در این نوشتار به قلم محمد مهدی جعفری زاده مدیر مسوول روزنامه طلوع آمده است: سه بخش عمده از جامعه ما نسبت به سایر بخشها به شدت آسیب دیده و حال بسیار بدی دارد بخش اقتصاد، بخش فرهنگ و بخش مسائل اجتماعی.
بخش اقتصاد که از شدت بیماری در کماست و همه اقلام اقتصادی دچار تب لحظهای و غیرقابل مهار شدهاند. هیچ کالا و خدماتی در یک هفته حالت ثابت و آرامی ندارد و بهتبع آن، هم صاحبان مشاغل و تولیدکنندگان و هم مصرفکنندگان در کار روزمره خود گیج و متحیر شدهاند.
قیمت اجناس و خدمات از دو برابر تا 9 برابر افزایشیافته و همه مردم را از تعادل روانی و جسمانی خارج ساخته و کمتر فردی را سراغ دارید که از ابتدای صبح تا انتهای شب حداقل یکبار حرص نخورد و از درون، با زمین و زمان نجنگد.
بخش فرهنگ و هنر جامعه نیز که بخش لطیفی است و حالت مغز برای بدن دارد، مرتباً دچار حملات مغزی و شوکهای درونی و بیرونی است.
قاعدتاً موقعی که مردم به خاطر شرایط اقتصادی، سیاسی و... دچار خستگی و بیقراری میشوند این بخش فرهنگ و هنر است که بالطافت خود به مردم آرامش میدهد، اما اینک خودِ فرهنگ و هنر با فشارهای عدیدهای که بر همه اجزایش وارد شده، بیقرارتر از سایر بخشهای جامعه، بهشدت مصدوم، مجروح و نحیف شده است.
نه فقط کاغذ، زینک، مرکب و چاپ بلکه همه بسترهای فرهنگی زیر فشار فوقالعاده است و لذا روزنامهنگاران، هنرمندان، نویسندگان، مراکز انتشاراتی، کانونهای تبلیغاتی، چاپخانهداران، لیتوگرافیها، کتابفروشیها، کتابخانهها، دانشجویان، دانشآموزان، محققان و... همه و همه در گردابی قرارگرفتهاند که راه نجاتی برای آن متصور نیست.
در این میان، روزنامهنگاران که مجبورند هرروز، روزنامه خود را منتشر کنند و این چراغ را روشن نگه دارند بهمراتب شرایط بسیار بدتری دارند.
قیمت کاغذ روزنامه از 2 هزار تومان به 18 هزار تومان و هر برگ زینک خام از 5 هزار تومان به 46 هزار تومان یعنی حدود 9 برابر! رسیده و با هزینه دستمزد لیتوگرافی و چاپ و سایر هزینهها، رمق از آنها گرفته شده است و همگی در آستانهی تعطیلی یا شبه تعطیلی قرار دارند.
اینکه چه کسانی باید این اوضاع نابسامان کشور را سامان بدهند، ظاهراً هیچکس خود را مسئول و مقصر نمیداند.
بخش مسائل اجتماعی همچون ازدواج، طلاق، اعتیاد، جرائم، بیکاری و... خود حدیث مفصل دیگری دارد که اگر مشکلات بهداشتی، دارویی و درمانی به آن اضافه شود، روضه و مرثیه جداگانهای لازم دارد. امیدواریم فکری کنند.
منبع : روزنامه طلوع
6113
بخش اقتصاد که از شدت بیماری در کماست و همه اقلام اقتصادی دچار تب لحظهای و غیرقابل مهار شدهاند. هیچ کالا و خدماتی در یک هفته حالت ثابت و آرامی ندارد و بهتبع آن، هم صاحبان مشاغل و تولیدکنندگان و هم مصرفکنندگان در کار روزمره خود گیج و متحیر شدهاند.
قیمت اجناس و خدمات از دو برابر تا 9 برابر افزایشیافته و همه مردم را از تعادل روانی و جسمانی خارج ساخته و کمتر فردی را سراغ دارید که از ابتدای صبح تا انتهای شب حداقل یکبار حرص نخورد و از درون، با زمین و زمان نجنگد.
بخش فرهنگ و هنر جامعه نیز که بخش لطیفی است و حالت مغز برای بدن دارد، مرتباً دچار حملات مغزی و شوکهای درونی و بیرونی است.
قاعدتاً موقعی که مردم به خاطر شرایط اقتصادی، سیاسی و... دچار خستگی و بیقراری میشوند این بخش فرهنگ و هنر است که بالطافت خود به مردم آرامش میدهد، اما اینک خودِ فرهنگ و هنر با فشارهای عدیدهای که بر همه اجزایش وارد شده، بیقرارتر از سایر بخشهای جامعه، بهشدت مصدوم، مجروح و نحیف شده است.
نه فقط کاغذ، زینک، مرکب و چاپ بلکه همه بسترهای فرهنگی زیر فشار فوقالعاده است و لذا روزنامهنگاران، هنرمندان، نویسندگان، مراکز انتشاراتی، کانونهای تبلیغاتی، چاپخانهداران، لیتوگرافیها، کتابفروشیها، کتابخانهها، دانشجویان، دانشآموزان، محققان و... همه و همه در گردابی قرارگرفتهاند که راه نجاتی برای آن متصور نیست.
در این میان، روزنامهنگاران که مجبورند هرروز، روزنامه خود را منتشر کنند و این چراغ را روشن نگه دارند بهمراتب شرایط بسیار بدتری دارند.
قیمت کاغذ روزنامه از 2 هزار تومان به 18 هزار تومان و هر برگ زینک خام از 5 هزار تومان به 46 هزار تومان یعنی حدود 9 برابر! رسیده و با هزینه دستمزد لیتوگرافی و چاپ و سایر هزینهها، رمق از آنها گرفته شده است و همگی در آستانهی تعطیلی یا شبه تعطیلی قرار دارند.
اینکه چه کسانی باید این اوضاع نابسامان کشور را سامان بدهند، ظاهراً هیچکس خود را مسئول و مقصر نمیداند.
بخش مسائل اجتماعی همچون ازدواج، طلاق، اعتیاد، جرائم، بیکاری و... خود حدیث مفصل دیگری دارد که اگر مشکلات بهداشتی، دارویی و درمانی به آن اضافه شود، روضه و مرثیه جداگانهای لازم دارد. امیدواریم فکری کنند.
منبع : روزنامه طلوع
6113
کپی شد