به گزارش ایرنا، هنرمندان ایرانی از دیرباز به محیط زیست به مثابه الهام بخش، تسکین دهنده، الگو و رنج کاه نگریستهاند. این نمونهها را میتوان در تصاویر پیچ پیچ پرگل فرش ایرانی و معماری حیاط ایرانی و نگارگریها دید.
گویی نمونهای فرازمینی از طبیعت در دل آثار هنری جا خوش کرده است که البته واقعیت زمینیاش امروز با صنعتیشدن جهان درحال از هم گسیختگی است.
شمسالدین غازی هنرمند آثار تجسمی معاصر با روشهای تازهای جلوهای دیگر از محیط طبیعی را با هنر و فرهنگ ایرانی آمیخته است. او جز آنکه نقاش و مجسمه ساز است، به باغبانی هنری روی آورده و با روش شرقی بُن سای به پرورش گونههای ایرانی در اندازههای مینیاتوری میپردازد.
او در این باره میگوید: واژه بن سای حدود یک دهه است برای مردم ایران آشناست که مردم معمولاً آن را باعنوان نوعی گیاه میشناسند درحالی که بنسای نام یک گیاه نیست بلکه نوعی روش باغبانی هنرمندانه برمبنای کوچک کردن درخت است.
غازی در مصاحبه با ایرنا افزود: بن سای واژهای ژاپنی است که از بن و سای تشکیل شده و به معنای پرورش درخت در ظرف یا سینی است و نه گلدان.
به عبارتی نوع تخصصی و هنری باغبانی است بدینمعنا که در شیوه بن سای میتوان درختان را به اندازهای کوچک کرد که اگر در باغبانی معمولی صورت گیرد، درخت از بین میرود.
این هنرمند تجسمی گفت: هنرمند بن سای تنها باغبانی نمیکند بلکه شمهای از هنر دارد و این هنر بیشتر به مجسمهسازی نزدیک است یعنی درواقع بنسای مرز باغبانی و هنر است.
او این روش را ساخت ماکتهای زنده مینامد که ظهور آن ها در ایران سابقهای طولانی ندارد اما در کشورهایی همچون چین، ژاپن، تایوان و تایلند رونق فراوانی دارد و با ورود به اروپا چنان وسعتی یافته است که هماکنون آکادمیهایی برای پرورش گیاهان به روش بنسای تأسیس شده است و در زمره مشاغل نفیس به شمار میرود.
غازی با بیان اینکه مهم ترین نکته در پرورش گیاهان مینیاتوری استفاده از درختان بومی همان منطقه است، ادامه داد: نمیتوان از درختان زادگاه بنسای یعنی ژاپن و چین برای باغبانی هنری در سایر نقاط جهان استفاده کرد زیرا این درختان تنها با آب و هوای بومی خود سازگارند و به همین دلیل در دیگر کشورها رشد نخواهند کرد و ارزش این نوع باغبانی در همین است.
او بیان کرد: در ژاپن و چین درختانی وجود دارد که با روش بن سای پرورش یافتهاند و به منزله ارثیه خانوادگی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند و بعضی از آنها 600 سال عمر دارند و قابل قیمتگذاری نیستند.
این هنرمند تجسمی با بیان اینکه در ایران مراکزی برای پرورش هنری گیاهان به روش بنسای ایجاد شده است، میگوید: این مراکز تاکنون در تهران و تبریز دایر شدهاند و باتوجه به محدودیت پرورش، هنوز موفق به تولید انبوه نشدهاند و ازآنجاکه واردات گیاهان موسوم به بنسای از چین، بیش از تولید داخلی و بومی این گیاه است، عموم مردم نوع تقلبی آن را خریداری میکنند که گیاهی متشکل از ریشه جینسینگ و پیوند شمشاد است که با نگهداری مناسب نهایتاً یک سال عمر میکند و باوجود قیمتی که تا 5پنج میلیون ریال نیز دارد ، عمر چندانی نخواهد کرد.
