به گزارش ایرنا، 28 اردیبهشت در تقویم ملی ایران با نام خیام نام گذاری شده است و چندین سال است که در این روز برنامههای مختلفی در کشور و نیز در خارج از کشور برگزار می شود که کانون این برنامه ها در زادگاه خیام یعنی شهر نیشابور است. امسال در کنار فعالیتهای دیگری که به مناسبت روز خیام در شهر نیشابور برگزار شد، اعطای نخستین نشان ویژه خیام بنا بر تصمیم ستاد برگزاری یادروز خیام به استاد ادبیات دانشگاه شیراز دکتر کاووس حسنلی تعلق گرفت.
حسنلی پنجشنبه سوم خرداد در گفت و گو با ایرنا درباره این جایزه ادبی عنوان کرد:من خوشه چین نوشتههای بسیاری دیگر از خیام پژوهان عزیز هستم و در برابر آنان هرگز خود را در جایگاه نخستین دریافتکننده این نشان نمیبینم و بخش مهم و اصلی فعالیتهای خیام پژوهانه من با همکار ارجمندم دکتر سعید حسامپور صورت گرفته است که دوسه سالی است در مأموریتی آموزشی در خارج از کشور است.
وی افزود: کتاب کارنامه تحلیلی خیام پژوهی و چند مقاله که از دستاوردهای آن پژوهش بوده با همکاری ایشان و به صورت مشترک نوشته و منتشر شده است و بیگمان دکتر حسامپور هم شایسته هر نوع تجلیل و تقدیر هستند اما گویا تصمیمگیرندگان اعطای نشان به مجموعه فعالیتها بهویژه استمرار آن در ایران و خارج از ایران نیز نظر داشته اند که موجب گسترش توجه عمومی و ترویج خیامشناسی شده است.
حسنلی گفت: به جز سخنرانی های داخلی در سیدنی، آدلاید، آنکارا، استانبول، فرانسه و دهلی نیز در باره خیام سخنرانی کردهام و یکی از مباحثی که پیشتر در یکی از سخنرانیها در یادروز خیام مطرح کرده بودم و مورد توجه قرار گرفت و همچنین در سفر اخیر به نیشابور هم بر سر زبان دوستان نیشابوری بود، موضوع «خیام 90 ساله یا خیام 900 ساله» است.
این استاد ادبیات دانشگاه شیراز اضافه کرد: خیام 90 ساله یا خیام 900ساله به این پرسش میپردازد که آیا رباعیهایی که به نام خیام خوانده میشود از خیام ریاضیدان سده پنجم و ششم است یا نه و اگر هست چه مقدار از آنها متعلق به اوست و مسائلی از این دست که درباره آنها میان خیام پژوهان اختلاف نظر وجود دارد.
حسنلی با بیان اینکه عمربن ابراهیم خیامی که در سدههای پنجم و ششم، حدود 70 تا 80 سال عمر کرده، یک خیام است و خیامی که حدود 900 سال است در ذهن و زبان ملت ایران جریان دارد خیامی دیگر، عنوان کرد: اسناد تاریخی چندان آگاهی شایسته، استوار و درخور اعتمادی درباره زندگی خیام نمیدهند که خاطر ما را به کلی جمع کند بر این اساس، عمر بن ابراهیم خیام شاعر، هرکس که بوده و هرگونه که زیسته و هر کار که کرده، تمام شده و رفته است اما مردم ما قرنهاست که پرسشهای هستیشناسانه حیرتآلود خود را، بارها و بارها، در قالب رباعیهایی ساده ریختهاند و به حساب جاری شخصی به نام خیام واریز کردهاند.
این خیام پژوه بیان کرد: هرکس با هر سلیقهای بخواهد عمربنابراهیم خیام را منکر شود یا خیام و خیامی را دو کس بپندارد یا اینکه رباعیهای پدیدآمده را بیارتباط با عمربنابراهیم بداند و هر چیز دیگر مانند اینها، هرگز نمیتواند منکر وجود این همه رباعی تأمل برانگیز شود که به نام خیام روی دست تاریخ مانده است.
** اندیشه خیامی در حافظه تاریخی جامعه نقش بسته است
وی بیان کرد: اندیشه خیامی که در ذهن و ضمیر جمعی جامعه نقش بسته و کسی که به نام خیام شناخته میشود، چیزی شبیه به یک اسطوره است که از ملتی در طول سدههای مختلف برساخته است.
