سال گذشته همزمان با مفقودشدن مرد جوانی تحقیقات پلیس در اینباره آغاز شد. برادر جوان مفقودشده نزد مأموران یکی از کلانتری های شیراز رفت و گفت: برادرم برای دیدن دوستش از خانه بیرون رفت اما برنگشت و معلوم نیست چه بلایی بر سرش آمده است.
یک روز بعد از اعلام مفقودی مرد جوان، جسد او در شیراز کشف شد. افسران پلیس ابتدا گمان میکردند مرد جوان طعمه سارقان قرار گرفته اما با کشف جسد وی معلوم شد او قربانی جنایتی مرموز شده است.
ابتدا معلوم نبود چه کسانی این جنایت را مرتکب شدهاند اما در ادامه شواهد نشان میداد دوست مقتول در پشت پرده این جنایت قرار دارد چراکه بعد از این حادثه هیچکس از او اطلاع نداشت. در این شرایط بعد از چند روز تلاش وی بازداشت شد. مظنون وانمود میکرد که از سرنوشت دوستش اطلاعی ندارد اما در ادامه اعتراف کرد که چون با دوستش اختلاف داشته با انگیزه انتقام جویی وی را به قتل رسانده است.
متهم در توضیح این جنایت گفت که مقتول را به بهانه ای به خیابان کشانده و در ادامه با ضربات چاقو مقابل یک مرغ فروشی جان او را گرفته است. در این شرایط پرونده به دادگاه کیفری یک استان فارس فرستاده شد.
در جلسه محاکمه که چندی قبل در شعبه سوم برگزار شد، اولیای دم مقتول خواستار قصاص قاتل فرزندشان شدند.
در ادامه متهم در دفاع از خودش گفت: روز حادثه حالت طبیعی نداشتم. با او درگیر شدم و این درگیری به خیابان کشیده شد. من هم عصبانی شدم و با چاقو او را به قتل رساندم.
در ادامه این جلسه وکیل مدافع متهم نیز به دفاع از وی پرداخت و در نهایت با اعلام ختم دادرسی، قضات دادگاه برای تصمیمگیری وارد شور شدند و با گذشت چند روز از این جلسه سرانجام رأی این پرونده صادر شد. براساس این حکم متهم به قصاص محکوم شد که این حکم در دیوانعالی کشور تایید شد.
46