غازی که حدود هفت سال است با روشهای هنری باغبانی آشنا شده است و بیشتر دانش خود را ازطریق اینترنت و خواندن کتاب بهدست آورده است، با بیان اینکه با آزمون و خطا توانسته تکنیک مناسبی برای پرورش گیاهان ایرانی بیابد، عنوان کرد: تکنیکی که من انتخاب کردهام در جهان با نام بنسای هانتر شناخته میشود یعنی شکارچی بنسای که در این روش هنرمند در طبیعت به دنبال درختانی میگردد که قابلیت پرورش مینیاتوری داشته باشند و میتواند از هر درختی با هر قدمتی باشد.
با یافتن این درخت قدمت درخت اصلی به سالهای پرورش در گلدان افزوده میشود بنابراین درختی شصتساله که در گلدان 40سال پرورش مییابد عمری بالغ بر صد سال خواهد داشت.
این هنرمند تجسمی گفت:گیاهان منحصربه فرد اقلیم ایران را با قدمتهای مختلف پرورش دادهام از جمله زردآلو،افرا، زبان گنجشک، گردو، توت، ازگیل، نارون، انار، سیب، شیف لورا و انگور.
او آرایش و پرورش درختان را در این نوع باغبانی به مجسمه سازی نزدیک میداند و معتقد است: در هنر ایرانی با عالمی فرازمینی مواجهیم که نمونه آن را میتوان در نگارگری ایرانی دید. در مکتب شیراز نیز در این زمینه ابداعات بزرگی رخ داده است و برای نمونه لطفعلی صورتگر تکنقاشیهایی از پرندگان و گیاهان دارد که نشان میدهد توجه به طبیعت و شناخت آن دغدغه هنرمند در دوران خود بوده است.
غازی یکی از معیارهای ارزشمندسازی اثر هنری را هویتبخشی به آن میداند و دغدغه خود را در زمینه خلق آثار هنری، برجستهسازی هویت ایرانی عنوان میکند و خود را در جایی میان دنیای مدرن و زمان گذشته و حال سرگردان میبیند که هر روز پیوندهایی جذابتر از آن مییابد.
او در این زمینه میگوید: هنرمندان معاصر همگی در پی این بودهاند که دریابند در کجای هنر قرار دارند و دریافت این موضوع در مرزی باریک قرار دارد که وقتی با تاریخ نیز آمیخته میشود، مرزهای قابل شناختی ندارد به همین دلیل همه آثار هنرمندان معاصر مورد توجه قرار نمیگیرد.
نقش حیوانات نیز از دیگر نقشمایههای آثار غازی در نقاشیها و مجسمههایش است، حیواناتی همچون شیر، خروس و اسب در آثار او به تکرار و فراوانی دیده میشوند و خورشید نیز از اجزای طبیعی همواره حاضر در نقاشیهایش بهشمار میرود.
این هنرمند عرصه محیط زیست علاقه خود را به دنیای حیوانات به حس هویت بخشی آنان مربوط میداند و بیان میکند: از کودکی به حیوانات تعلقخاطر داشتم و فکر کردم بهتر است حیوانی ایرانی را مبنای آثار هنریام قرار دهم، مثلاً سعی کردم نژادهای مختلف قوچ را طراحی کنم بدینترتیب برای طراحیهای آناتومی و کلاسیک حیوان ایرانی را انتخاب کردم.
او میافزاید: در ادامه، شناخت پرندگان ایرانی به سرگرمی من بدل شد تا آنجا که حاصل آن مجموعه آثار گرافیکی پرندگان اسطورهای و افسانه بانام مجمع مرغان برگرفته از منطقالطیر عطار شد و اگر چه در مکاتب نگارگری هنرمندانی بودهاند که به حیوانات توجه کنند، از آنجا که در ایران هنرمند تخصصی حیوانات نداریم دوست داشتم در زمان معاصر در این موضوع کار کنم.
این هنرمند با بیان اینکه حیواناتی همچون شیر، خروس، اسب و مظاهر طبیعی چون خورشید در فرهنگ ایرانی از دیرباز بسیار مورد توجه بوده است، گفت: نقش شیر از دوران باستان در حجاریها، گچکاریها، روی سقفها، سنگ قبرها و حتی در ظروف کاربردی با مفاهیمی همچون قدرت، محافظت، نیکی و پاکی نیز دیده میشود. در زمان معاصر نیز مخصوصاً هنرمندان شیرازی به این حیوان اهتمامی ویژه داشتهاند همچنین خروس که معانی گستردهای بهویژه در هنر اسلامیایرانی دارد و از پرندههای مورد علاقه ایرانیان طی قرون است و مفاهیمی همچون هشیاری، بیداری و دوری از غفلت و زیبایی از آن استخراج میشود، از حیواناتی است که در مجسمهسازی و نقاشی از آن الهام گرفتهام.
