در این یادداشت آمده است: 21 نفر در سیل ویرانگر دروازه قرآن کشته شدند تا 5 فروردین ماه سال 98 به عنوان تلخ ترین شروع سال در خاطر خانواده های این افراد و مردم ایران ثبت شود. سیل باعث شد دروازه قرآن محل عروج این 21 مسافر به سفر ابدی شود.
هرچند از ماه ها و حتی هفته ها قبل هواشناسی هشدارهای لازم را درباره وقوع سیل داده بود اما آنچه نباید رخ می داد اتفاق افتاد. علل مختلفی برای بروز این فاجعه بیان می شود از جمله غافلگیری، سهل انگاری، عدم مدیریت در بحران ها، جدی نگرفتن هشدارها و ... اما دوباره این مردم بودند که تاوان دادند، آن هم با جان و یا مالشان تا بار دیگر ثابت شود چیزی به نام مدیریت بحران وجود ندارد؛ مدیریتی که به معنی پیش بینی بدترین حالت ها و جلوگیری از وقوع خسارتهای جانی و حتی مالی است.
سیل شیراز نشان داد هماهنگی برای کاهش خسارتهای حوادث وجود ندارد و آنچه که بعد از بروز سیل طی دو روز در شیراز و در دورازه قرآن ومحله سعدی رخ داد،
مدیریت بعد از بحران بود. مدیریتی که باعث شد شاهد خلق زیباترین تصاویر از کنار هم بودن مسئولان و مردم برای التیام وکاهش خسارات باشیم؛ مدیریتی که باعث تحسین همگان شد و از جان باختن افراد بیشتری در محله های سعدی یا روستاهای منطقه 7 شیراز جلوگیری کرد.
در نوروز 98 سین اجباری «سیل » وارد هفت سین خانوار 17 استان کشور شد و آنها را درگیر کرد. از شهرهای آق قلا در استان گلستان تا دروازه قرآن در شیراز و پلدختر در استان لرستان. دیدن تصاویری از مردم در جهت کنترل سیلاب و حضور مسئولان در کنار مردم نشان داد که می شود سیل را کنترل کرد حتی اگر با دست اندازی در طبیعت باعث آن شده باشیم. ای کاش مفهوم واقعی مدیریت قبل از بحران را درک کنیم هرچند تحقق آن، دانستن چگونگی رفتار قبل از بحران است. قصد یافتن مقصر را ندارم چراکه این موضوع در کل کشور وجود دارد.
مدیریت قبل از بحران، مدیریتی است که فراموش شده یا هنوز آنقدر نقشش پر رنگ نشده و وظیفه ای برای خودش در حوادث متصور نیست. مدیریتی که باید در تمام حوادث غیرمترقبه مثل سیل، زلزله و آتش سوزی خود را نشان دهد و گرنه بعد از بحران آن مدیریتی که اتفاق می افتد نمی تواند گذشته را جبران کند.
2027
هرچند از ماه ها و حتی هفته ها قبل هواشناسی هشدارهای لازم را درباره وقوع سیل داده بود اما آنچه نباید رخ می داد اتفاق افتاد. علل مختلفی برای بروز این فاجعه بیان می شود از جمله غافلگیری، سهل انگاری، عدم مدیریت در بحران ها، جدی نگرفتن هشدارها و ... اما دوباره این مردم بودند که تاوان دادند، آن هم با جان و یا مالشان تا بار دیگر ثابت شود چیزی به نام مدیریت بحران وجود ندارد؛ مدیریتی که به معنی پیش بینی بدترین حالت ها و جلوگیری از وقوع خسارتهای جانی و حتی مالی است.
سیل شیراز نشان داد هماهنگی برای کاهش خسارتهای حوادث وجود ندارد و آنچه که بعد از بروز سیل طی دو روز در شیراز و در دورازه قرآن ومحله سعدی رخ داد،
مدیریت بعد از بحران بود. مدیریتی که باعث شد شاهد خلق زیباترین تصاویر از کنار هم بودن مسئولان و مردم برای التیام وکاهش خسارات باشیم؛ مدیریتی که باعث تحسین همگان شد و از جان باختن افراد بیشتری در محله های سعدی یا روستاهای منطقه 7 شیراز جلوگیری کرد.
در نوروز 98 سین اجباری «سیل » وارد هفت سین خانوار 17 استان کشور شد و آنها را درگیر کرد. از شهرهای آق قلا در استان گلستان تا دروازه قرآن در شیراز و پلدختر در استان لرستان. دیدن تصاویری از مردم در جهت کنترل سیلاب و حضور مسئولان در کنار مردم نشان داد که می شود سیل را کنترل کرد حتی اگر با دست اندازی در طبیعت باعث آن شده باشیم. ای کاش مفهوم واقعی مدیریت قبل از بحران را درک کنیم هرچند تحقق آن، دانستن چگونگی رفتار قبل از بحران است. قصد یافتن مقصر را ندارم چراکه این موضوع در کل کشور وجود دارد.
مدیریت قبل از بحران، مدیریتی است که فراموش شده یا هنوز آنقدر نقشش پر رنگ نشده و وظیفه ای برای خودش در حوادث متصور نیست. مدیریتی که باید در تمام حوادث غیرمترقبه مثل سیل، زلزله و آتش سوزی خود را نشان دهد و گرنه بعد از بحران آن مدیریتی که اتفاق می افتد نمی تواند گذشته را جبران کند.
2027
کپی شد