وحید خیلی مردمدار بود، با وجود کار پر مشغله اش، عضو و در واقع مدیر تیم امداد و نجات گروهی بود که برای نجات افراد به مناطق صعب العبور میرفتند. او همیشه دوست داشت به مردم کمک کند، برایش فرقی نمی کرد کی و کجا؛ وقتی 10 ماه پیش بر اثر تصادف ضربه مغزی شد، اصلاً تصور نمی کردم که جانش را از دست داده باشد. خیلی با خودم کلنجار رفتم، آن ساعت ها برایم به اندازه سال ها گذشت. تصمیمگیری سخت بود اما نمی دانم چگونه شد که از خود بی خود شدم و نور امیدی در دلم تابیدن گرفت؛ جمله های پرسنل بیمارستان دائم در ذهنم مرور می شد، «با اهدای اعضای پسرتان «وحید دهقان» می توانید جان چند نفر را که از بیماری رنج می برند و حتی زندگی آن ها در خطر است نجات دهید». در مقابل مردم داری وحید و خوبی هایی که در زمان حیات داشت، چاره ای جز تسلیم سرنوشت شدن نداشتم اما
مهم تر از همه این بود که با رضایت من و اهدای اعضایش، پسرم حتی با مرگ هم به دیگران کمک می کرد!
به گزارش «خبرجنوب»، اینها را کبری دهقان مادر وحید که اعضای او به 3 نفر اهدا شده می گوید. او که به مراسم تقدیر از خانواده های اهداءکنندگان عضو دعوت شده است، می افزاید: وحید برای من حکم یک شهید را دارد چرا که حتی با مرگش هم جان چند نفر را نجات داد و از این که کلیه ها و کبد پسرم به دختری 22 ساله، زنی 48 ساله و آقایی 52 ساله اهدا شده تا آن ها از این به بعد زندگی راحت تری داشته باشند بسیار خوشحالم اما کمی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز گله مندم که در این 10 ماه احوالی از ما نپرسید و حتی یک نفر هم برای تسکین دردمان مراجعه ای به منزل ما نداشت. پیشنهاد می کنم تیمی به منظور سر زدن به خانواده های داغداری که اعضای فرزند یا دیگر عزیزان آن ها به بیماران اهدا می شود، وجود داشته باشد. صبا شبانکاره همسر وحید هم از هفت سالی که از ازدواجش با وحید گذشته بود حرف می زند. او می گوید: وحید کسی بود که همیشه دوست داشت به دیگران کمک کند و از تصمیم گرفتن برای اهدای اعضایش خوشحالم، چون فکر می کنم با این کار باعث شادی روح او شده ایم؛ به نظرم وقتی یک نفر بتواند با مرگش هم به بیماری کمک کند او فردی سعادتمند است. همسر «نادر رفیعی» از دیگر اهدا کنندگان عضو هم می گوید: نادر بر اثر یک حادثه دچار مرگ مغزی شد و از آنجا که مطمئن بودم، خودش هم به این راضی است، برای اهدای اعضایش رضایت دادم.
زهرا غنی زاده می افزاید: همسرم 56 سال داشت و یک اهدا کننده دائم خون بود. او همیشه اعتقاد داشت که چرا اعضایی که می تواند به دیگران زندگی ببخشد و رنج آن ها را کم کند زیر خاک بپوسد؛ او خود یکی از مشوقان بزرگ در زمینه اهدای عضو فرد دچار مرگ مغزی بود و در زندگی همیشه این تصور را داشت که باید اهدا کننده باشد!
آذر، خواهر شادروان «قاسم افشاری» هم از شهامت مادرش در خصوص اهدای اعضای قاسم می گوید. او یاد آور می شود: برادرم 29 ساله بود و بر اثر حادثه، مرگ مغزی شد. اعضای او جان چند بیمار را نجات داده و من شخصاً به شهامت مادرم برای اهدای اعضای پسرش افتخار می کنم. مریم رحیم فر دختر شادروان «فریده قربانی کعبه وفا» نیز از بخشیدن تارهای صوتی، کلیه، قلب، قرنیه و کبد مادر به بیماران حرف می زند. ندا رحیم فر دیگر دختر این اهدا کننده عضو که فوق لیسانس پرستاری است می افزاید: با توجه به اطلاعاتی که داشتم می دانستم که از نظر علمی وقتی بخش قشری مغز از کار می افتد، فرد فوت کرده و مغز دیگر فعالیتی ندارد. با یک زندگی نباتی، امکان بازگشتی وجود ندارد و تا کنون در دنیا یک مورد هم اتفاق نیفتاده است، به همین دلیل برای اهدای اعضای مادرم به اعضای خانواده تاکید کردم.
پدر زنده یاد «الهام صابری نژاد» هم می گوید: فرزندم بارها به خواب بستگان آمده و گفته من زنده ام و من با توجه به وجود اعضای الهام در بدن چند بیمار به این امر اعتقاد دارم و به تمامی افرادی که در شرایط مشابه ما قرار می گیرند توصیه می کنم به اهدای اعضای عزیزشان به بیماران نیازمند پیوند راضی شوند.
