خبرنگار شدن و خبرنگار ماندن تصمیمی دشوار است. داستان بسیاری از کسانی که به این حرفه وارد شدهاند، همه یک خط روایی را دنبال میکند. یک سو علاقه است و سرنوشت که روزی دست آدمی را میگیرد و به این وادی میکشاند و سویی دیگر، پند و نصیحتها و درددلهای پیشکسوتان است. آنان که سالهاست در بند عشق به کارشان ماندهاند و دشواری مسیر گهگاه نفسشان را بریده، قصه سختی کار و نداشتن مزایای بسیاری از شغلهای دیگر هم جزئی از این روایتهای تکراری است.
زندگی بدون تعطیلات و کار شبانهروزی، ترجیح شغل به خانواده و فراموشی دیدارهای گاهبهگاه فامیلی، از دست دادن لحظه تولد نوزاد یا فراموش کردن بزرگشدن فرزندان، همه اینها یک سو، مسائل صنفی همچون مشکلات بیمهای و حقوق و شأن و جایگاه حرفه خبرنگاری نیز در سویی دیگر؛ اینان و بسیاری دیگر، رنجهای عمومی و درد مشترک است.
در این میان، گاه زن بودن یا مرد بودن نیز تفاوتهایی در دشواری کار ایجاد میکند. عموم زنان در محیطهای کار سخت با محدودیتهایی مواجه هستند؛ البته این مسئله از شایستگیهای آنان نمیکاهد، پس از مدتی هم معمولاً میپذیرند که باید با وضعیت موجود کار کنند.
ممنوعیت ورود بانوان به برخی مکانها، طعنههای گاه و بیگاه بعضی از مسئولان مانند آنچه از آن به حرفهای مردانهای تعبیر میشود که در نبود خبرنگاران زن باید مطرح کرد، قرار گرفتن در شرایط دشواری که بعضی مردان در آن رقابت به زور بازو را ترجیح میدهند به رقابت سالم، و دشواریهای درک زندگی مادر بودن و خبرنگار بودن از جمله این مسائل است.
لیلا اکبرزاده خبرنگار سرویس سیاسی روزنامه افسانه چاپ شیراز از تجربههای ۶ سال خبرنگاریاش به ایرنا میگوید: وقتی به زن بودن در حرفه خبرنگاری فکر میکنیم شاید ابتدا سختیهای فیزیکی کار به چشم بیاید، مشکلات و محدودیتهای اعزام به مکانهای صعبالعبور و پریدن و دویدن و دیرهنگام به خانه بازگشتن؛ شاید آن روزی به خاطر آید که یک خبرنگار زن میبایست از داربستهای مرتفع پروژه تقاطع غیرهمسطح امیرکبیر بالا رود تا بازدید از جزئیات پروژه و توضیحات مسئولان را از دست ندهد و یا درد چند هفتهای ضربه سخت آرنج محافظ یک مقام کشوری بر بازویش را تحمل کند که حین گرفتن مصاحبه نوش کرده است.
او می افزاید: گاه هم در ذهن حرفهایی از این دست تداعی میشود: "به خاطر این حقوق ناچیز تمام روز را دوندگی نکن و بنشین و به زندگیت برس."
این خبرنگار معتقد است: اگر همین خبرنگار زن باوجود خاطرات زودگذری که یاد شد، عمیقاً به مشکلاتی که زن بودنش در فعالیت خبری برایش ایجاد کرده، فکر کند شاید آنچه جسم و جانش تحمل کرده دیگر به چشمش نیاید و به یاد بیاورد در بسیاری مواقع او خبرنگاری توانمند بوده؛ ولی به صرف زن بودن نتوانسته تواناییش را به کار گیرد.
اکبرزاده میافزاید: جز اینها، از آن بدتر، گاهی از میان متقاضیان زن و مرد، خبرنگاری زن را انتخاب میکنند؛ نه به خاطر تواناییهایش، به این خاطر که میتوانند دستمزد کمتری به او بپردازند یا دستورات نامعقولی را به او دیکته کنند که مردان عمدتاً زیر بار شنیدنش نمیروند.
چشمپوشی از پیشرفت
اعتراف میکنم گاهی از پیشرفتی که بهدلیل زنبودن نیازمند صرف انرژی مضاعف بوده، چشمپوشی کردهام یا دیدهام خبرنگاران زن توانمندی را که جنسیتشان سبب شده کارهای بزرگی که انجام دادهاند، دستمایه تهدید و آسیبشان شود.
او درباره خود میگوید:عمیقاً معتقدم زن بودنم هرگز نتوانسته مانعی برای پیشرفت کاریام باشد؛ اما معترفم گاهی از پیشرفتی که بهدلیل زنبودن نیازمند صرف انرژی مضاعف بوده، چشمپوشی کردهام یا دیدهام خبرنگاران زن توانمندی را که جنسیتشان سبب شده کارهای بزرگی که انجام دادهاند، دستمایه تهدید و آسیبشان شود.
