در این یادداشت به قلم مهدی اسلامی آمده است: شاید شما هم این جمله معروف را شنیده باشید که «کشورهایی که کتابخانههایش خلوت باشد، راهروهای دادگاههایش شلوغ میگردد!»
این یک واقعیت انکارناپذیر است که هر چقدر مردم یک کشور دانش و اطلاعات عمومی کمتری داشته باشند و کمتر تحت آموزش صحیح (تأکید میکنیم، آموزش صحیح نه نظام آموزشی حفظ مطالب و فراموشی سریع آن) قرار گرفته باشد، آن کشور توسعهیافتگی کمتری دارد و همچنین میزان جرم، اعتیاد، جنایت و ... در آن بیشتر است. برعکس آن وقتی در کشوری مردم از میزان سواد و دانش واقعی بیشتری برخوردار باشند و علاقهمندی به مطالعه کتاب، روزنامه و نشریات مختلف باشند، آن کشور صددرصد توسعه یافته میشود و آمار جرم و جنایت آن جامعه به مراتب کمتر از کشورهای توسعهیافته و دارای دانش اندک است.
* شرط کافی مورد نیاز برای داشتن دانش یک ملت میزان مطالعه مردم میباشد!
البته موضوع دانش یک ملت تنها با آیتم سطح سواد یک کشور مرتبط نیست و متوسط سواد مردم یعنی میزان افرادی که مدرک تحصیلی دیپلم، فوقدیپلم (کاردانی)، لیسانس (کارشناسی)، فوقلیسانس (کارشناسی ارشد)، دکترا و ... دارند یکی از فاکتورهای مورد نیاز برای داشتن دانش یک ملت میباشد و شرط لازم است اما کافی نیست!
شرط کافی میزان مطالعه مردم میباشد، وجود کتاب، روزنامه و نشریات در سبد هزینه خانوادهها است، تیراژ بالای انتشار کتاب و روزنامه میباشد. در کشور ما به دلیل وجود دانشگاهها و مراکز عالی متعدد میانگین افرادی که مدرک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دارند بسیار بالا است و شرط لازم برای بالا بودن دانش و جود دارد اما در کمال تأسف شرط کافی که میزان مطالعه کتاب، روزنامه و مجله است در ایران از وضعیت بدی برخوردار میباشد!!!
در کشور ما تیراژ انتشار اکثر کتابها هزار یا دو هزار نسخه است و از هر صد کتابی که منتشر میگردد سه تا پنج کتاب چاپ مجدد میشوند و تیراژها از دو، سه هزار نسخه بیشتر میگردد. در زمینه تیراژ روزنامه و مجلهها نیز وضعیت بسیار اسفبار میباشد و بیشتر روزنامههای کشور تیراژ زیر پنج هزار نسخه دارند و آمار سه روزنامه پر تیراژ کشور که در تمام نقاط کشور و استانها توزیع میشوند به سختی به بیست هزار نسخه در روز میرسد که این تیراژ شامل سه روزنامه است و سایر روزنامههای کشور زیر ده هزار نسخه در روز تیراژ دارند.
در مجموع شنیده میشود در سال 1397 تیراژ تمام روزنامههای کشور بین 150 تا 200 هزار نسخه کاهش داشته و به مرز حدود هشتصد هزار نسخه در روز کاهش یافته است و بخش قابل توجهی از این تیراژ نیز از روی دکههای مطبوعاتی برگشت میگردد و به عنوان روزنامه باطله کیلویی فروخته میشوند!
یکی از دلایلی که در رابطه با این تیراژ اندک مطرح میشود، پاسخ اشتباه و کلیشهای ظهور فضای مجازی و نفوذ شبکههای اجتماعی در زندگی ایرانیان است. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که ضرر و زیان آنها به مراتب بیش از فوایدش است و اگر بخواهیم آماری به این مهم نگاه کنیم، هشتاد درصد موجودیت شبکههای اجتماعی ضرر و زیان، تخریب، ترور شخصیت، انتشار دروغ و شایعه است و همانند کربن و دی اکسیدکربن در هوای تنفسی ایرانیان میباشد و تنها بیست درصد ماهیت پیامرسانها و شبکههای اجتماعی منفعت جامعه را به دنبال دارد و این واقعیتی است که کارشناسها بارها و بارها از تریبونهای مختلف گفته یا در جاهای متعدد نوشتهاند.