مادر «فائزه تابع بردبار» هم از مرگ مغزی دختر 16 ساله اش حرف می زند و می گوید: از این که جان چند نفر با اعضای فائزه نجات یافته خیلی خوشحالم و اگر چه نبودن او غم بزرگی است اما دلمان با این رضایت آرام تر شده است. وی ادامه می دهد: بعد از این اتفاق، من، دختر و همسرم هم کارت اهدای عضو دریافت کردیم. آزاده سی سختی هم که دخترش بر اثر غرق شدگی دچار مرگ مغزی شده، می افزاید: «فاطمه مهبودی» به همراه برادرش مجید غرق شد و هر دو از پیش ما رفتند، خیلی داغدار بودیم اما با فکر کردن به این که اهدای اعضای فاطمه می تواند افرادی را خوشحال و به زندگی برگرداند به این امر رضایت دادم. مثل این که خدا به دلم انداخته بود افرادی را نجات دهم؛ بعد از آن به خانواده ام گفتم اگر امکان دریافت کارت اهدای عضو برای من فراهم نشد، در صورت مرگ مغزی اعضایم را ببخشند.
«مائده منصوری» هم که سال گذشته دچار مرگ مغزی شده با رضایت خانواده اعضای او به 8 نفر زندگی بخشیده است. مهسا خواهر مائده می گوید: شرایط بسیار سختی برای پدر و مادرم ایجاد شده بود اما با توجه به توصیه های پزشکان آن ها قبول کردند که اعضای خواهرم به بیماران اهدا شود. مادر شادروان «محمد امیدی» هم خدا را شکر می کند که اعضای پسر 11 ساله اش در بدن افراد دیگری است و به همین دلیل او را زنده می داند. مدیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی فارس در مراسم تقدیر از خانواده هایی که به اهدای اعضای نزدیکان شان رضایت داده اند یادآور می شود که مرکز پیوند شیراز 5 سال متوالی بزرگ ترین مرکز پیوند دنیا بوده و این امر نشانگر همکاری
خانواده های افراد دچار مرگ مغزی برای اهدای عضو نیز است.
نادر معینی می افزاید: بیش از 125 هزار نفر تا کنون در فارس کارت اهدای عضو دریافت کرده اند و امیدواریم با فرهنگسازی این میزان روزافزون شود؛ امید افراد دیالیزی به پیوند کلیه است و با رضایت خانواده های مرگ مغزی می توان از رنج بیماران کاست.
عضو تیم پیوند دانشگاه علوم پزشکی شیراز و هماهنگ کننده پیوند اعضای بیمارستان بوعلی سینا نیز می گوید: بیماران پس از پیوند بیش از تصور، دعاگوی افرادی هستند که با اهدای اعضایشان توانسته اند رنج بیماری آن ها را کمتر کنند. محبوبه دهقانی می افزاید: بسیاری از افرادی که عضو دریافت کرده اند، با خانواده افراد دچار مرگ مغزی سال ها رفت و آمد می کنند و به گفته خودشان عضوی از خانواده آن ها می شوند. وی یادآور می شود: افراد دچار سیروز کبدی به دلیل شدت بیماری دچار عوارضی از جمله خارش، زردی، بزرگ شدن شکم و مختل شدن زندگی می شوند و برخی اگر پیوند نشوند به کما می روند و طی 24 ساعت باید پیوند کبد آن ها انجام گیرد وگرنه می میرند.
دیگر عضو تیم هماهنگ کننده پیوند اعضای بیمارستان بوعلی سینا نیز یادآور می شود: هر فرد دچار مرگ مغزی پتانسیل این را دارد که 8 نفر را با اهدای ریه، قلب، پانکراس، کبد، کلیه و روده کوچک از بیماری نجات دهد. حمید رفیعی می افزاید: علاوه بر این می توان کیفیت زندگی 52 نفر را با اهدای نسوجی مانند قرنیه بالا برد.
وی ادامه می دهد: در حال حاضر حدود 27 هزار بیمار نیازمند عضو در کشور و 2 هزار نفر در استان وجود دارد؛ با اهدای پوست تنها لایه نازکی از پشت کمر جسد برداشته شده و به بیماران دچار سوختگی بالای 60 درصد پیوند می شود. با این کار، بسیاری از
آن ها با این اقدام از مرگ نجات می یابند.
در این مراسم از خانواده های زنده یاد: پوریا زارع، فاطمه مهبودی، نادر رفیعی، محمد امیدی، فائزه تابع بردبار، قاسم افشاری، سارا محمدی، حمید رضا بهرامی، الهام صابری نژاد، وحید دهقانی، مائده منصوری و خانواده زنده یاد فریده قربانی کعبه وفا که به اهدای اعضای نزدیکان خود رضایت داده بودند تقدیر به عمل آمد.
46