در این یادداشت آمده است: پرسش هایی که درمناظره نخست انتخابات در تلویزیون مطرح شد بسیار خام و ابتدایی بودند. بیشتر ازآن زمان 2 دقیقه ای بود که هر نامزد در پاسخ به آن محدود بود آن هم در مسائل کلان که نمونه اش سیاست ها درمورد زنان بود؛ یعنی سرنوشت نیمی از جمعیت کشور باید در 2 دقیقه تبیین می شد آن هم با این پرسش کاملا غیرحرفه ای که چگونه وضع اشتغال زنان با وضع شان در خانواده را دریک دوره چهار ساله هماهنگ می سازد. درحالی که توضیح هر برنامه برای این هماهنگی به 2 ساعت زمان نیاز دارد.
فقط در یک مورد از ده ها مورد چنین برنامه ای در زمینه سنوات اشتغال زنان که پارسال 20 سال برای سن بازنشستگی آنان تعیین شد ماه ها وقت مجلس را گرفت و درنهایت هم تصویب نشد. به این دلیل مشخص که پیشنهاد 20 سال با همان نگرش کلی گویانه و شعاری مطرح شده و اجرایی و عملی نیست.
زمان های 2 دقیقه ای دیگر و پرسش های دیگر هم چنین بودند که به ناگزیر فقط به کلی گویی و شعار و وعده وعید می گذشت. چنانکه نماینده اصول گرا وعده یک میلیون شغل و یک میلیون مسکن و یک میلیون ازدواج می دهد ولی نمی گوید چگونه و هیچ حرفی هم از سرنوشت مسکن مهر و وام های ازدواج و نقش تراست واردات در کاهش اشتغال نمی زند.
نکته جالب و پنهان وعده این یک میلیون های سه تایی این است که یک میلیون شغل در برابر یک میلیون مسکن و یک میلیون ازدواج است درحالی که یک سوی ازدواج، زنی است که متقاضی کار است ولی نامزد محترم ریاست جمهوری وعده می دهد فقط برای طرف مقابل اشتغال ایجاد می کند.
درست تر این است که او دربرابر هر ازدواج 2 فرصت شغلی یعنی درسال تا 2 میلیون شغل ایجاد کند تا یک میلیون ازدواج بتوانند برقرار بماند. او می گوید منابع برای ایجاد هرسه بخش به اندازه یک میلیون وجود دارد ولی روشن است که در این وعده تصور واقع بینانه و ریاضی از اعداد و ارقام ندارند و اصلا آن سه رقم یک میلیونی باهم نمی خوانند و همان وضعی را دارند که آن 2 دقیقه و چهار سال و 40 میلیون با هم دارند.
چون آیتم های دیگر این سه تایی طلایی را ندیده است. ایجاد یک میلیون فرصت شغلی به منابعی بیشتر ازآنچه که درتئوری و بر روی کاغذ محاسبه می شود نیاز دارد. چون فرصت های شغلی برای درس خوانده ها و صاحبان تخصص و کارگران نیمه ماهر و ماهر به چند درصد سرمایه گذاری بیشتر از20 تا 100درصد نسبت به فرصت های شغلی دررده های پایین تر نیاز دارد تا اشتغال پایدار بماند و بنگاه ها تعطیل نشوند. کمبود همین سرمایه گذاری است که نرخ بیکاری را درجمعیت درس خوانده به بیشتر از میانگین کشوری رسانده که اتفاقا نماینده مشهد هم به آن اشاره و رقم آن را 26 درصد گفته است. رقمی که بیشترین سهم آن را زنان تحصیلکرده دارند. توزیع مناسب فرصت ها در بخش های گوناگون اقتصاد هم آیتمی است که بازهم منابع سرمایه گذاری بیشتری می خواهد. چنانکه یک فرصت شغلی برای کشاورزی و صنعت تا دوبرابر یک فرصت شغلی دربخش تجاری هزینه می برد.
فربه شدن بخش تجاری که نقش اصلی را درکاهش بازار اشتغال دارد به همین علت، به کاهش نقش دو بخش دیگر در اقتصاد عمومی انجامیده و سهم ارزش افزوده آنها را درتولید ناخالص داخلی پایین آورده است. این همان چیزی است که منابع سرمایه گذاری را کاهش داده، زمان بازگشت سرمایه را طولانی تر از آستانه تحمل بازار کرده و به خواب سرمایه میدان داده است که یکی ازعلت های بیکاری است. همان بخش های پررونق اقتصاد تجاری وگل سرسبد آن یعنی ساخت وسازها میدان این سه کاهش بوده که از تحقق آن سه وعده یک میلیون تایی مانع شده است. به گونه ای که دربخش ساخت وسازها نمی توانند درسال حتی تا 100 هزارشغل تازه ایجاد کنند.
نامزد های وعده دهنده اشتغال این را نمی دانند یا نمی گویند ایجاد فرصت شغلی فقط در اختیار دولت نیست و سرنخ دیگر آن دردست سرمایه داری تجاری است که بنا به سرشت ونگاه کوتاه بینانه به منافع و اشتیاق به سود آنی وآسان فقط به سوداگری میدان می دهد. همان که فقط برج ومال می سازد و نمی گذارد منابع برای اشتغال نسبی سرمایه گذاری شوند و ساز وکار اصلی آن یعنی سرمایه مالی مدرن و بانکداری بدون کارگزاری و رقابت نهادی شده را درهنگام دادن وعده های کلی ندیده اند.
