شکارچی، مجاز و غیرمجاز ندارد. 8 سال است که شکار در همه جای فارس ممنوع است؛ اگرچه انگار کسی گوشش به اجرای قانون بدهکار نیست. طوری که تنها در خرداد ماه امسال 56 شکارچی در فارس بازداشت شدهاند. آماری که اگر بی سابقه نباشد، کم سابقه است. اکنون که در تابستان به سر می بریم و فصل زاد و ولد گونههای جانوری است، احتمالا میزان شکار هم افزایش پیدا می کند. در بسیاری از موارد آنچه باعث میشود تابستان ها آتش سوزی های گسترده در عرصه های طبیعی فارس رخ دهد، همین است که شکارچیان آتش می افروزند تا محیط بانان را به مهار آتش سرگرم کنند و خود بتوانند به شکارشان برسند. شمار پایین نیروهای محیط بان در برابر گستردگی مناطق زیر حفاظت محیط زیست فارس هم باعث می شود برخی شکارچیان خود را برای شکار بی رویه در فارس آزاد ببینند. اگرچه یگان حفاظت محیط زیست فارس هر سال گزارش می کند که بیش از یک هزار تخلف صید و شکار را شناسایی و شکارچیان را بازداشت کرده است؛ آماری که بیش از نشان دادن موفقیت های این یگان، نشانه دهنده بالا بودن صید و شکار در فارس است.
تنوع در خطر
فارس یکی از متنوع ترین استان های ایران به شمار می رود. چه به لحاظ تنوع اقلیمی و گیاهی و چه به لحاظ تنوع جانوری. تنوع گیاهی فارس اما به شدت در خطر است. با ساخت 11 پتروشیمی، معدن کاوی در منطقه بکر و حفاظت شده بهرام گور، ایجاد پالایشگاه در دل پارک ملی بمو، سد سازی و خشکیدن تالاب ها و جاده سازیهای بی ضابطه این تنوع گیاهی که زیستگاه جانوران به شمار می روند، به کلی به خطر افتاده اند. شاهدش، جانورانی هستند که به خاطر کوچک شدن زیستگاه و از دست دادن منابع غذایی خود به زیستگاه های انسانی نزدیک می شوند و یا مانند پلنگ هایی که در سال های اخیر بر اثر تصادف در جاده ها جان خود را از دست دادند، یا مانند خرس قهوهای با گلوله ساکنان مناطق روستایی از پا در می آیند. این اما تنها علت از میان رفتن گونه های جانوری فارس نیستند. بخشی از پرندگان منحصر به فرد همچون هوبره زنده گیری شده و به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قاچاق می شوند و بخشی دیگری از این جانوران منحصر به فرد هم با تیر شکارچیان از پا در میآیند. نبی ا... مرادی، سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست فارس در این باره گفته است: «در خرداد ماه، از 56 شکارچی و متخلف زیست محیطی، 25 قبضه سلاح گرفته شد».
نکته جالب این است که این شکارچیان نه لزوما در یک منطقه خاص بلکه در همه مناطق مشغول شکار شده اند. بخشی از سخنان مرادی درباره شکارچیان بازداشت شده: «عملیات شناسایی سلاح و دستگیری متخلفان در شهرستانها و مناطقی از لارستان، بوانات، کازرون، اقلید، فیروزآباد، مرودشت، لامرد، ممسنی، استهبان، خرامه، پاسارگاد، شیراز، جهرم، ارسنجان، منطقه حفاظت شده ماله گاله، پارک ملی بمو و... انجام شده است».عمده جانورانی که این شکارچیان شکار کرده و از آنان گرفته شده، کل و بز، تشی، بره، کبک، تیهو و کبوتر، طرقه، کبک، بلبل خرما، سهره و البته عقاب بوده است. برخی این جانوران به صورت لاشه شناسایی شده اند و برخی دیگر هم زنده گیری شده بودند. نکته این است که برخی از این جانوران، جزو گونه هایی هستند که در فهرست جهانی در معرض انقراض قرار دارند.
انگیزه شکار
