این دشت طلایی رنگ برای خیلی ها جذاب است. برای توسعه طلبانی که می خواهند در دل آن پالایشگاه بسازند یا از درونش خط لوله نفت بگذرانند. همین طور برای شکارچیانی که تنوع جانوری این منطقه، به آن چشم طمع دارند. گروه سومی هم هستند که البته این دشت را به خاطر خودش می خواهند؛ و شاید به خاطر شهروندانی که از بودن آن، می توانند محیط زندگی سالم تری داشته باشند. این گروه سوم، محیط بانان هستند؛ محیط بانان. کسانی که همه توانشان را به کار می گیرند تا بمو، این دومین منطقه پرتنوع زیست محیطی فارس در امنیت باشد؛ اگر توسعه طلبان، شکارچیان و دیگران بگذارند. بمو، همیشه برای محیط بانان، خاستگاه حادثه بوده است. بارها محیط بانان در درگیری با شکارچیان زخمی یا شهید شده اند. آخرین آنان، منوچهر شجاعیان که نزدیک به یک سال پیش در درگیری با شکارچیان جان باخت. شکارچیانی که گاه نه با اسلحه های شکاری، «بلکه با تفنگ های جنگی همچون ژ-3 و... می آیند» و رحم هم ندارند. یک محیط بان اما اگر در این درگیری یک شکارچی را از پا در بیاورد، مانند یک «قاتل» محاکمه می شود و آن حمایت قانونی که نظامیان دارند را دریافت نمی کند. این شده که دولت لایحه ای به مجلس فرستاده تا جایگاه محیط بانان را به رده نیروهای پلیس ارتقا دهد. البته بحث تنها بر سر بمو نیست. فارس استانی است با تنوع گیاهی و جانوری زیاد و همه مناطق 4 گانه زیست محیطی در آن وجود دارد. این شرایط، نگهداری عرصه های زیست محیطی را بسیار دشوار کرده است؛ آن هم با تنها 220 محیط بان در استانی به وسعت فارس. این محیط بانان باید با نیروی کم، دستمزد و مزایای بسیار پایین و حجم کار بسیار زیاد مناطقی را حفاظت کنند که اگر نباشند، زندگی همه انسان ها به خطر می افتد؛ چه شهریان ساکن شهرهایی چون شیراز و چه ساکنان دور افتاده ترین روستاهای این استان پهناور.
*** ایستاده در برابر طمع کاران
چند سال پیش، یکی از استادان برجسته روزنامه نگاری به شیراز آمد و گفت اگر می خواهید از محیط زیست دغدغه همگانی بسازید، تنها یک راه دارید. اینکه محیط زیست را به دغدغه روزمره مردم تبدیل کنید. منظور او این بود که یک روزنامه نگار باید به قدری برای محیط زیست حساسیت زایی کند که مخاطب همان اندازه که از افزایش قیمت نان و بنزین نگران می شود، برای مشکلات زیست محیطی هم دلشوره بگیرد. بی آنکه روزنامه نگاران بخواهند به این ایده این استاد برجسته عمل کنند، شرایط زیست محیطی استان به قدری رو به بحرانی شدن گذاشت که خواسته یا ناخواسته به دغدغه همه تبدیل شد. از آلودگی هوا و بحران ریزگردها گرفته تا فرونشست زمین و از میان رفتن گونه های پرارزش جانوری. طوری که تنها اینجا در فارس 19 گونه جانوری در فهرست قرمز در معرض نابودی قرار گرفته اند. هرچه مشکلات زیست محیطی بیشتر شده و جان انسان های بیشتری به خطر افتاده است، نیروهایی که می توانند نگهدار محیط زیست باشند، کمتر شده یا دست کم به آنان توجه چندانی نشده است. از جمله محیط بانان که امروز، همزمان با میلاد امام رضا (ع) روز آنان است. رسول کرمی یکی از 30 محیط بان پارک ملی بمو است. او به همراه 29 تن دیگر از همکارانش باید از دومین منطقه بزرگ زیست محیطی ایران نگهداری کنند. منطقه ای که نه تنها نقش بزرگی در تلطیف هوای شهر 2 میلیون نفری شیراز داشته بلکه یکی از پرتنوع ترین مناطق جانوری ایران هم به شمار می رود. بمو، به خاطر تنوع جانوری باعث طمع بسیاری از شکارچیان می شود؛ برخی شبانه می آیند و به شکارشان می رسند و برخی دیگر از در تطمیع وارد می شوند. گروه های دیگری هم هستند. مانند آنان که آتش سوزی به راه می اندازند تا تعداد اندک محیط بانان را به خاموش کردن آتش سرگرم کرده و خود به شکارشان برسند. کرمی، محیط بان پارک ملی بمو به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید که دست کم دو برابر شمار کنونی باید در بمو نیرو باشد: «هرچقدر هم امکانات خودرویی، دوربین و... داشته باشیم، بدون نیروی انسانی کارمان پیش نمی رود. ما باید برای نگهداری بهتر، سختی های زیادی را تاب بیاوریم؛ گاهی ناچاریم دو برابر توانمان کار کنیم ولی معیشت ما اگرچه در یکی دو سال اخیر بهتر شده ولی هنوز رضایت بخش نیست».
