اگرچه همچنان اعتیاد به مواد مخدر سنتی، دست بالا را در انواع اعتیاد دارد، اما اعتیاد به مواد مخدر صنعتی دارد به شکل اصلی اعتیاد تبدیل می شود. شیوه ای که به گفته بسیاری از مسئولان حوزه اعتیاد در استان فارس، «نه بو دارد، نه رنگ» و برخلاف مواد مخدر سنتی، برخورد با مصرف کنندگان دشوارتر و درمان آنان هم سخت تر است. از جمله این نوع اعتیاد، انواع قرص هایی که در میان برخی معتادان باب شده و از همه خطرناکتر مصرف ماده ای برگشتناپذیر، توهم زا و ویرانگر به نام «شیشه». این در شرایطی است که رئیس پلیس مواد مخدر کشور، چندی پیش که برای شرکت در اجلاس امنیتی مسکو به روسیه سفر کرده بود از این گفت که کشت مواد مخدر در افغانستان نسبت به سال 2001 که آمریکا به این کشور حمله کرد، چند برابر شده است. اگرچه در اعتیاد فزاینده برخی جوانان ایرانی به اعتیاد عوامل بسیار پرشماری دخالت دارد- که خیلی از آنها هرگز مورد مطالعه علمی قرار نگرفته اند- اما یکی از عوامل اصلی، همین محل ترانزیت بودن ایران برای مواد مخدر است. از آنجا که فارس هم یکی از استان های در مسیر ترانزیت مواد مخدر به شمار می رود، افزایش کشت میتواند زنگ هشدار را به صدا در بیاورد. آن هم در شرایطی که تا اینجای کار، پلیس مبارزه با مواد مخدر فارس و کشور برای مبارزه با ترانزیت مواد، شهدای بسیاری داده است؛ آخرین مورد آن در فارس، شهادت سرگرد حمید قربانی رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر فسا که به همراه یکی از سربازانش در حین تعقیب و گریز با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسیدند.
سن واقعی اعتیاد
وقتی سن اعتیاد به مواد مخدر در استانی چون فارس به 15 سالگی رسیده باشد، این پرسش برای پژوهشگران علوم اجتماعی شکل می گیرد که چرا باید چنین تقاضایی برای مواد مخدر وجود داشته باشد. آن طور که محمد رضا ابراهیمی، رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر فارس به «خبرجنوب» می گوید سن اعتیاد در فارس همچنان 15 سالگی است: «شاید مواردی از اعتیاد زیر این سن وجود داشته باشد ولی بر اساس معیارهای علمی ما برای تعیین کف سن اعتیاد به مواد مخدر 15 سالگی است».
برخی مسئولان بهزیستی می گویند که با مددجویانی سر و کار داشته اند که در سنین پایین تر، همچون 12 سالگی به مواد مخدر معتاد شده بودند. از قرار معلوم، این اعتیاد هم عمدتا از مصرف دخانیات شروع میشود که سن مصرف دخانیات در میان نوجوانان هم مدام در حال کاهش است. قدرت ا... محکم، مسئول پیشگیری و درمان اعتیاد بهزیستی فارس در این باره به «خبرجنوب» میگوید: «من مددجوی زیر 12 سال تاکنون مشاهده نکردهام ولی سن مصرف کمتر از این به ما گزارش شده است».
نوجوانی مهمترین دوره زندگی هر انسانی است؛ دورهای که در آن جهت گیری شخصیتی، شغلی و فکری فرد در آینده مشخص می شود. اگرچه در این دوره تاثیر خانواده کمتر و تاثیر گروه همسالان به شکل قابل توجهی افزایش پیدا می کند اما همچنان این پدر و مادر هستند که عامل هدایت یک نوجوان به شمار می روند. حال اگر در یک خانواده پیشینه اعتیاد وجود داشته باشد، احتمال اعتیاد فرزندان هم بیشتر می شود. محکم می گوید: «مهمترین عامل به نظر من الگوگیری است؛ بچه می بیند که پدر یا عضوی از خانواده مصرف کننده سیگار یا قلیان هستند و این برای آنها به نوعی الگوسازی است. بیش از 60 درصد کسانی که اعتیاد دارند، در خانواده سابقه دارند. در مصرف سیگار هم همین وضع را داریم. گاهی پدر می گوید سیگار می کشد تا عصبانیت خود را آرام کند و این پیامی به فرزند منتقل می کند که برای آرامش باید سیگار مصرف کند».
و این طور که معلوم است، چنانچه این وضع ادامه پیدا کند، برخی از این نوجوانان اگر درمان نشوند، در سال های بعد از آسایشگاه های ترک اعتیاد و یا پیاده روهای شهر سر در می آورند.
بدون مطالعه علمی
برخی محله های مرکز شهر شیراز مملو از معتادانی است که به خاطر نقاط کور این منطقه و همچنین فعالیت مرکزهای دی آی سی به این مناطق پناه آوردهاند. مرکزهای دی آی سی، به خاطر یک وعده غذا و سرنگ رایگان و خدماتی از این دست که در اختیار معتادان میگذارند به جاذبهای برای آنان تبدیل شده اند. البته مسئولان شهر هم از کنار این پدیده آسان نگذشته اند. شهرداری، ستاد مبارزه با مواد مخدر، دانشگاه علوم پزشکی و بهزیستی اقدام به راهاندازی مرکزی برای جمعآوری و درمان معتادان پرخطر کرده اند. آن طور که رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر فارس می گوید، در نوروز امسال 900 معتاد پرخطر از خیابان های شهر جمع آوری شده و به این مرکز منتقل شدهاند: «از مجموع این افراد 35 نفر زنان بودند؛ یعنی 4 درصد کل معتادان پرخطر جمعآوری شده از خیابان های شهر».با این حال، بسیاری نسبت به اینکه این مرکزها در درمان اعتیاد موثر باشند، تردید میکنند. چه اینکه به هر حال این افراد به همان جامعه ای بر میگردند که عوامل معتاد شدنشان در آن وجود داشته است. همه این ها در حالی است که حتی کسانی که به اراده خود ترک می کنند، در بسیاری از موارد دوباره معتاد می شوند. ابراهیمی درباره نرخ بازگشت معتادان پس از ترک در فارس می گوید: «نزدیک به 15-20 درصد افراد درمان و به اصطلاح پاک می شوند اما بقیه افراد پس از درمان امکان بازگشت دارند و باز به مصرف دوباره روی میآورند». البته اثرگذاری این مرکز در پاک شدن چهره شهر شیراز از وجود معتادان را نمیتوان منکر شد ولی واقعیت این است که برای سبب شناسی اعتیاد در جامعه ایران مطالعه فراگیر انجام نشده و مطالعات جسته و گریخته هم هرگز از نظر مسئولان، محلی از اعراب نداشته است؛ این شده که اعتیاد همچنان می تازد، به ویژه اکنون که نگرانی از افزایش مصرف مواد مخدر صنعتی در جامعه وجود دارد. مواد مخدر صنعتی که البته دیگر بازگشت ندارد یا اگر داشته باشد، این بازگشت بسیار دشوار است و بسیار بیشتر از مواد مخدر سنتی افراد را مستعد رفتارهای پرخطر می کند. ضمن اینکه توهم زا هستند، جنایت های بسیاری هم به بار آورده اند. با این حال انگار کسی نمیخواهد این نوع مواد مخدر را هم علت شناسی کند.
46