یک حافظ پژوه و استاد دانشگاه شیراز با بیان اینکه صدای جنگ و دشمنی در جهان بلندتر از صلح و دوستی است، گفت: امروز بیش از هر زمان نیازمند همدلی فرهنگوران جهان هستیم .

به گزارش ایسنا منطقه فارس، به نقل از روابط عمومی مرکز حافظ شناسی، کاووس حسنلی یکشنبه سیزده مرداد مصادف با 4 آگوست طی سخنانی در آدالاید استرالیا به مبحث فرهنگ مدارا در ادبیات فارسی پرداخت .

مدیر مرکز حافظ شناسی گفت: جهان امروز جهانی دیگرگونه است و مردم امروز جهان، بیش از همیشه به درک متقابل و پذیرش آرای گوناگون نیاز دارند .

او ادامه داد: در گوشه و کنار جهان امروز، کسانی هستند که همچنان با خشک‌مغزی و کوردلی تنها خود را صاحب حق گمان می‌کنند و با خشونت و تعصب و انفجار و انتحار در پی کشتار و نابودی دیگرانند .

حسنلی اضافه کرد: صاحبان قدرت و سلطه نیز با آتش‌افروزی‌های پی‌درپی هر روز بر طبل چنگ می‌کوبند و گوشه‌ای از جهان را به آشوب می‌کشند. رسانه‌ها هم متاسفانه،‌ بسیار بیش‌تر از آن‌که صحنه‌هایی از همدلی و آشتی و مدارا را به نمایش بگذارند، از جنگ‌ها و درگیری‌ها و خشونت‌ها گزارش می‌دهند .

این استاد دانشگاه گفت: امروزه متاسفانه صدای جنگ و دشمنی در جهان بسیار بلندتر از صدای صلح و آشتی به گوش می‌رسد. از همین روست که جهان امروز بیش از همیشه به پیوند و همدلی فرهنگوران نیاز دارد. پیوند میان اهل هنر و ادب کشورهای گوناگون و مبادلات تجاری گسترده میان بازرگانان و ارتباطات ورزشی میان ورزش‌کاران راه‌های مناسب‌تری برای پیش‌گیری از جنگ و خشونت است .

وی افزود: بسیاری از اختلاف‌های خانوادگی، قومی، محلی، منطقه‌ای، سیاسی و مانند این‌ها تنها در اثر سوءتفاهم‌هایی بی‌پایه و سطحی‌نگری‌هایی بی‌ریشه پدید می‌آیند. به قول مولانای بزرگ " چون‌که بی‌رنگی اسیر رنگ شد/ موسیی با موسیی در جنگ شد / چون به بی‌رنگی رسی کان داشتی/ موسی و فرعون دارند آشتی

او ادامه داد: اگر زمینه‌های گفت‌وگو فراهم باشد، اگر درک متقابل پدید بیاید، اگر ظرفیت شنوایی بالا برود، بسیاری از سوءتفاهم‌های خانوادگی و محلی و قومی و سیاسی برطرف می‌شود. اگر سیاستمداران شعار آشتی می‌دهند و به‌دنبال منافع شخصی و حزبی و گروهی هستند، اما فرهنگوران، ادیبان و هنرمندان آشتی را برای آشتی و همدلی را برای همدلی می‌خواهند .

حسنلی خاطرنشان کرد: بسیاری از سردمدارن و سیاست‌مداران جهان ممکن است بر سر زبانشان آشتی و همدلی باشد، اما در میان جانشان اغلب جنگ و دشمنی‌ست .

این استاد دانشگاه با بیان اینکه هنر زبانی بین‌المللی دارد، گفت: همچنان که ورزش، می‌تواند از ابزارهای کارآمد گفت‌وگو و مفاهمه باشد. امروزه بیش از همیشه به ادبیات و هنر نیازمندیم. هنر و ادبیات چشم ما را به جهانی دیگر باز می‌کنند. می‌توانند ما را از جهان موجود بیرون ببرند و در جهانی که برساخته‌ی هنرمند است، غرق کنند .

او گفت: ما تا زمانی که در آن جهان برساخته زندگی می‌کنیم، از گرفتاری‌های فراگیر این جهان آزادیم. حتی اگر نخواهیم همواره در آن جهان هنری بمانیم و خود را ملزم به درک جهان موجود می‌دانیم، دست‌کم برای رها شدن از این‌همه تکرار مکررات، نیاز به اندکی تنوع، اندکی استراحت و اندکی تفریح داریم که به جابه‌جا شدن و رفتن بدان جهان می‌توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم .

این استاد دانشگاه گفت: این هنر و این ادبیات هرچه متعالی‌تر باشد، ما را متعالی‌تر می‌کند. اگر علم و تکنولوژی و فناوری ما را به پیش می‌برند، هنر و ادبیات می‌توانند ما را بالا ببرند. اگر تکنولوژی سرعت می‌دهد، هنر و ادبیات جهت می‌بخشند. انسانی که با هنر و ادبیات بی‌ارتباط است، به همان اندازه از ملاطفت، ملایمت، مدارا و سازگاری بی‌بهره می‌ماند .

حسنلی خاطرنشان کرد: متون ارزشمند ادبی ما، پر از پیام‌های همدلانه و مفاهیم انسان‌دوستانه است. یکی از راه‌های تقویت همدلی  و تمرین مدارا، درنگ شایسته در مفاهیم آشتی‌جویانه‌ی همین متون ارزشمند است .