برای اثبات این موضوع که کاهش تیراژ کتاب و روزنامهها در کشور ما ارتباط زیادی با توسعه فضای مهآلود مجازی و رسوخ شبکههای اجتماعی در ذهن و زندگی ایرانیان ندارد، این مهم را یادآوری میکنیم که قبل ظهور و رشد قارچگونه پیامرسانها و شبکههای اجتماعی نیز تیراژ روزنامههای کشور حدود یک میلیون و دویست هزار نسخه در روز بود یا تیراژ چاپ کتابها هزار، دو هزار و نهایت سه هزار نسخه بودند.
دلیل دیگری که اثبات کننده عدم ارتباط بین توسعه شبکههای اجتماعی و کاهش تیراژ روزنامهها است، تیراژ روزنامه و کتاب در کشورهای توسعه یافته همچون ژاپن، چین، آمریکا، فرانسه، انگلیس و ... است. در این دسته کشورها سرعت اینترنت بالاتر از ایران میباشد و تعدد و گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بیش از ایران میباشد اما تیراژ روزنامهها و کتابها به مراتب بیش از ایران است که حتی باورش نیز سخت میباشد.
* پرتیراژترین روزنامههای جهان پنج روزنامه ژاپنی!
در این وادی ژاپنیها واقعاً با سایر ملتها متفاوت هستند و میتوان با فاصله آنها را روزنامهخوانهای حرفهای در قیاس با سایر ملتها دانست.
پرتیراژترین روزنامههای جهان را پنج روزنامه ژاپنی تشکیل میدهند که اولین آن روزنامه پرخواننده «یومیوری» با تیراژ بیش از پانزده میلیون نسخه در روز است.
جایگاه دوم جدول پرتیراژترین روزنامههای جهان مربوط به روزنامه «آساهی» ژاپن است که تیراژ بیش از دوازده میلیون نسخه در روز را دارد. رتبههای سوم، چهارم و پنجم جدول نیز به ترتیب مربوط به سه روزنامه ژاپنی است «مانیچی» با تیراژ بیش از پنچ میلیون و پانصد هزار نسخه، «نیهون» با تیراژ چهار میلیون و ششصد هزار نسخه در روز و بالاخره روزنامه «چونیچی» با تیراژ چهار میلیون و پانصد هزار نسخه است.
شاید باورش سخت باشد اما این تیراژها واقعی میباشد از پانزده میلیون نسخه تا دوازده میلیون نسخه و ... که این روزنامهها در نقاط مختلف ژاپن چاپ میشوند، یعنی روزنامه «یومیوری» در چند چاپخانه در نقاط مختلف کشور چاپ و در ادامه توزیع میگردد، چون هیچ چاپخانهای نمیتواند این تیراژ را از شب تا صبح چاپ کند.
جایگاه ششم جدول پرتیراژترین روزنامههای جهان مربوط به روزنامه آلمانی «بیلد» با تیراژ حدود چهار میلیون نسخه میباشد و دو روزنامه بریتانیایی «اخبار جهان» و «سون» به ترتیب با تیراژ سه میلیون و پانصد هزار نسخه و سه میلیون و یکصد و پنجاه هزار نسخه جایگاه هفتم و هشتم جدول را به خود اختصاص دادهاند.
در کمال تعجب در جایگاه نهم جدول باز هم یک روزنامه ژاپنی حضور دارد که روزنامه «سانکی» دارای تیراژ بالای دو میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نسخه در روز است. در جایگاه دهم جدول روزنامه «کاناکو ایکسااوکسی» با تیراژ دو میلیون و ششصد هزار نسخه قرار دارد.
روزنامه «تودی آمریکا» با تیراژ دو میلیون و پانصد و بیست هزار نسخه، روزنامه چینی «پیپلس دیلی» با تیراژ دو میلیون و پانصد هزار نسخه، روزنامه باز هم ژاپنی «توکیو اسپورت» با تیراژ دو میلیون و چهارصد و پنجاه هزار نسخه، روزنامه بریتانیایی «دیلی مایل» با تیراژ دو میلیون و چهارصد هزار نسخه و روزنامه «چو سون لبو» کشور کره جنوبی با تیراژ دو میلیون و سیصد و هشتاد هزار نسخه در روز به ترتیب عنوان یازدهم تا پانزدهم پرتیراژترین روزنامههای جهان را دارند.
روزنامههای مطرحی همانند «وال استریت ژورنال» آمریکا با دو میلیون نسخه در روز، «نیویورک تایمز» با تیراژ یک میلیون و هفتصد هزار نسخه، «لوس آنجلس تایمز» با تیراژ یک میلیون و دویست و پنجاه هزار نسخه، «واشنگتن پست» با تیراژ یک میلیون نسخه، «شیکاگو تریبون» با تیراژ نهصد و پنجاه هزار نسخه در روز و «نیویورک پست» با تیراژ هفتصد هزار نسخه به ترتیب جایگاههای نوزدهم، بیست و هفتم، چهل و دوم، پنجاه و هفتم، پنجاه و هشتم و نود و هفتم جدول را اشغال کردهاند.