این خبرنگار البته تاکید میکند: نباید این نکته را درباره زنان خبرنگار نادیده گرفت که آنان با وجود همه موانعی که جامعه با برچسب جنسیت برایشان ایجاد کرده است، در سالهای اخیر حضور پررنگ و قدرتمندی در رسانهها داشتهاند.
فاطمه ایزدی، خبرنگار روزنامه خبر جنوب نیز در گفتوگو با ایرنا از بیعدالتی در محیطهای کاری گلایهمند است، او میگوید: کارکردن در فضایی که فرمول آن را مردان طراحی کردهاند و حتی زنان را در قوانین حمایتی نادیده گرفتهاند، نیازمند انگیزهای شورانگیز است.
از قلم افتادگان
او ادامه میدهد: زنان خبرنگار پا به پای مردان فعال در رسانه، برای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به آب و آتش میزنند تا چیزی از قلم نیفتد؛ اما متاسفانه بسیاری اوقات، خودشان از قلم میافتند و جایگاه و شأنشان از سوی مردم و حتی مسئولان زیر سؤال میرود.
ایزدی بر آن است که زنان خبرنگار، سهم بسزایی در اعتلای فرهنگ و واکاوی مسائل اجتماعی دارند و برخی از آنها برای گرفتن حق و حقوق مردم، تمام درهای نزده را میزنند تا زبان مطالبه گر اجتماع باشند و اگرچه خودشان در قوانین کار یا تأمین اجتماعی و حمایتهایی که باید از آنها در مشاغل سخت شود، نادیده گرفته میشوند، جسورانه بر سر خواستههای مردمانشان میایستند و عرصه را ترک نمی کنند.
خیلیها تاب نیاوردند
این روزنامهنگار با بیان اینکه زنان فعال در رسانهها هر روز پنجه در پنجه هزار و یک مصیبت میاندازند، عنوان میکند: در میان همه این ماجراجوییها هیچچیز به اندازه برخوردهای ناپسند اجتماعی و دید زنستیزانه عدهای، خبرنگاران زن را دلسرد نمیکند. خیلیها این رفتارها را تاب نیاوردند و قلم را برای همیشه بوسیدند و کنار گذاشتند.
خبرنگار روزنامه خبر جنوب ابراز میکند که عموماً افراد بیرون از گود، تعریف و شناخت درستی از حرفه خبرنگاری و سختیهای کار زنان خبرنگار ندارند.
او از تبعیض جنسیتی در قوانین حمایت از خبرنگاران یاد میکند و در ادامه به برخی دیگر از مشکلات زنان خبرنگار ازجمله نابرابری در برخورداری از فرصتهای شغلی، حقوق و مزایا، امکان ارتقای شغلی و نابرابری در کسب تجربههای کاری اشاره میکند که از دید او پای زنان خبرنگار را در عرصه خبرنگاری، سست و البته گاهی آنها را دلزده می کند.
به جرم مادری
ایزدی ادامه میدهد: هیچ تضمین و امنیت شغلی، پشتوانه راه زنان خبرنگار نیست و آنها که مادرند رنجشان در این داستان بیشتر است. اینکه یک بانوی خبرنگار، سالها دغدغهمندانه برای اعتلای فرهنگ میدود؛ اما پس از یک دهه فعالیت خبری، تنها به جرم مادر شدن، شغل خود را از دست میدهد؛ یعنی قانونگذار و مسئولان در حمایت از زنان کوتاهی کردهاند.
این خبرنگار در این باره بیان میدارد: قلم همان قلم است؛ مهم این است که قلم خبرنگار، گرهگشایی کند و به حق بچرخد اما اینکه چرخاننده قلم، مرد باشد یا زن و بر اساس آن، شاکله قوانین حمایتی تعریف شود اصلا پذیرفته نیست.
هر مادر خبرنگار هم باید روی دردها و زخمهای جامعه دست بگذارد و کموکاستیها را تیتر کند و هم دغدغه حفظ نظام خانواده و تربیت فرزندانش را داشته باشد.
او وضعیت بانوان خبرنگاری را که همسر و مادر هستند، دشوارتر از دیگران توصیف میکند و میگوید: هر مادر خبرنگار هم باید روی دردها و زخمهای جامعه دست بگذارد و کموکاستیها را تیتر کند و هم دغدغه حفظ نظام خانواده و تربیت فرزندانش را داشته باشد.