او ادامه داد: از سوی دیگر بازگشت به جهان گذشتگان هرگز شایسته‌ی مردمان روشن‌اندیش نیست. به‌ویژه آنکه در بهره‌گیری از متون گذشته همواره باید به یاد داشته باشیم که در این متون آموزه‌هایی هم هست که شایسته‌ی انسان امروز نیست .

حسنلی با بیان اینکه نمی‌توان همه‌ی پسندها و خواست‌های جهان امروز را از ادبیات گذشته انتظار داشت، اضافه کرد: برای نمونه حقوق اجتماعی زنان، مفهوم دمکراسی، حق انتخابات آزاد و حقوق شهروندی و مانند این‌ها در متون گذشته غایبند.  اما امروز ما بدون آنکه گذشته‌گرایی کنیم و مانند واپس‌ماندگان به جهان گذشته بازگردیم و جهان امروز را درنیابیم، می‌توانیم از آن سرمایه‌های ارزشمند متناسب با موقعیت انسان معاصر بهره‌مند باشیم .

دارنده‌ی نخستین کرسی پژوهشی حافظ افزود: مردم ایران سخن‌سرایان نامی بسیاری دارند که همواره در هویت‌بخشی و سربلندی آنان نقش داشته‌اند. فردوسی، خیام، عطار، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و دیگران هر کدام بخشی از نیازهای فرهنگی ما را تامین می‌کنند .

او گفت: اگر تصور کنیم جامعه هم مانند یک بدن و یک جسم است، این بدن اجتماعی هم مانند بدن طبیعی ما نیاز به عناصر گوناگون دارد. بدن ما نیاز به انرژی دارد؛ نیاز به کلسیم دارد؛ نیاز به آهن دارد؛ نیاز به پروتیین دارد؛ نیاز به ویتامین دارد... و هر کدام از این‌ها از طریقی تامین می‌شود. بدن اجتماعی و اندام فرهنگی ما هم به همه‌ی این‌ها نیاز دارد .

این استاد دانشگاه گفت: فردوسی بزرگترین سخن‌سرای حماسی ایران است. شیوه‌ی حماسه ‌سرایی شیوه‌ی بیان مبارزه و جنگ و دلاوری و پایداری‌ست، اما ما از سراسر شاهنامه صدای نیک‌اندیشی، بخشش و دادورزی می‌شنویم. فردوسی آسایش همگان را در دوستی، مهرورزی و یگانگی می‌داند .

حسنلی ادامه داد: در شاهنامه همواره نبرد میان تاریکی و روشنی‌ست. نبرد میان ستم و داد. پهلوانان شاهنامه معمولا در جنگ پیش‌قدم نیستند. در برابر تجاوز، بی‌عدالتی می‌ایستند و نبرد می‌کنند. مدارا با ستمکار و تجاوزگر !

وی با بیان اینکه پهلوان در فرهنگ ایرانی پیش از آن‌که زورمند و جنگجو و ستیزه‌گر باشد، جوانمرد است؛ گفت: پهلوان باید به کمال برسد تا پهلوان شمرده شود. کمال در رفتارهای انسانی و پرهیز از ظلم و ستم و آزار دیگران است .

او گفت: فردوسی خردمندی، روشنایی، دادورزی  را می‌ستاید. و همه‌ی این‌ها مفاهیمی سازگار با خوی و منش انسانی‌ست. در حالی که تجاوز و کشتار و خویی ددمنشانه است .

حسنلی با بیان اینکه ادبیات فارسی در مجموع محتوایی انسان‌مدارانه دارد، اضافه کرد: در لابه‌لای متون ادبی پیام‌های گوناگون انسانی و آموزه‌های فراوان معرفتی وجود دارد که می‌تواند برای بسیاری از مخاطبان امروزی هم راه‌هایی از رهایی را نشان بدهد .

مدیر مرکز حافظ شناسی با تاکید براینکه دیوان مولانا دیوان همدلی و الفت است، نه کتاب دشمنی و نفرت، تاکید کرد که دیوان سعدی دیوان نیک‌رفتاری و محبت است، نه کتاب جنگ و جنایت زیرا ادبیات زبان همدلی است .

وی ادامه داد: در آموزه‌های عرفانی جدا انگاشتن نفوس انسانی، موجب بروز صفت ناپسند خودپرستی می‌شود. اگر کسی به مقامی از معرفت برسد که همه‌ی اجزا را در یک کل یگانه ببیند، دیگر جایی برای تفرقه و تفاوت باقی نمی‌ماند و صلح و مدارا جایگزین آن می‌شود .

حسنلی با بررسی نمونه‌هایی از اشعار فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ و پیام‌های آشتی‌جویانه و صلح‌طلبانه‌ی آن‌ها، آشنایی و  نزدیکی به این متون را موجب تقویت منش سازگاری و خلق و خوی پیوند و صلح و شادی دانست و تاکید کرد: در هیچ جای دیوان حافظ به هیچ‌یک از ادیان و آیین‌ها و پیروانشان هیچ سخن ناروا و ناپسندی گفته نشده است. بلکه بر یگانگی و نبود تفاوت میان آن‌ها پای فشرده شده است .

این استاد دانشگاه همچنین یادآوری کرد که عدالت‌خواهی، حق‌طلبی و حمایت از مظلوم نیز فضیلتی بسیار ارزشمند است. نمی‌توان به بهانه‌ی مدارا و آشتی، حقوق ستمدیده را فروگذاشت و به سمت ستمگر غلتید .

 


انتهای پیام
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.