6114/ 2027
دریافت کننده: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
فقط در یک مورد از ده ها مورد چنین برنامه ای در زمینه سنوات اشتغال زنان که پارسال 20 سال برای سن بازنشستگی آنان تعیین شد ماه ها وقت مجلس را گرفت و درنهایت هم تصویب نشد. به این دلیل مشخص که پیشنهاد 20 سال با همان نگرش کلی گویانه و شعاری مطرح شده و اجرایی و عملی نیست.
زمان های 2 دقیقه ای دیگر و پرسش های دیگر هم چنین بودند که به ناگزیر فقط به کلی گویی و شعار و وعده وعید می گذشت. چنانکه نماینده اصول گرا وعده یک میلیون شغل و یک میلیون مسکن و یک میلیون ازدواج می دهد ولی نمی گوید چگونه و هیچ حرفی هم از سرنوشت مسکن مهر و وام های ازدواج و نقش تراست واردات در کاهش اشتغال نمی زند.
نکته جالب و پنهان وعده این یک میلیون های سه تایی این است که یک میلیون شغل در برابر یک میلیون مسکن و یک میلیون ازدواج است درحالی که یک سوی ازدواج، زنی است که متقاضی کار است ولی نامزد محترم ریاست جمهوری وعده می دهد فقط برای طرف مقابل اشتغال ایجاد می کند.
درست تر این است که او دربرابر هر ازدواج 2 فرصت شغلی یعنی درسال تا 2 میلیون شغل ایجاد کند تا یک میلیون ازدواج بتوانند برقرار بماند. او می گوید منابع برای ایجاد هرسه بخش به اندازه یک میلیون وجود دارد ولی روشن است که در این وعده تصور واقع بینانه و ریاضی از اعداد و ارقام ندارند و اصلا آن سه رقم یک میلیونی باهم نمی خوانند و همان وضعی را دارند که آن 2 دقیقه و چهار سال و 40 میلیون با هم دارند.
چون آیتم های دیگر این سه تایی طلایی را ندیده است. ایجاد یک میلیون فرصت شغلی به منابعی بیشتر ازآنچه که درتئوری و بر روی کاغذ محاسبه می شود نیاز دارد. چون فرصت های شغلی برای درس خوانده ها و صاحبان تخصص و کارگران نیمه ماهر و ماهر به چند درصد سرمایه گذاری بیشتر از20 تا 100درصد نسبت به فرصت های شغلی دررده های پایین تر نیاز دارد تا اشتغال پایدار بماند و بنگاه ها تعطیل نشوند. کمبود همین سرمایه گذاری است که نرخ بیکاری را درجمعیت درس خوانده به بیشتر از میانگین کشوری رسانده که اتفاقا نماینده مشهد هم به آن اشاره و رقم آن را 26 درصد گفته است. رقمی که بیشترین سهم آن را زنان تحصیلکرده دارند. توزیع مناسب فرصت ها در بخش های گوناگون اقتصاد هم آیتمی است که بازهم منابع سرمایه گذاری بیشتری می خواهد. چنانکه یک فرصت شغلی برای کشاورزی و صنعت تا دوبرابر یک فرصت شغلی دربخش تجاری هزینه می برد.
فربه شدن بخش تجاری که نقش اصلی را درکاهش بازار اشتغال دارد به همین علت، به کاهش نقش دو بخش دیگر در اقتصاد عمومی انجامیده و سهم ارزش افزوده آنها را درتولید ناخالص داخلی پایین آورده است. این همان چیزی است که منابع سرمایه گذاری را کاهش داده، زمان بازگشت سرمایه را طولانی تر از آستانه تحمل بازار کرده و به خواب سرمایه میدان داده است که یکی ازعلت های بیکاری است. همان بخش های پررونق اقتصاد تجاری وگل سرسبد آن یعنی ساخت وسازها میدان این سه کاهش بوده که از تحقق آن سه وعده یک میلیون تایی مانع شده است. به گونه ای که دربخش ساخت وسازها نمی توانند درسال حتی تا 100 هزارشغل تازه ایجاد کنند.
نامزد های وعده دهنده اشتغال این را نمی دانند یا نمی گویند ایجاد فرصت شغلی فقط در اختیار دولت نیست و سرنخ دیگر آن دردست سرمایه داری تجاری است که بنا به سرشت ونگاه کوتاه بینانه به منافع و اشتیاق به سود آنی وآسان فقط به سوداگری میدان می دهد. همان که فقط برج ومال می سازد و نمی گذارد منابع برای اشتغال نسبی سرمایه گذاری شوند و ساز وکار اصلی آن یعنی سرمایه مالی مدرن و بانکداری بدون کارگزاری و رقابت نهادی شده را درهنگام دادن وعده های کلی ندیده اند.
6114/ 2027
دریافت کننده: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
کپی شد