جهان برای آنها کمی آرام تر است؛ کمی کُندتر. نابینایان باید خیلی حواسشان باشد که بتوانند در جامعه آن گونه زندگی کنند که به مشکل برنخورند. از خانه گرفته تا شهر، کافی است وسیله ای جابجا شود، مسیری تغییر داده شود یا سازهای تغییر کند. این طور، نقشه ذهنی که نابینایان از محیط زندگی خود در ذهنشان کشیده اند به کلی به هم می خورد. این است که جهان آنان کمی آرام تر از دیگر افراد جامعه است. هرچند که حرفشان یک چیز است: «گمان نکنید با افراد بینا تفاوت داریم؛ توانایی های ما همان اندازه است؛ اگر شک دارید نگاهی به موفقیت های افراد نابینا بیندازید».
نابینایی، آمیزه ای است از عوامل ژنتیک و محیطی. کودکان بیشتر به خاطر مسائل ژنتیکی بینایی خود را از دست می دهند؛ یا اینکه پس از تولد بینایی آنها به شدت کم می شود. با این حال، برخی هم بینا به جهان می آیند ولی در پی بیماری یا رویدادی، توانایی دیدن را از دست می دهند. حمید گودرزی، معاون توانبخشی بهزیستی فارس به «خبرجنوب» می گوید: «بچه های نابینا، هیچ تفاوتی با دیگر انسان ها ندارند؛ تنها تفاوت آنها نداشتن یک حس است؛ همین...».
خانه اول؛ بحران بیکاری
بگذارید از بیکاری شروع کنیم؛ جامعه شناسان می گویند بیکاری معلولان می تواند در آیندهای نزدیک قشری ضعیف که از پس خود بر نمی آیند را روی دست جامعه بگذارد. آن طور که مسئولان انجمن های معلولان، از معلولان نابینا و ناشنوا گرفته تا معلولان ذهنی و جسمی به «خبرجنوب» اعلام میکنند، بیشتر معلولان از قشرهایی پایین جامعه هستند. طبق آمار رسمی بیش از 96 هزار معلول در فارس شناسایی شده اند. کارشناسان می گویند این تعداد معلولانی هستند که نیازمند خدمات هستند. از این رو به دستگاه های متولی مراجعه کرده و در آنجا نام نویسی کرده اند. به این ترتیب معلولانی که دارای توان مالی بیشتری هستند یا کسانی که در روستاها و نقاط دورافتاده زندگی می کنند شناسایی نشده اند. در عین حال، احتمال می رود که شمار معلولان واقعی در فارس بیشتر از 110 هزار نفر باشد.
حال اگر این 96 هزار معلول فرصت نکنند از لحاظ مالی خودکفا باشند ناچار می شوند برای تامین مخارج مورد نیاز دست به دامن بخش عمومی شوند. که این به معنای بازتولید قشری نیازمند در جامعه خواهد بود. از میان این جمعیت 96 تا 110 هزار نفری، تعداد نابینایان و کم بینایان چیزی بیش از 14 هزار نفر است؛ و البته 10 هزار نفر از این 14 هزار نابینا و کم بینا آقایان هستند و 4 هزار نفر بانوان. اینکه آقایان بیشتر از بانوان دچار نابینایی و کم بینایی می شوند ریشه در مسائل ژنتیکی دارد.
در عین حال، در جامعه امروز، وقتی مردان بیشتر از بانوان دچار نابینایی باشند، برای پیدا کردن شغل هم باید دشوارهای بیشتری را پشت سر بگذارند.
محمد قاسم شایسته نیا، مدیرعامل موسسه نابینایان توانگران، خود نابینا است. او به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید به این خاطر معلولان از نداشتن شغل رنج می برند که جامعه آنها را خوب نمی شناسد: «جامعه ما را درست نمی شناسد؛ برخی تصور می کنند ما یک ابررایانه هستیم و برخی دیگر، تصور می کنند نمی توانیم حتی راه برویم و سازمانی هم وجود ندارد که بتواند این موضوع را جامعه آموزش دهد. در عین حال برای اینکه بهتر بتوانم توان نابینایان در جامعه را بیان کنم، بگذاریم برایتان کارخانه تولیدات بهداشتی در قزوین را نمونه بیاورم که 700 نفر را به سر کار برده که از این 700 نفر، 92 درصد نابینا و معلول هستند».
او ادامه می دهد: «این کارخانه به این خاطر به نابینایان و دیگر معلولان اعتماد کرده که مدیرعامل آن یک معلول است و با توانایی معلولان به خوبی آشنا است؛ مطمئن باشید اگر هر کارخانهای درصد کمی از نیروهایش را از میان افراد نابینا و معلول انتخاب می کرد، بزرگترین مشکل ما که اشتغال است، از میان می رفت».