خبرنگاری سخت است؛ اما نه برای زنان
ایزدی به گفته خود، زنان خبرنگار بسیاری را میشناسد که حریم قلمشان را حفظ کردهاند و حاضر نشدهاند زهر تیترهای خود را فدای مصلحتاندیشیها کنند، زنانی که صادقانه و دردمندانه قلم زدهاند؛ اما مسئولان کوچکترین حقی برایشان قائل نشدهاند و بیرحمانه گفتهاند "زن جماعت نباید وارد مشاغل سخت شود و حالا که شده باید تاوان پس دهد".
اشاره او به این بخش از قانون است که زنان را از اشتغال در مشاغل سخت منع میکند و در برابر عدم تبعیت آنان از این قانون، بانوان را از حق برخورداری از بیمه مشاغل سخت بازمیدارد که خبرنگاری نیز در این زمره قرار دارد.
لیلا غضنفری، دیگر خبرنگار شیرازی است که در روزنامه سبحان فعالیت میکند و گرچه به همان مسائل و مشکلاتی قائل است که زنان را در عرصه شغلی محدود میکند؛ اما جنسیت را مانعی برای ادامه فعالیت شغلی دشوار همچون خبرنگاری نمیداند.
او میگوید: ۹ سال است که در حوزه رسانه فعالیت میکنم، در طول این ۹ سال سعی کردهام فارغ از اینکه احساس کنم جنسیتم محدودیتی برایم ایجاد میکند، دست به قلم شدهام.
خبرنگاری مبتنی بر جسارت است نه جنسیت
او ادامه میدهد: دستکم در محیط کار شاهد نگاهی تبعیضآمیز نبودهام و این موضوع شاید به این بازمیگردد که حرفه ما مبتنی بر جسارت است و نه جنسیت.
این روزنامهنگار معتقد است شاخصهای که نامش را جسارت میگذارد، باعث برتری و امتیاز بیشتر میشود و اگر خبرنگار جسارت کافی داشته باشد، موضوع جنسیت بر کارش چندان تاثیری نمیگذارد.
غضنفری عنوان میکند که در دنیای فعالیت حرفهای روزنامهنگاری شاهد تفاوت جنسیتی فراگیر و فاحش نبوده؛ اما گاهی اوقات با محدودیتهایی نیز مواجه شده است؛ مثلاً وقتی مدتی هم باید خبرنگار میبوده و هم عکاس، عکسگرفتن در شرایط دشوار مانند مراسم افتتاحیه یا بازدیدها بهدلیل هجوم عکاسان و عجله آنها برای شکار سوژه برایش مشکلاتی را ایجاد کرده بوده است که برای بانوان در جامعه پذیرفته نیست.
او ابراز میدارد: در بسیاری مواقع خبرنگاران زن چنان توانمند بودهاند که از پس کارهایی برآمدهاند که مردان توان انجام آنها را نداشتهاند و این مسئله نه نقطه تقابل که وجه تمایز آنهاست.
برخورداری از حس کنجکاوی، ممارست در پیگیری، دقت به جزئیات و قدرت حل مسئله را از ویژگیهای بارز بانوی خبرنگار موفق است.
غضنفری برخورداری از حس کنجکاوی، ممارست در پیگیری، دقت به جزئیات و قدرت حل مسئله را از ویژگیهای بارز بانوی خبرنگار موفق میداند و بر آن است که زنان دستکم در استان فارس توانستهاند مرزهای تضاد را به تمایز و برتری تبدیل کنند و مخاطبان را به خود جلب کنند.
طاهره کریمی خرمی، خبرنگار خبرگزاری دانشجو در استان فارس نیز در گفتوگو با ایرنا به سخنی از مقام معظم رهبری اشاره میکند که در آن میفرمایند: "خبرنگاری که در دشوارترین مناطق وارد عرصه خبررسانی میشود و خود را به آب و آتش میزند، نمیشود فرض کرد او صرفاً در صدد فرونشاندن آتش کنجکاوی شخصی است و یا برای به دست آوردن یک ما به ازای مالی تلاش میکند" و بعد ادامه میدهد که اگر اینچنین بود مشاغل پردرآمد دیگری نیز وجود داشت تا به آن بپردازد.
جای خالی حقوق خبرنگار در قانون مطبوعات
این خبرنگار وجود خلاء قانونی برای احقاق حقوق خبرنگار را مهمترین مشکل پیش روی رسانهایها میداند و میگوید: اگر به قانون مطبوعات نگاهی بیندازیم، میبینیم جای یک فصل با عنوان «حقوق خبرنگاران» در آن خالی است.
او از اینکه هیچ تضمینی برای آینده شغلی فعالان این عرصه به ویژه بانوان خبرنگار وجود ندارد، گلایهمند است و این موضوع را چنین بیان میکند: خبرنگاران شاید جزو معدود اقشاری باشند که برای استیفای حق و حقوق خود از داشتن یک صنف منسجم محروم هستند.
