در این یادداشت به قلم حمید مقدس فرد آمده است: کمک های میلیاردی که با فراخوان علی دایی و صادق زیباکلام برای آسیب دیدگان زمین لرزه گرد آوری شد این دو وهمه را غافلگیر کرد ونشان داد یک زمینه بسیار نیرومند مدنی درژرف ساختارهای جامعه ایران فعال است و می خواهد مستقل ازنهادهای رسمی و حاکمیتی عمل کند.
پدیده ای که پیش زمینه آن برای نخستین بار در زمین لرزه ورزقان آذربایجان درسال 91 روی نمود و درجریان آن بسیاری ازمردم به جای دادن کمک های خود به سازمان های رسمی ترجیح دادند خودشان کمک ها را به آسیب دیده ها برسانند.
واکنش رسمی نیز محدود کردن دامنه فعالیت های داوطلبانه بود .شاید سازمان های رسمی که می خواهند انحصارهمه چیز حتی کمک رسانی هم باشند. سیاستی که از زمان زمین لرزه بم درسال 82شکل گرفت و به سرعت به عنوان یک سیاست رسمی درکانالیزه وکنترل فرایندهای کمک رسانی غیردولتی تثبیت شد درحالی که درهمه کشورها برای کمک رسانی غیردولتی وغیرحکومتی درهنگام حادثه و پس ازآن نهادسازی شده و دولتها اعتبارها و تجهیزات لازم را در اختیار شبکه سازمان های غیردولتی می گذارند و درکارشان هم دخالتی نمی کنند؛ اما در این جا می خواهند همه چیز زیرنظارت مستقیم باشد. شاید ازاین جهت که گمان می کنند ازنفوذ و اعتبارشان کم می شود و فعالان مدنی را رقیب می دانند و نه همکار.
پی آمد این روش سیاسی که طراحان و حامیان آن نگران کاهش نفوذ و اعتبار سیاست ها ونهادهای رسمی هستند در بازسازی ها هم دیده شده. دربم پروژه ساخت یک آمفی تئاتر که استاد شجریان مبتکر آن بود بی سرانجام ماند. در ورزقان هم ساختن فرهنگسرا که بنا بود به دست هنرمندان و فعالان مدنی باشد به جایی نرسید چون برسرراه آن مانع تراشی شد.
این رویه برعکس روش مرسوم جاری درجهان امروز است که دولتها نه تنها کمک های فعالان مدنی و غیردولتی را تشویق می کنند پشتوانه قانونی و حقوقی کافی هم برای آنها تدارک می بینند ولی در اینجا کسانی که درجهان دیروز عمل می کنند ازکوچکترین حمایت هم دریغ می کنند.
بازتاب این نارسایی کم نبوده است چنانکه در آذربایجان دیده شد روستاییان ازدخالت خیرین دربازسازی یک روستا جلوگیری کردند با این گمان که ازکمک های دولتی محروم می مانند.
اینها بخشی ازواقعیت هایی هستند که نهادسازی برای کمک رسانی مدنی را ناممکن کرده اند و حاکی از فعالیت گسل هایی است که میان سیاست های رسمی و پیکره اجتماعی فعالند.
در حالی که ثابت شده فعالان مدنی و مردم عادی درکمک به آسیب دیدگان، کارآمدی و سرعت کافی داشته اند هیچ برنامه ای برای نهادسازی وتشکیل شبکه ای پایدار برای مدنی سازی کمک رسانی دردستگاه های رسمی نیست.
در کشور زمین لرزه خیزی مانند ایران باید بزرگترین شبکه سازمان های غیردولتی ایجاد شود با بیشترین امکان ها و ابزار ها وبا پشتوانه قانونی کافی تا بتوان درکمترین زمان به کمک آسیب دیده ها در زمین لرزه و سیل و توفان و.... شتافت.
سیستم های اجتماعی درایران در برابر زمین لرزه و سیل و... همانند ساختمان های خشت و گلی آسیب پذیرند. توانمند سازی مردم دربرابر حادثه ها تنها راه نیرومند شدن سیستم های اجتماعی است. این یعنی نهادسازی وشبکه سازی مدنی و روحانی پس ازمنشور حقوق شهروندی وبرای تکمیل آن باید برای آن لایحه تهیه و به تصویب مجلس برساند.
عجیب است که مجلسی ها که به منتخب بودن ازسوی مردم دلخوشند هیچ کاری برای نهادسازی مدنی و مجهزساختن مردم دربرابر حوادث نمی کنند حتی درحد دادن اعتبار برای خرید هلی کوپتر امداد، درحالی که در بودجه سالانه به دهها موسسه خواص و خودی هاکه معلوم نیست برای مردم چه سودی داشته اند اعتبارهای هنگفت اختصاص می دهند.
در شرایطی که دولت و مجلس که رابطه انتخابی هرچند ناتمام با مردم دارند درباره مهمترین حق مردم که امنیت جانی و مالی دربرابرحوادث است کم کار و ساکتند این فعالان مدنی وبه ویژه چهره ها و سلبریتی ها هستند که باید پیشگام شوند.
زمینه اجتماعی هم برای این کار فراهم است به ویژه به دلیل روی آوری میلیاردی به فراخوان یک استاد دانشگاه که همین هم نشان می دهد دانشگاهیان باید ازپیله شان بیرون بیایند وفعال مدنی شوند.
چنانکه کانون وکلا و سازمان نظام مهندسی هم باید چنین کنند. سلبریتی ها هم باید ازعلی دایی پیروی کنند وبه جای نشان دادن خانه و اتومبیل های آخرین مدلشان ویا سلفی هایشان درسفرخارج درصفحه شخصی شان به وظیفه اصلیشان که کمک به مردم است برسند نه فقط در زمان حادثه که پیش ازآن نیز چون همه شان مدیون مردمند و باید ادای دین کنند.
9877 / 2027
دریافت: مجتبی صالحی ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.