به جز پنج روزنامه اول جدول و روزنامههای نهم و سیزدهم که ژاپنی هستند، دوازده روزنامه دیگر از سرزمین آفتاب در بین یکصد روزنامه پرتیراژ جهان قرار دارند و این آمار نشاندهنده فاصله کیلومتری روزنامه خواندن در ژاپن با کشورمان میباشد.
در این لیست صدتایی ژاپنیها نوزده روزنامه، هندیها هجده روزنامه، چینیها هفده روزنامه، بریتانیا شانزده روزنامه و آمریکاییها ده روزنامه دارند.
شگفتیهای این لیست به همین موارد ختم نمیشود و مثلاً در جایگاه چهل و یکم لیست روزنامه تایوانی با یک میلیون و سیصد هزار نسخه یا در مکان چهل و سوم جدول روزنامهای تایلندی با یک میلیون و دویست نسخه و باز هم در مکان پنجاه و سه و پنجاه و چهارم دو روزنامه تایوانی هر کدام با تیراژ یک میلیون نسخه به چشم میخورد!
حتی روزنامه «الاهرام» مصر تیراژ بیش از نهصد هزار نسخه دارد و این تیراژها باز هم ذهن را درگیر این موضوع میسازد که چرا همه روزنامههای چاپ ایران به اندازه همین روزنامه مصری تیراژ ندارند و چطور در کشور ژاپن که قطب تکنولوژی است روزی بیش از پنجاه میلیون نسخه روزنامه چاپ میشود؟!!!
بهراستی چرا مردم ما اهل مطالعه نیستند و اقبالی به روزنامهها و دیگر نشریات ندارند و در سبد هزینه خانوارها کتاب جایگاهی بسیار کم رنگ دارد که عمده همان نیز مربوط به کتابهای کمک آموزشی مقاطع مختلف تحصیلی است؟!
مقایسه تیراژهای روزنامه در ایران و کشورهای ذکر شده و شکاف عظیم تعداد خوانندگان روزنامه و کتاب در این کشورها با ایران میتواند دلایل بسیاری از مشکلات ما را نمایان سازد. از این پروسه میشود فهمید چرا حجم ورودی پروندههای قضایی در کشور ما تا این حد بالا است و شوراهای حل اختلاف و دادگاههای ایران تا این اندازه شلوغ میباشد یا به چه دلیل اقتصاد کشور ما بیمار است و نتوانستهایم این بیماری را بهبود دهیم!
* تأثیر سرانه مطالعه در ترجیح دادن منافع گروهی به منافع شخصی
تفاوت سطح مطالعه در ایران با کشورهایی همانند ژاپن، هند، چین، آمریکا، بریتانیا، آلمان، فرانسه و ... باعث شده است تا مردم این کشورها منافع گروهی را بیش از منافع شخصی مورد توجه قرار دهند و دارای فرهنگ زندگی اجتماعی بالاتری باشند.
البته هیچ موردی مطلق نیست و قرار نیست همه مردم این کشورها موارد ذکر شده را مدنظر قرار دهند اما درصد افرادی که مثلاً در ژاپن تخلف رانندگی انجام نمیدهند (یعنی از چراغ قرمز عبور نمیکنند، در خیابان یک طرفه در مواقع خلوت تردد ندارند، در مکانی که تابلو توقف ممنوع وجود دارد هرگز اتومبیل خود را پارک نمیکنند یا پارک دوبل انجام نمیدهند تا به حق دیگران تجاوز نگردد و ...» بالای نود درصد است اما واقعاً در کشور ما این موضوع شامل چند درصد جامعه است؟!
چند درصد مردم کشور ما پارک دوبل انجام نمیدهند یا در محل توقف ممنوع اتومبیل خود را پارک نمیکنند و به حقوق دیگران توجه دارند؟! شاید نتوان آمار دقیقی را اعلام کرد اما از مشاهدهها میتوان حدس زد آمار مذکور بسیار کمتر از ژاپن است و شاید حدود ده درصد مردم باشند که برای رعایت حقوق دیگر شهروندان به خود اجازه ندهند هر کجا دلشان خواست اتومبیل خود را پارک کنند و ...
وقتی میگویند مردم هند یا چین تعصب خاصی روی خرید اجناس هندی یا چینی دارند، شاید فکر کنیم آنها با چشمان بسته و تعصب بیجا جنس هندی و چینی میخرند. اما اینگونه نیست، در چین و هند اجناس با درجه یک، درجه متوسط و بیکیفیت تولید میشود اما هر کدام از این کالاها قیمت خاص خود را دارد و هرگز جنس متوسط با قیمت جنس درجه یک به مردم عرضه نمیشود.
