در این یادداشت به قلم حمید مقدس فرد آمده است: سرانه فضای فرهنگی به ویژه دربخش نوشتاری و خواندن در شیراز ناچیز و نزدیک به صفر است چون دراین شهر فقط خیابان و پل می سازند و نه کتابخانه ای ساخته می شود و نه حتی قرائت خانه که درچند سال ازدهه 70 برپا بودند و اهل مطالعه می توانستند در آنها روزنامه و مجله رایگان بخوانند.
تعریف شهرداری از عمران به ساخت و ساز فیزیکی فضای شهری آن هم به شیوه های هزینه بر و کم فایده محدود می شود به ویژه در محور شمال غرب شهر. ولی بازهم شبکه ترافیکی شیراز در میان شهرهای بزرگ کشور یکی از ضعیف ترین آنهاست، هم ازجهت بزرگراه ها و خیابان های مرکزی شهر و هم ازجهت طرح های ترافیکی که تا به حال هیچکدامشان راهگشا نبوده اند و با هیچ اصول شهرسازی نمی خوانند.
نمونه ها کم نیستند . ازکنارگذرهای رودخانه خشک تا تقاطع های غیرهمسطح و بزرگراه های دردست ساخت درکوه های شمال شهر تا خط ویژه اتوبوس و تاکسی و زیرگذر زند و روی آن که به جای پیاده راه، پارکینگ شده و کف سازی روبروی حافظیه که ناشیگری محض درآن بیداد می کند. می خواهند یک ترمینال مسافربری بزرگ درکنار ایستگاه قطار بسازند درحالی که محور شمال غرب شیراز هیچ شبکه ترافیکی مناسبی برای پاسخ دادن به تقاضای ترافیکی فعلی هم ندارد چه برسد به زمانی که ترمینال هم به آن افزوده شود درکنار پروژه های تجاری آن محور و افزوده شدن گویم و دوکوهک به شیراز که تقاضا برای شهرنشینی دربالادست این محور را به دنبال خواهد داشت.
زمزمه هایی نیز درباره اختصاص پادگان ها به طرح های مسکن برسرزبان هاست در حالی که با این کار بهترین فضاهای سبز شهری نابودمی شوند به جزاینکه خانه سازی در این فضاها جز بسته تر شدن فضای شهری و ازکارافتادن شبکه ترافیکی هیچ نتیجه دیگری نخواهد داشت.
درشیراز، حتی یک میدان بزرگ با تعریف میدان ونه فلکه گذرگاهی نداریم اینها فقط نشانه بی تدبیری مدیریت شهری درشیرازنیست و ازنفوذ بورس بازی زمین هم حکایت می کند و ثابت می کند که سوداگری ازمدیریت و طراحی وکارعلمی پیش افتاده است.
گره افتادن در توسعه شهری و وضع بسیار بد ترافیک شیراز هم ازهمین حکایت می کند . مشکلی که این وضع را تشدید می کند فرم خطی شهرشیراز و کمبود فضای توسعه فیزیکی و کالبدی است.
چیزی که میان شمال غربی مرغوب و دیگر مناطق شهرفاصله زیادی از جهت مطلوب بودن انداخته است . ولی مدیریت شهری در همینجا باید مهارت به خرج دهد و با اجرای برنامه های توسعه شهری موزون ، داشته ها و توانایی های محورهای دیگر را افزایش دهد .کاری که حالا درست عکس آن را عمل می کنند و محور شمال غرب دراولویت برنامه هاست . وضع بخش های قدیمی شهر نیز به همین اندازه مشکل سازاست.
یک منطقه مرکزی قدیمی که زیر بارترافیک و ساختمان سازی بی برنامه و نوسازی جزیره ای دربخش بلندمرتبه سازی محدود و بی برنامه ، درحال خفه شدن است . بافت قدیم و بافت های فرسوده پیرامون آن فقط یک بخش ازدشواری هایی است که هنوز برای حل آنها برنامه ای تدوین نشده و هرآنچه که بوده حرکت کردن درپشت سرشرایط بوده برای بیرون رفتن ازاین وضع که درآینده ای ناچندان دورمی تواند همه چیز را قفل کند کوچک سازی شهر می تواند یک برنامه کاربردی باشد.
کوچک سازی شهر به معنی کاهش تقاضای سفر و کانونی ساختن شبکه ترافیکی به سمت مرکز شهر است . برای این کار یک هرم اداری متمرکز به جای پراکندگی فعلی دربافت های فرسوده می تواند نقش کلیدی بازی کند.
شبکه ای از بزرگراه ها که محور آن رودخانه خشک است و برگرداندن تمرکز ازمحورشمال غرب به مناطق دیگر حلقه نوسازی را تکمیل می کند. این کارها گرچه زمان بر و پرهزینه است ولی درتحلیل هزینه – فایده ازبرنامه های فعلی، کارآمدتر است. ولی پیش ازهمه اینها باید هویت شهر شیراز را ازدیدگاه نوسازی شهری تعریف کرد و به این پرسش باید پاسخ داد که شیراز می خواهد یک شهر خدماتی درجه دو در انزوای نسبی بماند یا یک شهر تجاری درجه یک با ساختاری تعریف شده با شناسه مدیریت به روزشده و توسعه گرا بر اساس شهروندی مشارکت جو که اساس آن برفرهنگ عمومی پیشرفته وخلاق است.
فرهنگی که درآن خواندن کتاب و روزنامه و مجله وفعالیت های افتخاری وداوطلبانه ازکنش و کوشش های روزانه باشد وشاخص ها در بخش فرهنگ نوشتاری، دست کم ده درصد رشد بخش های فیزیکی باشد. کمی به جای خیابان وساختن پاساژ ومال ومرکز خرید به فرهنگ پرداختن وساختن یک میدان بافضاهای فرهنگی براساس کتاب وروزنامه می تواند قهرتاریخی مدیریت شهری و شهرنشینان را از فرهنگ نوشتاری پایان دهد. کاری که شهربرای توسعه و پیشرفت، هم اندازه آب و سرمایه و کار و کوشش به آن نیاز جدی دارد.
منبع: روزنامه افسانه
2027
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.