شهرک صنعتی شیراز، همانطور که از نامش هم برمی‌آید جایگاهی برای کارخانه‌ها و انجام فعالیت‌های اقتصادی است؛ اما وقتی سخن از تنها مرکز نگهداری کودکان کار و خیابان شیراز به میان آمد، سرنخش در این منطقه اقتصادی یافت شد.

در واحدی صنعتی که در اساس، نه ربطی به کودکان دارد و نه وظیفه‌ای در قبال بهزیستی یا چنین نهادهای اجتماعی دارد.

ماجرا از این قرار است که روزی به دل مدیرعامل این مجموعه می‌افتد کودکان کار و خیابان و نیز کودکان بدسرپرست یا بی‌سرپرست را حمایت کند.

احمد پژمان که عضو هیات مدیره موسسه خیریه آسمانیان مهربان شهر راز و نیز از فعالان اقتصادی شیراز است، معتقد است که کار خیر همچون بذری است کاشته در زمین، امروز می‌کاری و فردا درو می‌کنی و روایت‌های بسیاری از این کاشت و برداشت‌ها در ذهن داشت که به تناسب گفت‌وگو آن‌ها را تعریف کرد.

موسسه خیریه آسمانیان مهربان شهرراز کمی بیش از یک سال، از شهریور ماه ۱۳۹۷ در حوزه‌های یادشده آغاز به کار و فعالیت کرد، هیات مدیره آن متشکل ۷ تن از سرمایه‌داران و صنعتگرانی است که خود، همه مخارج کودکانی را که به آن ها پناه می‌آورند، تامین می‌کنند و درصدد هستند، هریک از آن‌ها را که بتوانند تا هر زمانی که امکان داشته باشد تحت حمایت خود بگیرند، امکان تحصیلشان را فراهم کنند و در آینده در واحدهای صنعتیشان برای آن‌ها شغلی تدارک ببینند؛ بنابراین مانند روال مرسوم نیازی به خیران یا کمک‌های مردمی ندارند، هرچند در این میان خیرانی نیز هستند که در تامین خوراک و پوشاک کودکان آن‌ها را یاری می‌کنند.

آن‌ها در خانه‌ای دو طبقه در بلوار عدالت شیراز، امکان اسکان ۵۰ کودک را فراهم آورده‌اند؛ البته در فصل‌ها و ماه‌های مختلف تعداد این کودکان تغییر می‌کند؛ در حال حاضر ۱۵ کودک که ۶ نفر از آن‌ها دختر و مابقی پسر هستند در این مرکز نگهداری می‌شوند.

به گفته پژمان، ۱۲۶ کودک در شش ماه دوم سال ۱۳۹۷ و در شش ماه اول سال ۱۳۹۸ نیز ۱۵۵ کودک در این مرکز در زمان ۳ تا ۶ ماهه اسکان یافته‌اند و در مجموع ۱۸۰ کودک طی یک سال در این مجموعه ساماندهی شده‌اند.

عضو هیات مدیره این خیریه عنوان کرد که از  سازمان آسیب‌دیدگان اجتماعی شهرداری شیراز، بهزیستی فارس، مراکز خودمعرف و گاه نیروی انتظامی کودکانی را به این مرکز می‌آورند.

او ادامه داد: این کودکان باید در دو زمان ۲۱ روزه در این مرکز نگهداری شوند اما عملا این مدت زمان بسیار اندک است و تاکنون هم تحقق نیافته است، بلکه کودکان همواره بیش از این‌ها در مرکز نگهداری می‌شوند.

پژمان افزود:برای کودکانی که به این مرکز تحویل می‌شوند در ۲۴ساعت نخست، حکم قضایی گرفته می‌شود، در ابتدا تست HIV از آن‌ها گرفته می‌شود و بعد هم برای معاینات خاص راهی پزشکی قانونی می‌شوند و پس از آن در مراکز درمانی طرف قرارداد به صورت کامل از لحاظ پزشکی ویزیت می‌شوند.

بنابر گفته‌های این خیّر، مددکاران مرکز پیگیر وضعیت خانواده کودکان هستند، تلاش می‌کنند آن‌ها را بیابند تا دریابند آیا صلاحیت نگهداری کودک را دارند یا نه.

توانمندسازی، راهکار دور هم جمع‌شدن خانواده‌های بدکارکرد 

نکته شایان توجه این است که این مرکز درصدد است کودکان حتما به خانواده بازگردند؛ اما این موضوع میسر نمی‌شود مگر از رهگذر توانمندسازی آن‌ها.

پژمان در توضیح اینکه چگونه می‌توان خانواده‌ای را توانمند کرد،‌ گفت: در موارد بسیاری، کودکان پدر و مادرانی معتاد دارند، بنابراین بچه‌ها را اجاره می‌دهند تا در نبودشان کار کند، با این حال این کودکان همواره چشم به راه والدینشان هستند.

او بیان کرد: برای حل این مشکل، خانواده را به مراکز ترک اعتیاد می‌فرستیم و در این مدت از کودکان مراقبت می‌کنیم، پس از اصلاح وضعیت آن‌ها را توانمند می‌کنیم و پدر و مادر را سر کار می‌فرستیم، بعد برای اطمینان از ثبات این وضعیت به‌صورت ماهانه به آن‌ها سرکشی می‌کنیم؛ البته این روند همیشه به این سادگی‌ها نیست، گاهی پیش می‌آید که خانواده رشته ارتباط را قطع می‌کند و دیگر نمی‌توانیم از کودکانمان خبری بگیریم.