در واقع آمار بالای مطالعه در این کشور باعث شده است تا تولیدکنندگان ریز و درشت وظایف خود را بشناسند و به مشتریان خود احترام بگذارند و در نقطه مقابل مردم نیز خود را موظف بدانند کالای ساخت چین یا ساخت هند را بخرند و از تولیدکنندگان کشور خویش حمایت عملی نمایند. اما در کشور ما شرایط به چه صورت است؟!
در ایران اکثریت تولیدکننده و مصرفکنندهها و همچنین صادرکننده و واردکنندهها منافع خود را مهمتر از هر چیز دیگری میدانند. مثلاً واردکننده ایرانی میرود چین و تولیدکننده چینی فلان کالا را با سه کیفیت و سه قیمت به تاجر ایرانی پیشنهاد میدهد اما عمده تجار ما کالای درجه سه با کمترین قیمت را انتخاب میکنند یا اگر خیلی به مشتریان خویش بها دهند کالای درجه دوم و با قیمت کمتر از کالای درجه یک را سفارش میدهند و اینگونه ما فکر میکنیم همه کالاهای چینی کیفیت ضعیفی دارد!!!
اما در کشور چین کالاهای درجه یک تولید میشود با نمونههای آمریکایی و اروپایی از لحاظ کیفیت برابری میکند اما قیمتی به مراتب کمتر از مشابه آمریکایی و اروپایی دارد و اینگونه است که کارشناسهای اقتصادی آمریکا میگویند اقتصاد آمریکا از تولیدات چین ضربههای سنگینی خورده است.!
مثال دیگر در این خصوص صنعت خودروسازی کشور است که در چند دهه اخیر اگر از لحاظ قیمت رشد صددرصدی داشته اما از نظر کیفیت رشدی بیش از بیست درصد نداشته و به این ترتیب قیمت و کیفیت خودروهای تولید داخل به هیچ عنوان با نسبت برابر در چند دهه گذشته رشد نداشته و چون دولت از طریق تعیین عوارض بالای ورود خودرو خارجی همیشه صنعت خودروسازی ایران را مورد حمایت قوی قرار داده است، ایرانیان مجبور به خرید اتومبیلهای بیکیفیت با قیمت بالا شدهاند!
از این قبیل مثالها بسیار است و میتوان یکی از دلایل مهم همه مشکلات کشور را در پایین بودن سرانه مطالعه ایرانیان دانست و همین موضوع طلب میکند تا در این زمینه تحقیقات بسیار جدی صورت بگیرد و آنگاه چندین تیم دانشگاهی نحوه افزایش سرانه مطالعه در ایران را مورد بررسی جامعه قرار دهند و راهکارهای متعدد و قابل اجرا برای سنین مختلف، شخصیتهای متفاوت و مردم با فرهنگهای گوناگون کشور را تهیه نمود.
آنگاه عزم ملی شکل بگیرد و از پیشدبستانی، مهدهایکودک کار شروع شود و به مقطع ابتدایی و متوسطه و ... تعمیم پیدا کند. وقتی افراد در سنین پایین علاوه بر کتابهای درسی، کتاب و نشریات دیگر را به طورت مداوم مطالعه نمایند، این عادت را پس از پایان تحصیلات ادامه میدهند.
اما بایستی برای سایر اقشار جامعه نیز برنامه اجرایی داشت و اقداماتی را انجام داد تا اینگونه به جای سرگرم شدن اکثریت افراد جامعه در فضای مجازی آلوده به دروغ، شایعه و بسیاری مفاسد مردم به دنبال مطالعه مطالب حقیقی و واقعی بشوند.
* برای توسعه مطلوب راهی نداریم جز بالا بردن سرانه مطالعه کشور!
اگر قرار است مسیر توسعه کشور را ترسیم کنیم و بسیاری ناهنجاریهای فعلی را در بلندمدت کاهش چشمگیری دهیم، راهی نداریم بهجز بالا بردن سرانه مطالعه کشور و داشتن برنامههایی برای افزایش تیراژ کتابها و روزنامههای کشور و گسترش کتابخانهها در تمام نقاط ایران اسلامی تا عقبماندگیها را جبران کنیم.
پایین بودن سرانه مطالعه، کاهش و اندک بودن تیراژ روزنامهها و کتابهای مختلف در کشور را نباید مواردی بیاهمیت دانست، برای پیشرفت واقعی کشور بایستی سرانه مطالعه افزایش یابد و باید سعی کرد مردم را به خواندن تشویق نمود.