حسنلی با بیان اینکه گمان میکنم این خیام 900 ساله، تأملبرانگیزتر از آن خیام هفتاد- هشتادساله است، ابراز داشت: مردم ما در چگونگی پدیدآمدن آن خیام و کیفیت اندیشگانیاش نقشی نداشتهاند؛ اما این خیام 900 ساله را خود مردم، با سلیقههای متفاوتشان آفریدهاند و حرفهای دلشان را بر زبان او نهادهاند و از بازگفت آنها در طول تاریخ لذت بردهاند.
حسنلی بیان داشت: موضوع یادشده و همچنین مبحثی که در آن به پرسش آیا مردم امروز ما به خیام نیاز دارند، مورد توجه نیشابوریان و خیام پژوهان قرار گرفته است.
وی همچنین درخصوص اهمیت اعطای نشان خیام بر روند خیام پژوهی عنوان کرد: اینکه نشان های ویژه به نام شخصیتهای نامدار کشور طراحی شود و به افراد شاخص اعطا شود، مسلماً اقدامی پسندیده است و در نقاط مختلف دنیا نیز مرسوم است؛ برای مثال مرکز حافظ شناسی پیش از دیگران نشانی را با عنوان نشان درجهیک علمی حافظ شناسی را طراحی کرده است که پنج نفر از حافظ پژوهان شاخص برنده این نشان بودهاند.
رئیس مرکز حافظ شناسی ادامه داد: این نشان که بالاترین نشان حافظ شناسی است، در اردیبهشتماه 1386 به پروفسور هانری دو فوشه کور فرانسوی، اسفندماه 1386 به پروفسور جیوانی ماریا درمه ایتالیایی، در مهرماه 1387 به دکتر سلیم نیساری، در مهرماه 1388 به استاد بهاءالدین خرمشاهی و در مهرماه 1396 به دکتر سعید حمیدیان اعطا شد.
حسنلی اعطای نشان حافظ شناسی را نوعی قدرشناسی از فعالیتهای مؤثر این استادان خواند و گفت: این نشان با اعطای جایزه کتاب سال حافظ که به اثری خاص تعلق میگیرد، متفاوت است و این قدرشناسی وظیفه مرکز حافظشناسی بوده است اما آن استادان محترم حافظ پژوه هرگز هیچ خبری از دریافت نشان در سالهای بعد از تحقیقاتشان نداشته اند و هرگز به منظور دریافت چنین جوایزی فعالیت نکردهاند بلکه فعالیت آنان از سر عشق و شوریدگی بوده است.
وی از تلاش فرهنگوران نیشابوری و علاقه مندان به خیام برای ایجاد مرکز خیامشناسی سخن گفت و بیان کرد: در سفر اخیرم به نیشابور نشستی برای بررسی زمینههای ایجاد مرکز یا بنیاد خیامپژوهی تشکیل شد که طی آن، نخستین صورتجلسه رسمی آن تنظیم شد و به امضا رسید.
رئیس مرکز حافظ پژوهی عنوان کرد: در نشست یادشده به فرهنگوران نیشابوری تأکید مؤکد کردم که بهتر است مرکز خیامشناسی مرکزی مستقل و غیردولتی باشد تا گرفتار آسیبهای سیاسی و اداری نشود همچنان که ما نیز مرکز حافظ شناسی را مستقل و غیردولتی تعریف کردهایم.
استاد ادبیات دانشگاه شیراز همچنین درباره اهمیت روزهایی که با نام شاعران بزرگ در تقویم کشور آمده ابراز داشت: ما بسیار و بسیار بیشتر از اینها وامدار بزرگان ادبی خود هستیم. فردوسی، خیام، مولوی، سعدی حافظ و بزرگان دیگر برای ما در جهان افتخار آفریدهاند و افتخار میآفرینند و فرهنگ ما را در جهان میگسترند و همچون سرمایههای گرانسنگی برای ما اعتبار ایجاد میکنند و این کمترین وظیفه ماست که روزهای خاصی را به یاد این بزرگان باشیم.
وی افزود: ایده نامگذاری روزها با نام مفاخر ادبی نیز برای نخستین بار از شیراز مطرح شد و یادم میآید که در آغاز با مخالفتها و مقاومتهایی هم روبهرو بود اما در هر حال خوشبختانه برای نخستین بار اول اردیبهشت به نام سعدی و بیستم مهر به نام حافظ تصویب و در تقویم ملی ثبت شد و بعد از آن نیز از سوی فرهنگوران خراسانی درخواست ثبت روزهایی به نام فردوسی بزرگ و عطار و خیام مطرح کردند و آنها نیز خوشبختانه به نتیجه رسید.
