در این یادداشت به قلم فرزاد وثوقی آمده است: من و همه همکاران روزنامه نگارم کارگریم. حضرت مولانا می فرماید: اگر پادشاه هست و گر پینه دوز، چو خسبند گردد شب هر دو روز.
سالهای پیش بود که تابلوی یکی از بانک های کشور در حال تغییر نام بود . بانک رفاه کارگران که خیلی خاموش وبدون سروصدا در حال تغییر نام به بانک رفاه بانک همه بود . به این ترتیب خیلی از امتیازها ملغی وخیلی امتیازها برقرار می شد ! اما جامعه کارگری محکم جلوی این اقدام ایستاد . دوباره بانک رفاه کارگران با همان نام اولیه ادامه فعالیت داد. بانک های تخصصی دیگری هم در کشور وجود دارند که البته امور تخصصی خود را رها کرده اند و به اموری دیگر اشتغال دارند .بهتر بود نام همه بانک ها را یکدست بانک تجارت می گذاشتند تا خیال همه راحت شود .
اما بانک مسکن که باید فقط وفقط در حوزه تخصصی مسکن کار می کرد حالا با انبوهی تقاضا از سوی خانه اولی ها مواجه است . بانک صادرات که نمی تواند جوابگوی صادر کنندگان باشد وشاید نه تنها نمی تواند پاسخگو باشد که اختیاری هم دراین حوزه ندارد . بانک سپه که خا ص نیروهای مسلح وخانواده بزرگ آنان بود . بانک توسعه صادرات که آنهم معلوم نیست چرا در حوزه اصلی خود فعالیت نمی کند . بانک تعاون که اگر در مسیر اصلی خود بود قطعا تعاونی ها سروسامان داشتند و باقی قضایا.
اما بانک رفاه کارگران که متعلق به کارگران ایران زمین است حالابا منابعی سرشار مورد توجه سیاسیون قرار گرفته است . جامعه ضعیف کارگران که انگار پیش از انتخابات حامی سیاسیون است و پس از انتخابات حامی در مجلس شورای اسلامی ندارد. هر چند در سالهای گذشته تئوریسین های سازمان تامین اجتماعی سعی در راهی نمودن برخی نمایندگان همسو با جریانات کارگری در مجلس داشتند اما انگار این تئوری شکست خورد وقادر نبودند در مجلس امتیزی بدهند وامتیازی بگیرند هرچند جامعه کارگری رای بالایی در انتخابات مجلس ، ریاست جمهوری وشوراهای شهر روستا دارند.
آرایی که به طور قطع شامل خیلی از نمایندگان مجلس شده است اما نمایندگان حتی حاضر نشدند نسبت به طرح اصلاح قراردادهای کارگری اقدام کنند ویا در حوزه امنیت شغلی آنان ورود کنند.
بهبود روابط کار ، افزایش قدرت خرید کارگران ، واقعی شدن دستمزدها ، افزایش قدرت چانه زنی کارگران در مذاکرات سه جانبه ، جلوگیری از اخراج کارگران از جمله خواسته های این جامعه بزرگ در کشور است که در هر دوره از انتخابات مطرح و دردوره های دیگر نیز مطرح می شود وبدون پاسخ ورسیدگی می ماند.
حالا جامعه کارگری نگران دست درازی به منابع خود در سازمان تامین اجتماعی هستند . منابعی که اگر مورد دست درازی قرار گیرد جبران ناپذیر خواهد بود.
محمد ستاری فر رییس اسبق سازمان تامین اجتماعی در بیان خاطرات خود از یک مقطع سیاسی کشور می گوید ، در دهه شصت اقای کروبی به اقای موسوی نخست وزیر وقت مراجعه ودرخواست 5 میلیارد تومان اعتبار برای دستگاههای دولتی را نمود . نخست وزیر وقت پس از مشورت با رییس بانک مرکزی وقت دستور تخصیص این اعتبار را از محل صندوق تامین اجتماعی صادر نمود . درادامه زمانی که از اقای نخست وزیر سوال شد آیا میدانید این پول متعلق به کدام قشر بوده وایشان ابراز بی اطلاعی کردند معلوم شد کارگران هم در جنگ مشارکت جدی دارند وهم در پشت جبهه منابع مالیشان اینگونه مورد برداشت قرار گرفته است . هر چند نخست وزیر وقت بسیار ابراز تاسف کرد و در هر فرصتی قصد بازگرداندن پول را به صندوق کارگران داشت اما این فرصت مهیا نشد وداستان تبصره82 هم از این جهت معروفیت پیدا کرد .
