آیین یادبود کامبیز درمبخش در پنجمین روز جشن تصویرسال برگزار شد.
به گزارش جماران به نقل از دبیرخانه تصویر سال، عصر روز سه شنبه 10 اسفندماه و در پنجمین روز جشن تصویرسال آیین یادبود کامبیز درمبخش کارتونیست نامآور و داور تمامى ادوار جشنواره تصویر که نیمه آبان ماه 1400 بر اثر کرونا درگذشت، در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
برنامه به روال روزهاى گذشته با معرفى و اعلام سمانه رستمى آغاز شد.
سیفاله صمدیان در ابتداى برنامه با تقدیر از همراهى ١٩ ساله کامبیز درمبخش با جشن تصویر سال تاکید کرد: آخرین بزرگداشتى که در جشن تصویر با عنوان در «ستایش تصویر» گرفتیم گرفته بودیم، براى کامبیز عزیز بود. بنابراین این نشست براى یادبود اوست.
صمدیان گفت: از یکسو جاى آخرین اثر او در قاب جشن نوزدهم خالى است و ما این قاب را به یاد او تنها با نام و امضایش مزین کردهایم. از دیگر سو نمایشگاهى از آثارى که کامبیز در زمان حیاتش در اختیار ما قرار داده بود؛ برپا کردهایم.
مجید رجبىمعمار رییس خانه هنرمندان در سخنان کوتاهى ضمن خوش آمدگویى به حضار؛ با تاکید بر اینکه قبل از هر چیز باید از سیف اله صمدیان تشکر کرد، گفت: برگزارى جشنواره اى با این حجم و این همه غنا با دست خالى غیرقابل تصور است.
احمد مسجدجامعى هم چهار ویژگى درباره کامبیز درمبخش را بر شمرد. او گفت: کامبیز درمبخش بسیار تنها بود. آثار او پر از تنهایى است. حتى وقتى سفره هفت سین را نمایش مىدهد؛ شخصیت او تنهاست و از طریق تلفن و لپ تاپ با دیگران در ارتباط است. به نظر مىرسد این تنهایى بخشى از زندگى روزمره او بوده است.
مسجدجامعى افزود: دیگر ویژگى او سادگى است. کمتر در آثار خطهاى اضافه و زیاد دیده مىشود.
عضو سابق شوراى شهر گفت: کامبیز با برگشتن دوبارهاش به وطن، زمینه ارتباط نسل گذشته و جدید را فراهم کرد و اجازه نداد انقطاع نسلى صورت بگیرد. همین بود که وقتى از دنیا رفت، همه گروهها سوگوار بودند و دیدید که جوانان در فضاى مجازى چه کردند.
وزیر اسبق ارشاد گفت: زمانى که دانشجو بودم، استاد شفیعى کدکنى برخى سرودهها را مىخواند و مىگفت، اینها ظاهر شعر دارند اما شعار هستند. شعار مستقیمگو است و ماندگارى ندارد. اما شعر تفسیر و تاویل پذیر است. آثار بسیارى از کاریکاتوریست ها شعار است اما آثار کامبیز به شعر نزدیک است. مىشود آنها را در هر زمان و مکانى دید و دوباره بازخوانى کرد.
محمود کلارى نیز در این مراسم گفت: من از ابتداى دهه ٥٠ با کامبیز آشنا شدم و این فرصت را داشتم تا در فاصله چاپ عکسهایم در زیرزمین خانه و رفتن به طبقه سوم، ابتدا به سراغ کامبیز بروم و کارهایم را به او نشان بدهم. کارهایم ذوقى و از روى علاقه بود و هنوز حرفهاى نشده بودم تا این که درمبخش دستم را گرفت و مرا به روزنامه آیندگان برد و به کاوه گلستان معرفى کرد.
کلارى گفت: کامبیز در لحظه زندگى مىکرد و به فکر اندوختن چیزى براى آینده نبود. حتا خانه و خودرو شخصی نداشت؛ یک بار به او گفتم، اگر روزى دستت از کار بیفتد یا چشمت نبیند، چه مىکنى؟ گفتم کرکره را مىکشم پایین و یک کاغذ مىچسبانم که تا اطلاع ثانوى تعطیل است. گفتم یعنى فکر مىکنى بعدى هم وجود دارد. با همان آرامش و بىخیالىاش گفت کسى چه مىداند شاید دکه دیگرى پیدا کردم و کار جدیدى راه انداختم.
جواد آتشبارى کارگردان فیلم «سینمای کاغذی» نیز ثبل از نمایش فیلمش اظهار داشت: روزى که اولین شماره مجله تصویر منتشر شد، نوجوانى بودم در تبریز که به سختى توانستم مجله را تهیه کنم. من قدردان آقاى صمدیان هستم که با انتشار مجله فضایى ساختند که ما رشد کنیم و امروز فیلمم این طور با احترام در جشنواره تصویر به نمایش درآید. من آقاى کلارى در مجله فیلم هم مىدیدم، اما شخصیتى که آقاى صمدیان از ایشان در تصویر به نمایش مىگذاشتند، با تصویر مجله فیلم بسیار متفاوت بود.
آتشبارى افزود: کامبیز عزیز بسیار منظم بود و من از او مىآموختم. به او مىگفتم عمو اما خیلى وقتى احساس مىکردم او برایم مثل پدر است.
در ابتداى این مراسم فیلم هشدار ساخته کیومرث درمبخش - برادر کامبیز - که درباره آثار کامبیز درمبخش و نگاه او به طبیعت است؛ به نمایش درآمد.
همچنین نماهنگ نغمه مقصودلو به بهانه انتشار کتاب مینیاتورهاى سیاه به نمایش درآمد.