این خیام پژوه با بیان اینکه هر سال بر اساس این تقویم و یادآوری این روزهای تقویمی در سراسر جهان از سوی علاقهمندان برنامههای مختلف تدارک دیده میشود و به اجرا درمیآید، ادامه داد: از اقدامات بسیار مؤثری که استمرار هر ساله دارد همین ثبت یادروزهای ویژه در تقویم ملی است؛ درواقع اگر این یادآوریهای تقویمی نبود بسیاری از همین برنامهها هم به تعویق میافتاد و به فراموشی سپرده میشد.
7375 /1876
حسنلی پنجشنبه سوم خرداد در گفت و گو با ایرنا درباره این جایزه ادبی عنوان کرد:من خوشه چین نوشتههای بسیاری دیگر از خیام پژوهان عزیز هستم و در برابر آنان هرگز خود را در جایگاه نخستین دریافتکننده این نشان نمیبینم و بخش مهم و اصلی فعالیتهای خیام پژوهانه من با همکار ارجمندم دکتر سعید حسامپور صورت گرفته است که دوسه سالی است در مأموریتی آموزشی در خارج از کشور است.
وی افزود: کتاب کارنامه تحلیلی خیام پژوهی و چند مقاله که از دستاوردهای آن پژوهش بوده با همکاری ایشان و به صورت مشترک نوشته و منتشر شده است و بیگمان دکتر حسامپور هم شایسته هر نوع تجلیل و تقدیر هستند اما گویا تصمیمگیرندگان اعطای نشان به مجموعه فعالیتها بهویژه استمرار آن در ایران و خارج از ایران نیز نظر داشته اند که موجب گسترش توجه عمومی و ترویج خیامشناسی شده است.
حسنلی گفت: به جز سخنرانی های داخلی در سیدنی، آدلاید، آنکارا، استانبول، فرانسه و دهلی نیز در باره خیام سخنرانی کردهام و یکی از مباحثی که پیشتر در یکی از سخنرانیها در یادروز خیام مطرح کرده بودم و مورد توجه قرار گرفت و همچنین در سفر اخیر به نیشابور هم بر سر زبان دوستان نیشابوری بود، موضوع «خیام 90 ساله یا خیام 900 ساله» است.
این استاد ادبیات دانشگاه شیراز اضافه کرد: خیام 90 ساله یا خیام 900ساله به این پرسش میپردازد که آیا رباعیهایی که به نام خیام خوانده میشود از خیام ریاضیدان سده پنجم و ششم است یا نه و اگر هست چه مقدار از آنها متعلق به اوست و مسائلی از این دست که درباره آنها میان خیام پژوهان اختلاف نظر وجود دارد.
حسنلی با بیان اینکه عمربن ابراهیم خیامی که در سدههای پنجم و ششم، حدود 70 تا 80 سال عمر کرده، یک خیام است و خیامی که حدود 900 سال است در ذهن و زبان ملت ایران جریان دارد خیامی دیگر، عنوان کرد: اسناد تاریخی چندان آگاهی شایسته، استوار و درخور اعتمادی درباره زندگی خیام نمیدهند که خاطر ما را به کلی جمع کند بر این اساس، عمر بن ابراهیم خیام شاعر، هرکس که بوده و هرگونه که زیسته و هر کار که کرده، تمام شده و رفته است اما مردم ما قرنهاست که پرسشهای هستیشناسانه حیرتآلود خود را، بارها و بارها، در قالب رباعیهایی ساده ریختهاند و به حساب جاری شخصی به نام خیام واریز کردهاند.
این خیام پژوه بیان کرد: هرکس با هر سلیقهای بخواهد عمربنابراهیم خیام را منکر شود یا خیام و خیامی را دو کس بپندارد یا اینکه رباعیهای پدیدآمده را بیارتباط با عمربنابراهیم بداند و هر چیز دیگر مانند اینها، هرگز نمیتواند منکر وجود این همه رباعی تأمل برانگیز شود که به نام خیام روی دست تاریخ مانده است.
** اندیشه خیامی در حافظه تاریخی جامعه نقش بسته است
وی بیان کرد: اندیشه خیامی که در ذهن و ضمیر جمعی جامعه نقش بسته و کسی که به نام خیام شناخته میشود، چیزی شبیه به یک اسطوره است که از ملتی در طول سدههای مختلف برساخته است.
حسنلی با بیان اینکه گمان میکنم این خیام 900 ساله، تأملبرانگیزتر از آن خیام هفتاد- هشتادساله است، ابراز داشت: مردم ما در چگونگی پدیدآمدن آن خیام و کیفیت اندیشگانیاش نقشی نداشتهاند؛ اما این خیام 900 ساله را خود مردم، با سلیقههای متفاوتشان آفریدهاند و حرفهای دلشان را بر زبان او نهادهاند و از بازگفت آنها در طول تاریخ لذت بردهاند.