منبع: روزنامه تماشا
9873/ 2027
این یک واقعیت انکارناپذیر است که هر چقدر مردم یک کشور دانش و اطلاعات عمومی کمتری داشته باشند و کمتر تحت آموزش صحیح (تأکید میکنیم، آموزش صحیح نه نظام آموزشی حفظ مطالب و فراموشی سریع آن) قرار گرفته باشد، آن کشور توسعهیافتگی کمتری دارد و همچنین میزان جرم، اعتیاد، جنایت و ... در آن بیشتر است. برعکس آن وقتی در کشوری مردم از میزان سواد و دانش واقعی بیشتری برخوردار باشند و علاقهمندی به مطالعه کتاب، روزنامه و نشریات مختلف باشند، آن کشور صددرصد توسعه یافته میشود و آمار جرم و جنایت آن جامعه به مراتب کمتر از کشورهای توسعهیافته و دارای دانش اندک است.
* شرط کافی مورد نیاز برای داشتن دانش یک ملت میزان مطالعه مردم میباشد!
البته موضوع دانش یک ملت تنها با آیتم سطح سواد یک کشور مرتبط نیست و متوسط سواد مردم یعنی میزان افرادی که مدرک تحصیلی دیپلم، فوقدیپلم (کاردانی)، لیسانس (کارشناسی)، فوقلیسانس (کارشناسی ارشد)، دکترا و ... دارند یکی از فاکتورهای مورد نیاز برای داشتن دانش یک ملت میباشد و شرط لازم است اما کافی نیست!
شرط کافی میزان مطالعه مردم میباشد، وجود کتاب، روزنامه و نشریات در سبد هزینه خانوادهها است، تیراژ بالای انتشار کتاب و روزنامه میباشد. در کشور ما به دلیل وجود دانشگاهها و مراکز عالی متعدد میانگین افرادی که مدرک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دارند بسیار بالا است و شرط لازم برای بالا بودن دانش و جود دارد اما در کمال تأسف شرط کافی که میزان مطالعه کتاب، روزنامه و مجله است در ایران از وضعیت بدی برخوردار میباشد!!!
در کشور ما تیراژ انتشار اکثر کتابها هزار یا دو هزار نسخه است و از هر صد کتابی که منتشر میگردد سه تا پنج کتاب چاپ مجدد میشوند و تیراژها از دو، سه هزار نسخه بیشتر میگردد. در زمینه تیراژ روزنامه و مجلهها نیز وضعیت بسیار اسفبار میباشد و بیشتر روزنامههای کشور تیراژ زیر پنج هزار نسخه دارند و آمار سه روزنامه پر تیراژ کشور که در تمام نقاط کشور و استانها توزیع میشوند به سختی به بیست هزار نسخه در روز میرسد که این تیراژ شامل سه روزنامه است و سایر روزنامههای کشور زیر ده هزار نسخه در روز تیراژ دارند.
در مجموع شنیده میشود در سال 1397 تیراژ تمام روزنامههای کشور بین 150 تا 200 هزار نسخه کاهش داشته و به مرز حدود هشتصد هزار نسخه در روز کاهش یافته است و بخش قابل توجهی از این تیراژ نیز از روی دکههای مطبوعاتی برگشت میگردد و به عنوان روزنامه باطله کیلویی فروخته میشوند!
یکی از دلایلی که در رابطه با این تیراژ اندک مطرح میشود، پاسخ اشتباه و کلیشهای ظهور فضای مجازی و نفوذ شبکههای اجتماعی در زندگی ایرانیان است. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که ضرر و زیان آنها به مراتب بیش از فوایدش است و اگر بخواهیم آماری به این مهم نگاه کنیم، هشتاد درصد موجودیت شبکههای اجتماعی ضرر و زیان، تخریب، ترور شخصیت، انتشار دروغ و شایعه است و همانند کربن و دی اکسیدکربن در هوای تنفسی ایرانیان میباشد و تنها بیست درصد ماهیت پیامرسانها و شبکههای اجتماعی منفعت جامعه را به دنبال دارد و این واقعیتی است که کارشناسها بارها و بارها از تریبونهای مختلف گفته یا در جاهای متعدد نوشتهاند.
برای اثبات این موضوع که کاهش تیراژ کتاب و روزنامهها در کشور ما ارتباط زیادی با توسعه فضای مهآلود مجازی و رسوخ شبکههای اجتماعی در ذهن و زندگی ایرانیان ندارد، این مهم را یادآوری میکنیم که قبل ظهور و رشد قارچگونه پیامرسانها و شبکههای اجتماعی نیز تیراژ روزنامههای کشور حدود یک میلیون و دویست هزار نسخه در روز بود یا تیراژ چاپ کتابها هزار، دو هزار و نهایت سه هزار نسخه بودند.
