در این یادداشت به قلم محمدمهدی جعفری زاده صاحب امتیاز و مدیرمسئول روزنامه طلوع آمده است: هنوز پس از گذشت صدها سال از تبلیغ دین، نمیدانیم باید با چه روشی امر به معروف و نهی از منکر کرد تا نتیجه بخش و اقناع کننده اذهان عمومی باشد!
گاهی بد دفاع کردن از دین، بدتر از مخالفت و دشمنی با دین است. دین امری اعتقادی و پذیرفتنی است نه اجباری و تحمیلی؛ که خدای تعالی فرمود: «لا اکراه فی الدین.»
سخنان خداوند همانند سخنان ما که جنبه شعاری دارد، نیست بلکه حقیقت محض و صدق مطلق است و در آن دغل و دروغ و منفعتطلبی، راه ندارد.
روش خداوند و پیامبرانش، موعظه، حکمت و جدل احسن است نه آبروریزی و سرکوب و افشاگری. خداوند «ستارالعیوب» است؛ یعنی عیبها و زشتیهای گناهکاران را میپوشاند و در پس پرده استتار نگه میدارد. چرا ما از این روش الهی استفاده نمیکنیم و فقط در ساز خود میدمیم؟
همه مراجع تقلید و متون و منابع اسلامی، یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر را «تأثیرگذاری» آن برطرف مقابل قلمداد میکنند. یعنی اگر ما تشخیص دادیم که امر به معروف و نهی از منکر در مواردی، بیفایده و بیتأثیر است وجوب آن ساقط میشود چه برسد به اینکه در پرتو امر به معروف و نهی از منکر، نتیجه معکوس حاصل شود و مردم نسبت به دین، بدبین شوند.
مگر هدف از امر به معروف و نهی از منکر تقویت ارزشهای دینی و محو ضد ارزشها نیست حال اگر روش انجام آن، خود باعث اشاعه فحشا و ترویج منکرات شود، چه باید کرد؟ عیب ما در این است که «روشها» را نمیدانیم و کار را خرابتر میکنیم.
اگر جوانی در فضای مجازی و یا در عالم واقع دچار خطا و گناهی شد نباید به گونهای با وی برخورد کنیم که جامعه با برخورد انفعالی و ترحمآمیز، عمل او را تأیید و روش ما را محکوم کرده و جوّ عمومی را غبارآلود و نفرتآور کند.
چرا باید در سالهای متمادی بهگونهای عمل شود که در مقابل یک گناهِ انجام شده، بلافاصله مردم سلسله گناهان و زنجیره خطاها و خلافهایی که دیگران کردهاند، به رخ بکشند و این گناه را در مقابل آن گناهان ناچیز جلوه دهند؟
لحظهای بیندیشیم و ببینیم جامعه در قبال عقدههای متراکمی که از خلافکاریهای گسترده در خود انباشته، با چه زبانی در مقام اعتراض برمیآید و چه میگوید؟
چرا همچنان بر طبل خود میکوبیم و صداهای طبلهای دیگران را نمیشنویم؟ تا کی میخواهیم این روش را ادامه داده و چه نتیجهای از آن میخواهیم بگیریم؟ همه خوبیها و بدیها را با هم ببینیم و در یک مجموعه واحد، آنها را مداوا کنیم.
9873/ 2027
گاهی بد دفاع کردن از دین، بدتر از مخالفت و دشمنی با دین است. دین امری اعتقادی و پذیرفتنی است نه اجباری و تحمیلی؛ که خدای تعالی فرمود: «لا اکراه فی الدین.»
سخنان خداوند همانند سخنان ما که جنبه شعاری دارد، نیست بلکه حقیقت محض و صدق مطلق است و در آن دغل و دروغ و منفعتطلبی، راه ندارد.
روش خداوند و پیامبرانش، موعظه، حکمت و جدل احسن است نه آبروریزی و سرکوب و افشاگری. خداوند «ستارالعیوب» است؛ یعنی عیبها و زشتیهای گناهکاران را میپوشاند و در پس پرده استتار نگه میدارد. چرا ما از این روش الهی استفاده نمیکنیم و فقط در ساز خود میدمیم؟
همه مراجع تقلید و متون و منابع اسلامی، یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر را «تأثیرگذاری» آن برطرف مقابل قلمداد میکنند. یعنی اگر ما تشخیص دادیم که امر به معروف و نهی از منکر در مواردی، بیفایده و بیتأثیر است وجوب آن ساقط میشود چه برسد به اینکه در پرتو امر به معروف و نهی از منکر، نتیجه معکوس حاصل شود و مردم نسبت به دین، بدبین شوند.
مگر هدف از امر به معروف و نهی از منکر تقویت ارزشهای دینی و محو ضد ارزشها نیست حال اگر روش انجام آن، خود باعث اشاعه فحشا و ترویج منکرات شود، چه باید کرد؟ عیب ما در این است که «روشها» را نمیدانیم و کار را خرابتر میکنیم.
اگر جوانی در فضای مجازی و یا در عالم واقع دچار خطا و گناهی شد نباید به گونهای با وی برخورد کنیم که جامعه با برخورد انفعالی و ترحمآمیز، عمل او را تأیید و روش ما را محکوم کرده و جوّ عمومی را غبارآلود و نفرتآور کند.
چرا باید در سالهای متمادی بهگونهای عمل شود که در مقابل یک گناهِ انجام شده، بلافاصله مردم سلسله گناهان و زنجیره خطاها و خلافهایی که دیگران کردهاند، به رخ بکشند و این گناه را در مقابل آن گناهان ناچیز جلوه دهند؟
لحظهای بیندیشیم و ببینیم جامعه در قبال عقدههای متراکمی که از خلافکاریهای گسترده در خود انباشته، با چه زبانی در مقام اعتراض برمیآید و چه میگوید؟
چرا همچنان بر طبل خود میکوبیم و صداهای طبلهای دیگران را نمیشنویم؟ تا کی میخواهیم این روش را ادامه داده و چه نتیجهای از آن میخواهیم بگیریم؟ همه خوبیها و بدیها را با هم ببینیم و در یک مجموعه واحد، آنها را مداوا کنیم.
9873/ 2027
کپی شد