یکی دیگر از برنامه‌های این مرکز، بازدید مستمر کودکان از مراکز اقتصادی است. مسئولان بر این باورند که دیدن چرخه صنعت خاطره‌ای خاص در ذهن کودکان بر جای می‌گذارد و می‌تواند به آن‌ها برای تغییر صحیح مسیر زندگیشان انگیزه دهد.

کار در کارخانه به جای دزدی

پژمان در این باره گفت: اولین بار، برای کودکان مرکز مدادرنگی و دفتر نقاشی تهیه کردم و از آن‌ها خواستم نقاشی بکشند، هریک از بچه‌ها چیزی کشیدند، اما یکی از آن‌ها دو نفر دزد را کشیده بود و توضیح می‌داد که آن‌ها چگونه به دزدی می‌روند. همین کودک بعد از مدتی، از کارخانه دیدن کرد و نقاشی‌اش این دفعه قسمتی از دستگاه‌های کارخانه و کارگرانی مشغول به کار بود؛ درنتیجه می‌توان گام‌هایی کوچک برداشت و رویایی را در ذهن این کودکان ماندگار کرد که در آن، آینده‌ای توام با شادی و زندگی سالم داشته باشند.

او افزود: در این تجربه، کار جایگزین دزدی شد و از همین رو تصمیم گرفتیم بازدید از مراکز صنعتی و اقتصادی یکی از برنامه‌های آن‌ها باشد، در ادامه اگر امکان داشته باشیم مایلیم برخی از کودکان را تا زمان دانشگاه حمایت کنیم و همین سرنوشت را برایشان رقم بزنیم.

ادامه این گزارش، در مرکز خیریه آسمانیان مهربان شهرراز صورت گرفت. در خانه‌ای که بیش از آنکه شبیه مرکزی آموزشی یا نگهداری کودکان باشد شبیه همه خانه‌های معمول دیگر است.

بوی غذا در راهرو خانه پیچیده و چند نفر خانم مشغول رسیدگی به امور کودکان هستند. طبقه اول این خانه، برای دختران تدارک دیده شده و حیاط هم دارد. ۶ نفر دختر که بهترین لباس‌هایشان را پوشیده‌اند و خود را به شیرینی معرفی می‌کنند. بزرگ‌ترینشان هم ۱۲ سال سن دارد که دیگر بچه‌ها به او احترام می‌گذارند.

بچه‌ها به مدرسه نمی‌روند؛ اما مهارت‌هایی همچون سوادآموزی، امنیت فردی، کاردستی، خلاقیت، موسیقی، ریاضیات، زبان انگلیسی و فارسی، نقاشی، علوم آزمایشگاهی، سفالگری، نمایش و سرود را در کنار هم یاد می‌گیرند.

بازی‌های آن‌ها هم هدفدار است. در آن مهارت‌های زندگی را می‌آموزند. کودکان سعی می‌کردند توانمندی‌هایشان را نشان دهند، کشوهای مرتبشان را نشان دادند و به‌صورت هماهنگ موسیقی نواختند.

پسرها هم آنچه را از زبان انگلیسی یاد گرفته بودند، دوره کردند،‌ اذان گفتند و شیوه به نماز ایستادن را نشان دادند.

در میان پسران یک نفر از اتباع هم حضور داشت. مربیان می‌گویند معمولا اتباع را شهرداری به این مرکز تحویل می‌دهد و عمده آن‌ها کودک کارند؛ اما در این میان ایرانی‌ها، بچه‌ها معمولا بی‌سرپرست یا بدسرپرست هستند؛ هرچند این کودکان در کنار هم زندگی می‌کنند و از امکانات یکسان بهره‌مند می‌شوند.

پژمان عنوان کرد: پیش آمده که کودکی سه یا چهار بار به این مرکز آمده است، البته در قانون جدید خانواده‌ای که سه بار تعهد محضری‌اش را در قبال نگهداری درست از کودکان زیر پا بگذارد، حق کفالت نخواهد داشت؛‌ اما متاسفانه چنین خانواده‌هایی هستند و به همین دلیل در حال تدارک یک مرکز شبه‌خانواده هستیم که بتوانیم از این کودکان در بازه زمانی طولانی‌تری نگهداری کنیم.

روی دیوارهای این مرکز پر است از دست‌سازه‌های کودکان،‌از نقاشی گرفته تا کاردستی. آن‌ها بخشی از وقت خود را صرف فعالیت‌های هنری می‌کنند و بعد آثارشان در یکی از مراکز خرید شیراز واقع در مرکز شهر، با نام مرکز در معرض دید عموم در می‌آید و حتی مردم آن‌ها را خریداری می‌کنند و تمام درآمد آن به کودکان داده می‌شود.

براساس آمار سازمان بهزیستی و سازمان‌های مردم‌نهاد، کودکان کار و خیابان عموما در حاشیه شهرها زندگی‌می‌کنند و از مردمانی هستند که به کلان‌شهرها مهاجرت می‌کنند. در سال‌های اخیر مسائل معیشتی و نیز خشکسالی بسیاری از خانواده‌ها را از روستاها و شهرهای کوچک به این حاشیه‌ها کشانده است. موضوع مهم در حال حاضر پیشگیری از افزایش این خانوارها در حاشیه شهرهاست و درواقع مراکز اینچنینی پس از بحران، به کمک بهزیستی و دیگر نهادهای دولتی می‌آیند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.