محیط بانان باید 18 روز را در محیط بگذرانند و 12 روز می توانند استراحت کنند. در روزهایی که در مناطق مستقر هستند اما باید چند برابر توانشان را به کار بگیرند. در این میان حقوق ماهانه آنان به سختی به یک میلیون و 700 هزار تومان می رسد؛ تازه به شرط اینکه سال ها پیشینه کاری داشته باشند.
سید حسن طباطبایی، یکی دیگر از محیط بانان فارس است؛ زیر آفتاب داغ ظهر می ایستد به مصاحبه. در دل پارک ملی بختگان، یکی دیگر از مناطق بسیار پرتنوع زیست محیطی فارس. این منطقه به همراه منطقه بهرام گور به عنوان سدی در برابر بیابانزایی از استان های کرمان و یزد عمل می کنند. او هم می گوید اگر قرار بر میانگین جهانی باشد، یعنی یک نیرو در هر 4 هزار هکتار زمین، پارک ملی بختگان باید دست کم 70 نیرو داشته باشد. اکنون اما مجموع نیروهای این منطقه 9 نفر است. طباطبایی ادامه می دهد: «ما گاهی به جای ماهانه 176 ساعت، 450 ساعت کار می کنیم و توان سازمان بیش از این نیست که تنها 30 ساعت اضافه کاری بپردازد؛ اصولا اساسی ترین مشکل ما برای نگهداری از منطقه کمبود نیرو و تجهیزات است؛ البته هرچقدر هم تجهیزات داشته باشیم، باید نیروی کافی برای نگهداری مناطق وجود داشته باشد».
کمبود نیرو کار را به جایی رسانده که نگهداری مناطق در برابر شکارچیان تا دندان مسلح دشوار شده است. این طور که محمود جمشیدی می گوید، گاهی در هر گشت میدانی تنها دو محیط بان حضور دارند. جمشیدی از محیط بانان مستقر در شهرستان اقلید است و می گوید: «برای هر گشت، دست کم 15 نیرو باید حضور داشته باشد ولی ما با 3 نفر به گشت میدانی می رویم».
*** فاصله 35 هزار هکتاری با میانگین جهانی
«میانگین جهانی، یک نیروی محیط بان در هر 4 هزار هکتار است ولی در فارس، میانگین شمار نیروها به یک نیرو در هر 25 تا 40 هزار هکتار می رسد که این کار نگهداری مناطق را بسیار دشوار می کند». این را سرپرست اداره کل محیط زیست فارس به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید. به باور نبی ا... مرادی افزون بر پایین بودن دستمزد و مزایا، به خاطر اینکه نیروها باید ماهانه 18 روز را در عرصه های طبیعی بگذارنند، فرصت داشتن شغل دوم هم پیدا نمی کنند. او بیان می کند: «محیط بانان ما حداقل دستمزد را دریافت می کنند و چون برخی از آنان مدرک تحصیلی پایین تری دارند، گاهی بهره ای که دریافت می کنند از کارمندان پشت میز نشین هم کمتر است».
سیاست دولت این است که نیروهای کمتری را به استخدام خود در آورد. همین الان دولت 8 میلیون کارمند دارد که بیش از 250 هزار نفر آنان مدیر هستند. در واقع تعداد مدیران دولتی در اقتصاد ایران برابر است با مجموع کارمندان دولت در کشوری چون ژاپن. سیاست دولت برای کاهش استخدام نیرو باعث شده که بخش های حیاتی همچون محیط بانی خالی از نیرو بماند. آن هم در شرایطی که تعداد زیادی از این نیروها به مرور بازنشسته می شوند.
مجتبی شکرانه، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست فارس به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید که این شرایط، نگهداری از عرصه های زیست محیطی را بسیار دشوار می کند؛ او توضیح می دهد: «محیط بانان ما به راستی برای نگهداری عرصه های زیست محیطی جانفشانی می کنند. آن هم در شرایطی که ما سالانه نزدیک به یک هزار نفر را به خاطر تخلفات صید و شکار بازداشت کرده و به دادگستری معرفی می کنیم. در این شرایط اگر نیرو و امکانات بهتری در اختیار داشته باشیم، بهتر هم می توانیم از عرصه های طبیعی نگهداری کنیم».
البته مشکلات محیط بانان به همین خلاصه نمی شود؛ آنان اجازه حمل سلاح دارند ولی اگر از آن استفاده کرده و در درگیری یک شکارچی را از پا در بیاورند، در برابر قانون مانند یک نظامی با آنان رفتار نمی شود بلکه آنان قاتلانی عادی در نظر گرفته می شوند. همین الان یک محیط بان در فارس به خاطر این رویداد در حبس به سر می برد. لایحه ای اکنون در چم و خم اداری حاکم بر مجلس گرفتار شده که قرار است در صورت تصویب، جایگاه محیط بانان را به رده پلیس ارتقا دهد. بحث درباره این موضوع گزارش دیگری می خواهد که به آن مفصل می پردازیم ولی در مجموع، این طور که به نظر می رسد، تا زمانی که پارک های ملی همچون بمو، مناطق حفاظت شده و دیگر عرصه های بزرگ طبیعی از گزند دست اندازان دور بمانند زمان زیادی در پیش است.

 

 

46

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 714740
  • منبع: khabaronline.ir
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.