گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

آیت الله محقق داماد: دکتر داوری اردکانی شخصیت علمی فرهنگستان را حفظ کرد

شما می‌دانید که در دوران ریاست جمهوری پیش از آقای روحانی، بعد از بحران 88 آقای رئیس جمهور می‌خواست که رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و فرهنگستان هنر را عوض کند و در این راستا اساس نامه فرهنگستان را عوض کرد. ایشان مهم‌ترین ضربه را به آکادمی ایران زد. تعجب می‌کنم که ایشان استاد دانشگاه بود، ولی توجه نداشت که آکادمی در هر کشوری چه معنایی دارد.

پایگاه خبری جماران: رییس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در خصوص شخصیت دکتر داوری اردکانی رئیس پیشین این فرهنگستان می گوید،

چند روز قبل با حکم رئیس جمهور، دکتر مخبر دزفولی جایگزین دکتر رضا داوری اردکانی شد. به همین مناسبت، با آیت الله دکتر سیدمصطفی محقق ­داماد، عضو هیات امنای فرهنگستان‌های کشور، عضو هیات امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران گفت و گویی را انجام دادیم که مشروح آن در پی می آید:

مایلیم از سابقه آشنایی شما با دکتر داوری اردکانی و از خصوصیات ایشان و نکاتی که جامعه علمی باید درباره ایشان بدانند، بشنویم.

بسم الله الرحمن الرحیم. درباره آقای دکتر رضا داوری از جهات مختلفی می‌شود سخن گفت، ولی من با این فرصت کوتاه به یکی دو جهت اشاره می‌کنم و در آن زمینه سخن می‌گویم. 

جهت اول جنبه شخصی و رابطه این جانب با ایشان است. ایشان اهل اردکان یزد هستند که اینجانب نژادا محل تولد مرحوم پدرم رحمت‌الله علیه در یکی از محلات اردکان بود. اردکان شهر کوچکی است در اطراف یزد که به تعبیر برخی از دانشمندان قرون پیشین قرن پنجم و ششم از آن زمان «یونان کوچک» می‌نامیدند، چرا که دانشمندان، حکما، فقها و ادبای زیادی داشت.

جناب دکتر رضایی داوری اردکانی وابسته به یکی از بیوتات اصیل اردکان بودند که از نظر خانوادگی  به تواضع و اخلاق و ادب و صبوری مشهور بودند. ایشان شخصیتی بودند که هیچ‌کس از زبانشان در رنج نبود. نسبت به همه متواضع بودند حتی زمانی که در جوانی دبیر بودند، دانش آموزان دبیرستانی که ایشان معلم آنجا بود، الان هنوز هستند و می‌گویند که از همان زمان نسبت به دانش‌آموزان حتی تواضع داشتند، چه برسد به آموزگاران دیگر. این جنبه اخلاقی.

بنده به دلیل ارتباط به قول معروف همشهری بودن آشنایی کاملی از دوران جوانی با ایشان داشتم. ایشان چون در رشته فلسفه تحصیل می‌‎کرد به منزل دایی ما مرحوم استاد دکتر مهدی حائری یزدی زیاد رفت و آمد می‌کرد. من هم پیش ایشان درس می‌خواندم چون هم دایی من و هم استاد من بود.

لذا از همان دوران با ایشان دوستی و آشنایی داشتم. بعدها در سنوات بعدی در درس شرح منظومه استاد مطهری که من شرکت می‌کردم، ایشان هم شرکت می‌کردند. به هرحال دوستی ما روز به روز عمیق‌تر می‌شد. این بعد شخصی و لذا واقعا او را یک مرد مودب و مرد متواضع یافتم.

سفرهای مختلفی با هم داشتیم. در دوران سفر جز تواضع و ادب و دوستی و رفاقت از ایشان چیز دیگری نمی‌دیدم. جالب این است که ذوق ادبی داشتند. جلسات ایشان برای من جاذبه داشت. به هرحال. این بعد شخصی بود. 