این هنرمند شیرازی که علاوه بر اینها از خوشنویسی نیز در تلفیق با نقاشیهایش استفاده میکند بر این باور است که قرارگرفتن هنر خوشنویسی و نگارگری بهویژه در کتابهای داروشناسی، گیاهشناسی و جانورشناسی گذشته، ظرفیتهای این هنر را در خلق آثار هنری برجسته کرده است.
این پیوند در آثار گرافیکی و نقاشیهای این هنرمند به تبعیت از آثار طبیعت دوستانه پیشینیان خودنمایی میکند، غازی در این باره به ایرنا میگوید: منشأ ترکیب دو هنر خوشنویسی و نقاشی در نگارگریهای ایرانی با محوریت شناخت محیط زیست است وایده بهرهگیری از خوشنویسی به صورت بافت، با مفهوم یا بیمفهوم در کنار نقاشی بدینصورت شکل گرفته است.
وی میافزاید: به ترکیب خوشنویسی در آثار نقاشی از آن رو توجه کردم که دوست داشتم با نقاشی ترکیب شود و تبدیل خوشنویسی به نقاشی مدنظرم نبوده است بلکه نقاشی آمیخته با خوشنویسی را مدنظر داشتهام تا به نوعی یادآور کتابهای گیاهشناسی یا داروشناسی باشد و بتوانم آنها را به شکل امروزی و با شیوههایی مدرن تصویر کنم و از این رو، در برخی جاها قرار نیست خط خوانده شود، بلکه عنصر خوشنویسی به صورت بافت و برای فضاسازی اثر دیده میشود.
15خردادماه هر سال باعنوان روز جهانی محیط زیست شناخته میشود و همه اقشار جامعه به ویژه هنرمندان طی یک هفته در تلاش برای به چالشکشیدن معانی و مفاهیم محیط زیستی و تلاش برای نگهداری از کره زمین بر میآیند.
7375 /1876
گویی نمونهای فرازمینی از طبیعت در دل آثار هنری جا خوش کرده است که البته واقعیت زمینیاش امروز با صنعتیشدن جهان درحال از هم گسیختگی است.
شمسالدین غازی هنرمند آثار تجسمی معاصر با روشهای تازهای جلوهای دیگر از محیط طبیعی را با هنر و فرهنگ ایرانی آمیخته است. او جز آنکه نقاش و مجسمه ساز است، به باغبانی هنری روی آورده و با روش شرقی بُن سای به پرورش گونههای ایرانی در اندازههای مینیاتوری میپردازد.
او در این باره میگوید: واژه بن سای حدود یک دهه است برای مردم ایران آشناست که مردم معمولاً آن را باعنوان نوعی گیاه میشناسند درحالی که بنسای نام یک گیاه نیست بلکه نوعی روش باغبانی هنرمندانه برمبنای کوچک کردن درخت است.
غازی در مصاحبه با ایرنا افزود: بن سای واژهای ژاپنی است که از بن و سای تشکیل شده و به معنای پرورش درخت در ظرف یا سینی است و نه گلدان.
به عبارتی نوع تخصصی و هنری باغبانی است بدینمعنا که در شیوه بن سای میتوان درختان را به اندازهای کوچک کرد که اگر در باغبانی معمولی صورت گیرد، درخت از بین میرود.
این هنرمند تجسمی گفت: هنرمند بن سای تنها باغبانی نمیکند بلکه شمهای از هنر دارد و این هنر بیشتر به مجسمهسازی نزدیک است یعنی درواقع بنسای مرز باغبانی و هنر است.
او این روش را ساخت ماکتهای زنده مینامد که ظهور آن ها در ایران سابقهای طولانی ندارد اما در کشورهایی همچون چین، ژاپن، تایوان و تایلند رونق فراوانی دارد و با ورود به اروپا چنان وسعتی یافته است که هماکنون آکادمیهایی برای پرورش گیاهان به روش بنسای تأسیس شده است و در زمره مشاغل نفیس به شمار میرود.