دلیل دیگری که اثبات کننده عدم ارتباط بین توسعه شبکههای اجتماعی و کاهش تیراژ روزنامهها است، تیراژ روزنامه و کتاب در کشورهای توسعه یافته همچون ژاپن، چین، آمریکا، فرانسه، انگلیس و ... است. در این دسته کشورها سرعت اینترنت بالاتر از ایران میباشد و تعدد و گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بیش از ایران میباشد اما تیراژ روزنامهها و کتابها به مراتب بیش از ایران است که حتی باورش نیز سخت میباشد.
* پرتیراژترین روزنامههای جهان پنج روزنامه ژاپنی!
در این وادی ژاپنیها واقعاً با سایر ملتها متفاوت هستند و میتوان با فاصله آنها را روزنامهخوانهای حرفهای در قیاس با سایر ملتها دانست.
پرتیراژترین روزنامههای جهان را پنج روزنامه ژاپنی تشکیل میدهند که اولین آن روزنامه پرخواننده «یومیوری» با تیراژ بیش از پانزده میلیون نسخه در روز است.
جایگاه دوم جدول پرتیراژترین روزنامههای جهان مربوط به روزنامه «آساهی» ژاپن است که تیراژ بیش از دوازده میلیون نسخه در روز را دارد. رتبههای سوم، چهارم و پنجم جدول نیز به ترتیب مربوط به سه روزنامه ژاپنی است «مانیچی» با تیراژ بیش از پنچ میلیون و پانصد هزار نسخه، «نیهون» با تیراژ چهار میلیون و ششصد هزار نسخه در روز و بالاخره روزنامه «چونیچی» با تیراژ چهار میلیون و پانصد هزار نسخه است.
شاید باورش سخت باشد اما این تیراژها واقعی میباشد از پانزده میلیون نسخه تا دوازده میلیون نسخه و ... که این روزنامهها در نقاط مختلف ژاپن چاپ میشوند، یعنی روزنامه «یومیوری» در چند چاپخانه در نقاط مختلف کشور چاپ و در ادامه توزیع میگردد، چون هیچ چاپخانهای نمیتواند این تیراژ را از شب تا صبح چاپ کند.
جایگاه ششم جدول پرتیراژترین روزنامههای جهان مربوط به روزنامه آلمانی «بیلد» با تیراژ حدود چهار میلیون نسخه میباشد و دو روزنامه بریتانیایی «اخبار جهان» و «سون» به ترتیب با تیراژ سه میلیون و پانصد هزار نسخه و سه میلیون و یکصد و پنجاه هزار نسخه جایگاه هفتم و هشتم جدول را به خود اختصاص دادهاند.
در کمال تعجب در جایگاه نهم جدول باز هم یک روزنامه ژاپنی حضور دارد که روزنامه «سانکی» دارای تیراژ بالای دو میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نسخه در روز است. در جایگاه دهم جدول روزنامه «کاناکو ایکسااوکسی» با تیراژ دو میلیون و ششصد هزار نسخه قرار دارد.
روزنامه «تودی آمریکا» با تیراژ دو میلیون و پانصد و بیست هزار نسخه، روزنامه چینی «پیپلس دیلی» با تیراژ دو میلیون و پانصد هزار نسخه، روزنامه باز هم ژاپنی «توکیو اسپورت» با تیراژ دو میلیون و چهارصد و پنجاه هزار نسخه، روزنامه بریتانیایی «دیلی مایل» با تیراژ دو میلیون و چهارصد هزار نسخه و روزنامه «چو سون لبو» کشور کره جنوبی با تیراژ دو میلیون و سیصد و هشتاد هزار نسخه در روز به ترتیب عنوان یازدهم تا پانزدهم پرتیراژترین روزنامههای جهان را دارند.
روزنامههای مطرحی همانند «وال استریت ژورنال» آمریکا با دو میلیون نسخه در روز، «نیویورک تایمز» با تیراژ یک میلیون و هفتصد هزار نسخه، «لوس آنجلس تایمز» با تیراژ یک میلیون و دویست و پنجاه هزار نسخه، «واشنگتن پست» با تیراژ یک میلیون نسخه، «شیکاگو تریبون» با تیراژ نهصد و پنجاه هزار نسخه در روز و «نیویورک پست» با تیراژ هفتصد هزار نسخه به ترتیب جایگاههای نوزدهم، بیست و هفتم، چهل و دوم، پنجاه و هفتم، پنجاه و هشتم و نود و هفتم جدول را اشغال کردهاند.