جهت دیگری که من می‌خواستم سخن بگویم دوران مدیریت ایشان در فرهنگستان علوم بود. ایشان دوره نسبتا ممتدی بعد از اولین رئیس فرهنگستان، دکتر علی شریعتمداری رحمت الله علیه  ریاست فرهنگستان را به عهده داشت.

بعد از آقای شریعتمداری آقای دکتر داوری انتخاب شدند. فکر می‌کنم بیشتر از بیست و چندسالی است که ایشان ریاست فرهنگستان را به عهده داشتند و من هم در خدمت ایشان بودم چون من در همان روزهای نخستین به عنوان عضو فرهنگستان علوم کشور انتخاب شدم. در این دوران مدیریت بسیار جالبی از ایشان دیدم؛ اولا فرهنگستان در این دوران با تلاطم رو به رو بود. شما می‌دانید که در دوران ریاست جمهوری پیش از آقای روحانی، بعد از بحران 88 آقای رئیس جمهور می‌خواست که رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و فرهنگستان هنر را عوض کند و در این راستا اساس نامه فرهنگستان را عوض کرد. ایشان مهم‌ترین ضربه را به آکادمی ایران زد. تعجب می‌کنم که ایشان استاد دانشگاه بود، ولی توجه نداشت که آکادمی در هر کشوری چه معنایی دارد.

آکادمی ایران و فرهنگستان ایران از ساخته‌ها و بناهایی بود که خداوند قرین رحمت کند مرحوم حبیبی بنیادش را گذاشته بود که همتایی با آکادمی‌های پیشرفته جهان داشت و اولین خصوصیت هر آکادمی این است که رئیس را مجمع عمومی خود آکادمی پیشنهاد می‌کند. در اساس‌نامه قبلی هم همین‌طور بود؛ سه نفر را پیشنهاد می‌کرد و یک نفر از آن سه نفر را رئیس اعلام می‌کرد. اعضایشان همه با انتخاب مجمع عمومی انتخاب می‌شدند و کسی تحمیل نمی‌کرد.

در سال 88 رئیس جمهور آمد و بر شورای انقلاب فرهنگی آن زمان  تحمیل کرد و به هر حال عوض کرد و اختیارش را داد به شورای عالی انقلاب فرهنگی. لذا آن شورا این اختیار را دارد که هرکسی را که می‌خواهد انتخاب کند. اما جناب آقای دکتر داوری در این مدت واقعا فرهنگستان را جوری نگه داشت که از این آسیب‌ها مصون ماند. هیچ‌وقت فکرش را تحمیل بر اعضا نمی‌کرد. وقار فرهنگستان را نگه داشت. شخصیت علمی فرهنگستان را حفظ کرد. یک نفر که درجه یک علمی کشور نباشد وارد فرهنگستان نشد و تا آنجایی که می‌توانست در برابر حملاتی که علیه فرهنگستان پیش می‌آمد مقاومت کرد و لذا آبروی مخصوص به خودش را به آکادمی ایران داد.

 مهم‌تر از همه اینکه این زمان، زمان قدرت مالی کشور بود. زمان مرحوم آقای دکتر حبیبی زمانی بود که کشور از نظر بودجه کشور قوی بود. از نظر مالی کشور کافی بود. اما الان متاسفانه می‌دانید که کشور با کمبود بودجه رو به رو است و فرهنگستان همیشه با این مشکلات رو به رو بود، اما در عین حال با یک درایت و مدیریت و خردمندی، فرهنگستان را از این مشکلات نجات می‌دادند و حفظ می‌کردند و متواضع نسبت به اعضا بودند.

او به همه احترام می‌گذاشت و فکرش را بر اعضای فرهنگستان تحمیل نمی‌کرد. در درون مجمع عمومی اگر سخنی می‌گفت، سخنش قابل توجه بود. همیشه دارای یک نکته علمی بود. اساتید هم نسبت به ایشان احترام کامل داشتند و همه برای ایشان وقاری قائل بودند. به هرحال شخصیت ایشان در این مدت در مدیریت فرهنگستان چنین بود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.