گل خوردن در زمین خودی
کریمی این موضوع را موجب ایجاد کوهی از مشکلات میداند که راهحلی برای آنها وجود ندارد و سپس خاطرنشان میکند: این مهم نشان میدهد که خبرنگاران در زمین خودی گل میخورند، یعنی نه قانونگذار مطبوعاتی به فکر احقاق حقوق آنهاست و نه پیشکسوتان این عرصه.
او میافزاید: عدم احساس امنیت شغلی، میزان درآمد حداقلی نسبت به سختی کار، نبود عدالت جنسیتی در شغل خبرنگاری، خلاء حمایتی از جانب قانون مطبوعات، نداشتن صنف فعال و منسجم، ورود بدون ضابطه افراد به عرصه خبر، نبود منشور اخلاقی و... ازجمله مهمترین دغدغههای خبرنگاران زن و مرد حرفهای و صاحب مهارت و قلم است.
کریمی که تا به اینجای صحبتهایش دغدغههای کلی زنان و مردان خبرنگار را برشمرده است، با نگاهی دقیقتر به مسائل زنان بیان میکند: اگر با نگاه جنسیتی به این عرصه توجه کنیم، شاهد نبود عدالت جنسیتی هستیم. بخشی از خواستههای خبرنگاران زن با توجه به عرف جامعه اسلامی و رعایت شئونات زن مسلمان به ظاهر شدنی نیست؛ اما بخشی از این خواستهها قطعاً معقول و منصفانه است و باید یک خبرنگار یا عکاس خبری زن تقاضای حقوق برابر با همکاران مرد داشته باشد.
او که تنها راه درآمدش خبرنگاری است، میگوید که این مشکلات در کنار هم سبب شده پس از چند سال یا چند ماه فعالیت کم بیاورد و حتی تصمیم بگیرد با قلم خداحافظی کند؛ اما عشق و علاقهای که به این حرفه دارد، او را در دام خود نگاه داشته است.
به گفته کریمی در طول خبرنگاریام زنان بسیاری را دیدهام که پس از مدتی از ادامه کار صرف نظر کردهاند.
مثلث مشکلات زنان خبرنگار
این خبرنگار معتقد است: زنان خبرنگار آسیبپذیرترین و مظلومترین قشر جامعه هستند و برای این گفته خود دلایلی دارد و مشکلات سهگانه زنان خبرنگار را چنین معرفی کرده است: مشکلات عمومی حوزه کسبوکار در ایران؛ مشکلات مربوط به حضور زنان در جامعه و محیط کار و مشکلات ناشی از سختی کار خبرنگاری.
کریمی اظهار میکند: با وجود این به این نکته توجه نشده که زنان مجبورند در فضایی کار کنند که آن را مردان طراحی کردهاند.
چون مراکز قدرتی که در رأس هستند به طور کلی از جنس مردانهاند، اگر زنی بخواهد آنان را به چالش بکشد، فاتحه خودش و رسانهاش خوانده خواهد شد.
او تاکید میکند که اطلاع بسیاری درمورد قوانین کار یا تأمین اجتماعی و حمایتهایی که آنها از زنان شاغل در مشاغل سخت همچون خبرنگاری میکنند، ندارد؛ اما میداند چون مراکز قدرتی که در رأس هستند به طور کلی از جنس مردانهاند، اگر زنی بخواهد آنان را به چالش بکشد، فاتحه خودش و رسانهاش خوانده خواهد شد.
غمهای در پستو مانده
این حرفها واگویههای عمومی بخشی از زنان خبرنگار است. اما حرفهای در گوشی و غمهای درونیشان کم نیست؛ گرچه آنها در مسیر علاقه به خبررسانی و خدمت به مردم کمکم با هر شرایطی خو میگیرند، همواره باید از بسیاری خواستههای شخصی خود بگذرند یا بیش از آنچه نیاز است بر حقوقشان پای بفشارند.
در سالهای اخیر زنان خبرنگار به جایگاههای مناسبی حتی در مناسب سیاسی دست یافتهاند، بسیاری از خبرنگاران زن با دیدن مسائل اجتماعی دست به راهاندازی سمنها زدهاند یا خود، در این سازمانها عضویت یافتهاند.
احساس همدردی و شریک بودن در غصههای مردم داغدیده در عرصههای معضلات اجتماعی و پیگیری مادرانه آنها باعث شده بسیاری از زندگیها تغییر کند، بهتر شود یا راهی برای نجات بیابد.
شاید پذیرفته شدنشان در گروه شاغلان به حرفههای سخت، بیمه مناسب با نیاز آنها، ایجاد نگاه عادلانه و تساوی در حقوق و مزایا و از همه مهمتر جدی گرفتن توانمندیهای آنان خواستههایی است که نه هزینه چندانی دارد و نه دشواریهای پیچیده.
سیده سمیرا متین نژاد
۹۸۸۵