حسنلی بیان داشت: موضوع یادشده و همچنین مبحثی که در آن به پرسش آیا مردم امروز ما به خیام نیاز دارند، مورد توجه نیشابوریان و خیام پژوهان قرار گرفته است.
وی همچنین درخصوص اهمیت اعطای نشان خیام بر روند خیام پژوهی عنوان کرد: اینکه نشان های ویژه به نام شخصیتهای نامدار کشور طراحی شود و به افراد شاخص اعطا شود، مسلماً اقدامی پسندیده است و در نقاط مختلف دنیا نیز مرسوم است؛ برای مثال مرکز حافظ شناسی پیش از دیگران نشانی را با عنوان نشان درجهیک علمی حافظ شناسی را طراحی کرده است که پنج نفر از حافظ پژوهان شاخص برنده این نشان بودهاند.
رئیس مرکز حافظ شناسی ادامه داد: این نشان که بالاترین نشان حافظ شناسی است، در اردیبهشتماه 1386 به پروفسور هانری دو فوشه کور فرانسوی، اسفندماه 1386 به پروفسور جیوانی ماریا درمه ایتالیایی، در مهرماه 1387 به دکتر سلیم نیساری، در مهرماه 1388 به استاد بهاءالدین خرمشاهی و در مهرماه 1396 به دکتر سعید حمیدیان اعطا شد.
حسنلی اعطای نشان حافظ شناسی را نوعی قدرشناسی از فعالیتهای مؤثر این استادان خواند و گفت: این نشان با اعطای جایزه کتاب سال حافظ که به اثری خاص تعلق میگیرد، متفاوت است و این قدرشناسی وظیفه مرکز حافظشناسی بوده است اما آن استادان محترم حافظ پژوه هرگز هیچ خبری از دریافت نشان در سالهای بعد از تحقیقاتشان نداشته اند و هرگز به منظور دریافت چنین جوایزی فعالیت نکردهاند بلکه فعالیت آنان از سر عشق و شوریدگی بوده است.
وی از تلاش فرهنگوران نیشابوری و علاقه مندان به خیام برای ایجاد مرکز خیامشناسی سخن گفت و بیان کرد: در سفر اخیرم به نیشابور نشستی برای بررسی زمینههای ایجاد مرکز یا بنیاد خیامپژوهی تشکیل شد که طی آن، نخستین صورتجلسه رسمی آن تنظیم شد و به امضا رسید.
رئیس مرکز حافظ پژوهی عنوان کرد: در نشست یادشده به فرهنگوران نیشابوری تأکید مؤکد کردم که بهتر است مرکز خیامشناسی مرکزی مستقل و غیردولتی باشد تا گرفتار آسیبهای سیاسی و اداری نشود همچنان که ما نیز مرکز حافظ شناسی را مستقل و غیردولتی تعریف کردهایم.
استاد ادبیات دانشگاه شیراز همچنین درباره اهمیت روزهایی که با نام شاعران بزرگ در تقویم کشور آمده ابراز داشت: ما بسیار و بسیار بیشتر از اینها وامدار بزرگان ادبی خود هستیم. فردوسی، خیام، مولوی، سعدی حافظ و بزرگان دیگر برای ما در جهان افتخار آفریدهاند و افتخار میآفرینند و فرهنگ ما را در جهان میگسترند و همچون سرمایههای گرانسنگی برای ما اعتبار ایجاد میکنند و این کمترین وظیفه ماست که روزهای خاصی را به یاد این بزرگان باشیم.
وی افزود: ایده نامگذاری روزها با نام مفاخر ادبی نیز برای نخستین بار از شیراز مطرح شد و یادم میآید که در آغاز با مخالفتها و مقاومتهایی هم روبهرو بود اما در هر حال خوشبختانه برای نخستین بار اول اردیبهشت به نام سعدی و بیستم مهر به نام حافظ تصویب و در تقویم ملی ثبت شد و بعد از آن نیز از سوی فرهنگوران خراسانی درخواست ثبت روزهایی به نام فردوسی بزرگ و عطار و خیام مطرح کردند و آنها نیز خوشبختانه به نتیجه رسید.
این خیام پژوه با بیان اینکه هر سال بر اساس این تقویم و یادآوری این روزهای تقویمی در سراسر جهان از سوی علاقهمندان برنامههای مختلف تدارک دیده میشود و به اجرا درمیآید، ادامه داد: از اقدامات بسیار مؤثری که استمرار هر ساله دارد همین ثبت یادروزهای ویژه در تقویم ملی است؛ درواقع اگر این یادآوریهای تقویمی نبود بسیاری از همین برنامهها هم به تعویق میافتاد و به فراموشی سپرده میشد.
7375 /1876
کپی شد