غازی با بیان اینکه مهم ترین نکته در پرورش گیاهان مینیاتوری استفاده از درختان بومی همان منطقه است، ادامه داد: نمیتوان از درختان زادگاه بنسای یعنی ژاپن و چین برای باغبانی هنری در سایر نقاط جهان استفاده کرد زیرا این درختان تنها با آب و هوای بومی خود سازگارند و به همین دلیل در دیگر کشورها رشد نخواهند کرد و ارزش این نوع باغبانی در همین است.
او بیان کرد: در ژاپن و چین درختانی وجود دارد که با روش بن سای پرورش یافتهاند و به منزله ارثیه خانوادگی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند و بعضی از آنها 600 سال عمر دارند و قابل قیمتگذاری نیستند.
این هنرمند تجسمی با بیان اینکه در ایران مراکزی برای پرورش هنری گیاهان به روش بنسای ایجاد شده است، میگوید: این مراکز تاکنون در تهران و تبریز دایر شدهاند و باتوجه به محدودیت پرورش، هنوز موفق به تولید انبوه نشدهاند و ازآنجاکه واردات گیاهان موسوم به بنسای از چین، بیش از تولید داخلی و بومی این گیاه است، عموم مردم نوع تقلبی آن را خریداری میکنند که گیاهی متشکل از ریشه جینسینگ و پیوند شمشاد است که با نگهداری مناسب نهایتاً یک سال عمر میکند و باوجود قیمتی که تا 5پنج میلیون ریال نیز دارد ، عمر چندانی نخواهد کرد.
غازی که حدود هفت سال است با روشهای هنری باغبانی آشنا شده است و بیشتر دانش خود را ازطریق اینترنت و خواندن کتاب بهدست آورده است، با بیان اینکه با آزمون و خطا توانسته تکنیک مناسبی برای پرورش گیاهان ایرانی بیابد، عنوان کرد: تکنیکی که من انتخاب کردهام در جهان با نام بنسای هانتر شناخته میشود یعنی شکارچی بنسای که در این روش هنرمند در طبیعت به دنبال درختانی میگردد که قابلیت پرورش مینیاتوری داشته باشند و میتواند از هر درختی با هر قدمتی باشد.
با یافتن این درخت قدمت درخت اصلی به سالهای پرورش در گلدان افزوده میشود بنابراین درختی شصتساله که در گلدان 40سال پرورش مییابد عمری بالغ بر صد سال خواهد داشت.
این هنرمند تجسمی گفت:گیاهان منحصربه فرد اقلیم ایران را با قدمتهای مختلف پرورش دادهام از جمله زردآلو،افرا، زبان گنجشک، گردو، توت، ازگیل، نارون، انار، سیب، شیف لورا و انگور.
او آرایش و پرورش درختان را در این نوع باغبانی به مجسمه سازی نزدیک میداند و معتقد است: در هنر ایرانی با عالمی فرازمینی مواجهیم که نمونه آن را میتوان در نگارگری ایرانی دید. در مکتب شیراز نیز در این زمینه ابداعات بزرگی رخ داده است و برای نمونه لطفعلی صورتگر تکنقاشیهایی از پرندگان و گیاهان دارد که نشان میدهد توجه به طبیعت و شناخت آن دغدغه هنرمند در دوران خود بوده است.
غازی یکی از معیارهای ارزشمندسازی اثر هنری را هویتبخشی به آن میداند و دغدغه خود را در زمینه خلق آثار هنری، برجستهسازی هویت ایرانی عنوان میکند و خود را در جایی میان دنیای مدرن و زمان گذشته و حال سرگردان میبیند که هر روز پیوندهایی جذابتر از آن مییابد.
او در این زمینه میگوید: هنرمندان معاصر همگی در پی این بودهاند که دریابند در کجای هنر قرار دارند و دریافت این موضوع در مرزی باریک قرار دارد که وقتی با تاریخ نیز آمیخته میشود، مرزهای قابل شناختی ندارد به همین دلیل همه آثار هنرمندان معاصر مورد توجه قرار نمیگیرد.