شهر نامهربان
مشکل عمده دیگر نابینایان، محیط شهری است. شهرداری شیراز در سال های اخیر تلاش کرده هر طور که می تواند شرایط مناسبی را فراهم کند تا نابینایان بتوانند از پیاده روهای شهر بگذرند؛ کارهایی مانند کشیدن یک ردیف کاشی های برجسته. آقای شایسته نیا می گوید که عمده ترین مشکل نابینایان اتفاقا همین محیط شهری است: «مبلمان شهری، شرایط پیاده روها و موضوعهایی از این دست امکان تردد آسان را از نابینایان می گیرد».
لیلا غزنوی، دبیر رابط نابینایان و کم بینایان در مدرسه های عادی شیراز که خود کم بینا است هم می گوید که این مسیرهای ویژه مشکلاتی دارد: «این مسیر کاشیها از میان پیاده روها می گذرد که اغلب چون پیاده روهای ما به نرده یا گودال منتهی می شود، مشکل ساز است».
یکی دیگر از مشکلاتی که اغلب در پیاده روها پدید می آید، این است که روی همین خط های ویژه نابینایان اغلب ماشین ها و موتورها پارک می کنند؛ این در حالی است که نابینایان برای تردد در خانه و شهر باید از نقشه ذهنی استفاده کنند و چنین شرایطی، آن نقشه ذهنی را به هم می زند، برای همین به نظر بسیاری از کارشناسان باید روی فرهنگ سازی خیلی کار کرد؛ اینکه جامعه هم به این نتیجه برسد که میان نابینایان و افراد دیگر، تفاوتی وجود ندارد و ضمنا باید به گونه ای رفتار کند که نابینایان بتوانند به سادگی در جامعه کار و زندگی کنند. البته شرایط کنونی به گونه ای است که معلولان را بیشتر به زندگی در خانه سوق میدهد و در نتیجه اعتماد نفس آنها را از میان میبرد. مسئولان برای رفع این مشکل به یک نتیجهگیری مشترک رسیده اند. آنها می گویند باید راه میانه ای را در پیش گرفت و نابینایان را از کودکی وارد مدرسههای عادی کرد.
این گونه نه تنها نابینایان برای زندگی در جامعه و مراوده با افراد مختلف آماده می شوند بلکه بچههای بینا از کودکی یاد میگیرند که افراد متفاوتی هم در جامعه زندگی می کنند که باید آنها را به رسمیت بشناسند.
تلفیق دانش آموزان بینا و نابینا
از سال 92، آموزش و پرورش تلاش می کند دانش آموزان دچار معلولیت ولی با بهره هوشی عادی را وارد مدرسه هایی کند که بچههای غیرمعلول درس می خوانند. حتی بحث های جدی برای تعطیلی مدرسههای تیزهوشان درگرفته و بسیاری معتقدند همه دانش آموزان باید در مدرسه های مشابهی درس بخوانند تا امکان زندگی در جامعه عادی را بیاموزند. لیلا غزنوی؛ دبیر رابط نابینایان و کم بینایان در مدرسه های عادی شیراز می گوید که اجرای مناسب این طرح نیازمند امکانات بیشتری است: «تجهیزات و امکانات وجود ندارد یا کافی نیست و این باعث اضطراب دانش آموزان می شود».این طور که به نظر میرسد، هنوز 80 درصد مدرسهها برای تحصیل دانش آموزان معلول به ویژه دانش آموزان نابینا و کم بینا مناسب نیست. این طور که رستم اکبری زاده، رئیس اداره استثنایی آموزش و پرورش فارس به «خبرجنوب» می گوید، هم اکنون 104 دانش آموز نابینا در مدرسه های ویژه درس می خوانند و 417 دانش آموز نابینا یا کم بینا در مدرسه های عادی به صورت تلفیقی: «این بچه ها فردا می خواهند در همین جامعه زندگی کنند برای همین باید در مدرسه های عادی درس بخوانند. ضمن اینکه باید برای خانواده ها جا بیفتد که افراد متفاوتی در جامعه زندگی می کنند و فضا برای همه با مناسب باشد؛ البته هنوز فضای 80 درصد مدرسه ها برای کودکان معلول حرکتی، ناشنوا و
کم شنوا مناسب نیست».
معاون توانبخشی بهزیستی فارس هم می گوید که هدف اصلی بهزیستی تلفیق بچه های دچار معلولیت با بچه های دیگر است؛ حمید گودرزی ادامه می دهد: «باید فرهنگ سازی را از مهدهای کودک شروع کنیم؛ کودکان نابینا و کم بینا در نهایت باید وارد جامعه شوند. باید محیط شهری برای آنها مناسب باشد، نابینایان باید بتوانند به سادگی از خانه بیرون بیایند و شرایط نباید به گونه ای باشد که سرخورده شوند و به خانه برگردند. ضمن اینکه امروز نابینایان با مشکلاتی همچون نیاز به دستگاه ها خطوط بریل، تهیه کتاب های درسی با خطوط بریل و... سر می کنند».نابینایان امروز اما با مشکلات بسیاری سر می کنند؛ شاید یکی از عمده ترین مشکل ها، کنار آمدن با بحران های روحی باشد که به خاطر کناره گیری از جامعه به آنها تحمیل می شود. اما آیا جامعه می داند که شماری از اعضای خود را این گونه در انزوا قرار می دهد.
46