به جز پنج روزنامه اول جدول و روزنامههای نهم و سیزدهم که ژاپنی هستند، دوازده روزنامه دیگر از سرزمین آفتاب در بین یکصد روزنامه پرتیراژ جهان قرار دارند و این آمار نشاندهنده فاصله کیلومتری روزنامه خواندن در ژاپن با کشورمان میباشد.
در این لیست صدتایی ژاپنیها نوزده روزنامه، هندیها هجده روزنامه، چینیها هفده روزنامه، بریتانیا شانزده روزنامه و آمریکاییها ده روزنامه دارند.
شگفتیهای این لیست به همین موارد ختم نمیشود و مثلاً در جایگاه چهل و یکم لیست روزنامه تایوانی با یک میلیون و سیصد هزار نسخه یا در مکان چهل و سوم جدول روزنامهای تایلندی با یک میلیون و دویست نسخه و باز هم در مکان پنجاه و سه و پنجاه و چهارم دو روزنامه تایوانی هر کدام با تیراژ یک میلیون نسخه به چشم میخورد!
حتی روزنامه «الاهرام» مصر تیراژ بیش از نهصد هزار نسخه دارد و این تیراژها باز هم ذهن را درگیر این موضوع میسازد که چرا همه روزنامههای چاپ ایران به اندازه همین روزنامه مصری تیراژ ندارند و چطور در کشور ژاپن که قطب تکنولوژی است روزی بیش از پنجاه میلیون نسخه روزنامه چاپ میشود؟!!!
بهراستی چرا مردم ما اهل مطالعه نیستند و اقبالی به روزنامهها و دیگر نشریات ندارند و در سبد هزینه خانوارها کتاب جایگاهی بسیار کم رنگ دارد که عمده همان نیز مربوط به کتابهای کمک آموزشی مقاطع مختلف تحصیلی است؟!
مقایسه تیراژهای روزنامه در ایران و کشورهای ذکر شده و شکاف عظیم تعداد خوانندگان روزنامه و کتاب در این کشورها با ایران میتواند دلایل بسیاری از مشکلات ما را نمایان سازد. از این پروسه میشود فهمید چرا حجم ورودی پروندههای قضایی در کشور ما تا این حد بالا است و شوراهای حل اختلاف و دادگاههای ایران تا این اندازه شلوغ میباشد یا به چه دلیل اقتصاد کشور ما بیمار است و نتوانستهایم این بیماری را بهبود دهیم!
* تأثیر سرانه مطالعه در ترجیح دادن منافع گروهی به منافع شخصی
تفاوت سطح مطالعه در ایران با کشورهایی همانند ژاپن، هند، چین، آمریکا، بریتانیا، آلمان، فرانسه و ... باعث شده است تا مردم این کشورها منافع گروهی را بیش از منافع شخصی مورد توجه قرار دهند و دارای فرهنگ زندگی اجتماعی بالاتری باشند.
البته هیچ موردی مطلق نیست و قرار نیست همه مردم این کشورها موارد ذکر شده را مدنظر قرار دهند اما درصد افرادی که مثلاً در ژاپن تخلف رانندگی انجام نمیدهند (یعنی از چراغ قرمز عبور نمیکنند، در خیابان یک طرفه در مواقع خلوت تردد ندارند، در مکانی که تابلو توقف ممنوع وجود دارد هرگز اتومبیل خود را پارک نمیکنند یا پارک دوبل انجام نمیدهند تا به حق دیگران تجاوز نگردد و ...» بالای نود درصد است اما واقعاً در کشور ما این موضوع شامل چند درصد جامعه است؟!
چند درصد مردم کشور ما پارک دوبل انجام نمیدهند یا در محل توقف ممنوع اتومبیل خود را پارک نمیکنند و به حقوق دیگران توجه دارند؟! شاید نتوان آمار دقیقی را اعلام کرد اما از مشاهدهها میتوان حدس زد آمار مذکور بسیار کمتر از ژاپن است و شاید حدود ده درصد مردم باشند که برای رعایت حقوق دیگر شهروندان به خود اجازه ندهند هر کجا دلشان خواست اتومبیل خود را پارک کنند و ...
وقتی میگویند مردم هند یا چین تعصب خاصی روی خرید اجناس هندی یا چینی دارند، شاید فکر کنیم آنها با چشمان بسته و تعصب بیجا جنس هندی و چینی میخرند. اما اینگونه نیست، در چین و هند اجناس با درجه یک، درجه متوسط و بیکیفیت تولید میشود اما هر کدام از این کالاها قیمت خاص خود را دارد و هرگز جنس متوسط با قیمت جنس درجه یک به مردم عرضه نمیشود.