نقش حیوانات نیز از دیگر نقشمایههای آثار غازی در نقاشیها و مجسمههایش است، حیواناتی همچون شیر، خروس و اسب در آثار او به تکرار و فراوانی دیده میشوند و خورشید نیز از اجزای طبیعی همواره حاضر در نقاشیهایش بهشمار میرود.
این هنرمند عرصه محیط زیست علاقه خود را به دنیای حیوانات به حس هویت بخشی آنان مربوط میداند و بیان میکند: از کودکی به حیوانات تعلقخاطر داشتم و فکر کردم بهتر است حیوانی ایرانی را مبنای آثار هنریام قرار دهم، مثلاً سعی کردم نژادهای مختلف قوچ را طراحی کنم بدینترتیب برای طراحیهای آناتومی و کلاسیک حیوان ایرانی را انتخاب کردم.
او میافزاید: در ادامه، شناخت پرندگان ایرانی به سرگرمی من بدل شد تا آنجا که حاصل آن مجموعه آثار گرافیکی پرندگان اسطورهای و افسانه بانام مجمع مرغان برگرفته از منطقالطیر عطار شد و اگر چه در مکاتب نگارگری هنرمندانی بودهاند که به حیوانات توجه کنند، از آنجا که در ایران هنرمند تخصصی حیوانات نداریم دوست داشتم در زمان معاصر در این موضوع کار کنم.
این هنرمند با بیان اینکه حیواناتی همچون شیر، خروس، اسب و مظاهر طبیعی چون خورشید در فرهنگ ایرانی از دیرباز بسیار مورد توجه بوده است، گفت: نقش شیر از دوران باستان در حجاریها، گچکاریها، روی سقفها، سنگ قبرها و حتی در ظروف کاربردی با مفاهیمی همچون قدرت، محافظت، نیکی و پاکی نیز دیده میشود. در زمان معاصر نیز مخصوصاً هنرمندان شیرازی به این حیوان اهتمامی ویژه داشتهاند همچنین خروس که معانی گستردهای بهویژه در هنر اسلامیایرانی دارد و از پرندههای مورد علاقه ایرانیان طی قرون است و مفاهیمی همچون هشیاری، بیداری و دوری از غفلت و زیبایی از آن استخراج میشود، از حیواناتی است که در مجسمهسازی و نقاشی از آن الهام گرفتهام.
این هنرمند شیرازی که علاوه بر اینها از خوشنویسی نیز در تلفیق با نقاشیهایش استفاده میکند بر این باور است که قرارگرفتن هنر خوشنویسی و نگارگری بهویژه در کتابهای داروشناسی، گیاهشناسی و جانورشناسی گذشته، ظرفیتهای این هنر را در خلق آثار هنری برجسته کرده است.
این پیوند در آثار گرافیکی و نقاشیهای این هنرمند به تبعیت از آثار طبیعت دوستانه پیشینیان خودنمایی میکند، غازی در این باره به ایرنا میگوید: منشأ ترکیب دو هنر خوشنویسی و نقاشی در نگارگریهای ایرانی با محوریت شناخت محیط زیست است وایده بهرهگیری از خوشنویسی به صورت بافت، با مفهوم یا بیمفهوم در کنار نقاشی بدینصورت شکل گرفته است.
وی میافزاید: به ترکیب خوشنویسی در آثار نقاشی از آن رو توجه کردم که دوست داشتم با نقاشی ترکیب شود و تبدیل خوشنویسی به نقاشی مدنظرم نبوده است بلکه نقاشی آمیخته با خوشنویسی را مدنظر داشتهام تا به نوعی یادآور کتابهای گیاهشناسی یا داروشناسی باشد و بتوانم آنها را به شکل امروزی و با شیوههایی مدرن تصویر کنم و از این رو، در برخی جاها قرار نیست خط خوانده شود، بلکه عنصر خوشنویسی به صورت بافت و برای فضاسازی اثر دیده میشود.
15خردادماه هر سال باعنوان روز جهانی محیط زیست شناخته میشود و همه اقشار جامعه به ویژه هنرمندان طی یک هفته در تلاش برای به چالشکشیدن معانی و مفاهیم محیط زیستی و تلاش برای نگهداری از کره زمین بر میآیند.
7375 /1876
کپی شد