مناطق چهارگانه زیست محیطی، به پارک های ملی، مناطق حفاظت شده، پناهگاه های حیات وحش و آثار طبیعی ملی تقسیم میشوند. با این حال، مناطق پنجمی هم در دسته بندی ها وجود دارند که همان مناطق شکار ممنوع هستند. واقعیت اما این است که در فارس برای مدت 10 سال شکار در همه مناطق ممنوع شده؛ اگر چه شکارچیان وقعی به این منع قانونی نمی گذارند. علمدار علمداری، کارشناس محیط زیست به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید که از جمله عوامل موثر بر گستردگی پدیده شکار در فارس، یکی وجود فرهنگ شکار در این استان است و دیگر شمار بالای اسلحه های شکاری در دست مردم. او توضیح می دهد: «در نظر داشته باشیم که برای دانستن علت گستردگی پدیده شکار در فارس، باید به این موضوع بپردازیم که انگیزه شکار در فارس چیست. بسیاری از افرادی که علاقه مند به طبیعت و ورزش های طبیعت گردی هستند به عرصه های طبیعی می روند و شکار نمی کنند؛ آنان که دست به شکار می زنند اما کسانی هستند که اخلاق طبیعت دوستی ندارند».او ادامه می دهد: «در نظر داشته باشیم که به شکل گسترده ای اسلحه در دست مردم است و بیشتر این اسلحه غیرمجاز و شکاری است؛ ضمن اینکه کار فرهنگی در زمینه طبیعت و طبیعت گردی در استان ما بسیار ضعیف است و این یعنی در این زمینه خلاء زیادی وجود دارد».هم اکنون 19 گونه جانوری فارس در فهرست قرمز جهانی قرار گرفته اند. یکی از عوامل در خطر قرار گرفتن این گونه های جانوری شکار است. با این حال منع قانونی شکار هم تغییر چندانی در این وضع به وجود نیاورده؛ هر سال نزدیک به یک هزار تخلف صید و شکار در استان شناسایی می شوند.
ارزشی همپایه تخت جمشید
پرسش هم اکنون این است که شکار بی رویه گونه های جانوری فارس، چه آسیب هایی را متوجه مردم شهرنشین و روستانشین میکند؟ به باور علمداری، زیستگاههای طبیعی و گونه های جانوری فارس هم اندازه بناهای باستانی همچون تخت جمشید، محور زندیه و... دارای اهمیت هستند و میتوانند برای استان بسیار درآمدزا باشند. آن هم در زمانه کنونی که به خاطر خشکسالی، هرچه بیشتر روستاییان ناچار به ترک خانه و کاشانه خود و مهاجرت به شهرها میشوند. به باور این کارشناس محیط زیست، چنانچه ارزش گردشگری مناطق زیست محیطی شناسایی می شد، این امکان وجود داشت که با توسعه گردشگری طبیعت گردی نه تنها شکار مدیریت شود بلکه برای روستاییانی که معیشت کشاورزی خود را از دست می دهند اشتغالزایی هم صورت بگیرد. این ایده البته در فارس بدیلهایی هم دارد؛ مانند اقامتگاه بومگردی که در بوانات شکل گرفته و هر ساله گردشگران خارجی بسیاری را به خود جلب میکند. علمداری می گوید: «اگر ارزش گردشگری این مناطق شناسایی و از این ظرفیت استفاده شود روستاییان و دیگران به هواداران نگهداری این منابع طبیعی تبدیل میشوند ولی تا زمانی که به صورت معقول و منطقی از این سرمایه های ملی استفاده نشود، اهمیت آنها برای مردم قابل درک نیست».
هرچه که هست، امروز نه تنها شکارچیان بلکه بسیاری از کسانی که خواهان توسعه بیرویه و ناپایدار در عرصه های زیستمحیطی هستند، آینده این زیستگاه ها را به خطر انداخته اند؛ وقتی که این افراد به اهمیت محیط زیست توجه نمی کنند چه توقعی از شکارچیان است. شکارچیانی که برایشان تعداد جانوران زیاد باشد یا در آستانه انقراض باشند اهمیتی ندارد. شکارچی فقط یک چیز را خوب می داند؛ نشانه گیری درست و شلیک...

 

48

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 710006
  • منبع: khabaronline.ir
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.