اما دولت بندر مکران را در اخیتار این سازمان قرار داده بود تا با فروش نفت بخش عظیمی از بدهی های خود به کارگران را پرداخت کند . حالا که دوباره پول ها روی هم جمع شده تا از خطر ورشکستگی صندوق آن جلوگیری شود این بار وزارت بهداشت است که کار مرتضوی ها را تکرار می کند.
کارگران حامی ندارند . انگار سواد درستی هم ندارند پس می شود سر آنان کلاه گذاشت چون دلی صاف ومهربان دارند. آنان غمخوار دولت ها بوده وهستند حتی اگر گاهی خودشان را مقابل چشمان وکیل الدوله ها از سر خجالت زدگی جلوی زن وفرزند آتش زده باشند . حتی اگر بیکار شده باشند و صد بار جلوی استانداری ها تجمع کرده باشند، حتی اگر صد بار دیگر انتخابات برگزار شود باز هم به مشارکت آنان نیاز باشد . حتی اگر جنگ شود و دوباره سرباز بخواهند. تعداد شهدای کارگری بسیار است، تعداد کارخانه های تعطیل شده هم بسیار است . هر کارخانه یک پایگاه مقاومت بنام یک شهید داشت که انگار آن پایگاه مقاومت هم تعطیل شده باشد. بیایید با هم صادق باشیم ، منابع سازمان تامین اجتماعی قرار است در کدام بخش صرف شود ؟ آیا اعتماد و اعتباری برای دفترچه های بیمه سازمان تامین اجتماعی باقی مانده است؟ چطور این سازمان با آن همه توان سرمایه گذاری قادر به ساخت یک بیمارستان در شیراز نبود ؟ چرا نمایندگانی که در هیچ برنامه ای استاندار را همراهی نمی کنند اما در مراسم کلنگ زنی نمادین بیمارستان تامین اجتماعی حاضر شدند. انگار خبری در راه است. خیر باشد آقای نماینده !؟
حالا این سازمان تامین اجتماعی است که دوباره باید بحران را تجربه کند، اگر منابعش در وزارت بهداشت ادغام شود. سازمانی که نتوانست با قوای کارگری اش نمایندگان را اغنا کند . دستان پینه بسته ات پرتوان باید آقای کارگر .
منبع: روزنامه شیرازنوین
9873/ 2027
سالهای پیش بود که تابلوی یکی از بانک های کشور در حال تغییر نام بود . بانک رفاه کارگران که خیلی خاموش وبدون سروصدا در حال تغییر نام به بانک رفاه بانک همه بود . به این ترتیب خیلی از امتیازها ملغی وخیلی امتیازها برقرار می شد ! اما جامعه کارگری محکم جلوی این اقدام ایستاد . دوباره بانک رفاه کارگران با همان نام اولیه ادامه فعالیت داد. بانک های تخصصی دیگری هم در کشور وجود دارند که البته امور تخصصی خود را رها کرده اند و به اموری دیگر اشتغال دارند .بهتر بود نام همه بانک ها را یکدست بانک تجارت می گذاشتند تا خیال همه راحت شود .
اما بانک مسکن که باید فقط وفقط در حوزه تخصصی مسکن کار می کرد حالا با انبوهی تقاضا از سوی خانه اولی ها مواجه است . بانک صادرات که نمی تواند جوابگوی صادر کنندگان باشد وشاید نه تنها نمی تواند پاسخگو باشد که اختیاری هم دراین حوزه ندارد . بانک سپه که خا ص نیروهای مسلح وخانواده بزرگ آنان بود . بانک توسعه صادرات که آنهم معلوم نیست چرا در حوزه اصلی خود فعالیت نمی کند . بانک تعاون که اگر در مسیر اصلی خود بود قطعا تعاونی ها سروسامان داشتند و باقی قضایا.
اما بانک رفاه کارگران که متعلق به کارگران ایران زمین است حالابا منابعی سرشار مورد توجه سیاسیون قرار گرفته است . جامعه ضعیف کارگران که انگار پیش از انتخابات حامی سیاسیون است و پس از انتخابات حامی در مجلس شورای اسلامی ندارد. هر چند در سالهای گذشته تئوریسین های سازمان تامین اجتماعی سعی در راهی نمودن برخی نمایندگان همسو با جریانات کارگری در مجلس داشتند اما انگار این تئوری شکست خورد وقادر نبودند در مجلس امتیزی بدهند وامتیازی بگیرند هرچند جامعه کارگری رای بالایی در انتخابات مجلس ، ریاست جمهوری وشوراهای شهر روستا دارند.
