائل بهداشتی شیوع بیماری کرونا، در قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
او در 25 فیلم 5 مجموعه تلویزیونی بازی کرد. او یازدهمین جشنواره حافظ برای بازی در ترش و شیرین نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد شده بود.