در واقع آمار بالای مطالعه در این کشور باعث شده است تا تولیدکنندگان ریز و درشت وظایف خود را بشناسند و به مشتریان خود احترام بگذارند و در نقطه مقابل مردم نیز خود را موظف بدانند کالای ساخت چین یا ساخت هند را بخرند و از تولیدکنندگان کشور خویش حمایت عملی نمایند. اما در کشور ما شرایط به چه صورت است؟!
در ایران اکثریت تولیدکننده و مصرفکنندهها و همچنین صادرکننده و واردکنندهها منافع خود را مهمتر از هر چیز دیگری میدانند. مثلاً واردکننده ایرانی میرود چین و تولیدکننده چینی فلان کالا را با سه کیفیت و سه قیمت به تاجر ایرانی پیشنهاد میدهد اما عمده تجار ما کالای درجه سه با کمترین قیمت را انتخاب میکنند یا اگر خیلی به مشتریان خویش بها دهند کالای درجه دوم و با قیمت کمتر از کالای درجه یک را سفارش میدهند و اینگونه ما فکر میکنیم همه کالاهای چینی کیفیت ضعیفی دارد!!!
اما در کشور چین کالاهای درجه یک تولید میشود با نمونههای آمریکایی و اروپایی از لحاظ کیفیت برابری میکند اما قیمتی به مراتب کمتر از مشابه آمریکایی و اروپایی دارد و اینگونه است که کارشناسهای اقتصادی آمریکا میگویند اقتصاد آمریکا از تولیدات چین ضربههای سنگینی خورده است.!
مثال دیگر در این خصوص صنعت خودروسازی کشور است که در چند دهه اخیر اگر از لحاظ قیمت رشد صددرصدی داشته اما از نظر کیفیت رشدی بیش از بیست درصد نداشته و به این ترتیب قیمت و کیفیت خودروهای تولید داخل به هیچ عنوان با نسبت برابر در چند دهه گذشته رشد نداشته و چون دولت از طریق تعیین عوارض بالای ورود خودرو خارجی همیشه صنعت خودروسازی ایران را مورد حمایت قوی قرار داده است، ایرانیان مجبور به خرید اتومبیلهای بیکیفیت با قیمت بالا شدهاند!
از این قبیل مثالها بسیار است و میتوان یکی از دلایل مهم همه مشکلات کشور را در پایین بودن سرانه مطالعه ایرانیان دانست و همین موضوع طلب میکند تا در این زمینه تحقیقات بسیار جدی صورت بگیرد و آنگاه چندین تیم دانشگاهی نحوه افزایش سرانه مطالعه در ایران را مورد بررسی جامعه قرار دهند و راهکارهای متعدد و قابل اجرا برای سنین مختلف، شخصیتهای متفاوت و مردم با فرهنگهای گوناگون کشور را تهیه نمود.
آنگاه عزم ملی شکل بگیرد و از پیشدبستانی، مهدهایکودک کار شروع شود و به مقطع ابتدایی و متوسطه و ... تعمیم پیدا کند. وقتی افراد در سنین پایین علاوه بر کتابهای درسی، کتاب و نشریات دیگر را به طورت مداوم مطالعه نمایند، این عادت را پس از پایان تحصیلات ادامه میدهند.
اما بایستی برای سایر اقشار جامعه نیز برنامه اجرایی داشت و اقداماتی را انجام داد تا اینگونه به جای سرگرم شدن اکثریت افراد جامعه در فضای مجازی آلوده به دروغ، شایعه و بسیاری مفاسد مردم به دنبال مطالعه مطالب حقیقی و واقعی بشوند.
* برای توسعه مطلوب راهی نداریم جز بالا بردن سرانه مطالعه کشور!
اگر قرار است مسیر توسعه کشور را ترسیم کنیم و بسیاری ناهنجاریهای فعلی را در بلندمدت کاهش چشمگیری دهیم، راهی نداریم بهجز بالا بردن سرانه مطالعه کشور و داشتن برنامههایی برای افزایش تیراژ کتابها و روزنامههای کشور و گسترش کتابخانهها در تمام نقاط ایران اسلامی تا عقبماندگیها را جبران کنیم.
پایین بودن سرانه مطالعه، کاهش و اندک بودن تیراژ روزنامهها و کتابهای مختلف در کشور را نباید مواردی بیاهمیت دانست، برای پیشرفت واقعی کشور بایستی سرانه مطالعه افزایش یابد و باید سعی کرد مردم را به خواندن تشویق نمود.
منبع: روزنامه تماشا
9873/ 2027
کپی شد