آرایی که به طور قطع شامل خیلی از نمایندگان مجلس شده است اما نمایندگان حتی حاضر نشدند نسبت به طرح اصلاح قراردادهای کارگری اقدام کنند ویا در حوزه امنیت شغلی آنان ورود کنند.
بهبود روابط کار ، افزایش قدرت خرید کارگران ، واقعی شدن دستمزدها ، افزایش قدرت چانه زنی کارگران در مذاکرات سه جانبه ، جلوگیری از اخراج کارگران از جمله خواسته های این جامعه بزرگ در کشور است که در هر دوره از انتخابات مطرح و دردوره های دیگر نیز مطرح می شود وبدون پاسخ ورسیدگی می ماند.
حالا جامعه کارگری نگران دست درازی به منابع خود در سازمان تامین اجتماعی هستند . منابعی که اگر مورد دست درازی قرار گیرد جبران ناپذیر خواهد بود.
محمد ستاری فر رییس اسبق سازمان تامین اجتماعی در بیان خاطرات خود از یک مقطع سیاسی کشور می گوید ، در دهه شصت اقای کروبی به اقای موسوی نخست وزیر وقت مراجعه ودرخواست 5 میلیارد تومان اعتبار برای دستگاههای دولتی را نمود . نخست وزیر وقت پس از مشورت با رییس بانک مرکزی وقت دستور تخصیص این اعتبار را از محل صندوق تامین اجتماعی صادر نمود . درادامه زمانی که از اقای نخست وزیر سوال شد آیا میدانید این پول متعلق به کدام قشر بوده وایشان ابراز بی اطلاعی کردند معلوم شد کارگران هم در جنگ مشارکت جدی دارند وهم در پشت جبهه منابع مالیشان اینگونه مورد برداشت قرار گرفته است . هر چند نخست وزیر وقت بسیار ابراز تاسف کرد و در هر فرصتی قصد بازگرداندن پول را به صندوق کارگران داشت اما این فرصت مهیا نشد وداستان تبصره82 هم از این جهت معروفیت پیدا کرد .
اما دولت بندر مکران را در اخیتار این سازمان قرار داده بود تا با فروش نفت بخش عظیمی از بدهی های خود به کارگران را پرداخت کند . حالا که دوباره پول ها روی هم جمع شده تا از خطر ورشکستگی صندوق آن جلوگیری شود این بار وزارت بهداشت است که کار مرتضوی ها را تکرار می کند.
کارگران حامی ندارند . انگار سواد درستی هم ندارند پس می شود سر آنان کلاه گذاشت چون دلی صاف ومهربان دارند. آنان غمخوار دولت ها بوده وهستند حتی اگر گاهی خودشان را مقابل چشمان وکیل الدوله ها از سر خجالت زدگی جلوی زن وفرزند آتش زده باشند . حتی اگر بیکار شده باشند و صد بار جلوی استانداری ها تجمع کرده باشند، حتی اگر صد بار دیگر انتخابات برگزار شود باز هم به مشارکت آنان نیاز باشد . حتی اگر جنگ شود و دوباره سرباز بخواهند. تعداد شهدای کارگری بسیار است، تعداد کارخانه های تعطیل شده هم بسیار است . هر کارخانه یک پایگاه مقاومت بنام یک شهید داشت که انگار آن پایگاه مقاومت هم تعطیل شده باشد. بیایید با هم صادق باشیم ، منابع سازمان تامین اجتماعی قرار است در کدام بخش صرف شود ؟ آیا اعتماد و اعتباری برای دفترچه های بیمه سازمان تامین اجتماعی باقی مانده است؟ چطور این سازمان با آن همه توان سرمایه گذاری قادر به ساخت یک بیمارستان در شیراز نبود ؟ چرا نمایندگانی که در هیچ برنامه ای استاندار را همراهی نمی کنند اما در مراسم کلنگ زنی نمادین بیمارستان تامین اجتماعی حاضر شدند. انگار خبری در راه است. خیر باشد آقای نماینده !؟
حالا این سازمان تامین اجتماعی است که دوباره باید بحران را تجربه کند، اگر منابعش در وزارت بهداشت ادغام شود. سازمانی که نتوانست با قوای کارگری اش نمایندگان را اغنا کند . دستان پینه بسته ات پرتوان باید آقای کارگر .
منبع: روزنامه شیرازنوین
9873/ 2027
کپی شد